سایر خبرها
انتخاباتی دیده بودم. بعد از انتخابات که برای گفت وگو با او در دفترش حاضر شدم، دیدم بیشترین مشغولیتش سامان دهی به فعالیت حزب اعتدال و توسعه است. با او از کودکی اش آغاز کردم تا به امروز که در 68 سالگی قرار دارد؛ وقتی گفتم سنش به چهره اش نمی خورد از استعداد خوب خانوادگی شان سخن گفت! با حوصله به سؤالات پاسخ گفت. تاجایی که دو روز متوالی برای گفت وگو وقت گذاشتیم. روایت زندگی جنتی ...
این در و آن در زدم و با دوستان تونسی ام که قبلا به داعش پیوسته بودند، در رقه تماس گرفتم و از آنها خواستم، جهت تسریع در روند پذیرشم از هیچ کاری کوتاهی نکنند. سرانجام روز موعود فرا رسید و تاییدیه را گرفتم. دوستانم برای بردنم به رقه، به تل ابیض آمده بودند. یکی از آنها که انگشتری با نگینی آبی داشت، مرا مورد خطاب قرار داد و با لهجه تونسی، اما تمسخر آمیز گفت: هی رسیدن بخیر . با بچه ...
اکرم نیز تنها حامی و مدافع آن حضرت و ابو الأئمّه پدر دوازده امام معصوم و جانشینان بر حقّ آن حضرت بود. ولی بالاترین منصب جناب ابوطالب، مقام وصایت آن حضرت می باشد، که آخرین وصی حضرت ابراهیم علیه السلام بود. پیامبران و جانشینان آنها، در برترین قلّه رفیع جهان خلقت قرار دارند که در جهان آفرینش، هیچ مقامی بالاتر از مقام حجج الهی وجود ندارد. حضرت ابوطالب علیه السلام آخرین ...
...> سبط ساقی کوثر، نور چشم پیغمبر /قاسم نکومنظر، شِبل شیر یزدانی باب ارشد او را، از ازل نمودستی /قاسم بهشت و نار، کردگار سبحانی جدّ اطهر او را، ز امر داور بی چون /از ابد همی کرده است جبرییل دربانی این شهی است کز رفعت، انس و جن پی عزّت /روز و شب به درگاهش، می نهند پیشانی آنکه در گه هیجا، شیر حق بود حقّا /صف شکن همی بوده، چون علی عمرانی رو چو بر عدو ...
می کردم این امر در سایر مناطق هم که مشکلات مشابهی دارد، تکرار شود که اتفاق هم افتاد؛ در اکبرآباد تهران و اراک هم چنین اتفاقی رخ داد. الان هم مشکل حاشیه نشینی مشکلی جدی برای دولت است. انتهای پیام کلمات کلیدی: احمد جنتی - علی جنتی
...، آشنایی و دوستی پیدا کردم. وی با دیدن یادداشت جلال در دفتر من، از من خواست تا زمینه دیدار را فراهم کنم. آذر این سال روزی با جلال آل احمد تماس گرفتم و قراری برای دیدار گذاشتیم و این اولین دیدار شریعتی و جلال بود که بعدها در عزیمت جلال به مشهد، این دیدارها بارها تجدید شد. در این نخستین دیدار، شریعتی از خاطرات خود در فرانسه ما نسلی بودیم که جلوی کتابفروشی برای خرید کتاب به صف می ...
تهیه می کردم. زندگی راحت می گذشت تا اینکه مسئله ای پیش آمد که برای من ناگوار بود. یک روز رفتار زننده ای در بیت یکی از آقایان دیدم که با خودم گفتم اگر قرار است بعد از 50 سال به این درجه نزول پیدا کنم، برای چه باید این درس ها را بخوانم. در کل منصرف شدم. به کسانی که من را مورد حمایت مالی قرار داده بودند گفتم که هزینه را برای هر کار دیگری می خواهند اختصاص دهند. به آیت الله میلانی و حکیم نیز نامه نوشتم ...