خانه
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
سرقت یک میلیاردی سرایدار از خانه ای در عباس آباد
نگرفته است؛ کارآگاهان با بهره گیری از مشخصات درج شده بر روی تجهیزات و انجام تحقیقات میدانی موفق به شناسایی محل فروش تجهیزات مورد استفاده در سرقت در یک مغازه ابزارفروشی در محدوده سیدخندان شدند. با بررسی تصاویر دوربین های مداربسته مغازه ابزارآلات فروشی، کارآگاهان موفق به شناسایی تصویر سرایدار به عنوان خریدار تجهیزات شدند که در ساعت 14 روز سرقت اقدام به خرید آنها کرده بود. با ...
وقتی با دوست شوهرم خلوت کردم او مرا به خانه اش برد و زندانی ام کرد...+ عکس
که به خانه بازگشتم زن مورد علاقه ام فرار کرده بود. می ترسیدم دیر یا زود مرا لو دهد و بازداشت شوم. وسایلم را جمع کرده و می خواستم فرار کنم که پلیس آمد و بازداشت شدم. متهمان با صدور قرار قانونی از سوی ابراهیم مرادی، بازپرس شعبه 22 دادسرای جنایی کرج، روانه شدند. این اخبار را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
قتل برای عتیقه
روشن کنم تا او مغازه را تعطیل کند و به محل قرار برویم. من داخل ماشین نشسته بودم و از آینه او را زیر نظر داشتم. مغازه را تعطیل کرد و به سمت ماشین آمد. هنوز چند قدمی از مغازه فاصله نگرفته بود که دو موتور سوار کنار پیاده رو توقف کردند و ترک نشین گلوله ای شلیک کرد و سریع کیف را برداشت و فرار کردند. این ماجرا آن قدر سریع اتفاق افتاد که من نتوانستم واکنشی از خودم نشان دهم. سروان میری بعد از ...
قتل بدون سرنخ
از شب هایی که در خانه فرهاد بودم، از واقعیتی با خبر شدم که باعث شد مرد میانسال به قتل برسد. آن شب فرهاد تصور می کرد که من خواب هستم و با این تصور سراغ پول هایش رفت. او به بانک اعتماد نداشت و پول هایش را داخل تنور قدیمی قرار می داد و روی آن خاک می ریخت. آن شب من از آن ماجرا باخبر شدم و تصمیم گرفتم که پول ها را سرقت کنم. او ادامه داد: فردای آن شب، از دیوار مغازه وارد شده و سراغ تنور رفتم ...
دختر جوان تهرانی داستان فیلم ناجور خودش و مرد میانسال را لو داد!
گرفتم از پلیس کمک بگیرم. با شکایت دختر جوان، دستور بازداشت راننده پژو صادر شد و یک هفته بعد مرد میانسال به دام مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی افتاد. متهم زمانی که در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت منکر آزار و اذیت شیطانی شد و گفت: من به هیچ عنوان دختر جوان را مورد آزار و اذیت قرار ندادم و هیچ فیلمی هم از او نگرفته ام. اینکه با او دوست شدم را قبول دارم ولی هیچ اتهام دیگری را ...
ماجرای یک مرگ بدون امضا!
.... اما این اتفاق افتاد و مرجان که قرار بود به عنوان مدل برای این کلینیک تبلیغ کند، به کام مرگ فرو رفت. پنجشنبه، ششم آبان سال گذشته بود که خبر مرگ مشکوک زنی میانسال از سوی ماموران کلانتری 125 یوسف آباد به بازپرس دادسرای جنایی تهران اعلام شد. پس از حضور بازپرس محسن مدیرروستا به همراه ماموران آگاهی در محل حادثه تحقیقات در زمینه این مرگ مشکوک در کلینیک خصوصی در منطقه یوسف آباد کلید خورد ...
ناطق نوری ، روحانی را برای ریاست جمهوری پیشنهاد داد
وارد شده و در نطق خودم از حضور مردم تشکر کردم و به برادر گرامی تبریک گفتم و بعد هم اعلام کردم تا دیروز رقابت بود و از امروز رفاقت است. این عبارتی بود که برای نخستین بار من به کار بردم و طول دوره ای که از آن هنگام در مجلس بودم یعنی بیش از دو سال بعد از دوم خرداد، در اوج همکاری و همدلی با دولت گذشت. همین الان هم که صحبت کنید، همه جا ایشان اشاره کرده که نحوه برخورد مجلس پنجم و فلانی با من و دولتم ...
سرقت مسلحانه فرش های گرانقیمت
سرقت برده اند. نگهبان محله، طراح نقشه سرقت صاحب فرش فروشی که مردی 70 ساله است و توسط دزدان مسلح، گروگان گرفته شده بود در این باره به خبرنگار حوادث ایران گفت: حدود 8 روز قبل ازسرقت مرد جوانی به نام میثم به مغازه ام آمد و با این ادعا که کار ندارد از من خواست تا به او کاری در مغازه بدهم. میثم را می شناختم، دو سال قبل نگهبان محله بود و شب ها در مغازه ام می خوابید. با توجه به اینکه ...
حسین رفیعی: معلم بداخلاقی هستم!
است که باید در زندگی هدف گذاری داشته باشید. به هر حال به سمت دریا حرکت می کنی، ممکن است به آن نرسی، اما در مسیر یک ساحل یا جنگلی که تحت تاثیر زیبایی دریا است، برسی؛ در این صورت ممکن است در مسیر حرکت کنی، اما چیز تازه ای پیدا می کنی. من از سنین پایین و با توجه به اینکه بیش فعال هم بودم و تقریبا 10 سال هم با برادرم تفاوت سنی دارم، تا مدت ها تک پسر محسوب می شدم و کارهایی انجام داده ام که شاید خیلی ...
اعتراف پرتقال فروش به سرقت خودروهای نیسان
هم خوردیم. دقایقی بعد هر دو از خودرو پیاده شدیم که ناگهان احساس سرگیجه کردم و چشمانم تار شد. در همین لحظه متوجه شدم که مرد میانسال خودروی مرا به حرکت در آورد و من هم از هوش رفتم تا اینکه داخل بیمارستان به هوش آمدم و فهمیدم او مرا با نوشابه مسموم بی هوش و خودرویم را همراه 400 هزار تومان پول نقد و تلفن همراهم سرقت کرده است. پس از طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی ...
واژگونی خودرو سمند در محور هراز و 2 کشته ای که بر جای گذاشت/ سرقت یک میلیارد تومانی از خانه ای در عباس ...
خبرنگاران جوان؛ اظهار داشت: یک دستگاه خودرو سمند در ساعت 05:30 صبح امروز(پنج شنبه) در محور هراز، حدفاصل لاریجان - آمل، 200 متر بعد از تونل شماره 9 از مسیر خود واژگون شد. وی افزود: متاسفانه در پی وقوع این حادثه راننده و سرنشین سواری سمند در دم جان خود را از دست دادند. رئیس پلیس مرکز کنترل ترافیک راه های کشور در پایان اظهار داشت: کارشناسان پلیس با حضور در صحنه حادثه در حال بررسی علت ...
مرگ بدون امضا!
افتاد و مرجان که قرار بود به عنوان مدل برای این کلینیک تبلیغ کند، به کام مرگ فرو رفت. به گزارش شهروند، پنجشنبه، ششم آبان سال گذشته بود که خبر مرگ مشکوک زنی میانسال از سوی ماموران کلانتری 125 یوسف آباد به بازپرس دادسرای جنایی تهران اعلام شد. پس از حضور بازپرس محسن مدیرروستا به همراه ماموران آگاهی در محل حادثه تحقیقات در زمینه این مرگ مشکوک در کلینیک خصوصی در منطقه یوسف آباد کلید خورد ...
8 سال است با دلهره زندگی می کنم
یک سال سرگردانی، حالا علی رهایی اش را از نزدیک می بیند. خبر جمع شدن 110 میلیون تومان دیه را شنیده و خوشحال است. می داند به این زودی ها حکم رهایی اش زده می شود و بعد از 6 سال می تواند به شهرش برود و خانواده اش را ببیند. او که حالا حدود 25سالش است، در گفت و گو با شهروند درباره شرایطی که برایش پیش آمده توضیح می دهد. هشت سال پیش چه اتفاقی افتاد؟ من دانش آموز سال سوم دبیرستان بودم ...
مسئولان عالی رتبه کشور چگونه با همسرانشان آشنا شدند؟ + عکس
زندگی نامه مقام معظم رهبری در سال های قبل از انقلاب پرداخته است، مطلب مربوط به ازدواج ایشان به شرح زیر است: مدتی از بازگشت به مشهد نمی گذشت. بانو خدیجه [ مادر حضرت آیت الله خامنه ای ] که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانواده ای سنتی و با علائق مذهبی پرورش یافته بود، به او پیشنهاد کرد. پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی را که چهار پنج ...
بازگشت ناطق به سیاست/ راز گشایی از استعفای شیخ/صدایی برای دفاع از یار دیرین/واکاوی 4 دهه کارنامه ناطق ...
گفتم و بعد هم اعلام کردم تا دیروز رقابت بود و از امروز رفاقت است. این عبارتی بود که برای نخستین بار من به کار بردم و طول دوره ای که از آن هنگام در مجلس بودم یعنی بیش از دو سال بعد از دوم خرداد، در اوج همکاری و همدلی با دولت گذشت. همین الان هم که صحبت کنید، همه جا ایشان اشاره کرده که نحوه برخورد مجلس پنجم و فلانی با من و دولتم فراموش نشدنی است و همیشه که لایحه می دادم خاطر جمع بودم که فلانی آن را ...
تازه ترین جزئیات از درگیری خونبار در یوسف آباد
مرد پنجاه و یک ساله ای است که بر اثر اصابت ضربه قمه در یک درگیری دسته جمعی در منطقه یوسف آباد دچار جراحت شده و پس از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت جراحات جان باخته است. بعد از حضور بازپرس ویژه قتل پایتخت در محل درگیری و ادامه تحقیقات مشخص شد درگیری بین دو گروه سه نفره به وقوع پیوسته است، سه متهم این پرونده (دو برادر و یک برادرزاده) بودند و با مقتول و دو همراه وی درگیر شده اند، دو ...
اجیر کردن مرد زندانی برای اسیدپاشی
یافتن اسیدپاش آغاز شد. در ادامه شاکی مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: روی صندلی مغازه نشسته بودم که مردی با سر و صورت پوشیده وارد شد و با پاشیدن اسید فرار کرد. من به هم محلی مان به نام حسن شک دارم. او و برادرش قاچاقچی و خلافکار هستند. چند سال پیش برادرش بازداشت و اعدام شد. گمان می کرد من و برادرم ، برادر او را به پلیس لو دادیم. او برای انتقام در خودروی برادرم سلاح و یک کیلو هروئین گذاشت که منجر ...
اسیدپاشی به صورت مرد میوه فروش
پسر جوانی که برای گرفتن رضایت در پرونده آزار و اذیت دو پسر جوان به دنبال پول بود از سوی یک مرد انتقامگیر اجیر شد تا یک سناریوی اسیدپاشی را رقم بزند. ساعت 10:30 شب 30 دی ماه سال گذشته، سناریوی یک اسیدپاشی در خیابان یافت آباد به مأموران گزارش شد و خیلی زود تیمی از مأموران برای بررسی های ویژه در محل حاضر شدند. آنها با حضور در محل پی بردند که مرد میوه فروش در مغازه اش هدف حمله اسیدی یک مهاجم نقابدار ...
سوم خرداد و یک خاطره از آزادی خرمشهر
به گزارش بولتن نیوز، در متن ارسالی این نویسنده به ایسنا آمده است: این عکس مادر عزیزم زهراست. روزی که جنگ شد ما دو برادر بودیم و چندتا دایی که همگی در ابادان محاصره شده ماندیم روز آزادی خرمشهر در کنار رودخانه کارون تیری به بازوی دست راستم اصابت کرد که پس از اعزام به بیمارستانی در اهواز دفلنگ از آنجا فرار کرده و به جبهه برگشتم چرا؟ چون از برادرم که تخریب چی در عملیات آزادسازی خرمشهر بود ...
جولان کیف قاپها در خیابان های مجازی
مجازی می کند. با اقدامات انجام شده و مستندات ارائه شده مشخص شد متهم که از دوستان نزدیک وی بوده به دلیل مشکل فیزیکی و از روی حسادت به شاکی طی ترفندی با استفاده از کلاه گیس و تغییر چهره ، خود را به عنوان پسر معرفی و با فریب اقدام به اخذ تعدادی عکس و فیلم برهنه از وی کرده است، پس از مدتی به انگیزه برهم زدن آرامش زندگی اش اقدام به ارسال عکس ها و فیلم ها برای همسرش کرده است. در نهایت متهم با ...
جزئیات حادثه خونبار یوسف آباد مشخص شد
به گزارش ایران خبر ، با حضور بازپرس در بیمارستان و طی بررسی اولیه مشخص شد مقتول مرد پنجاه و یک ساله ای است که بر اثر اصابت ضربه قمه در یک درگیری دسته جمعی در منطقه یوسف آباد دچار جراحت شده و پس از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت جراحات جان باخته است. بعد از حضور بازپرس ویژه قتل پایتخت در محل درگیری ...
گفت و گو با محمد رحمان نظام اسلامی
بر اثر سانحه تصادف از دست داد و در سن 17 سالگی برادرش کریم نظام اسلامی در عملیات فکه کشته شد پیکر پدر و برادرش در بهشت شهدا بروجرد به خاک سپرده شده است هست. وی بعد از کشته شدن برادرش به عنوان گزارشگر جنگی در آخرهای اسفند 1362 در عملیات خیبر یک پای خود را از دست داد. محمد رحمان نظام اسلامی که هم اینک مدیریت گروه کشور عزیزمان ایران و جامعه رادیو کشور عزیزمان ایران را بر عهده دارد و مدتی هم به عنوان مجری در تلویزیون فعالیت می کرد، در سال 1360 در آزمون تربیت معلم قبول شد؛ خودش می گوید که یک اتفاق او را به سمت صدا و سیما هدایت کرد. ...
آهن خمینی نشکست
؟ نه تا قبل از آن عملیات هم به جبهه آمده بودم آن زمان 19 سالم بود،جزو اولین گروه هایی بودم که از همان ابتدا با اسلحه و مهمات راهی جبهه می شدند، یادم هست سال 59 با تعدادی از همکاران در سپاه و نیروهای بسیج عازم جبهه شدیم. من وارد سپاه شده بودم و همان سال با برادر بزرگم شهید سید غلامرضا قاسمی عازم جبهه شدیم اما مرحله دوم در زمان رفتن به جبهه فرمانده سپاه در فرودگاه مرا از برادرم جدا کرد با این ...
کلانتری بنیانگذار نقاشی سقاخانه ای بود
تقلید بود. او برای این به اروپا رفت تا با هنر روز دنیا آشنا شود. او خواست با سفر به اروپا فرصتی به دست آورد و درباره هنر تحقیق کند و پس از برگشت به ایران آنچه در آن جا آموخته بود را با آنچه قبل از آن انجام می داد، مقایسه کرد تا بفهمد از این پس باید چه شیوه ای را پیش بگیرد. او در طی سال های کار هنری، کاری را بی دلیل انجام نمی داد. به نظر من اگر او به اروپا نرفته بود و برنمی گشت، هرگز اتفاقی که در سبک و ...
گفت وگو با بدل های ایرانی مسی و رونالدو
یک عده معدود که خیلی کم هستند فرهنگ بسیار بالایی دارند. راستی، مسی به ایران هم گل زده است! (می خندد). نمی خواهم کلیشه ای صحبت کنم. نمی خواهم شعار بدهم، ولی من واقعا از پیروزی آرژانتین مقابل تیم ملی ایران خوشحال شدم. از این که مسی گل پیروزی را به ایران زد بیشتر خوشحال شدم. ولی بعد از بازی نتوانستم به خانه بروم! بازی ایران و آرژانتین چه ربطی به حضور شما در خانه داشت ...
دختری که تیرباران شد، اما زنده ماند!
. یعنی اگر کوچک ترین تکانی می خوردیم یا ماشین را جابه جا می کردیم، آن ها می فهمیدند افراد داخل ماشین زنده اند و حتماً برای زدن تیر خلاص به سراغ ما می آمدند. آفتاب در حال غروب بود. هنوز گیج بودم که ناگهان متوجه شدم سروصداها خوابیده است و درگیری ها قطع شده است. از زدوخوردها خبری نبود. رضا لیامی گفت من از ماشین پیاده می شوم و به ساختمان های روبه رو و مقابل نخلستان می روم و تو هم پشت سر من ...
ترخیص موتورسیکلت های توقیفی با جعل اسناد
بنابراین با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا، دستور تحقیقات بیشتر در این باره صادر شده است تا چنانچه افراد دیگری نیز در این پرونده نقش دارند، شناسایی شوند. خراسان 110 این اخبار را از دست ندهید: بعد از قرص خوابی که به شوهرم دادم دوست صمیمی اش را به خانه آوردم و.. چگونه چهار چوپان دختر دانشجو را در بیرون از تهران گیر انداخته و او را .. جزئیات ...
لباس دامادی بر تن دو برادر
به تن کند و در نهایت پس از 23 سال ما را برای همیشه ترک کند و به لقاءالله بپیوندد. بازی با اسلحه چوبی پدر شهید رشته کلام را به دست گرفت و ادامه داد: مغازه نجاری داشتم. محمودرضا از کودکی به مغازه ام می آمد و با اسلحه چوبی بازی می کرد، اما این بازی با گذشت زمان شکل جدی به خود گرفت! بزرگتر که شد محال بود در خیابان، همسایه ای را ببیند که وسیله سنگینی در دستش باشد و تا در منزل ...
این پرچم زمین نیفتاد
عملیات می رفتم کلی دوست پیدا می کردم. با همه بگو و بخند داشتم. کاری می کردم که حال و هوای بچه ها عوض شود. پدرم قبل از اینکه مغازه چایخانه باز کند، آرایشگر بود. وسایل اصلاح او را با خودم به جبهه برده بودم، طوری هم ژست می گرفتم که فکر می کردند استادم. بندگان خدا سرشان را به دست من می سپردند و من هم صدای قیچی را در می آوردم و با ماشین دور سرشان را می زدم. بعد آینه را به دستشان می دادم و کلی می خندیدیم ...
اسیدپاش اجاره ای: شب ها کابوس می بینم
اسیدپاش اجاره ای که متهم است به صورت مرد میوه فروش اسید پاشیده ماجرا را شرح داد. به گزارش جوان، ساعت 22 و 30 دقیقه شامگاه سی ام دی ماه سال 94 بود که رهگذرانی که در حال عبور از حوالی یافت آباد تهران بودند، متوجه فریادهای آی سوختم مرد جوانی شدند که به دنبال مرد سیاه پوشی می دوید. مرد سیاه پوش که نقابی مشکی به صورت داشت، به سرعت خودش را به موتورسیکلتی رساند که راننده منتظرش بود ...
