سایر خبرها
روز جمعه قرار مصاحبه برای استخدام گذاشت وقتی رفتم با چاقو تهدیدم کرد و ...
نمی دانم با چه رویی به چشم های معصوم پدر و مادرم نگاه کنم. پدرم صبح تا شب کارگری می کند تا خرج زندگی مان را دربیاورد. او یک عمر با عزت و خوش نامی زندگی کرده و من آبرویش را به بازی گرفته ام. از چندی قبل با پیشنهاد همکلاسی ام دنبال کاری می گشتم تا کمک خرج خانواده باشم و هزینه های درسی ام را تامین کنم. به چند جا سرزدم. کارگر تمام وقت می خواستند. یک روز با شماره تلفن یک آگهی تماس گرفتم. مردی که خودش ...
زن خیانتکار شوهرش را به آتش کشید
وارد مرحله تازه ای شد. ماموران در جریان تحقیقات متوجه اختلاف مقتول با همسرش شده و زن جوان را به عنوان مظنون به قتل دستگیر کردند. متهم ابتدا منکر قتل شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود. حجت الاسلام قدرتی، رئیس کل دادگستری استان خراسان شمالی در این باره گفت: این زن پس از برقراری ارتباط نامشروع تصمیم به قتل همسرش می گیرد. پس از این که 40 قرص آرامبخش به او می دهد، وی را بیهوش در صندوق عقب خودرو مخفی و جسد را با هیزم به آتش می کشد و به دره می اندازد. وی ادامه داد: جسد برای کشف تحقیقات بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و دو متهم پرونده دستگیر و روانه زندان شده اند. ...
قتل هولناک دوست برای سرقت خودرو
مرحله بازپرس جنایی دستور استعلام از اداره های پلیس شهرهای شمالی را صادر کرد تا مشخص شود آنها جسدی را در روزی که متهم دست به جنایت زده، کشف کرده اند یا خیر. تحقیقات در این باره ادامه داشت تا این که ماموران دیروز با خبر شدند روزی که متهم دست به جنایت زده، ماموران مرزن آباد از طریق تماس یک مرد روستایی جسد را یافته اند. زمانی که پلیس جنایی کرج موضوع را بررسی کرد معلوم شد که جسد مجهول الهویه متعلق به همان مردی است که متهم جوان او را به قتل رسانده است. عامل جنایت با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه 22 دادسرای جنایی کرج روانه بازداشتگاه پلیس شد. ...
از آدم زنده باید ترسید نه اسکلت مرده!
نداشت کسی از خانواده دور باشد. اولین باری که برای حفاری رفتم پدرم زنگ زد و گفت: چندوقت می خواهی بمانی؟ گفتم: یک هفته پدرم گفت: یعنی چی که دختر یک هفته خانه نباشد؟ آن موقع 21 سال داشتم و به قزوین رفته بودم که به دلیل نزدیکی راه می توانستم هفته ای یک بار به تهران بیایم. البته الان دیگر عادت کرده اند که بعضی مواقع خانه نباشم. از چه زمانی به صورت حرفه ای وارد کار باستان شناسی شدید؟ ...
وقتی خواهرم را با آن وضع دیدم تصمیم گرفتم خواهرم را بکشم!
به گزارش جوان ایرانی ، متهم که مردی 48ساله است، یک سال قبل به مأموران کلانتری مراجعه کرد و گفت خواهرش را به قتل رسانده است. او در اعترافاتش برای مأموران گفت: صدایی به من گفت باید این کار را انجام دهم و من هم این کار را کردم و حالا هم جسد خواهرم در خانه است. زمانی که مأموران به خانه خواهر این مرد رسیدند، جسد او را غرق در خون پیدا و متهم را بازداشت کردند. با مشخص شدن موضوع و شکایت اولیای ...
اعتراف شرم آور هدی به اقدامی هولناکی که با دوستش انجام داد!+ عکس 2 دختر در مقرر پلیس
به گزارش اختصاصی محمد عبدالحلیم، معاون اداره تحقیقات دارالسلام در مصر گزارشی از کشف جسد در یک آپارتمان دریافت کرد و در ادامه دستور تحقیقات را برای پی بردن به راز مرگ این جسد صادر کرد. تحقیقات روی جسد نشان داد که از پشت سر مقتول ضربه ای به او وارد شده است. با اولین سرنخ کشف شده که نشان از یک داشت پلیس به سراغ پسر مقتول رفت. پسر مقتول در اظهارات خود به کارآگاهان ویژه گفت که مقتول به تنهایی در ...
وقتی فریده را دیدم از ماشین مرد غریبه پیاده شد نتوانستم چیزی بگم چون خودم هم با یک زن ارتباط پنهانی ...
سیما بازداشت شده اما بعد از مدتی با قرار وثیقه آزاد شدیم. بعد از آزادی حدود دو هفته قبل همسرم را به طور اتفاقی در خیابان دیدم. او از خودرویی پیاده شد که به نظرم می رسید راننده اش با فریده رابطه دارد. جلوی او را گرفتم و از او در مورد راننده پرسیدم. فریده اصرار داشت که راننده را نمی شناخته و از طرفی من به او خیانت کرده بودم. متهم جوان ادامه داد: همسرم از زمانی که از خیانت من با خبر شده بود ...
این دختر 70 سانتیمتری، یک کارآفرین نمونه است
آرزو داشت که بتواند یک روز هنرش رابه همه نشان بدهد: تنها رفت و آمد من به ایام نوروز محدود می شد و با وساطت خواهرانم فقط به خانه آنها می رفتم. 26 سال از روزهای تنهایی من سپری شد و مادرم که همه زندگی ام بود سکته کرد و 45 روز در بیمارستانی در تهران بستری شد. هر روز بی تابی ام بیشتر می شد و با وجود آنکه در خانه خواهرم بودم اما دلم پیش مادرم بود. با اصرار بالاخره به ملاقات مادر رفتم. نمی توانست راه ...
شاهدان قسم نخوردند، متهم تبرئه شد
روزنامه شرق: مرد میانسالی که در یک نزاع دسته جمعی یک چشم خود را از دست داد، نتوانست با آوردن 25 شاهد در جلسه قسامه ادعای خود را اثبات کند و متهم تبرئه شد. 14 دی سال 89 فردی به کلانتری 16 زیباشهر ورامین خبر از وقوع یک نزاع دسته جمعی منجر به قتل و زخمی شدن تعدادی از طرفین دعوا را داد. در بررسی های اولیه مشخص شد مقتول فردی به نام اکبر است که ازسوی امیر به قتل رسیده. امیر همان ...
امید تازه دختر نوجوان برای نجات پدرش از قصاص
... شورای حل اختلاف شماره 19 با تشکیل جلسه ای این پرونده را بررسی کرد و مشخص شد با توجه به اینکه مقتول و متهم دختری دارند که در زمان قتل شش ساله بوده و درحال حاضر حدود 14 سال دارد و آسیب های فراوانی به این دختر به دلیل نبود والدینش وارد شده است بنابراین، مسئولان شورا بار دیگر تلاش کردند پدر و مادر مقتول را به پای میز مذاکره بکشانند بلکه بتوانند رضایت آنها را جلب کنند و بعد از چندین جلسه گفت وگوی ...
اقدام بی شرمانه یک مرد و معشوقه اش برای کشتن زنش که سرطان داشت / قاضی دادگاه تهران این راز را کشف کرد
دراختیار این پسر قرار داده بودند و او هرکاری که دلش می خواست، می کرد؛ وی بعد از کشتن ستایش، جسد را داخل باکس اکو گذاشت، در آن را بست و تا صبح با جسد آن دختر آنجا خوابید و فردای قتل، اسید تهیه کرد تا جسد را نابود کند اما پدر و مادر قاتل ستایش به او نگفته بودند که تو چه می کنی؟ این سر و صداها چیست و چه اتفاقی افتاده؟ وی بعد که دید نمی تواند جسد را به خارج از خانه منتقل کند، جسد را آتش زد و بعد اسپند ...
دختر 13 ساله گفت: فکرش را هم نمی کردم که خواستگارم چنین کار وقیحانه ای را با من انجام دهد!
کرد چرا که او یک جوان افغانی بود و تناسب سنی هم با من نداشت ولی من می خواستم با او ازدواج کنم. آن شب هم به خاطر همین موضوع با پدرم درگیر شدم و پس از یک مشاجره طولانی با دوست پسرم تماس گرفتم و به او گفتم می خواهم از خانه فرار کنم!! او هم گفت: حالا که می خواهی فرار کنی من خودم به دنبالت می آیم ! این بود که سوار موتورسیکلت خواستگارم شدم و به خانه آن ها رفتم ولی روز بعد وقتی فهمیدند پلیس در جریان ماجرا قرار گرفته است مرا در نزدیکی منزلمان رها کردند. گزارش خراسان حاکی است با توجه به ساختگی بودن ماجرای آدم ربایی مذکور، این پرونده برای تعیین تکلیف به مراجع قضایی ارسال شد. خراسان 110 ...
آزار پسر جوان در بیابان های قیامدشت/ با تهدید چاقو هر بلایی خواست سرم آورد!+ عکس
یکباره به رویم چاقو کشید و از من خواست تا به سمت بیابان های قیامدشت بروم. او داخل ماشین و با تهدید چاقو مرا آزار داد و گوشی موبایل و 80 هزار تومان پولی را که همراه داشتم از من گرفت. او تهدیدم کرد بلافاصله از آنجا دور شوم. من هم از ترسم فرار کردم تا از او شکایت کنم. به دنبال شکایت پسر دانشجو تلاش برای ردیابی مرد جوان آغاز شد و پلیس با اطلاعاتی که از طریق شماره تلفن وی به دست آورده بود چهار ...
زندگی هایی که بر آب رفت
بودند به دیدن دوستانم رفتم؛ در ارتفاعات روستا با آنها مشغول صحبت کردن بودم. باران در حال آمدن بود و ناگهان به مدت نزدیک به 5 دقیقه تگرگ سختی بارید. پس از آن گویی آسمان خشمش را بر روستای ما خالی می کرد و رعدهای وحشتناک می آمد. از بالادست حجم زیاد آبی را دیدم که به روستا نزدیک می شد، پس از آن صحنه تلخی دیدم که هنوز هم در ذهنم مرور می شود. آب آمد و خانه ما را برد و من این صحنه را با چشم دیدم، پدرم ...
قتل به خاطر یک "پیچ"!
قابل استفاده باشد. به امیر - مقتول - گفتم پیچ را ببندد جون آسانسور روشن بود و بچه های ساکنان در ساختمان بودند و هرلحظه احتمال داشت اتفاقی بیفتد، اما به حرف هایم توجه نکرد. همان موقع درگیر شدید؟ نه، به او گفتم که چای می آورم، تو آسانسور را درست کن اما او توجه نکرد. سر همین مسأله با هم دعوایمان شد ولی همسایه ها میانجیگری کردند و ماجرا تمام شد. من هم به اتاق سرایداری ام رفتم ...
انجام 37 عمل جراحی بر روی صورت جوان کهگیلویه و بویراحمدی + تصاویر
مالی نامناسب من را به خانه آوردند. با توجه به اینکه فاضل لهجه محلی داشت، ابتدا جملاتش را متوجه نمی شدم اما بعد از کمی صحبت کردن به گفتارش عادت کردم و راحت حرف هایش را می فهمیدم خیلی مرتب حرف نمی زد و بیشتر جملاتش پراکنده بود باید مثل پازل آنها را کنار هم می چیدم تا متوجه شوم چه رخ داده است. فاضل فرد ادامه داد: سال 86 به یاسوج آمدم و به سراغ دکتر ابراهیم حاتمی پور رفتم که صورت ...
خواهرم را کشتم چون فکر می کردم در غذایم مواد ریخته است
کارآگاهان به تحقیق از دختر مقتول پرداختند که خبر قتل را اعلام کرده بود."چند سال قبل و به دنبال جدایی پدر و مادرم، من به همراه دو خواهر دیگرم در این خانه زندگی می کردیم. تا اینکه دو خواهرم ازدواج کردند و رفتند. دیروز دایی حسن که در شهرستان زندگی می کند تماس گرفت و گفت که به تهران آمده است. بعد هم به خانه مان آمد و با هم شام خوردیم. پس از شام من به خانه دوستم رفتم و صبح وقتی به خانه برگشتم با جسد ...
بختیار بعد از انقلاب بازداشت شد؟
و دوستانشان به طور مفصل صحبت کرده و تلاش کردیم تا اختلافات را حل کنیم ولی موفق نشدیم. بحث ما با مرحوم نواب و دوستانش این بود که اکنون دکتر مصدق در لاهه مشغول مذاکره و دفاع از منافع ایران است و لذا مصلحت ایجاب می کند که علیه او در داخل اقدام و تظاهری صورت نگیرد. بگومگو با شعبان جعفری سال ها پیش از پیروزی انقلاب، حدود سال های 46-45 برای جشن چهارم آبان قرار شد تمام قهرمان های ملی در ورزش ...
خدا سینمای ایران را شفا بدهد
...، امیدوارم اتفاقات بهتری در سینما برایم بیفتد. من سال 90 و بعد از چند سال دوری از بازیگری، سعی کردم با کلاس هنرپیشگی بازگشت قوی تر و پخته تری داشته باشم، هم فیلم و هم بازی من زمان جشنواره و اکران عمومی دیده شد، اما مثل این که مورد عنایت همکاران عزیز سینمایی قرار نگرفت. با بازی در شماره 17 سهیلا دوباره تلاش کردم که این اتفاق بیفتد و حضور قوی تری از گذشته داشته باشم. نتایج و بازتاب های آن که در ...
وسیع و سربه زیر و سخت
سال پیش بود که برای نخستین بار صحبت از فروش نقاشی های سپهری در حراجی در تهران بود. آن روز کسی فکر نمی کرد شاعری که روزی نماد سادگی بود در جمع سرمایه و هنر، رول اول را بازی کند و مراسم را به هم بریزد. اما شد آنچه شد و تا امروز نقاشی های سهراب سپهری گل سرسبد همه چنین حراج هایی هستند. سه سال قبل در سومین حراج تهران، ویژه آثار هنر مدرن و معاصر ایران، بالاترین رکورد فروش اول و دوم به دو نقاشی از سهراب ...
دختر جوان: پدرم قاتل است
خودش را از بالکن به داخل حیاط پرتاب کرد. در حالی که متهم سقوط همسرش را انکار می کرد، دختر دانشجوی وی به عنوان تنها شاهد ماجرا مدعی شد که پدرش درباره حادثه دروغ می گوید. وی گفت: من و برادرم همیشه شاهد درگیری و کتک زدن مادرمان بودیم. مادرم بارها به من گفته بود که به خاطر من و برادرم طلاق نمی گیرد تا اینکه ما ازدواج کنیم و خوشبخت شویم. او چندین سال است سختی و کتک های پدرم را تحمل ...
زودتر اعدامم کنید تا از سرطان نمرده ام
.... به هم وابستگی عاطفی داشتیم . پدرم سالی که من عقد کردم سرطان گرفت و فوت شد. مرگ او ضربه سختی به من زد. مدتی افسرده بودم. طول کشید تا حالم بهتر شود. چند سال بعد حامی دیگرم که مادرم بود، فوت شد. مرگ او نیز بیماری سرطان بود. همین موضوع شوک شدیدی به من وارد کرد. عذاب وجدان داشتم . گمان می کردم شاید اگر من با توجه به مخالفت آنها ازدواج نمی کردم آنها اکنون زنده بودند. خودم را در مرگ آنها مقصر می ...
زندگی شیطانی سرباز معلم روستا با دختر جوان / او مرا زن رسمی اش اعلام کرده بود ولی
از چندتماس تلفنی و پیامک دوستی را قطع می کردم. تابستان بود و حوصله ام در خانه سر می رفت.مورد خوبی برای سرگرمی بود باز حداقل2-3 هفته خودم را مشغول می کردم. فردای آن روز به آن شماره زنگ زدم، خودم را معرفی کردم و شروع کردیم به صحبت، تماس ها و پیامک ها مثل قبل نبود به همین خاطر بیشتر از انتظارم طول کشید و ملاقات های حضوری را هم تجربه کردم. 2 سال به سرعت گذشت و امیر درسش را تمام ...
شهربانو وقتی خواب بود بالای سرش رفتم و ... / بعد از شام بدنم داغ شد و او خوابید به سراغش رفتم+عکس
مرد معتاد که دو سال قبل در توهم ناشی از مصرف شیشه خواهرش را به قتل رسانده بود، روز گذشته محاکمه شد.چهاردهم آذرماه سال 93، مأموران کلانتری 118 ستارخان از قتل زن میانسالی در خانه اش باخبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به زن 55 ساله ای به نام شهربانو بود که با ضربات چاقو کشته شده بود. دختر مقتول که با مأموران تماس گرفته بود، گفت: بعد از طلاق پدر و مادرم همراه مادرم زندگی می کردم. روز گذشته دایی ام ...
10 صبح وقتی به خانه آمدم در اتاق مادرم با صحنه زشتی روبرو شدم و
.... می خواستم به کلانتری بروم اما هیچ جا را بلد نبودم. چند ساعت در خیابان پرسه زدم تا اینکه از یک رفتگر آدرس کلانتری را گرفتم. وقتی به آنجا رفتم مأموران حرف هایم را باور نمی کردند و من 2ساعت آنجا بودم تا اینکه بالاخره حاضر شدند به خانه خواهرم بیایند. متهم ادامه داد: باور کنید من قصد به قتل رساندن خواهرم را نداشتم. من با او بزرگ شده بودم و او هیچ بدی در حقم نکرده بود اما آن شب حال ...
قتل بخاطر دوستی با یک دختر
فوت کرده و پدرش نیز از ناحیه کتف دست راست مورد اصابت چند ضربه چاقو قرار گرفته است. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. پدر مقتول که جهت انجام اقدامات درمانی به بیمارستان منتقل شده بود، پس از پایان درمان و با حضور در اداره دهم آگاهی در اظهاراتش به ...
پشیمانی سرایدار از قتل نصاب آسانسور
، من با چوبدستی به او حمله کرده و کتکش زدم. همسایه ها سر رسیدند و با میانجیگری به دعوایمان پایان دادند. متهم به قتل افزود: من به خانه ام بازگشتم. زمان کوتاهی نگذشته بود که مرد نصاب که تخته ای به دست داشت به سمت خانه ام آمد و با آن شیشه خانه ام را شکست. شیشه های خردشده روی بچه و همسرم ریخت. عصبانی شده و بیرون آمدم. او با دیدن من فرار کرد و به سمت در ورودی ساختمان رفت که مانع فرار او شدم. او چاقو دستش بود، با هم که درگیر شدیم، او را هول دادم که چاقو به رگ پایش اصابت کرد و باعث مرگش شد. ...
7 متهم به قتل به زندگی دوباره بازگشتند
برای این هفت متهم رضایت و مهلت بگیرند. بدین ترتیب متهمان دوباره به سلول های خود بازگشتند. یکی از متهمان پسر جوانی است که چهاردهم مهرماه سال 91 در پارکی حوالی طرشت پسر 17 ساله ای را در نزاعی مرگبار به قتل رساند. بررسی های مأموران نشان داد مقتول در یک درگیری دسته جمعی با ضربات چاقوی پسر جوانی به نام رحیم به قتل رسیده است. همچنین مشخص شد این درگیری بین دو پسر جوان دیگر به خاطر رقابت عشقی رقم خورده ...
قتل زن ناشناس در آلونک مخروبه
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه 11 خردادماه سال گذشته بود که مأموران پلیس با تماس شهروندی از قتل زن جوانی در خیابان فدائیان اسلام در جنوب تهران باخبر و راهی محل شدند. مأموران در محل حادثه که آلونکی مخروبه در نزدیکی پمپ بنزینی بود با جسد خونین زن ناشناسی روبه رو شدند که لحظاتی قبل از سوی مرد ناشناسی به قتل رسیده بود. پس از اعلام این خبر قاضی خرازانی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای شهرری همراه تیمی از ...
اسماعیلیان: انسان از رهگذر کتاب به رستگاری می رسد
شیخ اسدالله که تحصیل کرده نجف بود، فرزند دوم عزیزالله، فرزند سوم من بودم، فرزند چهارم الیاس و فرزند پنجم خواهرم بودند. من در دهاقان به مدرسه سیروس می رفتم و در آنجا تا کلاس ششم ابتدایی درس خواندم، سپس در 18 سالگی به شیراز رفتم و در آنجا مدتی به کار خواروبار فروشی پرداختم. مدت 5 سال در شیراز این کار را ادامه دادم و مجدداً به دهاقان بازگشتم و در 27 سالگی در آنجا ازدواج کردم. او با اشاره به ...