قتل همسر در دفاع از فرزندان
سایر منابع:
سایر خبرها
برادرکشی به خاطر حمایت از پدر
چاقو ناخواسته به سینه او خورد که کشته شد. وی در حالی که ابراز پشیمانی می کرد، گفت: رفتارهای برادرم باعث شد مادرم از غصه بمیرد. او حتی پدرم را تهدید به قتل کرده بود. به همین خاطر به رویش چاقو کشیدم. من فقط قصد ترساندن برادرم را داشتم نه کشتن او را. متهم ادامه داد: بچه های برادرم برای من درخواست قصاص کرده اند من به آنها حق می دهم که ناراحت باشند خودم از اینکه چنین اتفاقی افتاده ...
روز دختر از نگاه "معصومه" های زمان!
می گوید: "بچه ها خوشا به حالتان، قدر لحظات خودتان را بدانید. بعضی روزها حالِ پدرم خیلی بد می شود. همسرم می گوید: برو خانه پدرت و کمک کن! ولی آخر چقدر می توانم بروم آنجا بمانم؟ بچه های خودم دارند از دست می روند، زندگی ام دچار نابسامانی شده است." داغ " نورا "دوست دیگرمان از همه ما بیشتر است. او دختر یک شهید می باشد. مدتی است از او خبر ندارم. نورا، بعد از شهادت پدرش زیر نظر دایی هایش بزرگ ...
باجناقم را کشتم؛ ریختن خونش حلال بود
طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی و از جنبه عمومی جرم، برای متهمان درخواست مجازات دارم. سپس کیان روبه روی قضات ایستاد. وی گفت: من از بدرفتاری های باجناقم با خواهرزنم مطلع بودم. ساناز همیشه از بدرفتاری های مهدی گلایه می کرد و من می دانستم باجناقم بار ها همسرش را کتک زده است. وقتی متوجه شدم او به خواهرزن دیگرم و دخترم هم نظر دارد، غیرتی شدم و قبول کردم تا در قتل مهدی به خواهرزنم کمک کنم ...
تأیید مجازات مردی که باجناقش را کشت
قانون مجازات اسلامی و از جنبه عمومی جرم، برای متهمان درخواست مجازات دارم. سپس کیان روبه روی قضات ایستاد. وی گفت: من از بدرفتاری های باجناقم با خواهرزنم مطلع بودم. ساناز همیشه از بدرفتاری های مهدی گلایه می کرد و من می دانستم باجناقم بارها همسرش را کتک زده است. وقتی متوجه شدم او به خواهرزن دیگرم و دخترم هم نظر دارد، غیرتی شدم و قبول کردم تا در قتل مهدی به خواهرزنم کمک کنم. وی ...
تشییع جنازه هایی که قربانی بعدی خود را انتخاب می کنند/ فوت یازده نفر در ده روز اخیر در شهر سوق و ضعف ...
ی زحمت بچّه، گردن خودش بود. یه روز ازش طلب حلّالیت کردم و بهش گفتم که فکر می کردم حامله شدی. گفت: بیگم! دخترم! منم دلم می خواست یه سایه سر مثل میرعلنقی داشته باشم. دلم می خواست وقتی کسی ازم می پرسه زن کی هستی؟ سرموبالا بگیرم بگم: زن میر علنقی... اما فلک (روزگار) توی طالعم ننوشته و زورم نمی رسه عوضش کنم. اما اینو بهدون بو1 (beh doon) که پوشن2 (pooshen) روی تو رو بر نمی دارم که خودم گرمم بشه. ...
رئیسی: هیچ فیلتری در زمان من در قوه قضاییه انجام نشد
، با ترامپ جنگیدم، ولی به رویشان نمی آورند، چون باید من را تخریب کنند. وی افزود: من می دانستم اگر وارد صحنه انتخابات شوم، تخریب ها، تقریباً صد برابر خواهد شد. ولی گفتم ممکن است، هیچ وقت نتوانم خودم را ببخشم. لذا در لحظات آخر و در دو ساعت مانده به پایان ثبت نام، در صحنه حاضر شدم. نامزد انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه آقای روحانی رئیس جمهور خوبی در دوران تعامل بود، آن سال ...
جزییات سومین مناظره انتخابات 1400/ 7 کاندیدای ریاست جمهوری در آخرین رویارویی با یکدیگر چه گفتند؟
هایی بود که من به این استان بدهکار بودم من استان های کشور را در دوره قوه قضاییه رفتم این استان را نرفتم ما که به حرف گوش کردیم شما چرا اینقدر ناراحت هستید ،آن کسانی که به حرف کارشناسی وزارت بهداشت گوش ندادند حساس نشدید در عید 99 در جلسات کارشناسی آقایان مسوول بهداشت و درمان گفتند باید محدودیت اجرا شود آقای روحانی توجه نکرد و باعث خسارت به کشور شد، این کار در عید 1400 هم انجام شد صدای کارشناسان بلند ...
همسرکشی بخاطر بدرفتاری با فرزندان
... بعد از گفته های متهم، مأموران به تحقیق از مادرزن وی پرداختند. زن میانسال گفت: دامادم همیشه بیکار بود. ما به خاطر حمایت از دختر و نوه هایمان و برای اینکه سختی نکشند، خرج زندگی آنها را می دادیم. روز حادثه وقتی دامادم گفت که می خواهد به افغانستان برود دخترم ناراحت شد و درگیری آنها بالا گرفت. مراد می خواست دخترم را بکشد، من واسطه شدم که این اتفاق نیفتد اما هم من را زد و هم دخترم را به قتل رساند ...
قتل فجیع زن و مادرزن با انگیزه ای عجیب! / طلا خانم ایران را ترک نمی کرد!
به داد و فریاد کرد .همسرم دختر و پسرم را مقابل چشمانم کتک زد و گفت بهتر است آنها را با خودم به افغانستان ببرم.او حتی می خواست دختر کوچکم را از بالای پله ها به پایین پرتاب کند که عصبانی شدم.دخالت های مادرزنم درگیری را بدتر کرد و من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم کارد آشپزخانه برداشتم و چند ضربه به همسرم و سپس به مادر زنم زدم که در این ماجرا مادرزنم زنده ماند. به دنبال اعتراف های این ...
پایان اختلافات خانوادگی با جنایت خونین
همسرم همیشه از پسرمان حمایت می کرد و با این رفتارش به اختلاف ما دامن می زد تا اینکه بالاخره یک روز از کوره در رفتم و همسر و پسرم را با شلیک سلاح شکاری به قتل رساندم. پسرم برای مدت طولاkی من را آزار می داد و آبرویم را برده بود. متهم سوم مردی است که برای وادارکردن همسرش به آشتی، به او و پسرش حمله کرد و فرزندش در این ماجرا کشته شد. این متهم که به مواد مخدر اعتیاد دارد، بعد از اختلاف های ...
جنایت در ملارد، پایان رابطه پنهانی زن متاهل با همسرش
29 ساله در بازجویی های پلیسی مدعی شد همسرش عامل قتل بوده و در بیان ماجرا گفت: من 10 سال قبل ازدواج کرده ام و دو فرزند داریم، در این مدت همسرم سیروس به انواع مواد مخدر اعتیاد داشت و بیکار بود و من مجبور بودم برای تأمین مخارج زندگی در یک خیاط خانه کار کنم. در همان جا با مرد جوانی به نام کیوان 25 ساله آشنا شدم، او چند سالی از من کوچک تر بود اما گاهی با او درددل می کردم و از مشکلاتم و بدرفتاری های ...
دفاع از کودک زباله گرد مرد جوان را به کما برد
بوتیک دار به دفاع از پسر بچه وارد درگیری شدند اما مرد عصبانی با چاقو یکی از آنها را زده و فرار کرده است. پس از آن جوان بوتیک دار به بیمارستان منتقل شد و 3 ماه بعد از این حادثه نیز مأموران موفق شدند ضارب را دستگیر کنند. در حالی که مرد مجروح چند ماه در کما بود و با مرگ دست و پنجه نرم می کرد سرانجام به هوش آمد و پس از بهبود نسبی از متهم شکایت کرد و روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در ...
جسدش را با فندک سوزاندم تا از مرگ او مطمئن شوم
عصبانی شدم و او را به بخاری روشن چسباندم و بعد با شلنگ کتکش زدم. بعد هم مادرش او را به پشت بام برد و به نرده های راه پله بست. دلم سوخت و خواستم او را به خانه بیاورد. وقتی به خانه آمد، حالش بد بود و به سختی نفس می کشید بعد هم مرد. با کمک همسرم، جسد را در ماشین دوستم گذاشته و به بیابان های اطراف مهرشهر برده و رها کرده و یک روز بعد به آنجا سر زده و فهمیدم آن را پیدا کرده اند. متهم درباره آثار ...
اظهارات دردناک نوجوان 19 ساله؛ موادم را دزدید کشتمش!
را پس داد. عصبانی شده و با چاقو او را کشتم. از خانواده ات بگو.وقتی بچه بودم پدرم از دنیا رفت و بعد از چند سال مادرم ازدواج کرد. من و خواهرم پیش مادرمان رفتیم و برادرم پیش خانواده پدری ام. آن مرد با من رابطه خوبی نداشت و مجبور شدم از خانه فرار کنم. بعد از فرار کجا رفتی؟در بوستان ها و ترمینال صبح را شب می کردم. گاهی با گدایی، اسپند دود کردن و پاک کردن شیشه خودروها. این اواخر هم ...
زن جوان: شوهرم زن صیغه ای و دوست دختر دارد
رایانه بود و اگر هم در اداره بود و زنگ می زدم، می گفت کار دارم قطع کن خودم زنگ می زنم. هر بار هم که اعتراض می کردم راجع به رفت و آمد یا چیزهای دیگر که شک کرده بودم جواب سربالا می داد. تصور این که یک بار دیگر علیرضا به او خیانت کرده باشد، خواب و خوراک را به سمیرا حرام کرده بود. زن یک بار طعم تلخ خیانت را چشیده بود و دیگر تاب و تحملش را نداشت. خط تلفن همراهش به نام خودش بود. ...