سایر منابع:
سایر خبرها
دختر کوچک شاهد قتل پدر!
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، یک روز مادرم صدایم زد و با عجله گفت: زودتر لباس هایت را عوض کن و دستی به سر و صورتت بکش که امشب مراسم بله برون داریم! باورم نمی شد این مراسم را به خاطر من گرفته باشند چرا که هنوز نمی توانستم معنای واقعی ازدواج را درک کنم، اما همه چیز جدی بود و ... زن 22 ساله ای که به دنبال ارتباطی عاشقانه در فضای مجازی، جوان هوسران عاشق پیشه را برای کشتن ...
روزی که این شهید به جای ولنتاین جشن می گرفت
می مانم خانه شان را فروختند و آنها هم به شهرک اندیشه آمدند و آنجا نزدیک ما ساکن شدند. *وقتی متوجه شد پدر شده گریه می کرد من می دانستم که محمود باید به ماموریت برود و تقریباً با این موضوع کنار آمده بودم اما یک سال بعد از ازدواج مان مأموریتی به یکی از کشورهای اطراف رفته بود. فردای رفتنش من متوجه شدم باردارم. خیلی گریه کردم چون هنوز سنم کم بود و آمادگی مادر شدن را در خود نمی دیدم ...
انس با ائمه، دخترم را در مسیر عفاف و حجاب قرار داد
شهید محمدرضایی ادامه داد: بعد از آن مطلع شدیم که او مفقود شده است، چهارسال گذشت و ما بعد از این همه سال هنوز نمی دانستیم که او زنده است یا نه؛ بعد از چهارسال زمانی که درحال تهیه ی مستند بودیم از خبر شهادت مطلع شدیم. وی در ادامه بیان کرد: زمانی که درحال تهیه مستند بودیم دخترم به طور اتفاقی متوجه شهادت پدرش شده بود و درست در لحظه ی مصاحبه خبر شهادت را به ما رساند که البته با وجود اینکه از ...
روایت دختر بی علاقه به حجاب از دوست شهیدش
از منزل در سطح شهر چادر سر می کردم؛ اما در خارج از شهرم و برای مثال زمانی که به مسافرت می رفتیم چادر با خود همراه نمی بردم و مانتویی بودن را به چادری بودن ترجیح می دادم؛ چون احساس آزادی و راحتی بیشتری می کردم و احساس می کردم اگر چادر بپوشم سن و سالم بیشتر به نظر می رسد. بعد از ازدواج نیز به اجبار چادر سر کردم این بانوی سمنانی می گوید تا اینکه در سال 83 ازدواج کردم و ازآنجاکه ...
جزئیات شوهرکشی هولناک زن 22ساله
سعید ازدواج کردم، اما دو سال بعد از آغاز زندگی مشترک، همسرم نیز به مواد مخدر سنتی اعتیاد شدیدی پیدا کرد و مصرف تفریحی را کنار گذاشت. زندگی ما در حالی ادامه یافت که عشق واقعی بین ما شکل نگرفته بود. با وجود این، خیلی سرد و بی روح در کنار هم زندگی می کردیم. پدر و مادرم در یکی از روستاهای ییلاقی و تفریحی اطراف مشهد سکونت داشتند و مادرم با خیاطی به هزینه های زندگی کمک می کرد. او ...
زن جوان : همسرم مرا کتک می زند و تهمت های زشت بر زبان می آورد،چون دختر به دنیا آورده ام
بعد از آن هم به عنوان خدمتکار در یک شرکت خصوصی مشغول کار شدم. شهروز با کار کردن من در بیرون از منزل مشکلی نداشت، اما همواره با خانواده ام درگیر می شد و به من ناسزا می گفت. کار به جایی رسید که دیگر نه تنها مدام کتکم می زد بلکه تهمت های زشت و ناروایی را به من نسبت می داد که از شنیدن آن زجرکش می شدم. وقتی دخترم به دنیا آمد همسرم با این بهانه که دختر دوست ندارد! مرا به باد کتک می گرفت که چرا جنینم را ...
دخترتهرانی خواستگارش را دزدید
خواستگاری موجب شد تا از الهام و خانواده اش جواب رد بشنوم. من می خواستم بار دیگر با الهام و خانواده اش صحبت کنم اما متوجه شدم الهام با پسر جوانی به نام نیما نامزد شده است. وی ادامه داد: به همین خاطر چند بار با الهام تماس گرفتم اما او آخرین بار همراه برادر و نامزدش قرار آمد. آنها به زور مرا سوار ماشین کردند و به خانه شان بردند . آنها مرا را به زور ربودند و به شدت کتک زدند که چندین روز در ...
اعتراف چوپان به قتل زن تهرانی
های مرا که با گوسفندانم گرفته بودم لایک کرد و از آن روز به بعد با او ارتباط تلفنی و پیامکی برقرار کردم. چه شد که تصمیم گرفتی دامداری را رها کنی و برای زندگی با شکوفه به تهران بیایی؟ وقتی با او آشنا شدم خواست از نزدیک یکدیگر را ملاقات کنیم که من به تهران آمدم و سه روز در تهران ماندم. همان زمان فهمیدم از شوهرش طلاق گرفته است و همراه دختر کر و لالش تنها زندگی می کند. او پیشنهاد ...
دختر تهرانی خواستگارش را دزدید
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، مرد جوانی یک سال قبل به مأموران پلیس شکایت کرد و مدعی شد از سوی دو مرد و یک زن جوان دزدیده شده است. او که در بیمارستان بستری بود، گفت: مدتی قبل عاشق دختر جوانی شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. وقتی به خواستگاری رفتیم بحثی بین مادر من و خانواده دختر پیش آمد و باعث شد مراسم خواستگاری به هم بخورد و میترا پاسخ منفی به من داد. نتوانستم میترا ...
سرقت از خانه پزشک سالخورده با حفر تونل انحرافی
آشنا شدم که پیشنهاد داد صیغه او شوم و من هم قبول کردم. زن و مرد سالخورده وضع مالی خوبی داشتند و به خاطر کهولت سن خیلی حساب و کتاب پول و لوازم گرانقیمت خانه شان را نداشتند. وقتی کیانوش متوجه شد آن ها زن و مرد پولداری هستند مرا وسوسه کرد تا از خانه آن ها سرقت کنم. ابتدا قبول نکردم، اما بعد از مدتی به امید اینکه پولدارشوم و زندگی خوبی را با کیانوش شروع کنم پیشنهاد شوهر صیغه ای ام را قبول کردم ...
نقشه دزدی از منزل زوج پزشک کرمانی به دست پرستارشان/حفر تونل با همدستی شوهر صیغه ای در حیاط خانه
با مدارک پلیسی مواجه شد به سرقت های سریالی از خانه زوج ثروتمند اعتراف کرد. وی گفت: چند ماهی بعد از استخدام در خانه خانم دکتر با کیوان آشنا شدم. او به من پیشنهاد ازدواج داد و به عقد موقتش درآمدم. اما از این ماجرا به خانم دکتر و همسرش حرفی نزدم. در صحبت هایم با کیوان از وضعیت مالی خانم دکتر می گفتم و او هم وسوسه سرقت را به جانم انداخت. او ادامه داد: نقشه از این قرار بود که من هر بار داخل ...
اعتراف مرد چوپان به قتل زن تهرانی
؟ نقشه قتل نداشتم و همه چیز در یک لحظه رخ داد. آن روز از سرکار به خانه آمدم و دیدم که قفل در عوض شده است. به او گفتم چه اتفاقی رخ داده و لیلا گفت فرزندش داخل خانه گیر افتاده و چون کلید نداشته مجبور شده قفل در را بشکند. من اما شک کردم چون شواهد اینطور نشان نمی داد. احساس کردم فرد دیگری هم در زندگی او است. به او گفتم تو مرا دوست نداری و فقط به خاطر پول است که با من آشنا شده ای. او تحت تأثیر شیشه ...
گلشیفته فراهانی: دختر خوبی نبودم؛ از همسرم جدا شدم + عکس
کنند که به محکومیت گلشیفته در ایران انجامید. گلشیفته فراهانی در سنگ صبور نقش آفرینی گلشیفته فراهانی در سنگ صبور با تحسین منتقدان روبه رو شد. منتقد هالیووذ ریپرتر نقش آفرینی او را ستود و منتقد ورایتی بازی او را یک تور دوفورس/استثنایی خواند. گلشیفته در 14 سالگی نخستین نقش خود را بازی کرد در سن 20 سالگی ازدواج کرد و در سال 2008 ایران را با همسرش ترک کردو به پاریس رفت ...
پشت پرده افزایش خواستگاری از دختران معلول
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از همدلی، برای پسر ها دوران خدمت سربازی گاهی شبیه به یک توقف است. انگار که دو سال از زندگی متوقف می شود، بنابراین خیلی ها به دنبال راهی هستند که از آن فرار کنند. راه های قانونی هم کم نیست، یکی از آن ها این است که با یک دختر معلول جسمی-حرکتی ازدواج کنند و معافیت موقت بگیرند، معافیتی که می توانند بعد از پنج سال آن را تبدیل به معافیت دائم کنند، در میانه این پنج سال از هر ...
من بچه دار نمی شدم اما زنم باردار شد!
روشن می کرد. بعد از گذشت مدتی همسرم خبرداد که باردار شده است، با شنیدن این خبر اشک شوق می ریختم و خداوند را شکر می کردم. شب و روز تلاش می کردم تا همسرم کمبودی در زندگی اش احساس نکند. اما بعد از به دنیا آمدن پسرم تامین هزینه های زندگی و اجاره خانه خیلی برایم مشکل شده بود به همین خاطر تصمیم گرفتم طبقه دوم خانه پدرم را بسازم تا دیگر اجاره خانه ندهم و وضعیت مالی ام کمی بهتر شود. با سختی و ...
اثر انگشت قطع شده پای قولنامه!
همین اختلافات آغاز کردیم. این در حالی بود که من به خاطر بیکاری آرام آرام به مصرف مواد مخدر روی آوردم و استعمال تفریحی آن را با دوستانم به صورت پنهانی آغاز کردم. هنوز مدت کوتاهی از ازدواج مان نگذشته بود که همسرم باردار شد، ولی جنین هفت ماهه اش را سقط کرد. همین موضوع آتش اختلافات مان را شعله ور ساخت به گونه ای که شعله های سوزناک آن با نیش و کنایه ها و رفتار های تحقیرآمیز اطرافیانم هر لحظه ...
صحنه سازی برای قتل عمه/ از پدربزرگ و عمویم کینه داشتم!
بود که حتی قرص اکس مصرف کردم. شب قبل از جنایت به خانه عمه ام آمدم. فردای آن روز شروع کردم به بد و بیراه گفتن به عمو و پدربزرگم. اگر پدربزرگم حق پدرم را داده بود الان من نباید به خاطر بی پولی از سوی دختر مورد علاقه ام طرد می شدم و در زندگی شکست نمی خوردم. عمه ام وقتی دید من دارم به پدر و برادرش ناسزا می گویم عصبانی شد و یک سیلی به صورت من زد. من که خودم حالت عادی نداشتم از این کار عمه ام ...
متهم در دادگاه: همسرم را بخاطر شرکت در کلاس های عرفان به قتل رساندم
کیفرخواست برای متهم به دادگاه کیفری رفت.این مرد جوان صبح دیروز از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری به ریاست قاضی محسن زالی منتقل شد و پای میز محاکمه ایستاد. در آغاز جلسه بازماندگان مقتول که دو پسر و یک دختر او بودند به پا خواستند. ابتدا پسران خواستار قصاص پدرشان شدند اما دختر نوجوان از قصاص پدرش گذشت.آنگاه متهم در برابر قضات دادگاه ایستاد و با قبول اتهام قتل عمد همسرش گفت: چند وقتی بود که همسرم به ...
کارتن خوابی بعد از جنایت توهمی
ما بیاید، اما بعد از چند ساعت تماس گرفت و مدعی شد؛ دوستش به نام سهیل را کشته است. شوهرم فکر می کرد سهیل قصد دوستی با من را دارد و به همین خاطر او را کشت. بعد از این تماس به خانه برگشتم، اما اثری از محسن نبود تا این که با حضور ماموران مقابل خانه مان متوجه شدم حرف های محسن درباره قتل دوستش درست بوده است. تجسس های کارآگاهان برای دستگیری متهم ادامه داشت تا این که بعد از 40 روز از جنایت رد ...
عشقی که در آسایشگاه روانی،زن و مرد را به هم رساند،با قتل تمام شد/زن 4بار و مرد2 بار ازدواج کرده بودند
بهار شدم و دل به او بستم. آنقدر که به خاطرش از همسرم جدا شدم. مگر همسر اولت مشکلی داشت؟ اصلاً، عاشقانه مرا دوست داشت و زمانی هم که دید من مریض هستم مرا به آسایشگاه برد تا بهبود یابم. اما عشق به بهار باعث شد تا دیگر او را نخواهم و طلاقش دهم. وقتی از آسایشگاه ترخیص شدیم ارتباطمان ادامه داشت تا اینکه تصمیم گرفتم همسرم را طلاق دهم و با بهار ازدواج کنم. همسرت هم موافقت کرد؟ چاره ...
معصومه روز عروسی اش پیر شد / در مشهد رخ داد
...> زن 47 ساله به نام معصومه که با چهره ای نگران و هراسان وارد کلانتری شده بود، با بیان این که همسرم مرا از خانه بیرون کرده است تا پرونده شکایت از او را مختومه کنم، درباره سرگذشت خودش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد افزود: تا کلاس چهارم ابتدایی درس خواندم و بعد از آن مشغول خانه داری شدم. پدر و مادرم اوضاع مالی خوبی نداشتند و با قالی بافی روزگار می گذراندند. آن زمان در یکی از ...
جزئیات اعتراف قاتل مریم فرجی/ خفه اش کردم چون گفت بحای من می خواهد با یکی از استادانش ازدواج کند
تحقیقات برای کشف این پرونده به جام جم گفت: چهاردهم تیر امسال خواهر مریم با مراجعه به پلیس آگاهی فردیس فقدان او را اطلاع داد. براساس این شکایت، دختر جوان با خودروی خود از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته بود. تلاش خانواده اش برای تماس با او نیز بی نتیجه مانده بود. پس از این شکایت تیمی از ماموران تحقیقات خود را آغاز کرده و روز بعد جسد سوخته زنی در شهرقدس کشف شد. خانواده مریم در تحقیقات عنوان کرده بودند در ...
دختر توسط برادرش کشته شد/پدر خانواده قتل را گردن گرفت
فریاد نزند اما مدتی بعد متوجه شدم دیگر تکان نمی خورد و نفس نمی کشد.انگار خواب می دیدم بشدت ترسیده بودم و نمی دانستم چه کار کنم. مادرم وقتی از قضیه مرگ خواهرم مطلع شد از هوش رفت با پدرم که در شهرستان بود تماس گرفتم و او خودش را به کرج رساند و قرار شد به جای من قتل خواهرم سحر را به گردن بگیرد تا مرا نجات دهند.پس از اعتراف تکان دهنده این پسر جوان قرار بازداشت او صادر شد. ...
بروم کلانتری بگویم زنم مرا می زند؟/نمی گویند تو با 100کیلو وزن چطور از زن 60کیلویی کتک می خوری؟
کامران از این بی احترامی ها و حتی دست بزن همسرش دل پری دارد و ادامه می دهد: از آن روز به بعد بر سر هر مسئله ای که اختلاف داریم، زنم با من درگیر می شود و اگر به قول خودش حرف هایم قانع کننده نباشد، من را به باد کتک می گیرد. در ضمن جلوی دختر کوچکم هم دیگر آبرویی برایم نمانده است، از بس همسرم با من بدرفتاری می کند. حتی یک بار وقتی سر دخترم داد کشیدم که چرا تکالیفش را انجام نداده با عجله به سمت مادرش ...
ناک اوت بوکسور قاتل در مراسم ختم
ترکیه رفت و من بیکار شدم. با مقتول اختلاف داشتی؟ با عمه ام اختلاف نداشتم. کینه از پدربزرگم داشتم، او خانه ای را فروخته و پولش را به عمویم داده بود. پدرم فلج و خانه نشین شده و پدربزرگم به ما پولی نمی داد. هزینه زندگی را من می دادم. وضع زندگی عمویم خوب شده بود. همه کار درست داشتند؛ پولدار و خودروهای مدل بالا سوار می شدند، ازدواج کرده و خوشبخت بودند و من هزاران امید برباد رفته ...
جنایت پس از شکست عشقی
...> چرا با هم درگیر شدید؟ راستش را بخواهید به خاطر ارث و میراث خانوادگی بود. پدربزرگم هرچه اموال داشت را فروخت و به عمویم داد. درصورتی که پدر من به پول نیاز داشت. اما سهمی به پدرم نداد و همین موضوع مرا عصبی کرده بود. روز حادثه به خانه عمه ام رفتم. البته بیشتر وقت ها به خانه او می رفتم و رابطه خوبی با هم داشتیم. آنقدر ناراحت بودم که به خاطر ماجرای ارثیه به پدربزرگ و عمویم بی احترامی کردم و گفتم سهم ...
مرگ مشکوک زن ایرانی توسط 2 افغانی در پارک چیتگر/ پای رابطه پنهانی در میان است؟
ایران نوشت:عصر یکشنبه 24 تیر مرد جوانی به کلانتری 181 عوارضی رفت و از ناپدید شدن همسرش خبر داد. او گفت: ساعت 11 امروز همسرم سوار بر خودروی پرایدش خانه را به قصد خرید ترک کرد. چند ساعتی از رفتن همسرم گذشته بود که نگران شدم و با تلفن همراهش تماس گرفتم. اما گوشی او در دسترس نبود. با این تصور که شاید به خانه دوستان و اقوام رفته باشد با آنها تماس گرفتم اما آنها هم خبری از همسرم نداشتند. سابقه نداشت که ...
اعتراف2 مرد افعانی: زن مسافرکش را به خاطر اینکه گوشی 500 هزار تومانی مان را گرفت و پس نداد،کشتیم
اما همین جا بنزین تمام کرد. دو نفر از دوستانم برای گرفتن بنزین مرا ترک کردند راننده هم داخل پارک است. به من هم گفتند داخل ماشین منتظرشان باشم. منتظر دوستانم بودم که پلیس مرا دستگیر کرد. بدنبال اظهارات پسر افغان مأموران راهی پارک چیتگر شدند و بدین ترتیب جست و جو بر ای یافتن مینا ادامه یافت. آنها از ساعت 9 تا 12 شب به جست و جو برای یافتن زن جوان پرداخته و درنهایت جسد او را داخل پارک در حالی ...
یک پرونده جنایی در مشهد/دخترم مرده؟خب دفنش کنید،جنازه اش را هم نمی خواهم ببینم
آن زن ادامه داد: 15 سال قبل از همسرم طلاق گرفتم و با فرد دیگری ازدواج کردم اما همسر اولم نیز فوت کرده است و من هم جسد دخترم را نمی خواهم، خودتان هر طوری که امکان دارد پیکرش را دفن کنید! شناسنامه و کارت ملی او نیز همراه خودش بود و ناپدری او نمی تواند به مشهد بیاید! تحقیقات درباره ماجرای مرگ مشکوک این دختر جوان درحالی از سوی کارآگاهان و با صدور دستورات ویژه قضایی ادامه دارد که بررسی پیامک های ارسالی از سوی دختر جوان نیز نشان می دهد او با خوردن قرص دست به خودکشی زده است! ...