سایر منابع:
سایر خبرها
پیامبر اسلام(ص)؛ دیدگاه ها و نظرها
می گوید:: ب خدات سوگند چیز نمانده بود که تو مرا به هلاکت اندازی!! واگر رحمت پروردگارم نبود، هر آینه من [نیز] از احضار شدگان در دوزخ بودم! در اهمیت تأثیر دوست سرنوشت آدمی همین بس که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: آدمی بر همان دینی است که دوستش بر آن است،، پ دقت کنید که چه کسی را به دوستی برمی گزیند! و اگر در مورد کسی شک داشتید و دیندار بودن او برای شما معلوم نبود، به دوستانش بنگرید؛ اگر دوس ...
18نشانه مردی که دلباخته شماست!
به سفر می رود به شما تلفن کرده و آرزو می کند که آن مناطق را در سال های آینده با یکدیگر ببینید؟ یا وقتی شما از برنامه های آینده تان با او صحبت می کنید سعی می کند برنامه های خودش را با شما تنظیم کند و آینده اش را به سمت خواسته های شما ببرد؟ چنین مردی آماده ازدواج با شماست و به خاطر علاقه ای که به شما دارد دوست ندارد بی گدار به آب بزند و از همین حالا می خواهد فکر همه چیز را بکند. و البته مردی ...
عروس راز سیاه باغ انگور را می دانست / خشایار کار کثیفی کرد و ..!
خبر بدهم. وقتی پلیس وارد باغ شد با جسد دست و پا بسته پدرم مواجه شد. ردی از قاتل مرد میانسال به نظر ناراحت می آمد و این که با پلیس تماس گرفته بود هم موضوع عادی بود اما چرا به اورژانس زنگ زده بود. همین مساله شک مرا به او برانگیخت. حرف های مرد میانسال که بعدا فهمیدم خشایار نام دارد را در ذهنم مرور می کردم و به سمت درخت هایی رفتم که جسد پیرمرد پشت آنها قرار داشت. دست و پاهای او ...
واقعیاتی باور نکردنی در مورد زندگی خصوصی شِر
آفتاب نیوز : از علاقه و احساساتش نسبت به تام کروز گرفته تا روابط خصوصی دردسرساز و مشکلش در یادگیری و خواندن و نوشتن، از روابط متزلزلش با فرزندانش چَز و الیجا و رابطه با نزدیک ترین دوستش کتی گریفین. واقعیت های ناگفته در مورد این خواننده افسانه ای را در ادامه ی این مطلب بخوانید. 1-او سابقه ی جنجالی و پر حرف و حدیثی در روابط عاطفی اش دارد شِر همواره گفته که دوست داشته با بسیاری از شخصیت های مشهور و محترم هالیوود ازدواج کند اما در این میان وی تام کروز ر ...
گفتگو با زن بارداری که 16 ساعت زیر آوار مانده بود
انسان نبود. کار خدا بود. من که یک مرد هستم، نمی توانم در میان آن همه آوار تاب بیاورم، آن هم 16ساعت، ولی همسر باردارم تحمل کرد و حالا در کنار من است. چند وقت بود که ازدواج کرده بودید؟ سه سال. من عاشق همسرم هستم و حالا که او زنده است، دیگر هیچ چیزی از خدا نمی خواهم. خانه ام ویران شده. سه روز است که روی یک زیرانداز در سرما می خوابیم. هیچی نداریم، ولی باز هم فقط خدا را شکر می کنم. خدا دنیای مرا به من بازگرداند. شغلتان چه بود؟ من لیسانس حقوق دارم، ولی بیکارم منبع:رکنا انتهای پیام/ ...
داستان - اپرا وینفری - ؛ از دختر گونی پوش تا بانفوذترین زن جهان
WJZ شروع شد. اما در کمال ناباوری ترنر کار را برای اپرای جوان سخت کرده بود. وینفری در مصاحبه با بالتیمور سان در این مورد چنین گفته است:" در واقع او از همان ابتدا می خواست که تنها باشد. اگر هم به این موضوع راضی می شد دوست نداشت که آن شخص مثل من بی تجربه و جوان باشد. از هر فرصتی برای ناامید کردن یا بد کردن حال من در مورد جایی که برای درس خواندن رفته بودم استفاده می کرد. آن جا بود که فهمیدم ...
حجت الاسلام و المسلمین قمی: امام تاکید داشتند مجالس عزاداری به صورت سنتی برگزارشود/ برگزاری مجالس معنوی ...
که به دور قلب شما چسبیده؟ حقوق دانشگاه کفاف زندگی مرا نمی داد و من با همسرم مشترکا در زیرزمین خانه خود کره جغرافیا می ساختیم و با فروش آنها کمک خرجی برای زندگی داشتیم، و همان جا هم که نشسته بودم زیر عبا چند تا کره پنهان کرده بودم تا بعد از جلسه در بازار این کره را بفروشم، شیخ رجبعلی خیاط با دید تیزبین خود این کره ها را دیده بود که نه زیر عبای من بلکه دور قلب من چسبیده بود، من از آن زمان فهمیدم که ...
رسول اکرم(ص) یکی از نعمت های بزرگ الهی است/با روحیه بسیجی ایران صدمه نخواهد دید/نباید سازش را در کوتاه ...
امت اسلام بود و روز پایان 23 سال اذیت و ازار بود. امام جمعه یاسوج گفت: رحلت پیامبر اکرم و تشکیل حکومت ثابت کردند که دین از سیاست حدا نیست و اشتباه است اگر کسی فکر کند دین و اسلام با سیاست جدا هستند اصلا اینگونه نیست. وی بیان کرد: بعد از ظهور اسلام مردم ایران اسلام را پذیرفتند این از افتخارات ماست و افتخار داریم که حکومت ما متصل شد به امام حسن مجتبی به وسیله همسرش با ...
سیاه پوش بیست و هشتمین روز صفر/هنگامه رنج، غم و ماتم
دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم. سرانجام نبی مکرم اسلام 28 صفر سال 11 هجری قمری هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد. سلام بر خاتم مهربانی و درود بر پیامبری که گامهای مهتابی اش شب های جهل بشر را به جاده های راستی کشاند. شبد**1953** 1010 تنظیم کننده:مرتضی شحنه **انتشار دهنده: علیرضا فولادی ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir تماس بی واسطه با مسئولین ...
امام حسن مجتبی (ع) چگونه به شهادت رسیدند
می فرمایند: من به وسیله زهر، شهید می شوم همان طور که پیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله) شهید شد. گفتند: چه کسی تو را مسموم می نماید؟ ، فرمود: جعده، دختر اشعث بن قیس؛ زیرا معاویه وی را تحریک می کند و این دستور را به او می دهد. گفتند: پس جعده را از خانه ات خارج و از خودت دور کن! فرمود: چگونه او را خارج کنم؛ در صورتی که هنوز عملی انجام نداده است، اگر من وی را خارج کنم، باز هم مرا می کشد! و علاوه بر این ...
زن بارداری که پس از 16 ساعت از زیر آوار نجات یافت
. تمام شب را دست برنداشت. حاضر نمی شد تسلیم شود. مرتب صدایم می زد. درست وقتی که مرگ را جلوی چشمانم می دیدم، در یک لحظه صدای شوهرم را از نزدیک شنیدم. انگار همان جایی ایستاده بود که من دفن شده بودم. بلافاصله هرچه توان داشتم، فریاد زدم. بالاخره پیام صدایم را شنیدم. فریاد زد همسرم زنده است. نفس راحتی کشیدم. آمدند آوارها را کنار زدند و مرا بیرون آوردند. فرزندت سالم است؟ به بیمارستان رفتیم. هم فرزندم سالم است هم خودم. باورم نمی شد که حتی فرزندم را هم از دست نداده ام. با خودم می گفتم حتما او مرده است، ولی ما همگی زنده ایم و سالمیم. از اعضای خانواده مان هم هیچ کس فوت نکرده است. ...
سه روایت تکان دهنده از دخترانگی
سرد نشست روی تنم. حالم بد شد. نفسم بالا نمی آمد. یک دفعه دنیا جلوی چشمم سیاه شد. شوهرم هم پشت در اتاق دکتر نشسته بود و من واقعا نمی فهمیدم چه اتفاقی برایم افتاده: چطور ممکنه خانوم دکتر؟ من تا حالا با هیچ مردی نزدیکی نداشتم. یک دفعه یاد کورتاژی افتادم که در دوره نوجوانی انجام داده بودم. موضوع را به دکتر گفتم. او هم متعجب جواب داد: خب؛ معلومه خانوم. با کورتاژ که بکارتی برای زن باقی نمی مونه. مگه ...
جبهه تکرار صحنه های بدر و حنین است
معبودی را که بر من منت گذاشت که در عنفوان جوانی با شور انقلابی مردم مسلمان مواجه شدم و از انحرافات مصون ماندم. خداوندا از این که بنده را لایق دانستی تا در راه تو با دشمنانت بجنگم بسیار بسیار سپاسگزارم. خدایا ما را از لغزش ها حفظ کن و مرا جزو شهدایی که وعده عند ربهم یرزقون به آن ها داده ای قرار بده برای رسیدن به این وعده تنها بر تو توکل می کنم و به سوی تو تضرع و زاری می کنم. خداوندا جوان ...
رهنما: فمینیست نیستم؛ خیلی زنَم
دکتر شاه بیاتی هم تدریس می کردند، حقوق خانواده بخش ازدواج بود و من گریه می کردم. می گفت چرا گریه می کنی؟ گفتم چون فرزند در شکمم دختر است و این چیزهایی که دارید می گویید خیلی ترسناک است. منظورم این است که این مرز باید رعایت بشود. مثلاً یک نفر ادعای فمینیستی بودن می کند، شاید بد باشد شاید خوب باشد، بدون افتخار یا با افتخار من فمینیست نیستم ولی من خیلی زن هستم و خیلی دوست دارم از آن نژاد یا قوم یا ...
گفت و گو با شمس لنگرودی، شاعر و طنزپرداز برای تولدش
می شوم و بعد با خودم می گویم الان با خودش می گوید چرا به من این گونه نگاه می کند؟! دیگر عادت کرده ام به همه چیز همین گونه نگاه کنم. نتیجه این که صرفا اگر جنوبی بودم شعرم جنوبی نمی شد. باید می رفتم با جزئیات حس می کردم و من این کار را می کردم. دیدم نجات دهنده عشق است ایسنا: در شعر شما یک انسان وجود دارد که شما منتظر و دلتنگ او هستید. او اَبَرانسان است؟ عابر پیاده است؟ این آدم ...
لیوناردِ شهیار از لیوناردِ کوهن می گوید
. سال 1978 کتاب شعری به نام مرگ یک زن شیدا از او به بازار می آید و در شب کنسرت اش هم به دست من می رسد و مرا به بلندای جادو می برد. مگر می شود او را خواند، او را شنید، او را فهمید و عاشق اش نشد؟ درگیرش نشد؟ خراب و آبادش نشد؟! مگر می شود؟! در یکی از شعرهای این کتاب می خوانیم: تو می گویی که سکوت به آرامش نزدیک تر است تا به شعر. اما ...
گفتگو با زن باردار نجات یافته بعد از 16 ساعت ماندن زیر آوار
. کار انسان نبود. کار خدا بود. من که یک مرد هستم، نمی توانم در میان آن همه آوار تاب بیاورم، آن هم 16ساعت، ولی همسر باردارم تحمل کرد و حالا در کنار من است. چند وقت بود که ازدواج کرده بودید؟ سه سال. من عاشق همسرم هستم و حالا که او زنده است، دیگر هیچ چیزی از خدا نمی خواهم. خانه ام ویران شده. سه روز است که روی یک زیرانداز در سرما می خوابیم. هیچی نداریم، ولی باز هم فقط خدا را شکر می کنم. خدا دنیای مرا به من بازگرداند. شغلتان چه بود؟ من لیسانس حقوق دارم، ولی بیکارم ...
متن نوحه امام حسن مجتبی(ع)
،ببین شدم از درد و غم حاجتروا پاره جگر شدم ز زهر اشقیا،بشنو ولی تو شرح ماتم مرا قاتل من غمهای مادره،دلم مثه آلاله پرپره خودم دیدم غمدیده مادرم،در بین دیوار و دره قلب ما بر درد و غم آغشته شد،یا فضّه خذینی محسن کشته شد واویلا،وای مادر وای مادرم... واویلا،هستی تو نور عین من،برای من گریه نکن حسین من که هیچ روزی شبیه روزت نمیشه ...
سجایای اخلاقی محور پیوندهای خانوادگی در زندگی مرد بی بدیل تاریخ بشریت
ازدواج را مطرح کند و حضرت نیز در طول زندگی مشترک و حتی سال های بعد از آن به این بزرگ زن تاریخ اسلام وفادار باشد. وی با اشاره به اینکه حضرت خدیجه(س) بر مبنای مهر و عشق روزی دومرتبه از غار حرا بالا می رفت تا در زمانی که حضرت آنجا بودند برای ایشان غذا ببرد و احوالشان را بپرسد، افزود: نقل است بعد از رحلت خدیجه(س)، حضرت محمد(ص) هر وقت گوسفندی قربانی می کردند مقداری از گوشت آن را برای دوستان حضرت ...
گفت و گو با محمدعلی ابطحی ، یک تئاتربین حرفه ای
؟ رفت وآمد دارید؟ با بعضی ها بله. اسم می برید؟ نمی دانم آنها دوست دارند اسم شان را بیاورم یا نه! شوخی می کنم. اما دوستانی هستند که خودشان تماس می گیرند و ارتباط دوستانه ای با بعضی دارم؛ در حدی که اگر کاری روی صحنه داشته باشند، توقع دارند که حتما بروم و کارشان را ببینم؛ مثلا سجاد افشاریان. بعضی بازیگران هم در این دسته هستند. گاهی هم توصیه ای در اینستاگرامم کرده ام ...
آقازاده ها هیچ وقت به حرفه کارگردانی ورود نمی کنند!
ترین دلیلش این بود که از برچسب آقازادگی فرار می کردم و دنبال این بودم که کار متفاوتی انجام بدهم تا نتوانند مرا به کسی بچسبانند. می خواستم فیلم موفقی بسازم، حتی تلاشم این بود ظاهر فیلمم هم متفاوت از دنیای فیلمسازی پدرم یا کسانی که به آنها نزدیکی دارم باشد. ترجیح می دادم مداوم دستیاری کنم، فیلم کوتاه بسازم و کارهای دیگران را ببینم که به تجربیاتم اضافه شود تا اینکه کاملا مطمئن شدم می توانم فیلم بسازم و ...
پایان ترس از آبروریزی/ دختر جوان همه داستان را برای پلیس گفت
دوستت دارم های دروغین و با هزاران وعده و وعید خیالی برای ازدواج مرا عاشق خودش کرد به طوری که احساس می کردم او مرد رویاهای من است و سرنوشت ما در کنار یکدیگر رقم می خورد اما او مدتی از من سوءاستفاده کرد سپس چون زباله ای بی ارزش مرا دور انداخت. از ترس آبروریزی نمی توانستم با کسی مشورت کنم تا این که پدر و مادرم در جریان این ارتباط شوم قرار گرفتند و من از شدت شرم دچار افسردگی شدم. دیگر ...
روزی زنی با من تماس گرفت وگفت شوهرت دوستت ندارد،از زندگی اش برو بیرون تا با هم ازدواج کنیم
شوهرش با شهرام ازدواج کند. وقتی با عصبانیت به آن زن گفتم از زندگی من بیرون برود با بی شرمی گفت شهرام تو را دوست ندارد و تو باید از زندگی او بیرون بروی تا ما با یکدیگر زندگی کنیم. هنگامی که موضوع را به شهرام گفتم او خیلی عادی گفت: روزی که با تو آشنا شدم در پی هوسرانی بودم حالا هم قصد ازدواج رسمی با آن زن را ندارم ولی او می خواهد به دلیل همین عشق هوس آلود از همسرش جدا شود . حالا هم مدتی است که همسرم مرا رها کرده و به مکان نامعلومی رفته است. ...
وقتی سر زده به خانه رفتم، زنم خواب بود ولی پسر غریبه ای در بالکن پنهان شده بود که ..!
خواستگاری اش رفتم و با او ازدواج کردم. چند فرزند داری؟ از همسر اولم یک دختر و پسر دارم. از همسرم دومم هم صاحب فرزندی شدم که وقتی در زندان Prison بودم به دنیا آمد. مقتول را از قبل می شناختی؟ من او را نمی شناختم. یک شب که به محل کارم رفته بودم اتفاقی به خانه برگشتم. همسر و فرزندانم خواب بودند، اما ناباورانه در تراس خانه با پسر غریبه روبه رو شدم که پنهان ...
فرزاد حسنی: ازدواج یکباره می آید!/ مجله خوان حرفه ای هستم
از خانه بیرون برویم. باید منتظر می شدیم بزرگترها ما را ببرند. البته من از اول خودم برای خودم کتاب می گرفتم حتی وقتی که بابا مثلا به عنوان جایزه می خواست برایم کتاب بگیرد، با انتخاب و حضور خودم بود. پس بیشتر از هر چیز هدیه گرفتن کتاب شما را خوشحال می کرد. بله. یادم هست زن دایی ام وقتی تازه ازدواج کرده بود، در اولین دیدارمان به من کتاب هدیه داد. نمی دانم چطور تشخیص داد کتاب ...
برنامه های تلویزیون برای ایام شهادت آخر صفر
پنجشنبه 25 آبان 1396, 19:32 بیش از 50 فیلم سینمایی و تلویزیونی در روزهای آخر صفر که با تعطیلات آخر هفته مصادف شده است، از تلویزیون پخش می شود. به گزارش رویش نیوز به نقل از خبرآنلاین، فیلم های سینمایی و تلویزیونی و انیمیشن محمد رسول الله ، تنهاترین سردار ، سجده عشق ، هر شب تنهایی ، سفیر عشق ، اولین باران پاییزی ، دردهای فانتومی ، کیسه برنج ، گره کور ، ستاره شرق ، مسیر سبز ...
بزرگترین اقدامی که مانع از اجرای طرح بزرگ شیطان شد
جلو ببرد و با تزیین و اغوا انجام می شود. قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِین (حجر/39) شیطان سوء ظن بالله پیدا کرده و به خدای متعال عرض کرد تو مرا اغوا کردی، خدایا من هم اینها را اغوا می کنم؛ یعنی دشمنی خودم را در قالب یک طرح پیچیده ای که همه مظاهرش دوستی و خیرخواهی و خیراندیشی است پیش می برم؛ چنانچه شیاطین انس هم طرحی می ...
دوقلوهای نابغه ی تبریزی در راه آمریکا/ سرنوشت سورن و سورنا نوروزی به کجا ختم می شود؟
تجربه ها و تربیت فرزندانش بپرسم. هرکسی که جلب غرفه می شد از کودکانش می پرسید و از استعدادهایشان! اما برای من بیشتر خودش جلب توجه می کرد. کاملا هویدا بود که این زن کسی است که فرزندان 6 ساله اش را – حتی شده با چنگ و دندان- به این جایگاه رسانده است. تلاش های شبانه روزی این مادر و پدری که کمی بعد به جمعمان ملحق شد اصلی ترین عامل به ثمر رسیدن استعدادهای این دو پسر بود. از او خواستم کمی از ...
مادر شهیدی که مهریه اش را بخشید
آنجا درس خواند اساتیدش راضی بودند و خودش هم خوشحال بود. همیشه با لباس های طلبگی اش جایی می رفت. اما در گاوداری که کار می کردیم صاحب گاوداری مرد پاکی نبود و همسرم گفت که من زن و بچه دارم و در جایی که گناه باشد و پول حرام بدهد نمی مانم و از آنجا رفتیم و در یک مرغداری مشغول شدیم. همسرم پیرمرد شده بود و دست تنها از پس کارها بر نمی آمد ناچار شدم رفتم درب حوزه و به علی گفتم: علی جان پدرت پیر شده ...
چهارمین شب بی خانمان های زلزله زده از راه می رسد
جست و جو باشد می گوید: منزل ما کنار این خانه بود.نصف آوارهم مربوط به خانه ماست. آن شب من بیرون بودم و همسرم با سه زن و یک بچه داخل خانه بودند. آوار که آمد، کنار خرابه خانم ام فریاد می زدم و به همسرم می گفتم اگر زنده ای و صدای مرا می شنوی به دیوار بزن. وقتی عکس العمل او را شنیدم با کمک برادران ارتشی آنها را نجات دادیم اما پسرک نوجوانی در طبقه اول جانش را از دست داد. روستاهای ویران تل های ...