سایر منابع:
سایر خبرها
فیزیکی سوق می دهد. من بار ها توی ذهنم به چیز هایی فکر کرده ام که حتی خودم را ترسانده و برای به وقوع نپیوستن آن دعا کرده ام. مثلاً وقتی فیلم وحشی گری های داعش را می دیدم، توی ذهن تصور می کردم که دارم همان بلا را سر فرزند خودم می آورم. یا وقتی خیلی عصبانی هستم، توی ذهنم او را می کشم. گاهی با دست خفه اش می کنم و گاهی وقتی توی حمام است، در را رویش می بندم و صدای فریادش را می شنوم. اینها خودآزاری است ...
رسانی کرد: " مادر، چون خورشیدی است که گرمی وجود او انرژی بخش انسان در هر سن و موقعیتی است. چندین سال است که به دلیل مشغله زیاد کمتر توفیق خدمت به مادرم را پیدا کردم. امروز جمعه فرصت خوبی دست داد تا با ایشان دیدار کنم. امیدوارم از این پس بیشتر بتوانم جبران زحمات و الطاف بی دریغ مادرم را نمایم، ان شاءالله. برای سلامتی و عزت روزافزون همه مادران دلسوز و مهربان سرزمینمان دعا کنیم." ...
را شهادت رقم بزند. مادرم گفت : بغض گلویم را گرفت و اشک در چشمانم حلقه بست و گفتم : انشاالله بعد از صد و بیست سال. همیشه به مادرم می گفت : تو رو خدا دعا کن! تو پاکی و مادری. به آن حرمتی که برای من قائل هستی و من را دوست داری دعا کن گیر کارم برطرف شود و شهید شوم مادرم می گفت : هر وقت حمید جان از من می خواست برایش آرزوی شهادت کنم می گفتم : پس معصومه چی ؟ خودت که از دلبستگی اش به خود که حکم همه کس را ب ...
شدن ماموریتت مانده فکر کردم که شاید خبری شده باشد با خنده ای ملیح نگاهم کرد و گفت نگران نباشی مادر هیچ خبری نیست وگرنه من پیش شما نبودم همان روز به دیدن اکثر فامیلها رفت و همه را دید به مادر بزرگش هم سر زد و به صورت غریبی از او خداحافظی کرد که باعث تعجب مادر بزرگش شده بود. وی افزود: او عادت داشت که شبها خیلی دیر می خوابید و بعد از نماز شب مطالعه می کرد بعد به رختخواب می رفت اخر او همیشه ...
روابط عمومی و رسانه ها با فراز و فرود هایی همراه است، امروزه با همه گیر شدن برنامه های ارتباطی در فضای مجازی و تشکیل گروه های مختلف این چالش به مراتب نمود بیشتری یافته، در این راستا بخش عمده ای از عدم تعامل بین روابط عمومی و رسانه به دیدگاه و رویکرد مدیر آن دستگاه بر می گردد که البته نقش روابط عمومی در این راستا می تواند تاثیر گذار باشد . بسیاری از دوستان روابط عمومی از عدم تعامل مدیر ...
برجا ماند و 11 سال پس از شهادتش در سال 1376 پس از تفحص در گلزار شهدای شهرستان قزوین به خاک سپرده شد. مادرش در آخرین وداع با یک نگاه و تبسم به او گفت: برایت هر روز صدقه می اندازم و برایت دعا می کنم که برگردی! اما سید حمیدرضا در جواب مادر این گونه می گوید: من هم از مادرم فاطمه زهرا(س) می خواهم تا شهید شوم... شهید امیر جمشیدی امیر جمشیدی، دوم فروردین ماه 1347 در شهر ...