سایر منابع:
سایر خبرها
بازنشسته ها با 712 هزار تومان می توانند زندگی کنند؟ / وزیر خارجه سعودی در آخر میز! / درگیری عابدزاده با ...
بیاید روی نیمکت پارک نزدیک خانه اش بنشیند و به رویاهای دست نیافتنی خودش فکر کند. وقتی وارد یک کارخانه دولتی شد، جوانی خوش قد و قواره بود. حالا بعد از 30 سال کار، رمقی برایش نمانده و قدم هایش را به زور بر می دارد. می گوید: آن روزها خیلی آرزوها داشتم. هر روز از ساعت 5 صبح بلند می شدم تا زودتر از همه برسم محل کار. حالا هم 5 صبح بلند می شود. اما نه بخاطر رفتن سر کار ...
پتانسیل ایران به روایت "مارکو مولر"
یک مستند از عباس (کیارستمی) را دیدم که اولی ها نام داشت. در آن مقطع احساس کردم این ها آثاری استثنایی از سینمای ایران هستند و از آنجا که با فارابی هم همکاری داشتم به دنبال این بودم که به ایران بیایم تا فیلم های بیشتری را از این کشور ببینم؛ فکر می کنم از سال 1989 بود که به ایران سفر و در جشنواره ی فجر شرکت کردم. او افزود: یک بار در سفری چند فیلم دیدم و فهمیدم فیلم های ایرانی بزرگ تر از آن ...
هیچ پزشکی حق ندارد"زیرمیزی" را حق خود بداند
درباره تفاوت تفکر پزشکان جوان امروزی با پیشکسوتان پزشکی دیروز از جمله خود توضیح می دهد: درست است، این تفاوت بسیار شده است، مثلاً بنده 40 سال است طبابت می کنم و در اوج دوران پزشکی ام، بالغ بر 27 سال مطب نداشتم، همیشه هم به نوعی تمام وقت کامل جغرافیایی بودم، هم اکنون هم بازنشسته شدم ولی نمی توانم بیماران را رها کنم، اصلاً به ما تیکه می اندازند که فلانی فکر ندارد! متاسفانه پزشکی امروز در کسب پول و ...
محاکمه متهم جنایت در شهرک غرب
...: از آنجا که تعداد آنها بسیار بیشتر از ما بود، من چاقو را بیرون کشیدم و ابتدا ضربه ای به سمت یکی از آنها پرتاب کردم. درحالی که بسیار ترسیده بودم و قصد داشتم از محل درگیری فرار کنم، ضربه ای دیگر را به سمت مقتول پرتاب کردم. در همین زمان مأموران ما را دستگیر کردند. وی در ادامه صحبت هایش گفت: چاقو، هدیه یکی از دوستانم است که چند سال پیش به من داده بود و در این مدت آن را در خانه نگهداری می ...
پرسپولیس یا استقلال مسئله این است
آن دارد که هر دو تیم حالات تهاجمی به خود خواهند گرفت و مطمئن هستم که این دیدار برنده خواهد داشت و بازی پرگلی خواهد بود. پیش بینی نتیجه خیلی سخت است اما دوست دارم هواداران پرسولیس خوشحال به خانه های خود بروند . وی در رابطه با خاطره دربی بیان کرد: تمام دربی خاطره است چه روزهایی که برای دربی تمرین می کنیم چه در طول 90 دقیقه و چه در روزهای بعد از دربی همه خاطره انگیز است. آن ها که دربی را ...
طارمی:نمی دانم صالح از چه چیزی حرف می زند/با 6 آمپول به زمین رفتم
: *از مصدومیتت شروع کنیم. وقتی شب قبل از بازی خبر آمد که مصدوم شده ای کسی جدی نگرفت و تصور می شد برای فریب تیم رقیب است . نمی دانم چه مشکلی بود. بحث شب قبل از بازی نبود و دو روز این مشکل را داشتم. درد شدیدی را زیر زانوی چپم حس می کردم و حتی ممکن بود نتوانم بازی کنم. میثم علیپور و کادر پزشکی ما با چندین دکتر متخصص و فوق تخصص هم مشورت کردند اما ...
روایت شاگرد از استاد
علی شاملو: حجت الاسلام فاضل میبدی از شاگردان آیت الله خاتمی و از دوستان فرزندان آیت الله است. او در گفت وگو با شرق از خاطرات دوران معاشرت با استاد می گوید: چه زمانی اولین بار با آیت الله خاتمی آشنا شدید؟ در سال 1349 شمسی که می خواستم طلبه شوم و روحانی زاده بودم، پدر من با این کار خیلی موافق نبود و نگاه مثبتی به روحانیت نداشت و به من گفت تنها کسی را که می توانم بپذیرم نزد او درس بخوانی ...
دو سه نفر را دیده ام که نابغه باشند، و مارلون براندو یکی از آن ها بود... جامی بود لبریز از عشق / گفتگوی ...
.... یورونیوز: آیا هدایت او بر سر صحنه سخت بود؟ فرانسیس فورد کاپولا: نه٬ راضی اش می کردم٬ یک وقت یک حیوان خانگی می گذاشتم بغلش٬ یک وقتی یک پنیر ایتالیایی تعارفش می کردم یا یک سیگار برگ و بعد او کارش را به طور کاملا طبیعی انجام می داد. کافی بود به او می گفتید 'ببین می توانی یکم خشن تر یا نرم تر اینجا را بازی کنی؟'. نمی بایست خیلی با او وارد بحث می شدیم. دوست نداشت که تمام مدت به ...
تحقیقات محلی شورای نگهبان برای انتخابات خلاف شرع و قانون است
مجلس مؤسسان نیز مجلس کاملی از نخبگان با حدود 500 عضو بود که تشکیل این مجلس و تهیه پیش نویس قانون اساسی در آن شاید دو سال طول می کشید و به همین دلیل نیز امام خمینی اصرار داشت که همان پیش نویس تهیه شده توسط مرحوم حبیبی به رأی گذاشته شود تا کشور سامانی پیدا کند؛ چون واقعا اوضاع آن روز کشور نیز خوب نبود و امام این شرایط را درک می کرد؛ در نهایت با اصرار برخی علی الخصوص مرحوم بازرگان قرار شد به جای مجلس ...
پیرغلامی که شب عاشورا بیمارستان را به هم ریخت +تصاویر و فیلم
: انگار آقاجان خوابش برده. دیگر سکسکه نمی کند. جلو رفتیم. میرزا مرده بود. دانلود به راه پدر خوابش را دیدم. گفت: دلم می خواد مثل خودم مداح بشی. من هم گفتم، یا علی! میراث پدر خواهی، علم پدر آموز این تک بیت را خواند و رفت سر اصل مطلب: پدرم مرا خیلی دوست داشت. حتی یک بار وقتی کودک خردسالی بودم، حصبه گرفتم و نزدیک بود از دست بروم. پزشکان همدان در آن سال ها مرا ...
احمدی نژاد و روحانی هر دو استقلالی اند؟
.... او که سال ها پیراهن استقلال را پوشیده، می گوید: من آن موقع پرسپولیسی دو آتیشه بودم و بدجور کری خوانی می کردیم. از دست قضا بعدها من استقلالی شدم و کریم پرسپولیسی. عابدزاده و ماجرای یک راز نفر آخر لیست هم احمدرضا عابدزاده است؛ کسی که اول برای استقلال بازی کرد و بعد پرسپولیس. زندگی عابدزاده قطعا دو نیمه داشته؛ یک نیمه استقلالی و یک نیمه پرسپولیسی. او اول به استقلال رفت و سه سال ...
چطور غم عشق را فراموش کنیم
یک نت من دختری 19 ساله هستم که از یازده سالگی( درست از زمانی که به بلوغ رسیدم) عاشق شخصی که چهار سال از من بزرگتر است شدم. دو سال سعی کردم این حس رو مخفی کنم. حتی با اینکه خیلی خیلی کم میدیدمش ولی حتی خیلی شبها از فکرش خواب نمیرفتم! خلاصه دو سال بعد با هم صحبت کوتاهی ( تنهایی) داشتیم. بعدا رابطه مان بیشتر و بیشتر شد حتی گاهی اوقات 4 ساعت بی وقفه با تلفن باهاش صحبت می کردم، مادرم مرا تهدید کرد که ...
دادگاه خانواده
، چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم دست به زن دارد و من تازه متوجه این موضوع شدم. وی افزود:من همیشه از مردهایی که روی همسرشان دست بلند کنند و آنها را کتک بزنند، بیزار بودم. یکی از دلایلی هم که شوهرم را دوست داشتم، این بود که تصور می کردم شوهرم هیچ وقت مرا کتک نمی زند و دست روی من بلند نمی کند. برای همین همیشه احساس می کردم در ...
از شفاف سازی تبانی تا ناگفته های بسیار از تراکتورسازی/ سرمربی گسترش فولاد: دوست دارم خاطرات تراکتور ...
در سن خیلی پایین در حدود سن 18، 19 سالگی شروع کردم در تیم نوجوانان پاس به ترتیب مربی نوجوانان، جوانان و امیدهای پاس بودم. با تیم جوانان و امیدهای پاس قهرمان تهران شدیم. با امید پاس در مسابقات قهرمانی کشور قهرمان شدیم. از سال 79 که آخرین سال مربیگری من در امیدهای پاس و ابتدای سال 80 بود، دستیار فیروز کریمی در استقلال اهواز شدم. با استقلال از لیگ دسته دو به لیگ آزادگان صعود کردیم. سال بعد اولین سال ...
برانکو: از تساوی راضیم/ مظلومی: حق ما برد بود
همه آنها استفاده کنیم اما خدا را شکر در آخرین لحظه گل تساوی را به ثمر رساندیم. وی ادامه داد: بازیکنان که آخرین لحظه تلاش کردند و جنگنده بازی کردند و توانستند در پایان به هدف خود برسند. داوری مسابقه خوب بود و مشکلی نداشت چون من در شرایط مسابقه قرار داشتم ندیدم که وی چقدر وقت اضافه گرفت. بازیکن تیم پرسپولیس خاطرنشان کرد:نتیجه بازی عادلانه نبود. چرا که 3 موقعیت گل خوب عالیشاه داشت ...
مستندات منابع اهل سنت درباره حضور معنوی رسول الله (ص) در صحنه کربلا
ما نزدیک می شود؟ امام حسین (ع) سربرداشته و فرمود: خواهرجان! اینک جدّم رسول خدا و پدرم علی و مادرم فاطمه و برادرم حسن علیهم السلام را در خواب دیدم که به من فرمودند: ای حسین! تو به زودی نزد ما خواهی آمد. خواهرجان! به خدا سوگند که وقت آن فرا رسیده است و شکّی در آن نیست. خطیب خوارزمی (مقتل الخوارزمی 1/ 353) و محمد بن جریر طبری (تاریخ طبری 5/ 416) نیز با اندکی تفاوت، همین مطلب را نقل کرده ...
جملات منتخب در مورد دیگو مارادونا؛ از میشل پلاتینی تا مالدینی و مسی
انتخاب برای ارجاع دادن تمام توصیفات و تعریف هاست. هیچ کس دیگری نمی تواند نماد آنچه باشد که ما هستیم. هیچ نمونه بهتری نداریم که توصیف مان کند. در 20 سال اخیر، ما بدون شک به هیچ کس دیگری این همه علاقه و احساس گره نزده ایم. آرژانتین یعنی مارادونا و مارادونا یعنی آرژانتین. گوستاوو برنشتاین، روانشناس و نویسنده آرژانتینی زمانی که بچه مدرسه ای بودیم، با شوق تبدیل شدن به یک ستاره به ...
خانه صادق هدایت در هند چگونه پیدا شد؟
به گزارش سلام خبر، بر اساس گزارش رسیده، در ابتدای نشستی که هفتم آبان در کتاب فروشی آینده برگزار شد علی دهباشی به معرفی کوتاهی از دکتر ندیم اختر پرداخت: ندیم اختر در سال 1987 در ایالت بیهار هندوستان از پدر و مادری هندی متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ایالت بیهار گذرانده و در سال 2006 موفق به ورود به دانشگاه جواهر لعل نهرو برای تحصیل در رشته ادبیات فارسی شده و تا مقطع دکترا این ...
سبزترین تاکسی ایرانی+عکس
خودم ببینم. آن آقا هم فردا سراسیمه به ایستگاه تاکسیرانی سراغ من آمد. من هم یک جعبه شیرینی گرفتم و با هم به منزل آن ها رفتیم و عین آن صحنه را بازسازی کردیم! و شاید باورتان نشود از آن موقع تاکنون هنوز با هم دوست و در تماس هستیم. نماد کوههای شمال و آبشار در خانه دارم آقای خاکی علاقه ویژه ای به طبیعت دارد و برای آن ارزش زیادی قائل است تا جایی که: بارها شده که در حال رانندگی بودم و ...
ریشه اقتصادی خودکشی کودک 11ساله
...> خودش به من گفت، باور کنید راست می گویم، هنوز صوتش را نگاهداشته ام می خواستم گاوداری بزنم، ده هزار گاو – تصورش را بکنید – و بعد هم در کنارش یک پالایشگاه دام 2 برای همه مردم دامپرور منطقه، تا جوانان شهرم مهاجرت نکنند، خودکشی نکنند، و دست به اسلحه نبرند. اما پس از سه سال دویدن، به بانک گفتند وام مرا ندهد، حتی استاندار هم به رئیس بانک ...
شب شعر قصیده های عطش با حضور شاعران آیینی + گزارش تصویری
شدتا ... نگذارندکه سقابرودبرگردد ************** ساعتی بعد: علی ،آب،سه شعبه،بابا - مانده سوی حرم آیابرود؟برگردد؟ محمدعلی کردی: روضه های تونفسگیراست بعضی وقت ها غم فراتر ازتعابیر است بعضی وقت ها سرنامت چیست که دنبال آن بی اختیار سنگ هم اشکش سرازیراست بعضی وقت ها یک مرمل بالدماءت شرح کل مقتل ...
مشهورترین سوتی های مجریان تلویزیون
... درجات اشتباهی گاف؟ یادم نمی آید اشتباهی کرده باشم یا گافی داده باشم که در ذهن مردم مانده باشد. اما معمولا در برنامه صبح بخیر ایران به ویژه در ویژه برنامه های آن به مناسبت مذهبی و ملی درجه های مهمانان را اشتباه اعلام می کردم. ممکن بود مهمانی طی دو سال پیاپی که به برنامه دعوت می شود، به درجه ای رسیده باشد اما من دچار اشتباه می شدم و مهمان را با همان عنوان قبلی خطاب و معرفی ...
چرا همسرکشی؟
دیگر دیر شده بود. او نفس نمی کشید. شوهر کشی برای رهایی زن از زندگی اش ناامید شده بود. با خود فکر می کرد و جملات مثل فرفره از ذهنش می گذشتند. من از همان اول هم بدبخت بودم. چه زمانی که خانه پدرم زندگی می کردم و مدام بر سر وضع ظاهری ام با او اختلاف داشتم و چه زمانی که برای فرار از آن زندگی به خانه شوهر پناه بردم. هیچ زمان احساس خوشبختی نکردم. همسرم هیچ وقت آن حسی را ...
عشقی که قابل تحریم و بلوکه شدن نیست!
آرزو داشتم که 1400 سال پیش بودم و در رکاب مولایم امام حسین(ع) می جنگیدم تا شهید شوم و حال، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام خامنه ای لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر(ص) دفاع کنم. لذا به همین منظور عازم دفاع از حرمین به سوریه می شوم و آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم. 25 فروردین 94- حامد جوانی" گفتنی ها درباره مدافعان حرم و شهدای حرم بسیار است ...
عشق به امام حسین مرد ژاپنی را به ایران کشاند
ایران سفر کرده بود، در بندر آستارا با وی آشنا شدم و از همان سال هر سال به ایران مسافرت می کند و مدت 10 روز میهمان خانه ما می شود. وی اضافه می کند: حدود دو سال پیش بود که با آتسوشی جهت تعمیر کفش هایش به بیرون رفته بودیم از مقابل مسجدی رد می شدیم که صدای اذان آمد و او از من خواست تا وارد مسجد شویم و از همان لحظه، علاقه وی به دین اسلام شدت گرفت . سپهری می گوید: در داخل مسجد با امام جماعت آن ...
پس از زیارت امام حسین(ع) در اسارت، دیگر کربلا نرفتم
حالی که تنها 13 سال داشتم به جبهه رفتم و قریب به شش ماه آنجا بودم. ولی در عملیات والفجر 1 درحالی که از ناحیه دست، پا و پهلو مجروح شده بودم به اسارت دشمن در آمدم و حدود 8 سال نیز این اسارت به درازا کشید تا به خاک پاک ایران برگشتیم. ابنا: با توجه به اینکه در نوجوانی به جبهه رفته اید، درس و مدرسه را رها کردید. تحصیلات خود را بعد از بازگشت به چه نحو ادامه دادید؟ بعد از ...
خطبه های اهل بیت در ورود اسرا به کوفه
: دهانتان را ببندید و دیگر گریه نکنید، مرگ بر شما. دور امام سجاد را گرفتند و گفتند: آقا! از این به بعد یار شما خواهیم بود. حضرت فرمودند: خفه شوید، دهانتان پر از ریگ باد که شما پدرم را هم این گونه دعوت کردید. دیگر فریب شما را نمی خوریم و تمام شد. پس اگر کسی غفلت کند، تمام است. غفلت؛ و گم کردن راه حقّ و عدم هوشیاری! امام صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) فرمودند: وَ ...
آقای قاضی، شوهرم دست بزن دارد!
شوهرم را دوست داشتم، این بود که تصور می کردم شوهرم هیچ وقت مرا کتک نمی زند و دست روی من بلند نمی کند. برای همین همیشه احساس می کردم در کنار شوهرم خوشبخت می شوم. ولی چند وقت پیش، شوهرم سر یک موضوع کوچک و بی اهمیت، شروع کرد به داد و فریاد به راه انداختن. زن جوان ادامه داد:از فریادهای او خیلی تعجب کرده بودم، برای همین حرفی نزدم، شوهرم ناگهان یک سیلی به من زد و من که شوکه شده بودم نمی ...
شهیدحسین فهمیده به روایت خواهر
13 آبان و شروع جنگ تحمیلی در سال 59 فعالیت می کرد. * محمد حسین اجازه نمی داد مادرم زیاد کار کند روز اول مهر 59 طبق برنامه هر سال ما را روانه مدرسه کرد و خودش به بهانه فوتبال از منزل خارج شد؛ آن زمان من کلاس چهارم بودم، محمدحسین فکر می کرد به دلیل اینکه پدرم شغل آزاد داشت و نمی تواند به همه کارها نظارت کند همیشه می گفت در نبود پدر شما فکر کنید من پدر و بزرگتان هستم، او تمام ...
خاطرات هویدا از بحران پناهجویان در اروپا
وضعشان رسیدگی به عمل آورده و گزارش درستی تسلیم مقامات جهانی نموده است. چون در آن فصل سال هوای یوگسلاوی خیلی سرد بود و بنده هم فراموش کرده بودم با خود کلاه ببرم همراهان یوگسلاوی بنده یک کلاه پوستی هدیه کردند. من هنوز این کلاه را دارم و بدان نام کلاه تیتو داده ام و هر وقت به اسکی می روم آن را بسر می گذارم. سرانجام به ژنو بازگشتم و گزارشی تقدیم اداره مربوط به پناهندگان کردم. این ...