سایر منابع:
سایر خبرها
طنز؛ دُرفشان برترِ سال
روی استیج می آید. دربند بی اعتمادی: بهروز جان یه کم خودتو معرفی کن. بهروز: آآآم... من بهروزم... اول یه بادی وزید من کارگردان شدم. بعد یه باد دیگه زد ما رو انداخت تو مجلس. بعد باد سرنوشت فرستادم کانادا... بعد که برگشتم یه نسیم دیگه زد که پرتم کرد تو صداوسیما و الان هم همه کارامو گذاشتم کنار، تمام تمرکزم رو گذاشتم روی پاشیدن در و گوهر. دربند بی اعتمادی: بسیار خب، چی ...
معمای مرگ مشکوک با قرص برنج
.... مرد جوان افزود: مدام می گفت با مادرش به مشکل برخورده و از سوی او تحقیر می شود و با هم دعوا دارند. حرف هایش اعصاب مرا به هم می ریخت و دیگر دوست نداشتم این ارتباط ادامه پیدا کند. روز حادثه با من تماس گرفت و مدعی شد قرص برنج می خورد و خودکشی می کند که توجهی نکردم و گمان کردم دوباره اعصابش به هم ریخته است. گفته هایش را جدی نگرفتم. ساعاتی بعد نگران شدم. زمانی که با او تماس گرفتم، متوجه ...
دختر بیست ساله ام به زور نیمه شب به خانه می آید...
دوازده سال است دخترم به خانه من نیامده است.دلم برای شنیدن صدایش خیلی تنگ شده است. 2- مامان وبابا هر روزوهر شب دعوا میکنن، منم تو اتاق خودم همش گریه می کنم. 3-دختر بیست ساله ام شب ها زودتر از ساعت دوازده به خانه نمیاد. میگه من دیگه بزرگ شدم. 4-بابا می خواد مامانو طلاق بده، هرچی من ومامان التماس می کنیم قبول نمی کنه، حتی مامان میگه باشه اجازه ازدواج هم بهت می دم ولی بابا راضی نمیشه. 5-هشت ساله با ...
زن جوان 22 ساله ای که در پی زندگی رویایی در توطئه مرد همسایه شرکت کرد!
نقشه نیاز به کسی داشتم تا کمکم کند به همین دلیل موضوع را به یکی از دوستانم به نام لیلا گفتم. لیلا از پیشنهادم استقبال کرد و از برادرشوهرش خواست در اجرای این نقشه مرا همراهی کند. او ادامه داد: روز حادثه سپیده را به خانه ام دعوت کردم. لحظاتی از حضور او در خانه گذشته بود که به بهانه خرید از منزل خارج شدم و سپیده را تنها گذاشتم. طبق نقشه قرار بود لیلا و برادرشوهرش به عنوان سارق وارد خانه ...
بلای کثیفی که بر سر نوعروس جوان کرجی که در یک کارگاه زیرزمینی آمد!
کارم حاضر شدم. در رختکن در حال پوشیدن لباس کار بودم که این مرد در هجومی وحشیانه مرا با تهدید مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد هم تهدید کرد در صورت افشای این موضوع مرا به خاک سیاه می نشاند.آن روز با گریه به خانه برگشتم اما بسختی بیمار شدم. زندگی ام در چند دقیقه به خاطر یک شیطان صفت تباه شده بود تا اینکه از شدت ناراحتی موضوع را با همسرم در میان گذاشتم. به دنبال این شکایت و به لحاظ حساسیت ...
اسارت دختر نوجوان در یک باغ / پنج جوان دست و پای دختر 14 ساله را بسته و او را آزار داده بودند!
برای تامین هزینه اعتیادش جلوی دوستان نامحرمش که داخل خانه برای کشیدن مواد جمع شده بودند برقصم که از خانه فرار کردم. این ادعاها در حالی بود که مادر سهیلا با مراجعه به پلیس عنوان کرد که پدر سهیلا شیشه ای نیست و دخترش از سوی چند جوان ربوده شده است. سهیلا بار دیگر هدف تحقیق قرار گرفت و پرده از تلخ ترین صفحه زندگی اش برداشت و گفت: روز جمعه همراه خانواده ام در پارک بودم که با پسر جوانی به ...
دختر جوان گفت: وقتی مطلب کثیف داخل گوشی پدرم را دیدم شوکه شدم و از ترسم به خانه خاله ام فرار کردم!
جم 110 دلیل سنگسار کردن این دختر 19 ساله زیبا چه بود؟ + عکس زن جوان از من خواست شوهرش را تعقیب کنم ولی ارتباطم با خودش ...! + عکس و جزئیات ضرب و شتم تکنسین های اورژانس ایرانی با بیل! +عکس دستگیری نوجوانی 14 ساله که تجاوز دسته جمعی به یک دختر 15 ساله را به طور زنده پخش کرد! راز هولناک معلم جوان شیطان صفت یک مدرسه با دانش آموزش لو رفت! + عکس با وجود اینکه شوهرم بار اول مرا بخشید دوباره اسیر افکار پلیدم شدم! نوزادی در شکم حیوان مرده میلیون ها کاربر اینترنتی را شوکه کرد! + عکس ...
رفت و آمدهای عجیب به خانه زن دوم یک مرد / ابراهیم نمی دانست چه کسی به خانه زن باردارش می رود+عکس
باره به آنها گفت: من 10سال است که با همسر اولم ازدواج کرده ام و از وی بچه دار نشده ام و با توافق یکدیگر و بخاطر مشکل بچه دار شدن از سوی وی با زن جوانی ازدواج کردم که برایم بچه بیاورد. وی در ادامه افزود: با توجه به اینکه همسر دومم باردار بود مجبور بودم بیشتر به وی سر بزنم و برای رفاه حالش وسایلی تازه بخرم و کنارش بمانم، این رفت و آمدها همسر اولم را آزار می داد و باعث اختلاف بینمان شده ...
گفتگو با رقیه همسر شهروز قاتل بی رحم / او زیر سرش بلند شده بود عروس 4 ماهه بودم که به خانه پدرم برگرداند ...
و ما در روستای جهان آباد. او عید پارسال به خواهرم گفت که قصد ازدواج با مرا دارد و بعد از مدتی به خواستگاری ام آمد. 23مرداد 94با او پای سفره عقد نشستم. اوایل هیچ حسی نسبت به او نداشتم اما مدتی بعد به او علاقه مند شدم. من 16ساله بودم که عروس شدم و از بچگی به من یاد دادند که هرچه شوهرت می گوید باید اطاعت کنی و حرفی نزنی. پس هنوز زندگی مشترکتان شروع نشده بود؟ عروسی نگرفتیم اما 4 ...
با وجود اینکه شوهرم بار اول مرا بخشید دوباره اسیر افکار پلیدم شدم!
خواستم تا مرا طلاق بدهد، اما او که مرا خیلی دوست داشت نسبت به من مهربانی کرد و تصمیم گرفت از این موضوع به کسی چیزی نگوید. با این وجود نمی دانم چگونه هوس های شیطانی بر من غلبه کرد و با آن که زندگی بر وفق مرادم بود دوباره وارد تلگرام شدم و این بار نیز با مرد دیگری که از سوی دوستانم پیشنهاد شده بود، رابطه برقرار کردم تا جایی که این رابطه شیطانی به دیدارهای حضوری و ارسال عکس های خصوصی کشید ...
سعید با دیدن بسته همسرش شوکه شد! / او حتی فکرش را نمی کرد که شیدا دو سال قبل با مردی دیگر.. + عکس
دلیل سنگسار کردن این دختر 19 ساله زیبا چه بود؟ + عکس زن جوان از من خواست شوهرش را تعقیب کنم ولی ارتباطم با خودش ...! + عکس و جزئیات ضرب و شتم تکنسین های اورژانس ایرانی با بیل! +عکس دستگیری نوجوانی 14 ساله که تجاوز دسته جمعی به یک دختر 15 ساله را به طور زنده پخش کرد! راز هولناک معلم جوان شیطان صفت یک مدرسه با دانش آموزش لو رفت! + عکس با وجود اینکه شوهرم بار اول مرا بخشید دوباره اسیر افکار پلیدم شدم! نوزادی در شکم حیوان مرده میلیون ها کاربر اینترنتی را شوکه کرد! + عکس ...
اقدام وقیحانه ای با نوعروس از شب جشن آغاز شد / داماد خیلی زود به دادگاه رفت+عکس
من و او فاصله طبقاتی داریم اما علاقه زیادم به این پسر باعث شد پدرم را وادار به پذیرفتن درخواست ازدواجم کند، میدانم که پدرم خیلی ناصر را اذیت کرد. وقتی ازدواج کردیم و شوهرم پیشنهاد داد برای مدتی از خانوادهها دور باشیم پذیرفتم اما نمی دانستم قرار است زندانی اش باشم. سارا ادامه داد: ناصر هر روز بیشتر کینه به دل گرفت و الان بیمار است. من از همه دنیا کنده شدم تا اینکه دیدم حتی اجازه ندارم با ...
پرونده عامل قتل عام فهرج روی میز قضات کیفری
دخترتان را پس فرستادم و دیگر نمی خواهم با او زندگی کنم. نمی دانم چه شده بود اما احساس می کنم زیرسرش بلند شده بود و به من خیانت می کرد. من هم وقتی دیدم دیگر مرا نمی خواهد به دادگاه خانواده رفتم و درخواست طلاق دادم اما در دادگاه حاضر نشد و از طریق خاله های دیگرم شنیده بودم که می گفت فقط برای امضای طلاق توافقی به دادگاه می آید. اگر راضی به جدایی بود چرا چنین کاری کرد؟ من فکر می کنم همه اینها به خاطر کینه ای بود که از پدرم داشت و به دنبال راهی بود که یک روز زهرش را بریزد و انتقام بگیرد تا آرام شود. ...
خاطرات خواندنی جیرانی از فردین
شجاع شدم و بدون مشورت با صاحب امتیاز تصمیم گرفتم با فردین مصاحبه کنم. از سال 61 بعد از پایین کشیدن فیلم برزخی ها از اکران، فردین ممنوع چهره و ممنوع المصاحبه بود. مسلم منصوری با فردین تماس گرفت و او فردای آن روز قرار گذاشت در شرکتی در خیابان ونک. از وسط سال 57 دیگر فردین را ندیده بودم. آن زمان 48 ساله بود و حالا 66 ساله. برای من خیلی پیرتر از سنش به نظر رسید. شادابی سال 57 را نداشت؛ غمگین بود اما ...
قتل پدرزن به خاطر طلاق همسر
آشنا شدم و با او ازدواج کردم. پریسا را دوست داشتم و فکر می کردم با ازدواج با او خوشبخت خواهم شد، اما پس از ازدواج با او اختلافات ما شروع شد. اول فکر می کردم با گذشت زمان اختلافاتمان کم و زندگی مان بهتر می شود، اما هرچه بیشتر زمان گذشت، اختلافاتمان شدیدتر شد تا اینکه اواخر سال 93 تصمیم گرفتیم به صورت توافقی از یکدیگر جدا شویم. روز حادثه برای کارهای طلاق به دادگاه خانواده رفتیم، کارهایمان را انجام ...
قاتل: فرزند - مقتول: پدر
سمت پدرش گرفت و گلوله ای به سمتش شلیک کرد. صدای گلوله را که شنید ناگهان به خودش آمد. تازه فهمید چه کرده است. عصبی بود و ناراحت. فقط فکر فرار به ذهنش رسید. پسر جوان ساعتی بعد توسط پلیس دستگیر و به جرم قتل پدرش بازداشت شد. با کمربند پدر، مادر را خفه کرد مدت ها بود که ارتباط دختر 16 ساله با گروهی از دوستانش، والدین دختر را آزرده می کرد. پدر و مادر مونا گروه ...
دام وحشتناک پسر جوان برای نامزد 16 ساله قبل از عقد!
...، اما باز هم پیشنهاد ازدواج او را قبول کردم، ولی رامین مدعی بود که پدرم با این ازدواج مخالفت می کند و ما باید قبل از آشکار شدن ماجرای خواستگاری، به طور پنهانی با یکدیگر رابطه داشته باشیم تا پدرم به این امر راضی شود. من هم خواسته او را پذیرفتم، اما پس از مدتی متوجه شدم رامین مرا فریب داده است و قصد ازدواج با مرا ندارد. او دیگر حرفی از خواستگاری هم نمی زد و مرا رها کرده بود . غرق شدن در ...
قتل جنین در دستشویی خانه!
از ازدواج موقت مان گذشته بود که متوجه شدم باردار هستم، اما به سروش حرفی نزدم. تا اینکه امروز حالم بد شد و متوجه شدم وقت زایمان است. به همین دلیل به دستشویی خانه رفتم. بعد از زایمان، با قیچی بند ناف بچه را بریدم و با همان قیچی پسرم را کشتم. شوهرم که از تأخیر من نگران شده بود به سراغم آمد و بعد هم همراه مادرشوهرم مرا به بیمارستان انتقال دادند. از سوی دیگر به دنبال اظهارات عجیب زن جوان ...
وقتی شوهرم رفت به همراه سمانه به دوبی رفتم و حالا آتش شرم و حیا وجودم را سوزانده است
.... دو سال گذشت. وی گفت: کارم زار شد. شوهرم هیچ پای بندی به زندگی مان نداشت. کم کم در حضور من با زن های معتاد و خیابانی قرار ملاقات می گذاشت. نمی توانستم این شرایط را تحمل کنم. طلاق گرفتم. بعد از این ماجرا حس تنفر به تمام مردها وجودم را فرا گرفته بود. خانواده ام راه می رفتند و سرکوفت می زدند. حالم خیلی بد بود. در یک شرکت مشغول به کار شدم. با یکی از دوستانم خانه ای اجاره کردیم. می ...
جرم بالای پاره کردن عکس رجوی / گفتند در مسابقه دارت باید به طرف عکس رهبرتان نشانه گیری کنید!
! - اگه خجالت می کشی باهاش راه نرو! - باهاش راه نمی رم، پا ندارم دست که دارم! عصایم را با ناراحتی زمین گذاشتم و نشسته با کمک دست هایم از اتاق سرنگهبان بیرون آمدم. یک لنگه دمپایی ام کفش دست چپم بود.با اینکه زندگی در شلوغی بدون عصا برایم سخت بود، اما راضی بودم. ادامه دارد... منبع/مشرق نیوز ...
ماجرای خواستگاری معتمدآریا ازهمسرش
35 سال قبل گفته است: خانه یکی از دوستانم بودم و دیدم شوهرم دارد با یکی پابرهنه توی حیاط بازی میکند. پرسیدم کیه؟ گفتند این تازه از سوئد اومده و باسواده...من هم گفتم ببینم چقدر سواد دارد و مقداری راجع به سینما و ادبیات حرف زدیم و چند روز بعد مادرم گفت یکی از دوستانت زنگ زده که صدایش مثل آلن دلون است. بازیگر همسر و ناصرالدین شاه آکتور سینما درباره چگونگی خواستگاری بیان داشته است ...
روایت محمد صدر از کاندیداتوری خاتمی در انتخابات 76
قضیه از این قرار بود که آقای محمد هاشمی رفسنجانی معتقد بود که خود شایستگی و محبوبیت بیشتری از جناب آقای خاتمی دارد و به همین دلیل بهتر است او نامزد کارگزاران شود. البته بقیه کارگزاران این نظر را قبول نداشتند و به همین علت به صورت انفرادی شروع به حمایت از آقای خاتمی کردند. در نتیجه، تصمیم نهایی گروه کارگزاران منوط به ملاقات محمد هاشمی با آقای خاتمی شد. در ملاقاتی که جناب آقای خاتمی با آقای محمد ...
نوعروس نتوانست راز داماد بی احساس را به کسی نگوید! + عکس
مهدی نمی آمد با اینکه مشاورم به من هشدار داده بود که من و مهدی مناسب هم نیستیم ولی من که تا آن زمان بدی از او ندیده بودم ، وارد زندگی شدم. مینا در ادامه به قاضی عموزادی گفت: بعد مراسم عروسی سرکار نرفت و فهمیدم از مدت ها قبل از محل کارش به خاطر بدرفتاری هایش اخراج شده در این مدت دریغ از یک کادو خریدن. در صورتی که همه وقتی ازدواج می کنند به عنوان تازه عروس بیشتر مورد توجه قرار می گیرند اما... همه ...
عشق منجی آدمی است
می شود. چرا مضمون پنجاه و سه ترانه عاشقانه بیشتر از مضمون کتاب های دیگر ادامه پیدا کرد و مثلا کتاب هایی مثل قصیده لبخند چاک چاک یا نت هایی برای بلبل چوبی ادامه پیدا نکردند؟ قصیده لبخند چاک چاک کتاب پایان یک دوره است و پنجاه و سه ترانه عاشقانه کتاب آغاز یک دوره است. قصیده شعری است که طرحش در زندان به ذهنم رسیده بود و جمع بندی همان روز زندگی من بود. یعنی جمع بندی زندگی مبارزاتی ...
کیمیا علیزاده: در ریو از حسرت گریه کردم/با اعضای بدنم صحبت می کنم/از مشهور شدن بدم می آید
مدالم را گرفتم که برنز بود. مسابقات جهانی هم برنز گرفته بودم. یازده مدال بین المللی دارم که مدال المپیک و جهانی ام برنز است. بعد از مسابقات کشوری خردسالان بود که تکواندو را جدی تر دنبال کردم و از چهارده سالگی وارد اردوی نوجوانان شدم و از آن جا به بعد مثل شغلم بود و از آنجا مسیر زندگی ام عوض شد. *و به المپیک رسیدید. تا المپیک مسیر طولانی و راه سختی بود. من قبل از المپیک چهار ...
23سال بعد از زلزله زرند کرمان نجات یافتگان از زندگی شان روایت می کنند
شده بود. بعدها دامادمان می گفت که ناشکری نکن، تو را خدا نجات داده است. زهرا تا 51روز هنوز نمی دانست که پدر و مادرش هم فوت کرده اند. هرکسی هم برای ملاقات می رفت، می گفت که نگران نباش پدر و مادر بیمارستان هستند: ازهمان لحظه ای که بیرون آمدم، نگران مادرم بودم، اسمش را صدا می زدم و گریه می کردم. مادر زهرا قالیباف بود و پدرش کشاورز. حالا او هم به عنوان بهورز درخانه بهداشت کار می کند. سال 97 ازدواج کرد و ...
از بازی در فیلم های وطن پرستانه احساس غرور می کنم/ با همه وجودم به سوریه رفتم/ تجربه حضور در کنار ...
...> حتما این کار را انجام می دهم و با وجود همه ی سختی هایی که برایم پیش آمد باافتخار سرم را بالا می گیرم و از این که در چنین فیلم های میهن پرستانه ای بازی کردم، احساس غرور می کنم. سفری که ابهامات من را در ارتباط با دلایل کمک ایران به سوریه برطرف کرد به نظرم حضورتان در پروژه های ملی همانند یتیم خانه ی ایران و جشن تولد و حضور در منطقه حساس سوریه، شمایلی تازه در جنس بازی و حتی شخصیت ...
اصلاحاتچی ها دست پیش را می گیرند که پس نیفتند: خاتمی گفت کوی دانشگاه انتقام افشای قتل های زنجیره ای بود!
در سال 76 هم به سراغ مهندس موسوی رفت، چه شد که ایشان کاندیداتوری را نپذیرفت؟ پیش از انتخابات خرداد 76 من مسوول و سخنگوی شورای هماهنگی گروه های خط امام بودم و همه اصلاح طلبان در آنجا بودند و جلسات آن به طور منظم تشکیل می شد و مدام با شخصیت های اصلی نظام در ارتباط بودیم و ملاقات هایی هم داشتیم. حتی به یاد دارم در ملاقاتی هم پیش از سال 76 خدمت رهبری رفتیم که ایشان فرمایش جالبی را در آن ...
یک روز شاد با یک خانواده روحانی / همسر: زندگی با یک مدیر کل، مشکلات خاص خود را دارد/ فرزند: از اینکه ...
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آفتاب دل ، روح زندگی در این خانه موج می زند. هر قدر هم که خسته و بی حوصله باشی، پا به این خانه که بگذاری، نشاط و شادابی حالت را جا می آورد و لبخند را مهمان لب هایت می کند. حجت الاسلام مختار کرمی، پدر این خانواده است؛ یک روز را مهمان خانواده ایشان داشتیم تا راز و رمز موفقیت یک خانواده شاد و سالم را برایمان بگویند ...
حقوقم به قدری کم است که اگر بگویم باور نمی کنید/ بعضی اوقات شب را هم در اداره می مانم/ اگر یک روز ...
فکر کنم که از عهده ی آن برمی آیم، قطعا نه نمی گویم. اگر یک روز فرماندار نباشم، در دانشگاه تدریس می کنم آناج: اگر یک روز فرماندار نباشید، به چه کاری مشغول می شوید؟ چون دانش آموخته ی تاریخ بودم، قبل از سال 92 به اقتضای علاقه ای که داشتم در دانشگاه ها با دو گروه معارف و تاریخ همکاری می کردم و شخصاً عضو گروه تاریخ بودم. با این انگیزه تدریس کردن را دوست دارم و چنانچه ...