سایر منابع:
سایر خبرها
تنگ و ترش گود زنبورک چی قرق موتورسیکلت ها هستند. میکائیل سعید دبیر دبیران شوارایاری منطقه 12 از مخاطراتی که اهالی گودنشین بازار را تهدید می کند، می گوید: یکی از شعارهای مدیران شهری در سال های گذشته این بوده که میتوانیم تهدید ها را به فرصت تبدیل کنیم اما به نظر می رسد که این شعار در گود زنبورک خانه دیگر کارکردی ندارد. اهالی اینجا از چند نظر در معرض خطر هستند. تهرانی های قدیم به خاطر دارند که در ...
ماشین را نگه دارد. محافظین گفته بودند از نظر امنیتی نمی توانیم، چون حالا همه می دانند که شما ساعت هاست اینجا هستید و خانه را نشان کرده اند. برادرم می گوید این چه حرفی است که می زنید؟ خویشاوند من به دیدنم آمده است... و آن ها را مجبور می کند ماشین را نگه دارند. سپس پیاده می شود و آن فرد را در آغوش می گیرد و احوالپرسی می کند و عذر می خواهد که باید برود، چون جلسه ای دارد که نباید به آن دیر برسد! ...
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، سحرنامه عنوان تازه ترین اثر رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر است که با موضوع انتظار و مهدویت به چاپ رسیده است. در این اثر مجموعه ای از سروده ها در قالب های رباعی، سپید، غزل و چهارپاره گردآوری شده که توسط انتشارات موعود عصر منتشر گردیده است. این اثر در یکصد و سی و یکمین نشست مؤسسه فرهنگی موعود عصر توسط حجت الاسلام علیرضا پناهیان و ...
امروز تلویزیون بعد از 4 دهه پیشرفت در تکنولوژی و صنعت نه تنها نتوانسته آثاری بهتر از سریال های دهه 60 و اوایل دهه 70 بسازد که حتی سریال های اخیرش در فیلمنامه و کارگردانی و محتوایی به گرد پای این آثار هم نمی رسند. به گزارش اعتدال، روزنامه اعتماد نوشت: این شب ها فارغ از هیاهوی گاندو و خانواده دکتر ماهان و بوی باران ، در شبکه 4 سریال سربداران ساخته محمدعلی نجفی که دست کم سی و چند سال پیش ...
روی دست ما می ریزد که تنها راه ممکن برای حکم فرما شدن خوبی بر دنیا، ناممکن است و عدالتی در این، برای آدم ها نیست اما در ذات خود امیدی نهفته دارد چرا که تئاتر است و تئاتر با نشان دادن دنیا را بهتر می کند. بر روی صحنه تنها راه ممکن، غیر ممکن نیست... *بهمن فرمان آرا به تماشای جنایات و مکافات نشست شب گذشته بهمن فرمان آرا تهیه کننده و کارگردان آثاری چون شازده احتجاب، خانه ای روی آب ...
...: حضور فرمان آرا با استقبال تماشاگران و بازیگران تئاتر مواجه شد و وی در پایان نمایش به تبادل نقطه نظرات خود با گروه کارگردانی و بازیگران پرداخت. نمایش داستان دانشجویی به نام راسکولْنیکُف را روایت می کند که زن رباخواری را همراه با خواهرش، می کُشد و بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه هرکس را که می بیند می پندارد به او مظنون است و با این افکار کارش به جنون می رسد. در این ...
را نمی شنوم؛ اما هیچ کس دل آن را نداشت که واقعیت را بگوید. دیری نپایید که یکی از اقوام گفت، دیگر دعا نکن، کمیل به آرزوی خود رسیده است! آن شب تا صبح بیدار بودم و گریه می کردم. قدم به قدم خانه برایم خاطرات کمیل را زنده می کرد. نمی خواستم قبول کنم که دیگر کمیل عزیزم نیست. دوست داشتم مثل همیشه که از ماموریت برمی گشت، بیاید و با حضورش غافلگیرم کند. روز های بسیار سختی سپری شد که هنوز هم با ...