سایر منابع:
سایر خبرها
. محمدباقر قالیباف در حالی که یک کلاه ایمنی زردرنگ بر سرش بود، وقتی شنید پلاسکو ریخته، از جاده قم پیچیده بود سمت تهران و از همان موقع فرمانده عملیات شده بود(هرچند پلاسکو یک عالمه فرمانده عوض کرد و در همان 48 ساعت اول، پنج، شش تایی فرمانده داشت) و آقای شهردار در حالی که از دوربین های صدا و سیما بر زنده بودن جنازه ها مانور می داد، با رئیس سازمان آتشنشانی هم رابطه حسنه ای داشت و هوای هم را در ...
با تحصیلات بالا دنبال کار می گردند اما پیدا نمی کنند. حتی برای کارگری هم کار پیدا نمی شود؛ چراکه ساختمان سازی خوابیده است. من پیش از این مغازه دار بودم اما ورشکست شدم و حالا دست فروشی می کنم. مسئولین ما کاری برای مردم نمی کنند. علی تا سوم راهنمایی درس خوانده و دارای شغل آزاد است. او هم معتقد است مشکلات مردم بیشتر مالی و اقتصادی است. دو مرد دیگر هم همچون چند نفر قبلی بدون ...
عالی امنیت ملی بودیم، الآن هم ارتباط هایی داریم. نباید اجازه می دادیم این تصورات و تحولات ایجاد شود. ما که از ابتدا یافته ایم که استکبار جهانی دشمن خونی ماست و همان چیزی که امام (ره) یافتند و فرمودند، آمریکا شیطان بزرگ است. بنابراین همیشه باید بدانیم که تیرهای سهمگین و زهرآگین به سمت ما شلیک می شود. در ایامی که به 9 دی ماه مربوط می شود باید مراقبت می کردیم. وقتی در تهران نگرانی ایجاد شود ...
اجرای نمایشش پرداخت می کند، از او پرسیدم مگر چه نمایشی دراین سالن روی صحنه می رود؟ باور کنید نمی دانست اسم نمایش چیست! در چنین شرایطی شما دیگر تا آخر این قضیه را بخوانید. امروز عده ای به تئاتر وارد شده اند که نگاه کاسبکارانه به این وادی دارند و می خواهند به هر قیمتی از ساختمان هایی که بخشی از سرمایه های ملی و بیت المال می باشند به سود خودشان درآمد زایی کنند. این عارضه هم از زمان دولت محمود احمدی ...
و زنده و حاضر در همه صحنه ها بودند. من تعجب کردم و شما این را تعمیم دهید، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! من قدری تحقیقات میدانی و شخصی که انجام دادم، دیدم تبلیغات بیشتر از خودش بود. س: یعنی همین کنترل فضای مجازی که رهبری بارها تذکر دادند. بله، رهبری به این مسئله توجه دادند و توجه داشتند، اما من به جنابعالی بگویم که نفس موضوع هم قابل قبول نبود. به خصوص در این شرایطی که ...
قانون با درج یادداشتی با عنوان پلاسکو، نمادی از ایثار آتش نشانان که به قلم حمید حاجی پور روزنامه نگار نگاشته شد، آورده است: ک سال گذشت و جای خالی پلاسکو همچون دندان کشیده خیابان جمهوری بیشتر از همیشه به چشم می آید. هنوز هم ساختمان های دور و اطراف ساختمان فرو ریخته عزادار همسایه شان هستند. وقتی مقابل مزار پلاسکو می ایستی انگار بوی دود و آتش سینه ات را می سوزاند. درباره صحنه آن کابوس توی سرت می چرخد ...
سقف آرزوهایشان این است که خدا نکند یکی شان سرما بخورد: باید مرد باشی تا بفهمی وقتی بچه ات، بهانه شهریه دانشگاه می گیرد یعنی چه، آن وقت همه وجودت، غصه می شود تا مبادا یک روزی ازجایی یک نفر، به رویت نیاورد که درمانده شده ای! برای ما همه این یکسال به درماندگی گذشت. هرلحظه اش برای من عجز و ناله بود. آنقدر ناتوان شده ام که از هرچیزی که بوی پول می دهد فراری ام، ماشینم را به زورو زحمت نگه داشته ام، اما ...
گسترده ای در ساختمان پلاسکومی دهد. بچه های ایستگاه یک که در اطفاء حریق در میان آتش نشان معروفند، عازم محل حادثه می شوند. شهید محسن روحانی، شهید محمد آقایی، علی ایزدی و حمید صمدی به محل حادثه می روند و خود را به سرعت به طبقه دهم و محل حریق می رسانند، شهید فریدون علی تبار هم که آن روز صبح امتحان دانشگاه داشته، بلافاصله خود را به محل حادثه می رساند. علی ایزدی و حمید صمدی دو آتش نشانی که در ...