سایر منابع:
سایر خبرها
چرا بانکداری بدون ربا بارها مطرح شده و هر بار هم شکست خورده؟
صورت که مثلا با دست چپ حقوق را بگیرد و بدهد به دست راست خود و این به اصطلاح دست گردان شود. به این معنا که پول حرام در حقیقت مالکیت ندارد و باید به صاحب اختیار شرعی آن تحویل شود و در اینجا دست چپ مصداق آن صاحب اختیار است که می گیرد و به فرد شاغل پرداخت می شود تا اجازه تصرف در این پول را داشته باشد. در آن زمان افراد متشرع عموما پول خود را در حساب های قرض الحسنه یا جاری می گذاشتند و چون تورم ...
سکوت بهنوش بختیاری شکست!
میخوان کشورمون رو ازمون بگیرن ولی من اهل سیاست نیستم، دنبال هیچ منفعت و مجوزی نیستم. دنباله رو تفکر آقای تتلو نیستم، شما رو به خدا از تهمت و قضاوت و توهین دست بردارید، به خدا من دیگه بریدم. خدا نکند بنده بی گناهی واگذارتان به خدا کند. ای کاش خبرگزاری خودش این واقعیت رو می گفت و ما رو این طور با مردم عزیزمون در نمی انداخت و در نهایت من همیشه با مردمم بودم و هستم و به خاطر تنها سادگی و زودباوریم ازشما ...
محمدعلی رامین: بیشتر از احمدی نژاد در اروپا مشهور بودم/ احمدی نژاد هم می تواند برای نظام خطرآفرین باشد
، واقعا این چه شاهکار تدبیر دولتی است؟ آقایان هرگاه دلشان بخواهد ماهانه به طور متوسط حدود دو تا سه میلیون تومان به بنده حقوق بدهند یا هربار به یک بهانه ای همین دو میلیون تومان را هم قطع کنند؛ مانند امسال که تابه حال چهار ماه است حقوق اندک ماهانه مرا هم پرداخت نکرده اند! به شرایط کاری – سیاسی شما در دولت فعلی بازمی گردیم. پیش از آن می خواهم از شما بپرسم چه شد که مشاور احمدی نژاد در دولت نهم ...
نام خانوادگی طیب چگونه حاج رضایی شد
لات ، لوتی یا گردن کلفت ! واژگانی که شاید برای امروزی ها غریبه باشند اما برای دیروزی ها آشنایِ آشنایند؛ همان هایی که دست بی رحم روزگار، گَرد پیری بر موی و محاسن شان پاشیده اما همین که یاد جوانی می کنند، بی هوا باد در غبغب شان می افتد. لوتی ها برای خودشان کیا و بیایی داشتند؛ هر کسی لوتی می شد، هم عزت و احترام اطرافیانش را داشت، هم می توانست سری میان از ما بهترانِ درباری دربیاورد. طیب حاج رضایی یکی از همان لوتی ها بود. طیب 5 سال قبل از انقلاب مشروطه طلوع کرد و 15 سال قبل از انقلاب اسلامی، غروب. لات محله باغ فردوس زندگی پُر پیچ و خمی را پشت سر گذاشت؛ حضور در کودتای 28 مرداد 32 تا میانداری قیام 15 خرداد 42، دو گردنه اصلی زندگی طیب بودند که هر کدام دنیایی حرف در خود دارند. به همین مناسبت به سراغ علی حاج رضایی رفتیم. اشتباه نکنید! علی ، برادر یا پسر عموی طیب نیست؛ او از دوستان طیب است. طیب نام خانوادگی اش را از خانواده علی گرفته! علی 80 بهار را در زندگی اش به چشم دیده؛ لحن کلامش میراث دار لوتی های قدیم است؛ بی تکلف و بی مبالغه. قامتش خمیده شده و صدایش بی نوا اما وقت نام طیب که می رسد، حنجره اش حسابی جان می گیرد. خیلی وقت است که دوره خان و خان بازی تمام شده؛ شاید بیش از 50 سال اما طیب برای علی همچنان خان است. مرام و مسلک علی، زورخانه ای است؛ جوان که بوده در کنار ورزش زورخانه، کشتی و بوکس را هم تجربه کرده. در میدان شوش حجره بار داشته؛ از خیار و گوجه تا پیاز و سیب زمینی. شَر بوده؛ به خاطر همین از مدرسه نظام اخراجش می کنند. گرفتن 2 نمره برای برادر کوچک تر، علی را وادار کرد تا به سراغ وزیر فرهنگ دولت علی امینی(نخست وزیر شاه) برود و با کارد سرش را خونین و مالین کند. علی، روزگاری برای خودش مصدقی بوده؛ کاشانی را هم دوست داشته؛ شاید بیشتر از مصدق. تا همین جا بس است! در ادامه گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با علی حاج رضایی را می خوانید. حاج آقا شما چند سالتان هست؟ 80 سال. از وضعیت خانواده برای ما بگویید. پدرتان به چه کاری مشغول بودند؟ پدرم تکنسین پارچه بافی بود. محلی که ما زندگی می کردیم، در جنوب شهر خیابان لرزاده بود. مرحوم طیب هم محله ای شما بود؟ بله؛ طیب خان در خیابان پاک می نشست. من هر روز از خیابون لرزاده به میدون محل کسبشون می رفتم. طاهرخان برادر طیب خان بیشتر موقع ها در میدون توی دکون من بود. درس هم خوانده اید؟ بله؛ مدرسه نظام می خوندم؛ البته اخراجم کردن. چرا؟ به خاطر دعواکردن با دانشجوها. بعد از این مارو اخراج کردن دیگه. روزی که به مدرسه نظام رفتم، طاهرخان(برادر طیب) دنبال کارای من بود که به حساب، من برم اونجا درس بخونم. بعد که اخراج شدید کجا رفتید؟ رفتیم سراغ کار میدون که سابق اونجا کاسب بودیم. میدان کجا؟ شوش؛ میدون انبار غله. اونجا کاسب بودیم؛ حجره خریدیم و بار می فروختیم. چه رشته ای می خواندید؟ ریاضی. ریاضی تان خوب بود؟ آره؛ به خاطر این میگم خوب بود که توی میدون بودم و پای باسکول می نوشتم. اولین بار که مرحوم طیب را دیدید چه زمانی بود؟ 70 سال پیش. فامیل ما حاجی رضاییه؛ اونا فامیلشونو از ما گرفتن. فامیل اصلی مرحوم طیب چه بود؟ همه چی بهشون می گفتن. مثلا؟ تهرونی؛ همدونی. چرا فامیلشان را از شما گرفتند؟ سابق بیشتر مردم فامیل نداشتن. فامیل ما قشنگه؛ حاجی رضایی بد نیست. ما اون موقع بچه بودیم؛ همه اینها الان مردن. یه روز طاهرخان به من گفت: علی! فامیلیه شما خیلی قشنگه؛ به ما میدین؟ رضایت می دین؟ گفتیم چرا نمی دیم. اومدم به بابام گفتم که طیب اینا می خوان فامیلیشونو بکنن حاجی رضایی؛ اجازه می دی شما؟ گفت برن بکنن. رفتار مرحوم طیب چگونه بود؟ ایشان را به چه خصلتی می شناختید؟ به گردن کلفتی می شناختیم؛ نه فقط من. طیب اسم تکی داشت؛ کسی اسمش طیب نبود. هم اسمش قشنگ بود؛ هم هیکلش قشنگ بود؛ هم گردن کلفت بود. رفت و آمدی با خانواده مرحوم طیب داشتید؟ نه؛ رفت و آمدی با پدرش نداشتیم اما با طاهرخان چرا. یه احمد نجار بود توی چاهارراه مولوی کله پاچه ای داشت، این با طیب خان درگیر شده بود. طیب خان حمله کرده بود به مغازه این. یه صورت جلسه می کنن، سه چاهار نفر هم پاشو امضا می کنن. میرن به کلانتری شکایت می کنن که طیب به دکون من حمله کرده، شیشه رو شکونده، عکس شاه رو هم انداخته. کلانتری هم روی عکس شاه گیر میده. حالا واقعا مرحوم طیب عکس شاه را پایین انداخته بود؟ نه؛ خود صاحب مغازه انداخته بود. اون دو سه نفری که استشهاد داده بودن، گفتن که ما دیدیم که اینا اومدن مغازه این کارهارو کردن؛ عکس شاه رو انداختن. وقتی می خواستن طیب خانو از زندان آزاد کنن، اونایی که شهادتی داده بودن، باید می اومدن پس می گرفتن؛ دروغ بود دیگه. اون دو سه نفر اومدن شهادت خودشونو پس گرفتن؛ مونده بود احمد نجار. من توی رانندگی تصادف کرده بودم، سوءسابقه بهم نمی دادن. یه روز برای سوءسابقه با شوهر خاله حداد عادل رفته بودم دادگستری؛ دیدم گردن کلفت ها جمع شدن. از طاهرخان پرسیدم چه خبره؟ گفت تو نمی دونی؟ گفتم نه. ماجرا رو برام تعریف کرد. طاهرخان بهم گفت هیچ کودوم اینا نمیان خودشونو جای احمد نجار جا بزنن که استشهاد رو پس بگیریم؛ می ترسن. گفتم من جای احمد نجار خودمو جا می زنم. طاهرخان گفت اگر گیر بیفتی، دو سال حبس داره ها؛ گفتم حالا تا بخوان مارو بگیرن، یه کاریش می کنم. فقط گفتم پرونده رو بیارین، من امضای احمد نجار رو ببینم که بتونم جاش امضا کنم. منشی هم می خواست طیب خان از زندان بیرون بیاد. خلاصه منو جای احمد جا انداختن؛ بازپرس هم اصلا از من شناسنامه نخواست. احمد نجار وقتی فهمید شما جایش امضا زده اید، چه کار کرد؟ دیگه هیچی تموم شد. مرحوم طیب از شما تشکر کرد؟ نه؛ اون منو می شناخت. اینا برای من زحمت کشیده بودن. من وقتی مدرسه نظام رفته بودم، اینا مخصوصا طاهرخان برای من خیلی زحمت کشیدند. مثلا میومد سفارش مارو به مدیر مدرسه می کرد. مرحوم طیب چند برادر داشت؟ 3 تا؛ مسیح یکی؛ اکبرخان دو تا؛ طاهرخان سه تا. خواهر هم داشت؟ خواهر هم داشت. به قبل از کودتای 28 مرداد 32 برگردیم. شما آن موقع سیاسی بودید؟ اون موقع هر جا سرو صدایی بود، ما هم بودیم. آن زمان شما در محله ای که ساکن بودید، به چه لقبی شهرت داشتید؟ مثلا به شما لوتی می گفتند؟ نه؛ ولی ما ساکت نبودیم. ما سابق ورزش می کردیم؛ ضمن ورزش یه مقدار هم به خودمون مغرور بودیم. اگه مثلا اتفاقی میفتاد، دفاع می کردیم. بزن بهادر بودید پس؟ هی، تقریبا! مثلا می رفتیم کشتی و بوکس کار می کردیم که اگه جایی دعوامون شد، بتونیم از خودمون دفاع کنیم. شَر بودید. آره؛ یه زمان خواستم با کارد، درخشش(محمد درخشش وزیر فرهنگ دولت علی امینی سال 1340) رو بزنم. چرا؟ داداشم توی مدرسه ای که می رفت، تک ماده نمره نیاورد. اونا هم گفتن تک ماده باید رد بشه. من رفتم مدرسه داداشم؛ یه حسین مُکری بود، رئیس مدرسه بود؛ آشنامون بود؛ بهش گفتم آقای مُکری این رو قبولش کنین. بهم گفت وزارت فرهنگ گفته که تک ماده ای ها رو رد کنید. بهم گفت تو برو این یه نمره رو از اینا بگیر تا من همه این نمره ها رو قبول کنم بذارم داداشت بره. ما رفتیم وزارت فرهنگ توی بهارستان؛ من بودم و مرتضی تهامی شوهر خاله حداد عادل. آقای تهامی آن زمان در وزارت فرهنگ سمتی داشت که با شما آمد؟ نه؛ همین جور روی حساب رفاقت اومد. اول زدیم به در و فحش دادیم؛ دیدیم در رو گرفتن که درخشش بیرون نیاد؛ من هم با چاقو زدم توی سر خودم؛ الانم جاش هست. خودزنی کردید که توجه آن ها جلب شود. آره؛ دیدیم زن ها جمع شدن دستمال کاغذی دادن؛ همین جور خون میومد. (درخشش) بهم گفت که چی شده؟ گفتم داداشم واس دو نمره می خواد رد بشه. گفت تو برو من تک ماده رو درست می کنم. بعد رفتم پیش مکری گفتم چی شد؟ گفت هیچی داداشت قبول شد. با خود آقای غلامعلی حداد عادل آشنایی داشتید؟ البته اون ها هم محله ای ما بودن. خونه ایشون طرف لب خط، خیابون صفاری(میدان خراسان) بود. این حداد(غلامعلی حداد عادل) هم اون زمان کوچیک بود. ما یه خونه ای داشتیم که پشت بوماشون به هم راه داشت. ما از پشت بوم خونمون می رفتیم پشت بوم خونه اونا. اونا هم از پشت بوم، میومدن خونه ما. با مرتضی رفیق بودیم؛ شب ها بالا پشت بوم می خوابیدیم. فرمودید ورزش می کردید؛ الگوی ورزشی شما آن زمان چه کسی بود؟ آقا تختی. اون موقع خودم زورخونه درست کرده بودم. شما جزء دوستان نزدیک مرحوم طیب بودید؟ تقریبا. یعنی از شما نزدیک تر هم بود؟ طیب خان یه جوری بود؛ یه اخلاقی داشت؛ مثلا خودشو زیاد به بعضیا قاطی نمی کرد. دوستانش محدود بودند. آره. طیب خان از صبح تا ساعت ده و یازده میدون بود؛ بعد از اون سرپایی می رفت پیکی، آبجویی می زد. جواب سوال من را ندادید؛ قبل از سال 32 آیا سیاسی بودید؟ مثلا دنبال می کردید مصدق کیه؟ ملیون چه کسانی هستند؟ آیت الله کاشانی کیه؟ آره؛ اول همش دنبال مصدق بودیم؛ بعد قوام رو آوردن. بالای ماشین سگ گذاشتیم، گفتیم این سگ کیه؟ قوامه! یک سال قبل از کودتا. آره؛ اون موقع من مدرسه پهلوی بودم. کدام نقطه تهران بود این مدرسه؟ میدون شاه؛ الان بهش می گن قیام. پس شما طرفدار مصدق بودید؟ طرفدار مصدق بودیم تا زمانی که شاه رفت. اون موقع که رفت؛ به بابامون گفتیم این جوری شد، بابام گفت اون زمان هم توده ای هم بودن، هر کی واس خودش می زد. چرا طرفدار مصدق بودید؟ چون ما زیر سلطه بودیم. اون موقع ها سر در پمپ بنزین ها می نوشتن، پمپ بنزین انگلیس و ایران. مردم صداشون دراومد که این نفت مال ملته؛ آیت الله کاشانی اومد توی کار. مردم هم به سمت آیت الله کاشانی گرایش کردن؛ مصدق هم می خواست نفت رو ملی کنه دیگه. همه مردم موافق بودن. یعنی مردم هم یک روحانی رو می دیدند و هم یک شخصیتی که ملی گراست. آره. همه جمع شدن؛ جوونا جمع شدن شعار می دادن یا مرگ یا مصدق . وقتی کودتا شد شما چه حسی داشتید؟ خیلی ناراحت بودیم دیگه. وقتی رابطه مصدق با کاشانی بهم خورد، دو شاخه شدن. مردم هم بیشتر دنبال مذهبی بودن دیگه؛ بین مصدق و کاشانی نفاق افتاد. ولی مصدق همچنان محبوبیت خود را داشت. آره داشت ولی بنده خدارو نابودش کردن دیگه. کی نابود کرد؟ خانواده شاه با آمریکا با انگلیس. از روز کودتا برای ما بگویید؟ چه صحنه هایی دیدید؟ صبح روز کودتا مردم اومدن خیابونا می گفتن: یا مرگ یا مصدق اما ظهر همه چی برگشت مردم ریختن گفتن: زنده باد شاه؛ زنده باد شاه . زن های فاحشه رو توی کامیون ها جمع کرده بودن؛ شعار می دادن زنده باد شاه ، مرگ بر مصدق ، مرگ بر کاشانی . افرادی که علیه مصدق یا کاشانی شعار می دادند، خودجوش نبودند. نه؛ نقشه از قبل ریخته بودن. بعد کودتا هم یه سری جنس از آمریکا آوردن؛ فراوونی توی دست مردم شد. فکر می کردید کودتا شود؟ نه؛ قدرت شاه زیاد بود؛ مردم رو می کشتن. چه طور خبر کودتا به گوشتان رسید؟ ما با بچه های صاحب جم (حسین امامی از اعضای فداییان اسلام که عبدالحسین هژیر نخست وزیر شاه را در سال 1328 ترور کرد، ساکن خیابان صاحب جم بود) رفیق بودیم. این محله مذهبی بود؛ همه اتفاقا توش می پیچید. ما این طوری فهمیدیم کودتا شده. خود مرحوم طیب طرفدار چه کسی بود؟ طرفدار شاه بود. یعنی مصدق یا کاشانی رو اصلا قبول نداشت؟ معلومات چندانی نداشت. از سیاست سرنمی آورد. آره؛ کار سیاست نداشت. خب شما هم کار سیاسی به آن صورت نکرده بودید اما طرفدار مصدقی ها بودید. آره ولی اون موقع زور شاه بیشتر به مردم می چربید چون مردم رو می گرفتن و زندانی می کردن. یعنی مرحوم طیب از سر ترس طرفدار شاه بود؟ نه؛ واقعا طرفدار شاه بود. از طرف دیگ مذهبی هم بود. به ائمه علاقه داشت؟ آره؛ هر سال روزه خونی و سینه زنی و این جور برنامه ها رو داشت. ماه محرم که می شد دم دکون هر بارفروشی می رفت پول جمع می کرد؛ از مردم برنج و روغن می گرفت؛ خرج می داد. این ها مال مردم بود؛ مردم هم از دل و جون بهش می دادن. طیب خان خیلی دوست داشت که با این بارفروش با اون بارفروش سلام و علیک کنه؛ بارفروشا هم طیب خان رو دوست داشتن. اگر شما یا بقیه جلوی مرحوم طیب از مصدق طرفداری می کردید و از شاه بد می گفتید، با شما برخورد می کرد؟ کسی جرات نداشت باهاش حرف بزنه. طیب خان عکس شاه رو روی سینش کوبیده بود. مردم از مرحوم طیب می ترسیدند؟ نه؛ اونم آدم بود بالاخره. مردم احترام طیب خان رو داشتن. مرحوم طیب چگونه به دولت وصل شد؟ ببینید اون موقع دسته به دسته و گروه به گروه بود. مثلا شعبون بی مخ از همون اول طرفدار شاه بود؛ یه عده هم زیر پرچمش بودن. طیب خان هم یه عده ای توی محله طرفدارش بودن. اون وقت که کودتا شد، طیب خان زیاد دنبال شاه نرفت اما می گفت من شاه دوستم. در ضمن طیب خان روز 28 مرداد برای خودش سردسته بود. خرابکاری می کرد؟ نه خرابکاری نمی کرد. پس چیکار می کرد؟ کنار نشسته بود؟ کنار نشسته بود ضمنا توی مردم بود. در نقشه ای که از قبل از سوی دولت برای کودتا چیده شده بود، طیب خان هم جایی داشت؟ نه. خب وقتی می گویید در بین مردم بود یعنی چه؟ طیب خان جلو راه میفتاد، بقیه هم دنبالش راه می افتادن. پس روز کودتا طیب خان اقدامی علیه مردم انجام نداد؟ نه. طیب خان از کودتا ناراحت بود یا خوشحال؟ ناراحت بود. می دانست که کودتا را شاه ترتیب داده؟ همه مردم می دونستن. شما فرمودید مرحوم طیب، شاه دوست بود در ضمن از کودتا ناراحت شد. خودش می گفت شاه دوستم اما نظری نداشت. حتی در دادگاه(سال 42) گفت که من سال 32 از این ها(دولت) پول گرفتم اما الان پول نگرفتم. وقتی پول گرفته یعنی در کودتا نقش داشته است. مثلا بهش می گفتن 10 نفر رو بردار بیار سه راه آذری. جمعیت رو جمع می کرد. یکی دو تا اتوبوس صدا می کرد، بچه هایی که توی میدون بیکار بودن یا اون کسایی که دور و برش بودن رو جمع می کرد، می گفت این ها رو مثلا ببرید امامزاده حسن. چه قدر پول گرفته بود؟ پول کلونی بود دیگ که با همون مردم رو راه مینداخت وگرنه توی بارفروشی که خبری نبود. شده بود که خود مرحوم طیب شخصا به دیدار شاه برود؟ من یه عکسی داشتم بچه ها برداشتن بردن؛ طیب خان رفته بود پیش شاه که ازش تقدیر کنن. شعبان هم بود؟ نه؛ طیب خان اصلا شعبون رو آدم حساب نمی کرد. این ها خودشون اجازه گرفته بودن که برن شاه رو ببینن. شاه از طیب تشکر کرد. نشان هم داد؟ آره داد؛ به طاهرخان هم داد. نشان شاه دوستی. دولت چطور با مرحوم طیب آشنا شده بود؟ طیب خان گردن کلفت بود؛ معروف بود. مثلا هر جا جشنی می شد دولت صداش می کرد؛ مثلا ولیعهد که دنیا اومد، چاهارراه مولوی به نام طیب خان طاق نصرت زدن. من دَم طاق نصرت بودم؛ طیب خان کلاه شاپوش رو داد دست من، گفت علی حواست باشه؛ گفتم چشم. طیب خان ماشینشو دم طاق نصرت گذاشته بود. نصیری(نعمت الله نصیری) اومد گفت این ماشین واس کیه؟ گفتم برای طیب خانه؛ گفت برش دارید. منم گوش نکردم. آخر سر بین نصیری و طیب خان دعوا شد. بینشون حرف شد؛ خب طیب خان هم نمی ایستاد تا حرف بشنوه. از آن جا خاطره بد در ذهن نصیری از مرحوم طیب ماند. آره خاطره بد شد. حاج آقا به یک سال قبل از کودتا برگردیم. جایی که شاه، مصدق را به دلیل اختلافاتی کنار گذاشت و احمد قوام را جانشین کرد. مردم در حمایت از مصدق به خیابان ها ریختند و شاه مجبور به بازگرداندن مصدق شد. یک سال بعد از آن حادثه یعنی در کودتا، مصدق کنار رفت اما خیابان ها از هواداران نخست وزیر خالی شد. به نظر شما چرا این طور شد؟ دستگاه شاه، دستگاه عریض و طویلی بود. آقای کاشانی و مصدق با هم بودند و مردم مذهبی بیشتر طرف اینها بودن. بعد یه مقدار وضع این دو تا بهم خورد، مردم هم رفتن سمت تفرقه. دلزده شدند؟ آره. اگر پشت هم بودند، نتیجه بهتر می شد. خب نتیجه نگرفتن، شاه هم همین رو می خواست که بین مردم تفرقه بیفتد، این هم حکومت کند. بعد از کودتا به چه کاری مشغول شدید؟ ما همون بار فروش بودیم. تا زد و آیت الله خمینی اومد. ببخشید میان کلامتان! شما خودتان مذهبی بودید؟ آره. مرجع تقلیدتان چه کسی بود؟ آیت الله خمینی. اون زمان اگه رساله آقای خمینی رو می دیدن، واویلا بود؛ ما داشتیم. آیا شده بود به خاطر داشتن رساله حضرت امام دستگیر شوید یا اتفاقی برایتان بیفتد؟ ما زرنگ بودیم؛ نمی ذاشتیم گیر بیفتیم. اون زمان توی محله مان همه طرفدار آقای خمینی بودند اما صداشون درنمیومد و کسی هم کارشون نداشت. فرمودید خود مرحوم طیب هم مذهبی بود؛ مرجع ایشان چه کسی بود؟ اصلا در این وادی ها بود که مرجع داشته باشد؟ آره. چه کسی بود؟ دستگاه امام حسین. هر کاری که می کرد طبق نظر این ها بود. نه منظورم از میان روحانیون و مراجع آن زمان هست. والا ایشون تابع خود آقای خمینی بود. چطور مذهبی بود اما شراب می نوشید؟ آخه ببینید چه جوری بهتون بگم؛ ایشون فقط دو ماه محرم و صفر نمی خورد؛ ماه رمضونم روزه می گرفت. اینکه می گویند مرحوم طیب گفته خواب امام حسین را دیده و ایشان فرموده بودند دست از شراب بردار را شما شنیده بودید؟ نه نشنیدم. البته طیب پاک شد. چه زمانی؟ زمانی که تیرباران شد. در سال های پس از کودتا رابطه مرحوم طیب با سیستم چگونه بود؟ رابطه خوب بود تا همین سال 42. طیب خان در دادگاه (سال 42) گفت من پول نگرفتم؛ من این سید(امام) رو بد نام نمی کنم. اون موقع حاج علی نوری از بزرگای میدون توی زندان به طیب خان گفته بود، شبا نماز بخون؛ طیب خان هم بهش می گه بابا من نصفه شب بلند میشم نماز شبم می خونم. از جریان دستگیری مرحوم طیب در سال 42 برای ما می گویید؟ هیئت سینه زنی بود؛ عکس آقای خمینی رو زده بودن؛ گفتن اینارو بردارید؛ طیب خان هم برگشته بود گفته بود اینارو من نزدم مردم زدن؛ نمیتونم بگم که بردارید. از طرف سیستم پیغام ندادند که طیب اعدام نشود؟ چرا؛ خانم طیب خان رفته بود پیش شهبانو(فرح دیبا). به گوششان رسیده بود که می خوان طیب خان رو اعدام کنن؛ شهبانو اونجا میگه جون ولیعهد نمی ذارم طیب اعدام بشه. طاهرخان که رفته بود زندان پیش طیب خان، طیب خان گفته بوده، بگید کُت و کفشم رو بیارن. فکر نمی کرد که اعدام شود؟ نه؛ شب همون روز که فرح گفت به جون ولیعهد نمیذارم طیب رو اعدام کنن، طیب خان رو اعدام کردن. بعد اون، طاهرخان رفت توی خیابون خراسون فحش زن و بچه به شاه می داد. بعد چه شد؟ بعد بیچاره اونو با حاج اسماعیل رضایی رو آوردن. توی زندان عشرت آباد اعدامشون کردن. جنازه هارو آوردن مسگرآباد. اسماعیل رضایی که بود؟ توی میدون بارفروش بود. یه روز رفتیم زندان قصر که طیب خان رو ببینیم؛ این اسماعیل رضایی هم به من گفت: علی من خیلی دوست دارم زندان قصر رو ببینم؛ اونم با ما اومد. بیچاره گرفتار شد؛ یعنی خودش باعث گرفتاری خودش شد. یه سوالی درباره آقای خمینی کردن، اینم چون مذهبی بود، هیچی دیگ اینم گرفتن. شما چطور از اعدام با خبر شدید؟ شب که اعدام کردن، صبح همه جا پیچید. روز تشییع جنازه مرحوم طیب یادتان هست؟ جمعیت آمده بود؟ دولت نذاشت ختم بگیرن. یعنی اجازه نداد مردم در مراسم تشییع شرکت کنند؟ نه نذاشت اما خب مردم اومده بودن. سگ، سگو ن ...
جلوی سدهای غیر کارشناسی در دست ساخت را می گیریم/ برنامه ریزی برای مقابله با آلودگی هوای تهران
که بسیار دیر شده است؟ بله الان هم دیر شده .حداقل 10 الی 15 سال دیر شده است .از نظر من بی آبی به مسئله ای فوق حاد تبدیل شده است که باید حداقل روزانه ده میلیون مترمکعب مصرف آب را کاهش دهیم .لذا باید هرچه سریعتر کاری کرد.چنانچه مراجع ذیربط ،مقامات کشوری و مجلس با ما همراه باشند،می توان این بحران را کنترل کرد هرچند که پیامدهای سختی به همراه دارد ولی خوب سخت تر از پیامدهای بی آبی نیست. ...
قیمت BMW M5 مشخص شد!
تیتر 20 - M5 جدید با قیمت 87,160 پوند یعنی 108,785 دلار قابل خریداری است که اگر دلار را 4 هزار تومان در نظر بگیریم باید چیزی نزدیک به 430 میلیون تومان خرج این اتومبیل کنیم که چیزی شبیه یک جوک به نظر می رسد و M5 2018 هرگز با این قیمت به دست هیچ کدام از ما نخواهد رسید! خودروی هم رده و رقیب، یعنی E63 نیز با قیمت 102,031 دلار در اختیار مشتریان قرار می گیرد. لازم به ذکر است که E63 S نیز ...
وزیر احمدی نژاد بگوید چرا بر تولید تراریخته قفل زدند؟
ایجاد نمی کند؟ بله ادعا دارم و بارها اعلام کرده ام اگر یک نفر حتی یک مقاله معتبر علمی (نمایه شده در ISI) یا گزارش معتبر دولتی (از هر دولتی ولو بورکینافاسو) ارائه دهد که محصولات تراریخته موجب مرگ یا بیماری یک نفر شده است، 50 میلیون تومان جایزه نقدی پرداخت می کنم. این محافل چون مدرکی ندارند به سمت جعل مقاله و گزارش روی می آورند. مقاله بین المللی در این زمینه موجود است مثلا مقاله ...
امانت صدر به دست ما چیست؟
. آقا هم خیلی با ما مهربان بودند. از زمان انعقاد نطفه حزب الله، آقا مسؤول ما بود. ایشان در مسائل اسرائیل کارشناس تر از کارشناسان است. خلاصه کار را ادامه دادیم؛ اما امام فرموده بودند تا اخراج کامل ادامه دهید. تا این که امام رحلت کرد. رسیدیم خدمت آقا که الان شما رهبر ما هستید، یک نفر را معرفی کنید تا زیاد مزاحم شما هم نشویم. آقا فرمودند: نه خیر؛ مسأله اسرائیل و لبنان مربوط به من است و من خودم مسؤول این ...
ناگفته هایی از رییس معزول مؤسسه صبا درباره تابلوهای جنجالی
من این است که چرا قراردادی تمدید شده که مشکل داشته است؟ اگر مشکلی وجود داشته، چرا در سال های قبل حاضر به تمدید آن شده و حالا با آن مخالفت کرده اند؟! درخواست افزایش حق الاجاره به یک میلیارد تومان این پژوهشگر معاونت پژوهشی فرهنگستان هنر همچنین اظهار کرد: تا جایی که من اطلاع دارم، قراردادی که سال گذشته با شرکت مذکور امضا شد، مبلغ 300 میلیون تومان به عنوان حق الاجاره در سال بود ...
ابعاد طرح اشتغال فارغ التحصیلان/ از ادعای مهارت تا چالش دستمزد
خاصی نیز کسب نکرده باشند درحالی که فقط برای رفت وآمد به محل کار بیش از 300 هزار تومان که حقوق کارورز باشد، هزینه کرده باشند. البته فرد در شروع کار می تواند ارزیابی کند که آیا این کار برای او مفید خواهد بود یا نه و به این ترتیب ممکن است طرح را پس زده و مایل به ادامه آن نباشد. این مسائل قطعاً طرح را با چالشی جدی روبه رو خواهند کرد. - پس به نظر شما آیا دولت از این امر مطلع نیست؟ چرا با ...
کارگزاران: فراکسیون امید فاقد درک و درایت است
. حاشیه بر متن غلبه کرد و رئیس فراکسیون ناپدیدتر از همیشه شد. نه دفاعی و نه تذکری. حواشی همیشه فراکسیون را تحت تاثیر خود قرار داده است. از استخدام پسر نماینده اصلاح طلب در یک شرکت تا دفاع دختر از پدری که ماهیانه 56 میلیون تومان حقوق می گرفت. در ماجرای رای اعتماد به وزرا نیز نه درایتی از فراکسیون امید دیدیم و نه رفتار سیاسی و پخته از آنها. گویی همه مکلف بودند که به وزرا رای بدهند. بدون آنکه ...
ماجرای طرح ریاست جمهوری مادام العمر آیت الله هاشمی رفسنجانی چه بود؟
؟ ان شاالله جمع می شود. با تعامل و همکاری و صحبت هایی که می شود ان شاالله جمع می شود. شما هنوز 17 میلیون حقوق می گیرید؟ خیر. الان زیر 10 میلیون شده است. 8 و نیم حقوق می گیرم. یک بار گفته شده بود که شما 65 میلیون تومان حقوق می گیرید و به یورو می گیرید. خراب بود. الان در وزارت کشور 8 و نیم میلیون می گیریم. فصل حج است و به یاد قضیه حمله ...
حجت الاسلام قمی: باید اراده کرد برای مبارزه/هدف اصلیِ دیدار، استمزاج فضای طلاب بود/یک جور نمی جنگیم که ...
پیدا کرده . به این شکل شاید کمتر بوده منتهی آقا همنشینی و گفت و گوی با حوزیان و طلاب خیلی در سبد برنامه هایشان زیاد است. *جدای از اینها به نظر شما طلاب تهران ویژگی خاص دیگری نیز داشته اند که توجه به آنها را موجب شده؟ اینجا تخصیص و اختصاصی وجود دارد؟ حجت الاسلام قمی: آن قدر که من خودم ذهنیت آقا را می فهمم، ایشان یک مشترکات ماهیتی برای حوزه های علمیه و یک هویت مشترک برای طلبه ها قائلند. این خیلی ربط ...
وارد کردن هوا به باک خودروها را تایید نمی کنم/ شمارش معکوس برای تعطیلی جایگاههای سوخت
منتقل شود، در مسیر تحقق اقتصاد آزاد، اتفاق بسیار مبارکی است چون یکی از راهکارهایی است که به سرعت می تواند زمینه توسعه اقتصادی را در کشور فراهم کند. او تصریح کرد: شرکت هایی که مسئولیت ها را به عهده می گیرند باید دانش کافی و تخصص های لازم را داشته باشند، ظرافت های تامین و توزیع فرآورده به خاطر ارتباط مستقیم با مردم را بدانند و رسالت خدمت رسانی را بشناسند. به نظر من، تک تک ما برای بومی کردن ...
واکنش بهنوش بختیاری به حواشی دیدارش با تتلو + عکس
توهین و تهمت ندارم، چندی پیش دعوت شدم به تولد یکسالگی فارس پلاس با نیت خیر و اینکه به عنوان کسی که همیشه از صلح و شادی و اتحاد حرف زده و با نیت اینکه بگم من سیاسی نیستم و چپ و راست برام فرقی نداره و الان وقت یکی شدن و وحدته، فارغ از هر گرایش چپ وراستی که زهی خیال باطل البته چون فقط فکر تمیز من بود به این دعوت پاسخ گفتم چرا که در حادثه مجلس همه ما گفتیم ما باهمیم. با این که در انتخابات از ...
تعهد ما به فهرست امید تا دم در مجلس بود
، به گونه ای که برخی نمایندگان منتسب به لیست امید، با جدا شدن از حامیان خود، فراکسیون مستقلی را در مجلس شکل دادند. به گزارش تابناک ؛ بار دیگر این زخم کهنه در رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی سر باز کرد و با رأی عدم اعتماد نمایندگان به وزیر پیشنهادی نیرو، انگشت اتهام را به سمت فراکسیون مستقلان نشانه گرفت. برخی از نمایندگان جریان اصلاحات در مجلس بر این اعتقاد هستند که بعضی از افراد منتسب به ...
ناکامی واشنگتن در وین یا آنچه ترامپ می خواست؟ - گاه شمار واژگونی اتوبوس های دانش آموزی - کاسبی بچه پ
برید و بعد ما همان سرویس را به شما هدیه می دهیم. نوشین به همین راحتی صاحب یک سرویس چند پارچه شد که حدود یک میلیون تومان قیمت داشت. او فقط 4 عکس از ظروف مورد نظر در صفحه اش گذاشت که اتفاقاً مورد توجه فالوئرهایش هم قرار گرفت. معامله بدی نبود؛ پایاپای. اینکه از طریق عکس های او چند مشتری برای فروشگاه جذب شده را دیگر نمی داند، راستش این قسمتش به او ارتباطی هم ندارد و چندان هم برایش مهم نیست. حالا هم هر از ...
حسن سبحانی نظام بانکی را به محاکمه کشید + متن دادنامه
پرداخته و هم با برداشتهای چند 10 هزار میلیارد تومانی اخیر، از خطوط قرمز قابل گذار بانک مرکزی عبور کرده و پرداخت نرخ مازاد مشهور به جریمه های 34 درصدی بانک حافظ ارزش پول مردم را بر خود هموار نموده اند. عمده ترازنامه هایشان را متخصصان خدشه دار می دانند که در آنها درآمد و هزینه سپرده گذار با درآمد و هزینه بانکدار به التقاط مفهومی تمکین کرده است. سود معاف از مالیات سیستم را در هر شرایطی سپرده ...
عناوین روزنامه های شنبه 11 شهریور
استراتژی و ایجاد فضای راهبردی اقتصاد ایران کشور است را مشخص کند و دنبال ارائه راهبردها و راهکارها برای اقتصاد ایران باشد. موضوعات خرد نیز ازسوی تشکل ها پیگیری شود. اگر این اتفاق بیفتد، اتاق ایران حتما به وظیفه خود خواهد پرداخت اما امروز با توجه به عضو محوربودن، خیلی نمی شود روی این مساله تمرکز داشت. ** آن طور که از صحبت های شما برمی آید، ایجاد صدای واحد در بخش خصوصی چندان هم آسان و در دسترس ...
20 چالش دارا
رفته است. شش: تنظیم روابط با کارکنان این شرکت همچنین درگیر پرونده های حقوقی مرتبط با رفتار با پرسنل، ناعادلانه بودن پرداخت ها و از این قبیل است. خود کالانیک هم درگیر یکی ازاین پرونده هاست؛ از او فیلمی منتشر شده که داشته سر یک راننده داد و هوار می کرده! هفت: درآمدزایی باور کنید یا نه، اوبر با وجود ارزش گذاری 70 میلیارد دلاری و حضور گسترده جهانی، تا حالا ...
اصلاح نظام های اقتصادی به جای خصوصی سازی های غیرواقعی
. رفته رفته با روشن شدن خسارات خصوصی سازی غیر واقعی منتقدان خصوصی سازی افزایش یافتند تا جایی که در حال حاضر بسیاری از نمایندگان مجلس به منتقدان جدی خصوصی سازی با روشهای فعلی تبدیل شده اند. این در حالی است که دولت با 700 هزار میلیارد تومان بدهی به لحاظ بودجه ای وضعیت مناسبی ندارد و از حدود 60 هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی تنها قسمت محدودی از این اعتبارات به صورت واقعی به ...
بیشتر به دوبلور لوک خوش شانس معروفم تا تام کروز!
...> هر کاری انجام می دادم باز هم به دوبله می رسیدم می گوید شناخته شدنش در دوبله باعث شد بازی در فیلم به او پیشنهاد شود: پدرم از شرکت تلفن بازنشسته شد و من همزمان با کار دوبله، به مدت سه سال کارمند دفتری شرکت تلفن هم بودم. کار دوبله من زیاد شد، ساعت هفت که به اداره شرکت تلفن وارد می شدم، ساعت 9 کسمایی زنگ می زد و می گفت بیا استودیوی ایران فیلم کار داریم و من در آنجا با گوینده هایی مانند پرویز ...
شرط موفقیت اصلاحات اقتصادی
اقتصاد ایران کشور است را مشخص کند و دنبال ارائه راهبردها و راهکارها برای اقتصاد ایران باشد. موضوعات خرد نیز ازسوی تشکل ها پیگیری شود. اگر این اتفاق بیفتد، اتاق ایران حتما به وظیفه خود خواهد پرداخت اما امروز با توجه به عضو محوربودن، خیلی نمی شود روی این مساله تمرکز داشت. آن طور که از صحبت های شما برمی آید، ایجاد صدای واحد در بخش خصوصی چندان هم آسان و در دسترس نیست. امکان دارد که این صدای ...
احیای شرکتی بزرگ همگام با تحولات دنیا
با هم هماهنگ بود و هدف این بود که ما را بر ایجاد ارزش برای مشتریان متمرکز کند. حتی قبل از اینکه مدیرعامل شوم، معتقد بودم شرکت نمی تواند همزمان در چند حوزه فعالیت خوبی داشته باشد. ما از دوره ای آمده بودیم که خیلی ها در جنرال الکتریک باور داشتند یک مدیر خوب می تواند همه چیز را مدیریت کند. اما من چنین اعتقادی نداشتم و فکر می کردم شرکت ها و رهبران کسب وکار در حوزه های خاصی می توانند عالی باشند. ...
شرط موفقیت اصلاحات اقتصادی
تغییر خواهد کرد. نکته بسیار مهم این است که میل به تغییر در دولت ها کاهش پیدا کرده، اما این عارضه را حاکمیت باید شناسایی و مداوا کند. این همان عارضه حکمرانی بد است که این روزها زیاد درباره اش صحبت می کنیم. بخش خصوصی تاکید دارد که ریل اقتصاد کشور باید عوض شود؛ به جهت اینکه تا یک روزی اختیار ما بود که مسیر را عوض کنیم و منابع مان را حفظ کنیم. الان دیگر اختیار نیست اجبار ما است؛ زیرا همان طور که شما ...
سیاست های کلان آموزش را به دولت تفویض نکنید
درصدی داشتند. افزایش 400 تا 860هزار تومانی حقوق برخی ارگان ها در بهمن ماه 93 آن هم شامل افزایش از ابتدای سال را وقتی شاهد بودیم که به طور متوسط حقوق معلمان پس از سروصدای بسیار موسوم به رتبه بندی به طور متوسط بین 200تا 300هزار تومن افزایش پیدا کرد و ...معرفی وزیر کنونی این وزارتخانه، با وجود نارضایتی بی سابقه معلمان نیز نشانی دیگر از بی تفاوتی دولتمردان به امر آموزش است. تغییری که گویا فقط نامی از ...
بی تفاوت نیستیم
سُمیرا زمانی|محمد شهاب الدین محمدی عراقی، معاون امور بین الملل و حقوق بشردوستانه جمعیت هلال احمر ایران است، به دلیل حجم کاری زیادی که به خصوص در این روزها دارد، انجام یک گفت وگو مفصل با او آن قدرها هم کار ساده ای به نظر نمی رسید. با این حال، در حاشیه دیدارهای دومین روز از نشست همگرایی منطقه جنوب شرق و جنوب آسیا فرصت خوبی پیدا شد تا گفت وگویی با این مدیر فعال جمعیت داشته باشیم. گفت و گویی که در آن ...
پرسش و پاسخ حقوقی
و به همین دلیل دادگاه من را محکوم کرده است. حال سوالم این است که اگر خودم پیگیری کنم آیا برایم مشکلی پیش می آید یا این که منتظر باشم ببینم چه می شود؟ لطفا مرا راهنمایی کنید. اگر چک را شما امضا نکرده اید و امضای شما را جعل کرده اند می توانید پیگیری کنید و مشکلی پیش نمی آید. اما اگر چک را خودتان امضا کرده اید، مسئول پرداخت، شما هستید و باید پاسخگو باشید. آیا پاسور (ورق) بازی جرم است یا ...
اردوهای مرگ
چند سال گذشته منجر به فوت و زخمی شدن تعدادی از دانش آموزان در مسیر خوزستان و مناطق جنگی و دفاع مقدس شد. همچنین حادثه اردوی دانش آموزان دختر قیامدشتی که به پارک شهر تهران گسیل و تعدادی از آنها در استخر پارک شهر به علت غرق شدن کشته شدند. متاسفانه هیچ مرجعی در دولت پاسخگوی این کشته شدگان و مجروحان نیست و صرفا وزیر مربوطه و یا رئیس جمهوری با یک اظهار تسلیت و یا مراجعه حضوری به خانواده کشته شدگان و ...
جلیلی: انتظار بود دولت برنامه چگونگی مقابله با تحریم ها را ارائه می کرد
استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع)، مجاهدی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، کریمی کارشناس اقتصاد مالی و بازار سرمایه، احمدی استاد اقتصاد دانشگاه آزاد و وحید عزیزی کارشناس مسائل اقتصادی حضور داشتند. در ابتدای این جلسه جلیلی گفت: رئیس جمهور در جلسه رای اعتماد وزرا به طور کلی به ضرورت اصلاح ساختار، جلب مشارکت جامعه در تصمیم سازی و تصمیم گیری، حقوق شهروندی، مقابله ریشه ای و همه جانبه با ...