خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
مسئولان عالی رتبه کشور چگونه با همسرانشان آشنا شدند؟ +تصاویر
این موضوع را مطرح کنم و در نهایت یکی از همکاران مسن را واسطه کردم اما آن خانم جواب رد داد و برای بار دوم من خودم با او صحبت کردم که باز هم جواب رد داد و بعد از آن بود که من برای اینکه از آن حالت خارج شوم به سراغ ازدواج رفتم. وقتی از جواب رد آن خانم مطمئن شدم از مادرم خواستم که به خواستگاری دختری مناسب برود و بعد از اینکه همسرم را عقد کردم، تلفنی ماجرا را به اطلاع آن خانم رساندم تا اگر ...
محاکمه جوان عراقی به خاطر قتل پیرمرد ایرانی
مختلف تحقیقات قتل را به گردن گرفته و همه شواهد نیز علیه اوست، خواستار مجازات وی هستم. در ادامه اولیای دم که 4دختر و 2پسر مقتول هستند، در جایگاه ایستادند و گفتند که خواسته شان قصاص قاتل است. سپس نوبت به متهم عراقی الاصل رسید تا از خودش دفاع کند. او گفت: سال93 بدون مجوز و به شکل غیرقانونی وارد ایران شدم. می خواستم در اینجا زندگی آرامی داشته باشم اما نشد. وی ادامه داد: مدتی قبل از حادثه وقتی در ...
ناگفته های عروس 13 ساله در کلانتری؛ شوهرم در این سن کم به من تهمت غیر اخلاقی می زند!
طلاق گرفته بود و من و برادرم را رها کرده و به شهرستان خودش برگشته بود. با رفتن مادرم دنیای آرزوهایم نابود شد چرا که در آن سن و سال دوست داشتم مادرم مرا همانند همکلاسی هایم به مدرسه ببرد و دست نوازش بر سرم بکشد. هر روز که دوستم را در مدرسه در حال خوردن ساندویچی که مادرش برای صبحانه داخل کیفش گذاشته بود می دیدم با حسرت آهی می کشیدم و با خودم می گفتم تقصیر و گناه من چه بود که باید همیشه با لباس های ...
معمای مرگ نوزاد 3 روزه
...، همسرم را دریک بیمارستان خصوصی بستری کنم اما با هرشرایطی که بود، پول را تهیه کردم و موفق شدم همسرم را برای زایمان بستری کنم. مرد آشپز ادامه داد: همسرم دربیمارستان بستری شد، اما متوجه شدم که مداوای همسرم برعهده چند دانشجو بود. از شامگاه آن شب که همسرم دربخش زنان بستری شده بود، دیگر هیچ اطلاعی از او نداشتم تا این که ساعت 4 بامداد یکی از بهیاران بیمارستان به سراغم آمد و راز پنهانی را ...
قتل به خاطر تأمین هزینه های 3 فرزند
.... در راه با هم صحبت کردیم و متوجه شدم ماشین مال خودش است به همین خاطر با اسلحه ای که از قبل تهیه کرده بودم یک گلوله به پیشانی او شلیک کردم و او را کشتم. سپس خودم پشت فرمان نشستم و به بیابانی رفتم و در آنجا جسد متهم را به آتش کشیدم و با ماشین فرار کردم. متهم گفت: بخشی از وسایل را که قابل فروش بود، از ماشین برداشتم و فروختم و برای اینکه بتوانم خود ماشین را هم بفروشم، باید به یک بنگاه ...
پیوند اعضا ، شروعی که با یک پایان رقم می خورد
صبح جمله ی رضا که گفته بود "راضی باش" ملکه ی ذهنم شده بود. تصمیم گیری بسیار سخت بود، از یک سو قرار بود پیکر عزیز خود را به دست جراحان بسپارم و نگران بعدش بودم و از یک سو نجات جان چندین نفر هم مسئله ی کمی نبود. نمی خواستم به عقب نگاه کنم و شاید اندکی تامل باعث می شد پشیمان شوم و آنقدر پریشان و شوکه بودم که امکان هر تصمیم گیری نادرستی ممکن بود. شاید شعر "من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می ...
سلفی یک زن در کنار جسد پدرشوهرش! + عکس
مرتکب این جنایت شد. وی صحنه جرم را اینگونه توصیف کرده است "به خانه پدر همسرم در ایالت ویرجینیا رفتم. میخواستم انتقام مرگ همسرم را از او بگیرم. چون رفتار او باعث شد همسرم به زندگی خود پایان دهد. با چاقو چند ضربه به بدنش وارد کردم او موهای مرا گرفت و کشید و با صدای بلند فریاد زد. مجبور شدم با یک شیء فلزی محکم به سرش ضربه وارد کنم. پس از اینکه مطمئن شدم جان داده در کنار جسدش عکس گرفتم. چون در آن لحظه ...
مادر نهاوندی اهدا کننده عضو: در اتاق عمل حنا به پای دختر نوعروسم بستم/ همه پرستاران و پزشکان اشک می ...
دستگاه می تواند نفس بکشد. با شنیدن این جملات دنیا دور سرم چرخید اما سعی کردم خودم را کنترل کنم. از خدا خواستم به من صبر بدهد تا تصمیم درستی بگیرم. به پزشک دخترم گفتم می توانید قلب او را اهدا کنید؟ دکتر درحالی که تعجب کرده بود گفت چند روز است که می خواهیم این پیشنهاد را به شما بدهیم اما نگران وضعیت شما بودیم و شما می توانید با اهدای اعضای بدن دخترتان زندگی را به چند بیمار نیازمند هدیه کنید. در آن لحظات ...
محاکمه 2 قاتلی که با بخشش اولیای دم از قصاص گریختند
.... یک روز وقتی یکی از همسایه ها نبود او را دیدم که از خانه آنها خارج شد. از او توضیح خواستم اما گفت این ماجرا به من ربطی ندارد. یک روز بعد فهمیدم که او از خانه همسایه 800هزار تومان پول همراه با چرخ گوشت و آبمیوه گیری سرقت کرده است. گفتم شاید او حاضر شود که با زبان خوش پول و اموال مسروقه را پس بدهد. به خاطر همین روز حادثه وقتی او و دوستش سر رسیدند او را کنار کشیدم تا درباره دزدی که ...
گفت وگو با دوست دوران کودکی حسن روحانی
ایشان خبر داری؟ شما اصلا ایشان را می شناسید؟ خلاصه آنجا با هم شروع کردیم به حرف زدن و من از سابقه کارهای آقای روحانی گفتم. شب رأی گیری در مکه بودم، آن شب خیلی دعا کردم. علی ادامه می دهد: بعد از این که رئیس جمهور شد، 30 هکتار از زمین های کشاورزی ام به دلیل سرما آسیب دید. تصمیم گرفتم برای حسن نامه ای بنویسم، نامه ای برایش نوشتم و امضا کردم. می خواستم فردای همان روز آن را به دست حسن برسانم ...
شکایت از مسئولان 2 بیمارستان به خاطر مرگ نوزاد 3 روزه/ محکومیت نانوایی که همکارش را کشته بود
جروبحث مان شد و او این بار با یک جارو به جانم افتاد.من که خیلی ترسیده بودم، با چاقویی که از قبل خریده بودم یک ضربه به گردنش زدم که یکدفعه با بدن خونین روی زمین افتاد و... همان موقع از ترس با چاقو دو ضربه نیز به خودم زدم و در حالی که خون زیادی از من رفته بود ازنانوایی فرار کردم ،اما وقتی به بیمارستان هفت تیر رفته بودم، غافلگیرانه دستگیر شدم. با اینکه خودم را برای قصاص آماده کرده ام اما بازهم می ...
مردی را که همسر جوان و دختر 13 ساله اش را به مردان عرضه می کرد را گرفتند!
و گرفته ادعا کرد فیلمی از من دارد که نشان می دهد به همسرم خیانت کرده ام و زنی با دختر نوجوانش میهمان خانه ام بوده اند. از آنجایی که به خودم مطمئن بودم، به وی ناسزا گفتم و خواستم دست از باجگیری بردارد و گفتم که می دانم مادر و دختر اجیر شده بوده اند، اما وقتی شنیدم می خواهد فیلم آن میهمانی را نزد همسرم و حتی بین همکاران پخش کند، با وجود اینکه می توانستم رفتارم را توجیه کنم، ترسیدم و ...
ماجرای مرد اردبیلی که با عکسش مشهور شد
آقا می رود تا او را پیدا کند. فرید موسوی در مورد آن روز و عکاسی از میرزا آقا می گوید: قرار بود آقای روحانی در روز چهارشنبه در استادیوم تختی همایش داشته باشند. من به صورت آزاد کار عکاسی می کنم و حتی نتوانستم دوربین خودم را به داخل سالن بیاورم. گوشی خودم هم خراب شده بود و مجبور شدم گوشی دوستم را قرض بگیرم تا عکاسی کنم. در سالن مشغول عکاسی بودم که آقای روحانی وارد شد و همه رفتیم جلو تا از ...
قتل نانوا برای چند روز مرخصی + عکس
: من اتهام قتل را قبول دارم اما باور کنید نمی خواستم صاحب کارم را به قتل برسانم. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد و وقتی به خودم آمدم کار از کار گذشته بود. وی ادامه داد: چند ماه قبل از شهرمان برای کار به تهران آمدم و در نانوایی مشغول به کار شدم. صاحب کارم مرد خوبی بود و با یکدیگر رابطه خوبی داشتیم. مدتی گذشت و دلم برایب کارم صحبت کردم تا به من مرخصی بدهد و به شهرمان بروم. مادرم هم دختری ...
اینجا مرگ تسلیم زندگی می شود
و فریاد کند. نامزد دخترم همراه پدر و مادرش نیز در بیمارستان بودند. به همسرم گفتم منصوره دیگر به خانه بازنمی گردد و فقط یک روز فرصت داریم تا اعضای بدن او را اهدا کنیم. همه اعضای خانواده راضی هستند و تنها رضایت شما باقی مانده است. همسرم با صبری مثال زدنی برگه رضایت را امضا کرد و گفت امیدوارم اعضای بدن دخترمان بتواند انسان های زیادی را از مرگ نجات بدهد. لحظه بسیار تلخی بود و با بدرقه ما، منصوره به ...
همین که دختر نوجوان داخل نانوایی شد در را بست و او را ..! + عکس
پلیس آگاهی تهران با کمک شاکی، متهم را دستگیر کردند. او در بازجویی ها به اجرای نقشه شیطانی اقرارکرد و چنین گفت: مدتی بود که همسرم مرا ترک کرده و رفته بود. خیلی اعصابم به هم ریخته بود و زمانی که دختر 11ساله به نانوایی آمد در یک لحظه وسوسه های شیطانی به سراغم آمد. چون تنها بودم دخترک را به نانوایی کشاندم و او را مورد آزار و اذیت قرار دادم. به گزارش همشهری، هم اکنون این متهم برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرارگرفته است. ...
نفس بخشیدیم، نفس کشیدیم
معین زندس و من از حرف های مردم و فامیل رنج می بردم. برای اهدا مردد بودین؟ هفته امین در مسجد تو مراسمش بودم که یک دفعه دوستاش اومدن گفتن خاله یک خبر خوش. گفتم: چی شده؟ گفتن: همین الآن دو تا آقا اومدن با ریشای بلند و گفتن برید پیش باباشون و بگین برای اهدا دست نگه دارید و به مامانشون بگین بره در خونه حضرت فاطمه(س) خودش معجزه می کنه. من که اصلا یک حالی شدم و خوشحال. همسرم و پسرم مجلس ...
از موسیقی تا دنیای پدرانه ی بابک جهانبخش
کوشان حداد کار کردم که از بینش خوبی برخوردار بود و نوع موزیکی که ارائه می داد هم می توانست نبض بازار را به دست بگیرد و هم مورد توجه منتقدان قرار بگیرد. در ادامه هم با شرکت اکسیر نوین آشنا شدم. محمدرضا خانزاده مدیرعامل این شرکت از انگیزه زیادی برای کار برخوردار بود و کنار هم قرار گرفتن باعث شد در مسیر موفقیت قرار بگیرم و هر دو به آن چیزی که در ذهن پیرامون موسیقی داریم، نزدیک شویم. حال ...
قاتل نانوا به قصاص محکوم شد
بودم یک ضرب به سینه او زدم و در آن حادثه پای خودم نیز زخمی شد. او درباره همراه داشتن چاقو گفت: چون در تهران غریب بودم و یک بار در شهرری با زور پول هایم را دزدیده بودند، همیشه چاقو همراهم بود. متهم در آخرین دفاعش گفت: برادرم و سه خواهرم ازدواج کرده بودند و قرار بود خانواده ام برای من به خواستگاری بروند که این ماجرا پیش آمد و به زندان افتادم. من فقط برای دفاع از خودم دست به چاقو شدم. در ...
کونته: همسرم راضی شده به لندن بیاید
کننده بود، اما تمامی بخش های ماجراجویی ام با این تیم خوشحال کننده نبوده است. در ماه ژانویه بود که با همسرم الیزابتا تصمیم گرفتیم که دخترمان ویتوریا درسش را در تورین تمام کند، حتی با وجود اینکه نام او را در ابتدا در مدرسه ای در لندن نام نویسی کرده بودیم. به هر حال اگر در چلسی بمانم، خانواده ام هم به لندن خواهند آمد و در کنار من خواهند ماند. این فرصت فوق العاده ای برای دخترم خواهد بود تا زندگی در یک ...
بولتن سینما و تلویزیون: نا امیدی از دومین نهنگ/ وودی آلن؛ نابغه ی طناز ولی دیوانه! / مایکل مور سراغ ...
می نوشت، توضیح بدهد. این اوضاع با رفتنش به کالج هم بهتر نشد. او که نتوانسته بود در کلاس فیلم سازی نمره لازم را کسب کند از کالج اخراج شد و بعد به سیتی کالج نیویورک رفت ولی از آن جا هم بیرون انداخته شد. وودی درباره این دوره از زندگی اش می گوید: وقتی با دخترها بیرون می رفتم متوجه شدم که تنها چیزی که می توانم درباره اش صحبت کنم سوپرمن است. دخترهایی که با آن ها رفت و آمد می کردم درباره رمان ...
بولتن موسیقی و تئاتر: اجرای پاره های ساده پس از هفت سال/ رضا صادقی آلبوم یعنی درد را منتشر می کند
که از بینش خوبی برخوردار بود و نوع موزیکی که ارائه می داد هم می توانست نبض بازار را به دست بگیرد و هم مورد توجه منتقدان قرار بگیرد. در ادامه هم با شرکت اکسیر نوین آشنا شدم. محمدرضا خانزاده مدیرعامل این شرکت از انگیزه زیادی برای کار برخوردار بود و کنار هم قرار گرفتن باعث شد در مسیر موفقیت قرار بگیرم و هر دو به آن چیزی که در ذهن پیرامون موسیقی داریم، نزدیک شویم. حال خوب اکسیژن ...
حکم قصاصِ قاتلی که در زندان مخفی شده بود/ داماد پس از لو رفتن بیماری روانی اش پول و طلای همسرش را دزدید ...
محاکمه در دادگاه کیفری تهران منکر رابطه شیطانی با مردان شد. اما همان زمان دختر خردسالش قدم در دادگاه گذاشت و شهادت داد که شاهد رابطه شیطانی مادرش بوده است. بیست و پنجم بهمن پارسال، شوهر این زن با مراجعه به اداره آگاهی علیه همسرش به خاطر داشتن رابطه نامشروع شکایت کرده بود. این مرد به کارآگاهان گفت: چند وقتی بود که به روابط همسرم ظنین شده بودم تا اینکه یک روز به خاطر اختلاف با باجناقم او ادعا ...
متهم : به خاطر فرزندانم، شوهرم را کشتم
... هزینه ها را چطور جور می کردید؟ قرض می گرفتم. در سه ماه آخری که همسرم زنده بود، نزدیک 100 میلیون تومان از پدرم قرض گرفته بودم. البته او نمی دانست برای چه می خواهم. چرا دوباره با سعید به اختلاف خوردی؟ سر هر چیز کوچکی با هم درگیر می شدیم تا این که سعید یک روز من را از تراس طبقه پنجم خانه مان آویزان نگه داشت و می خواست به پایین پرتاب کند. همسایه ها آمدند و نجاتم ...
پیامک های پسر ورزشکار به خانم متاهل دردسرساز شد
به گزارش مازنی خبر ، از همان دوران کودکی فردی عقده ای بار آمده بودم و روح و روان سالمی نداشتم به همین خاطر همواره در پی عقده گشایی بودم و می خواستم خودم را اثبات کنم اما هیچ گاه تصور نمی کردم که کارهای خلاف من ممکن است زندگی دیگران را متلاشی کند یا ... جوان 24 ساله ای که به اتهام ایجاد مزاحمت تلفنی دستگیر شده بود، اشک ریزان به کارشناس و مشاور اجتماعی پلیس فتای گفت: 11 ساله بودم که پدرم ...
پیام های تصویری و متنی خود را برای دکتر روحانی ارسال کنید
دگ تبریک و درد دل همراه شد ارسالی از ارسالی از عباس سالار نژاد ساکن مشهد باعرض سلام ودرود برای رییس جمهور عزیزمان تبریک اینجانب راپذیرا باشیداز اینکه دوباره ب شما رای دادم وجزء کوچیکی برای پیروزی شما بودم به خودم میبالم به امید ایران ازاد ارسالی از علیرضا صیاد ساکن سمنان .سرخه سلام دکتر تبریک به شما 4 سال ریاست جمهوری (من از مهاجرین زادگاه تون هستم که به ...
زن ها و مردهای ایرانی مثال زدنی اند
10 شب هم بود حسین می رفت و می خرید. . . و باز جدایی حسین لشکری نهایتاً در 19 مردادماه 1388 بر اثر عوارض ناشی از 18 سال اسارت شهید می شود. منیژه تموم شد... حسین آقا تموم کرد...گوشی از دستم افتاد... روز تشییع جنازه وقتی صورت حسین را باز کردند بغضم ترکید. از ته دل جیغ می کشیدم. دست خودم نبود، می سوختم... نقطه پایانی کتاب آنجایی است که خانم لشکری روایتی را از زبان همسر شهیدش تعریف ...
اگر پسر خاله مریم زیر پایم نمی نشست به این دام نمی افتادم و ..
همسرم ما را فریفته کرده بود. هر روز فکری به سرم می زد. محمود می گفت: می رویم و از چین جنس می آوریم و تجارت می کنیم. یکی دوبار هم رفتیم. چون فوت و فن این کار را بلد نبودیم حسابی ضررکردیم. یک ماشین خریدم تا زمانی که کار مناسبی جور شود با آن مسافرکشی کنم. یکی دوساعت می رفتم و خسته و کوفته به خانه بر می گشتم. بقیه وقتم را هم با محمود می گذراندم. به بی خیالی زده بودم ...
قصاص برای قاتل راننده مسافرکش
مرد گمشده را آغاز کردند تا اینکه دوروز بعد جسد دست وپا بسته ای در حاشیه یکی از خیابان های شهرستان ملارد پیدا شد. پلیس ضمن تحقیق متوجه شد این جسد متعلق به همان مرد مسافربر گمشده است. تحقیقات در این باره ادامه داشت تا اینکه دو سال بعد خودروی مقتول ردیابی و شناسایی شد و مأموران در بازجویی از راننده پی بردند این خودرو چندین بار خرید و فروش شده است.به همین خاطر کارآگاهان به بازجویی از ...
وودی آلن؛ نابغه ی طناز ولی دیوانه! + تصاویر
جایزه آکادمی و کارگردان پرکار هالیوودی با بیش از 50 فیلم سالی 5200 دلار خرج می کند تا بلیت لاتاری بخرد؟ به نظر می رسد که خود وودی هم علتش را نمی داند: با همسرم هم در مورد این مسئله حرف زدم. ما همچنان می خواهیم در همین خانه ای که هستیم زندگی کنیم. من سر کار می روم. قایق تفریحی نمی خواهم. هواپیما هم نمی خواهم. پس ماجرا چیست؟ انگار خودش هم گیج شده است: شانس بزرگ تر از نجوم است. اگر یک دست کارت را اتفاقی ...
