سایر منابع:
سایر خبرها
مراسم قرعه کشی جام جهانی فردا در انتظار لباس ماریا
خلاصه می شود: درست لباس بپوش! دغدغه لباس مجری امروز خیلی ها در آستانه مراسم قرعه کشی، بیشتر از این که دغدغه و انتظار برای مشخص شدن هم گروه های تیم ملی ایران در جام جهانی را داشته باشند، می خواهند بدانند آیا می توانند تصاویر مراسم قرعه کشی را بدون سانسور و تصاویر ضبطی از گیرنده های تلویزیونی تماشا کنند یا خیر! همان طور که اشاره شد، این درخواست و دغدغه مردم ایران ارتباط مستقیم با ...
دامادی که عقدنامه اش را جاگذاشت
فراموش کردم قباله رو بیارم. سید حسن یک خرده او را نگاه نگاه کرده بود و گفته بود: من دخترم رو به یه آدم با غیرت دادم. کاغذ که نمی تونه خوشبختی بیاره. برو هر موقع خواستی قباله رو بیار. بعد هم چادر گلدار را انداخته بود سر مریم جانش و بهش گفته بود: دخترم حالا که میری خونه شوهر، بدان که خدا یک حقوقی برای تو تعیین کرده، یه حقوقی هم واسته شوهرت. حواست را ششدانگ جمع کن و تو هر کاری خدا رو در نظر بگیر . ...
از رجزخوانی در بند امنیتی ها تا گرفتن رضایت برای عامل شهادت سه سرباز (بخش نخست)
؛ آقا ما رو میگی یه لحظه میخ کوب شدم. طرف سه نفر رو تو درگیری شهید کرده اون وقت ما صورت تو صورت داریم بهش اصرار می کنیم بیا برات رضایت بگیریم.... بعد از خداحافظی با اسلام یکی یکی با بچه های بند سلام علیک کردیم. هر کس میومد خودشو معرفی می کرد اما بعضی هاشون اسم هاشون یه خرده مشکل داشت مثلاً می گفت اسمم ... کلنگه!! تا می گفت کلنگه اطرافیان تا اون جایی که مدیون هم دیگه نشن از ته دل می خندیدن ...
فروشنده نایلون جات !
بذار جوش بیاد. با ایشون خیلی به آدم خوش می گذره. فروشنده رو به صاحب مغازه می گوید: این خانوم وقتی شب بره خونه بخواد کارش و بنویسه، می نویسه: برو ای مرد بمیر که وجود تو به جز لعن خداوند نبود دکتر علی شریعتی این شعر رو تو نامه ای به خانومش نوشته. ) به هر حال مسافرتایی اگه در رابطه با گردش علمی یا تاریخ تمدن باشه علاقه مندم. تو شهرها نه. تاریخ تمدن؟ ...
163 میلیارد دلار در یک تصویر!/ تعمدی در بالا بردن نرخ ارز وجود ندارد؟/ میانه وعده ای برای تمام وصول
...> ------------------------------------------------------------------- فردوسی پور برای ویژه برنامه ی نود قرعه کشی جام جهانی لوییز فیگو رو قراره دعوت کنه بیاد. از اونجا که همه ی ما با شخصیت فردوسی پور آشنایی داریم اصلاً هم به این شک نمی کنیم که قراره مهمان روبروی لوییز فیگو، حسین کعبی باشه ------------------------------------------------------------------- رفتیم ساندویچی ...
پاسخگوی شماره 25
آوتوپایلوت دود می کرد و بعد از این که کل سیگار تبدیل به خاکستر می شد، می افتاد روی خمیر و می رفت تو تنور! اونم دوست داشتم و همیشه آرزوم بود که بتونم مثل اوس اسی سیگار رو بدون این که خاکسترش بریزه تا ته بکشم! الان از اون موقع سال هاست که می گذره و من سعی کردم که نقشه راه پدرمو عملی کنم. شکر خدا الان توی یه اداره مشغولم و هرکی بهم مراجعه می کنه، بهش میگم برو فردا بیا! که اون بحث آینده دار بودنی که ...
یادی از برخورد شهید بهشتی با قاضی خاطی
، زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنی صدر تخلفی نکرده باید زود آزاد بشه. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش می کنم. بهشتی می گفت: هر یک ثانیه که در زندان باشه گناهش گردن جمهوری اسلامیه. به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخست وزیری می خوره. حیف که التقاط و نفاق داره، اگر نداشت مناسب بود. تو بدترین حالت هم، انگشت می گذاشت روی نکات مثبت. الآن بهترین موقعیته، برای کمک به ...
گفت وگو با رضا نیازمند درباره تکنوکراسی عصر پهلوی
زمان انگلیس ها در خاک ایران نفوذ زیادی داشتند و برای تامین آذوقه شان گندم را خریداری می کردند. چون قحطی آمده بود تجار همدانی نمی خواستند گندم را در اختیار آنان بگذارند و قصد داشتند شکم مردم گرسنه خود را سیر کنند . این اختلاف با انگلیس ها منجر به این شد که آنها برنامه ریزی کردند پدرم را دستگیر کنند. یک نفر خبر می دهد و شبانه پدرم فرار می کند و به مادرم می گوید تو هم به کرمانشاه برو و نزد یکی ...
طنز؛ راهکارهایی برای کاهش خشونت علیه زنان!
خوان کامیلو زونیگا (بازیکن تیم فوتبال کلمبیا) روی نیمار توی جام جهانی انجام داد و باعث شد مسابقات به اون مهمی رو از دست بده. حالا یه تو گوشی ساده که نمونه اش رو صدبار توی سریالای صداوسیما هم می بینیم که سوسول بازیه اصلا! با این وجود ما توصیه می کنیم آقایون همیشه یه دستکش بوکس توی خونه داشته باشن و وقتی از کوره در رفتن اون رو دستشون کنن که هم ضرب مشت هاشون کمتر شه، هم خدایی نکرده، زبونم لال اگه زنشون جا خالی داد دستشون خورد توی دیوار، کمتر آسیب ببینن! بعدشم الان کشور یکم بحران کشاورزی داره و ما از کاشت بادمجون حمایت کنیم، حالا چه تو زمین کشاورزی چه پای چشم همسر! ...
بفرمایید امضا!
...> مائده صدایم می کند. از خیال های خون آشامی بیرون می آیم و کنارشان می نشینم. آسیه سکه ای از توی جیبش در می آورد و بین بله و خیر روی برگه می گذارد. به صورت آسیه نگاه می کنیم. می گوید انگشت هایمان را روی سکه بگذاریم. بعد با صدای رسا می گوید: اگه روحی این جاست که می خواد با ما ارتباط برقرار کنه، این سکه رو تکون بده. سه تایی زل زده ایم به سکه. باریکه ی نوری روی برگه افتاده است. صدای ...