سایر منابع:
سایر خبرها
انتقام شوم خواهرشوهر از عروس جوان
مدت هرازگاهی خواهرش به ملاقاتم می آمد. در جریان این رفت و آمدها متوجه شدم او با افراد غریبه ای رفت و آمد دارد که شأن خانوادگی مان را زیر سوال می برد. وی ادامه داد: با خواهر شوهرم حرف زدم و خواستم با آن افراد غریبه رفت و آمد نکند تا مشکلاتی برای خانواده مان پیش نیاید که او توجهی نکرد. وقتی شوهرم از سفر بازگشت، ماجرا را برایش تعریف کردم. او به جای این که به حرف هایم توجهی کند، می گفت می ...
رابطه پنهانی آمنه با خواستگار خواهرش
پردازی هایش مرا گرفتار کرد. او گاهی اوقات برایم پیامک می فرستاد و حرف های نامربوط مطرح می کرد اما من به او اعتنا نمی کردم و بارها به او گفته بودم دست از سرم بردارد. وی درباره نحوه آشنایی اش با آمنه گفت: من چند سال قبل خواستگار خواهر آمنه بودم. ما با هم قرار ازدواج گذاشته بودیم که متوجه شدم خواهرش قبلا یکبار عقد کرده و طلاق گرفته و این ماجرا را از من پنهان نگه داشته است . به همین خاطر ...
شلاق زدن بازیگر جوان بخاطر ارتباط با یک دختر
جوان گفت: من قبول دارم با هم ارتباط داشتیم اما در این ارتباط هیچ زوری در کار نبود. من اصلا نمی خواستم همکارم را وادار به رابطه کنم و البته ارتباطی هم که ما داشتیم ارتباط تلفنی و در حد بیرون رفتن بود و من گفته هایش را قبول ندارم. او درباره وعده ازدواج به دختر جوان هم گفت: این تصوری بود که اشتباهی برای این خانم به وجود آمد؛ البته من ابتدا به او ابراز علاقه کردم اما بعد متوجه شدم این زن کسی نیست که من ...
مرگ مرموز شوهر در پی رابطه پنهانی همسر
همسر این مرد بعد از انتقال جسد به وسیله مأموران به پزشکی قانونی برای تحقیقات بیشتر به اداره آگاهی برده شدند. زن جوان که جسد شوهرش را پیدا کرده بود، گفت: شوهرم شب هنگام از من خواست برایش پتو و بالش بگذارم و گفت می خواهد سر کار برود و شب همان جا بماند؛ من هم برایش آماده کردم اما صبح زود که بیدار شدم، دیدم همسرم خودش را حلق آویز کرده و بلافاصله جسد را پایین آوردم و سعی کردم کمکش کنم اما فوت کرده بود ...
راز مرگ دختر جوان برملا شد
...> دزد حرفه ای طلا فروشی را شناسایی کنید + عکس وقتی پسر جوان فهمید پدرش به هر دو خواهرش تجاوز می کند با پدرش کار بسیار کثیف تری کرد شوهرم برای رسیدن به هوسبازی خود و همسر دوستش مرا همسر رفیقش عوض کرد! پسر همسایه فکرش را نمی کرد که مرا باردار کرده است! زنی که در خیابان های تهران موتورسواری می کند ! +عکس ...
پلیس تهران 190 دزد خشن را به صف کرد
. درست است که شما یک باند خانوادگی تشکیل دادی؟ بله. من و شوهر و دامادم این باند زورگیری از مسافران را تشکیل دادیم. به نظر می رسد شوهرت و دامادت هر دو همسال هستند؟ بله. من 14 سال قبل ازدواج کردم. اما مدتی بعد به خاطر اینکه شوهرم معتاد بود، طلاق گرفتم و از شوهر قبلی ام یک دختر 14 ساله دارم. چه شد که تصمیم به تشکیل این باند گرفتی؟ از ...
انکارهای عجیب زن شوهرکش در دادگاه جنایی
تماس بگیرم و او را به خانه مان دعوت کنم. سامان که خواستگار خواهرم بود و با هم رفت وآمد خانوادگی داشتیم، به خانه مان آمد تا شوهرم با او صحبت کند. من هم از خانه بیرون رفتم. وقتی برگشتم، شوهرم خواب بود. صبح که بیدار شدم، متوجه شدم او جان باخته است. احتمال می دهم نیمه های شب یک نفر به خانه مان آمده و شوهرم را خفه کرده است. در ادامه سپس سامان نیز به قضات گفت: چند سال پیش به خواستگاری خواهر ...
شوهر عروس 18 ساله اعتراف کرد - برای اینکه همسرم با صدای بلند گریه کرد!
قبل برای دیدن عروسم به طبقه چهارم رفتم که دیدم همه وسایل خانه به هم ریخته است و در اتاق خواب هم با جسد خونین عروسم روبه رو شدم. وی در ادامه گفت: پسرم کابینت ساز است و هر روز صبح به محل کارش می رود و شب به خانه برمی گردد، اما وقتی من با این صحنه روبه رو شدم به پسرم تلفن زدم و خواستم به خانه اش بیاید. بررسی مأموران در محل حادثه نشان داد، طلاهای مقتول پس از حادثه به سرقت رفته است. از سوی دیگر مأموران ...
ازدواج مرد اعدامی با دختر 16 ساله برای نجات از اعدام
سلامانه : پسر دانشجویی که به اتهام تجاوز به مرگ محکوم شده بود، وقتی فهمیدبا دامادشدن خانواده ای که خواستار اعدامش بودنداز مرگ نجات می یابد از خوشحالی اشک شوق ریخت. به گزارش ایران، دانشجوی بیست و دوساله ای که به جرم تعرض به یک دختر 16 ساله به اعدام محکوم شده بود در حالی که یک سال شب و روز با کابوس مرگ بر فراز چوبه دار روبه رو بود وقتی از زندان به دادگاه تجدید نظر احضار شد نمی دانست چه ...
پایکوبی بر آرامش مردم- زهرا پیرنیا**
مثابه شلیک مسلسل به گوش می رسید و گریه های پی در پی دختر خردسالم مرا در زمین میخکوب کرده بود. وقتی از پنجره به بیرون نگاه کردم متوجه نورهای مختلف رنگی شدم که در آسمان دیده می شد و سر و صدای زیادی که خبر از پایکوبی در منزل یکی از همسایه ها داشت و آنجا بود که فهمیدم در همسایگی ما آیین عروسی برپا است. این صداهای مهیب که همه همسایه را یکی یکی با اضطراب و عصبانیت به کوچه کشانده بود با آمدن ...
افزایش خرید و فروش و ازدواج کودکان دختر
صحبت های مادری می رسد که خود قربانی ازدواج در سنین کودکی شده و از دردها و رنج هایی که متحمل شده، می گوید. این مادر که علاقه به فاش کردن نام خود نداشت عنوان کرد: قبل از ازدواج خوشحال بودم، ولی کم کم متوجه شدم که چه بلایی بر سرم آمده و در چه گردابی گیر کرده ام. شوهرم مرا کتک می زد و تا چهار سال بعد از ازدواج مان نتوانستم مادرم را ملاقات کنم. چندین بار از خانه اش فرار کردم زیرا او با توسل به زور ...
جوان ترین شهید "مدافع حرم" به روایت پدر و مادر
بعد خواب شهادتش را دیدم. روز جمعه به من زنگ زدند. گفتند که مصطفی مجروح شده و داریم می آییم منزل شما... من خودم متوجه شده بودم. گفتم که لطفا خانه نیایید ... همان سر کوچه باشید من خودم را به شما می رسانم. آن شب به سختی خودم را تا صبح حفظ کردم. همسرم به مصطفی خیلی وابسته بود. از نظر من معجزه است. من خودم اطمینان داشتم که اگر همسرم بفهمد یک اتفاقی برایش می افتد. فردایش به همسرم گفتم خانه را تمیزکن شاید ...
دوست پسرم گفت پیش از عروسی باید با هم باشیم تا بابایم قبول کند من هم پذیرفتم!
... پس از آن که از بیمارستان به خانه بازگشتم، پرستاری از برادر 4ساله و رسیدگی به امور خانه را به عهده گرفتم، چراکه پدرم از صبح تا شب مشغول کار بود. مدتی بعد از این ماجرا، پدرم با اصرار اطرافیان با زن دیگری ازدواج کرد اما من نمی توانستم با همسر پدرم کنار بیایم، به همین خاطر نیز مشکلات زندگی ما بیشتر شد، چراکه هر روز با نامادری ام مشاجره می کردم. برای رهایی از این وضعیت، تصمیم گرفتم در ...
دوست پسرم مرا سوار اتوبوس عمویش کرد - وسط راه داخل اتوبوس قربانی هوسشان شدم
: آندو مرا به خانه ام نرساندند بلکه بعد از تجاوز مرا در یکی از متروهای دبی منتهی به مسیر خانه ام در دبی رها کردند و پول و موبایم را به سرقت بردند. 512 این اخبار را از دست ندهید: ماجرای دختر 14 ساله ای که گفت چگونه مورد "تجاوز" قرار گرفت! جایزه باورنکردنی و نجومی پیرمرد خوش شانس مستخدم بیمارستان خانم های زیبای بیمار را در شب "تجاوز" می کرد ...
کدامیک راست می گویند دختر یا پسر؟ - با میل خودش به خانه ام آمد - او مرا به زور مورد آزار و اذیت ق
به من داد. بعد از چند دقیقه مسیرش را تغییر داد و بعد هم با تهدید چاقو و زدن ضربه ای به سرم مرا بیهوش کرد.وقتی به هوش آمدم متوجه شدم هدف آزار و اذیت قرار گرفته ام.راننده هم پس از سرقت عابربانکم مرا در خیابان رها کرد و متواری شد. لیدا در ادامه گفت:پس از این جنایت سیاه بشدت ترسیده بودم و از طرفی خجالت می کشیدم که ماجرا را برای کسی تعریف کنم. در این مدت دچار بیماری روحی شدید شدم. تا اینکه ...
قتل زن به دست مرد معتاد/انتقام از شوهر با چک 400میلیون تومانی/ دختری که6ماه بعد از تجاوز شکایت کرد/ شرطی ...
بود و برادر و همسر این مرد بعد از انتقال جسد به وسیله مأموران به پزشکی قانونی برای تحقیقات بیشتر به اداره آگاهی برده شدند. زن جوان که جسد شوهرش را پیدا کرده بود، گفت: شوهرم شب هنگام از من خواست برایش پتو و بالش بگذارم و گفت می خواهد سر کار برود و شب همان جا بماند؛ من هم برایش آماده کردم اما صبح زود که بیدار شدم، دیدم همسرم خودش را حلق آویز کرده و بلافاصله جسد را پایین آوردم و سعی کردم کمکش کنم اما ...
محمد نادری: در سری جدید "دورهمی" نخواهم بود
چیزهایی بود که مرا به حضور در طپانچه خانم مجاب کرد. * اولین اثری که موجب دیده شدن شما در تلویزیون شد نقش هوشنگ در سریال شمعدونی به کارگردانی سروش صحت بود. هوشنگِ طپانچه خانم و هوشنگ شمعدونی از نظر شما تنها در نام مشترک اند یا شباهت دیگری هم دارند؟ هوشنگِ طپانچه خانم مردی است که به خاطر مطامع مالی و میل به تصاحب ثروت اخترالسلطنه با او ازدواج کرده است. در حالی که از آن سو با قُمری ...
بازداشت سهراب با ادعای شیطانی شقایق
تاریک متوقف شد و پسر جوان مرا به روی صندلی خواباند و ابتدا با پا روی سرم فشار وارد کرد و نیمه بیهوش شدم و سپس راننده شیطان صفت سناریوی تلخ زندگی ام را رقم زد. شقایق ادامه داد: پس از آن پسر جوان مرا به صندوق عقب خودرویش انداخت و شروع به حرکت کرد، هرچه التماس می کردم بی نتیجه بود تا اینکه خودرو متوقف شد و راننده شیطان صفت با چاقو به سراغم آمد و پس از پیاده کردنم از خودرو تهدید کرد که اگر ...
تهدید با رژ لب، شگرد سارقان منازل شمال تهران
. نمی دانستم با پلیس تماس بگیرم یا نه. اولش ترسیدم و گفتم اگر شکایت کنم، مرا به قتل می رسانند ولی بعد تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس بگویم. ولی از آن شب به بعد کابوس می بینم. هر لحظه احساس می کنم کسی در خانه است. از تصور اینکه دزدان به خانه ام برگردند یک لحظه هم آرامش ندارم. با هر صدایی تن و بدنم می لرزد و حس می کنم که دزدان بالای سرم ایستاده اند. نقابی که کار پلیس را سخت تر کرد ...
نسرین تحت تاثیر حرف های دخترخاله اش شد - نگاه این دو جوان یک لحظه درحالی به هم گره خورد که..
موفق به دستگیری آن ها شدند و اقدامات قانونی را به عمل آوردند. رادیو سهام 110 این اخبار را از دست ندهید: ماجرای دختر 14 ساله ای که گفت چگونه مورد "تجاوز" قرار گرفت! جایزه باورنکردنی و نجومی پیرمرد خوش شانس مستخدم بیمارستان خانم های زیبای بیمار را در شب "تجاوز" می کرد + عکس تیراندازی خونین در تشییع جنازه 120 بی ام ...
امام رضا (علیه السلام) و تشیع در ایران
موسی الرضا (علیه السلام) را از مدینه در نزد او حاضر کنم و مرا امر کرد که او را از راه بصره و اهواز و فارس بیاورم و او را از راه قم نیاورم و مرا امر کرد که خودم شب و روز او را مواظبت کنم و محافظت نمایم تا او را وارد خراسان سازم. پس من از مدینه تا مرو با او بودم وبه خدا سوگند یاد می کنم که من مردی پرهیزکارتر از او در نزد خدا و کثیرالذکرتر در جمیع اوقات خود از او و ترسنده تر از خدا از او ندیدم ...
ماجرای دختر 14 ساله ای که پرده از تلخ ترین صفحه زندگی اش برداشت / همه چیزم را در باغ باختم!
شده است. سهیلا بار دیگر هدف تحقیق قرار گرفت و پرده از تلخ ترین صفحه زندگی اش برداشت و گفت: روز جمعه همراه خانواده ام در پارک بودم که با پسر جوانی به نام احسان آشنا شدم و اما من هیچ تماسی با او نگرفتم اما فردای آن روز پسر جوان با من تماس گرفت و خواست تا در محل قرار حاضرشوم. وی افزود: وقتی با آرش روبرو شدم وی مرا با تهدید سوار بر خودرویی کرد و شب مرا در کارگاه زندانی کرد و ...
ماجرایی عجیب از یک ارتباط مخفیانه / دوست دخترم مهمترین واقعیت زندگیش را به من نگفته بود!
.... او می گفت حسابم را کف دستم می گذارد. او مرا هدف ضرب وجرح قرار داد. تازه فهمیدم هم کلاسی خواهرم نامزد دارد و به من دروغ گفته است. با اعلام شکایت شوهر مهلا، کارمان به کلانتری16 کشیده شد. هیچ وقت فکر نمی کردم از یک رابطه مخفیانه مجازی، چنین دردسری درست شود. می ترسم برایم سوءسابقه درست کنند. متاسفانه من تحت تاثیر حرف های پدرم قرار گرفتم. او از کارهای دوران جوانی اش و اینکه چند دختر ...
چه رازی در پیامک میکائیل به زن متاهل بود؟ / در حضور همسرم با مرد غریبه تماس می گرفتم!
مهدی و رابطه نامشروع با مرد غریبه محاکمه شود. او در دفاع از خود گفت: با میکائیل در حد تماس تلفنی و پیامک رابطه داشتم و هرگز رابطه نامشروع نداشته ام.رعنا سپس در شرح ماجرای روز حادثه گفت: ما با هم زندگی خوبی داشتیم اما شوهرم از لحاظ عاطفی چندان به من اهمیت نمی داد. تا اینکه به صورت تصادفی با فردی به نام میکائیل که خواستگار خواهر کوچکتر از خودم بود آشنا شدم. وقتی موضوع ازدواج آن دو با هم منتفی شد ...
گردن گرفتن قتل بخاطر 200 میلیون تومان
...> اما چون در حال ترک بودم نگرفتم و یکی از آنها به من قرص اکس که آبی رنگ بود فروخت. من هم قرص را مصرف کردم و بعد از آن حالم بد شد. وقتی به خانه سیامک آمدم خوابیدم. نیمه های شب بود که از خواب بیدار شدم ودرحالی که تعادل نداشتم دست به جنایت زدم. به دنبال اعتراف های مرد میانسال، او به بازسازی صحنه قتل پرداخت اما دیروز زمانی که برای تکمیل تحقیقات به شعبه ششم دادسرای جنایی تهران ...
هر کسی می گوید مدافعان حرم برای پول می روند یزیدی است
48 در مازندران متولد شدم. 16 سالم بود خدا علی را به من داد. البته ابتدا قرار بود نامش را صادق علی بگذاریم چون صبح زود وقت اذان صبح به دنیا آمد. خیلی نگران سلامتی اش بودم و اینکه نکند اتفاقی هنگام زایمان برایش بیافتد. شاید چون سن کمی داشتم بر نگرانی ام افزوده می شد. تا اینکه یک ماه قبل از تولدش خواب دیدم پهلو درد شدیدی دارم، دکترهای زیادی رفتم و هر کدام یک چیزی می گفتند. شب آقای قد بلند کمر بسته ای ...
مصاحبه با میشل توبور؛ نویسنده ای که دو هزار کتاب نوشت!
. متونی هستند که در ذهن من می بالند، در حالی که خودم مشغول کار دیگری هستم. قدیم ها در خانه که بودم، لحظاتی برایم حدیث حاضر غیاب پیش می آمد. زن و فرزندم که با من بودند ناگهان احساس می کردند که من نیستم. خودم هم ناگهان متوجه می شدم که به جای خانه در کتابم هستم و بعد به عالم واقع باز می گشتم. آیا آنچه شما کتاب هنرمندان می نامید، کتاب هایی هستند که نوشته های خیلی کمی دارند و بیشتر صفحات آنها ...
رکب کثیفی که دختر جوان از دوست پسرش داخل پراید خورد
" شدم با یک پسر دیگر که روز صندلی عقب ماشین نشسته بود روبه رو شدم. افشین گفت که او دوست صمیمی اش است و برای تفریح همراه او آمده است. دختر جوان ادامه داد: در حال گشت زنی در خیابان بودیم که افشین به منطقه چهاردیواری در ورامین رفت و در یک خیابان خلوت ماشین را متوقف کرد. او و دوستش بدون توجه به التماس های من با تهدید چاقو مرا آزار دادند و از ماشین بیرون پرتاب کردند.در حالی که پزشکی قانونی ...