سایر منابع:
سایر خبرها
ذبیح کارگر افغان که شهید مدافع حرم شد
دادند و حالا او چطور در آن طرف مرزها، عزادار پسرش مانده است. گرچه او چند دختر و پسر دیگر جز ذبیح دارد اما من می دانم که برای مادر فرقی نمی کند داغ فرزند کمر شکن است. حتما مادر ذبیح با این جمله به خودش تسکین و دلگرمی می دهد که فرزندش را در راه دفاع از حرم حضرت زینب(ع) داده است. خوش به سعادت ذبیح که این سرنوشت و مرگ متفاوت را برای خود رقم زده است. ذبیح کارگری می کرد و پول آن را برای پدر و ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (192)
سلامی دوباره خدمت همه شما عزیزانِ برترین هایی. همان طور که میبینید ترلان پروانه از صبح چهارصد بار سایت برترین ها را رفرش کرده تا چهره های شماره جدید را ببیند، لذا بیش از این منتظرش نمیگذاریم و میرویم سراغ عکس ها! (در همین ابتدای کار اسکار از خود متشکر ترین انسان سال را به خودم تقدیم میکنم! مبارکم باشد!) وقتی برف میبارد اکثر حیوانات و جانوران بی سرپناه دچار مشکل می شوند و در ...
ناهید ، یک زن معمولی واقعی
پرسه زد و با آدم های آن طبقه ای که در فیلم متعلق به آنان است، بُر خورد و تکیه کلام ها و شیوه رفتارشان را یاد گرفت. کار به جایی رسید که ماهیگیران قهوه خانه ها، واقعا فکر می کردند نوید شمالی است. نوید حتی در پشت صحنه هم با همان ته لهجه گیلکی با ما حرف می زد! آن میزان تعهدش به کار واقعا قابل ستایش بود. من اصرار داشتم که همه بازیگرها ته لهجه شمالی داشته باشند. کار شاقی بود. برای بیات و ...
معلمی ؛ آرزوی کودکان بی شناسنامه و بازمانده از تحصیل سیستانی
کودکان روستا را مطرح کند. از مدرسه ای گفت که در 12 کیلومتری روستایشان قرار دارد و هر روز باید برای رسیدن به آن، 12 کیلومتر را در گرما و سرما بدود و بعد از اتمام کلاس دوباره به خانه برگردد. می گفت: این مسیر را هر روز می دوم و اگر واقعا بدوم حدود 2 ساعت طول می کشد تا به مدرسه برسم. این داستان مدرسه رفتن ما در سرما و گرماست. یک سرویس مدرسه به ما نمی دهند. خودتان یه نگاه بندازید ...
برادری بسیجیان ایرانی برای شهید غریب افغانستانی مدافع حرم
وطن یک مهاجر شهید است. این بار دست تاریخ به خاک سپردن پیکر شهیدی را به نگارش در آورد که چشمان پر از مهر پدر و مادر هنوز هم در انتظار دیدن چهره ی دوباره ی او، به چارچوب در خیره مانده است. شهیدی که آرزوها و رویاهای بیشمارش برای ادامه ی زندگی با همسر تازه نامزد کرده اش را با خود در خاک هم آغوش کرد. شهید ابراهیم رضایی از مردان نیکی بود که عشق به اسلام و اهل بیت (علیه السلام ...
مشاور احمدی نژاد: احمدی نژاد به موهایم گیر نمی داد/ با چادر مشکی مخالفم
دفتر وزیر آموزش و پرورش است و بعد از آن کار جدی شروع شد. باشگاه خبرنگاران: چگونه با آقای احمدی نژاد آشنا شدید؟ کلهر: آقای احمدی نژاد به عنوان یکی از دانشجوهای برجسته دانشگاه علم و صنعت مطرح بودند و من آن زمان توسط دوستانی مانند جواد شمقدری و نادر شریعتمداری با ایشان آشنا شدم. احمدی نژاد از همان ابتدایی که در دانشگاه بود انسان متفاوتی بود و زمانی که انقلاب فرهنگی در کشور اتفاق ...
نماینده ای که در مجلس پهلوی از نواب حمایت کرد/ تلاش همسر نواب پس از دستگیری ایشان برای دیدار با آیت الله ...
... به هرحال این حادثه بهانه ای به دست علاء و رژیم شاه داد تا هر چه زودتر نواب و یارانش را دستگیر کنند و با جدیت بسیار در سراسر ایران برای دستگیری آنها به جستجوی خانه به خانه پرداختند. مرحوم نواب همراه با سید محمد واحدی، خلیل طهماسبی و مهدی عبدخدایی در آغاز در خانه مرحوم آیت الله طالقانی و بعد از چند روز در منزل حمید ذوالقدر مخفی شده بودند و رژیم توانست آنها را دستگیر کند. البته آقای عبدخدایی پیش ...
سارا به تلویزیون می آید
****************************** ******* شبکه یک سیما فیلم تلویزیونی عشق فقط یک کلام به کارگردانی کرامت پورشهسواری، پنجشنبه 19 آذر ماه ساعت 9:00 از شبکه یک سیما پخش می شود . در خلاصه داستان فیلم با بازی پروین ملکی، فرهاد بشارتی و مهرداد فیاض آمده است: بی بی گوهر که به همراه پسر جانبازش در یک روستای سرسبز شمالی زندگی می کند سالهاست که آرزوی سفر به کربلا را دارد و برای این سفر ثبت نام کرده است. تنها راه ارتباطی این روستا با شهر یک پل است که آن هم قرار است برای تعمیر کلی به زودی خراب شود. پیکی خبر حرکت کاروان کربلا را به روستا رسانده و اعلام می کند که بی بی گوهر باید فردا اول وقت خود را به شهر رسانده و با کاروان به سمت کربلا حرکت کند. از طرفی راهداری اعلام می کند تنها پل روستا فردا برای تعمیر خراب خواهد شد و از اهالی روستا می خواهد هر کس قصد رفتن به شهر را دارد باید قبل از ساعت 7 صبح از پل عبور کند. فرم ...
محاکمه ای با یک مقتول نامریی
غزاله که عکس او را در دست دارد هق هق کنان و به نفس، نفس افتاده فریاد می زند: نیم وجبی یه الف قد داره زده آدم کشته... پدر غزاله اما آرام پایین پله ها ایستاده و جمعیت را در بهت نگاه می کند. پدری که دوسال پیش در یک شب سرد زمستانی نزدیک بهار چند روز، زمین و زمان را به جست وجوی دخترش رفت و بعد از مدتی خبر قتلش را آوردند. اما نه جنازه ای پیدا شد و نه آرمان در آخرین جلسه دادگاه حاضر به اعتراف شد. سومین ...
بیش فعالی فرزندتان را جدی بگیرید
دشوار است. وقتی پدر و مادر به این مسائل توجه کنند براحتی به بیماری فرزندشان پی می برند؛ اینکه مثلاً کودک شما سریع تر از سایر کودکان هیجان زده می شود یا نه یا از محیط بسرعت تأثیر می پذیرد و کارهای هیجانی انجام می دهد یا خیر؟ مادر ایلیا می گوید: پسرم وقتی چند وقت پیش اسباب کشی یک خانواده را در خیابان دیده بود، به محض رسیدن به خانه کل اسباب و اثاثیه ای را که توانسته بود جا به جا کرده بود. همه ...
زندگی خصوصی محافظ خوش تیپ رئیس جمهور
بودند؟ در دلم می گویم: خدا رو شکر به آرزویش رسید. همیشه دوست داشت برای اهل بیت شهید شود. قبل از ازدواج و بعد از ازدواجش این آرزو را تکرار می کرد. می گفتم مادر اگر به من رحم نمی کنی به زن و بچه ات رحم کن دخترها خیلی به تو وابسته هستند. می گفت مامان اینها که رفتند هیچ کسی را نداشتند؟ همه از بوته به عمل آمده بودند؟ فقط من همسر و پدر و مادر دارم؟ مامان جان هر چه خدا بخواهد همان می شود. از ...
دریادلان روی صحنه نمایش
بیانی شاعرانه دارد و واقعیت های جنگ، زندگی رزمندگان و دغدغه هایشان را به خوبی نشان می دهد. آن ها که رفتند از همه چیزشان گذشتند، آن ها زن و بچه و پدر و مادر داشتند، عشق داشتند اما دنیا را پشت سرشان جا گذاشتند، از خواسته های خودشان گذشتند و کار بزرگی را رقم زدند. امیدوارم نسل آینده قدر آن ها را بداند؛ آن ها را که دلاورانه و شرافتمندانه از خود گذشتند. کارگردان نمایش مثل ماه برای آسمان ...
پستچی ؛ تحولی نو در فضای مجازی
تجربه کرده بودم. حدود 87 کتاب دارم. قیصر امین پور به من می گفت: تو شاعری . مخاطبان تئاتر به من می گفتند تئاتری هستی! اما آقای اکبررادی می گفت: تو قصه نویسی! او با وجود اینکه نمایش های مرا دوست داشت ولی می گفت تصویر این نمایش ها قصه گونه است.می گفت من اول قصه رامی بینم، بعد درام را می گفت چرا قصه نمی نویسی؟!همان موقع که آقای رادی این حرف را می زدندچهار کتاب قصه داشتم؛ اما خب اتفاقاتی افتاد و بنده ...
سوسن پرور: شوهر ایده آل من جرج کلونی است
شیرین بودن و خلاقیت، دو خصیصه مهم سوسن پرور در بازیگری است که از او یک چهره جذاب و محبوب در این عرصه ساخته. عده ای می گویند که نقش های او شباهت زیادی به هم دارد و اتفاقا خودش هم با این موضوع موافق است ولی چیزی که در همان نقش های مشابه نیز وجود دارد، خلاقیت سوسن پرور است که باعث شده کارهایش دیدنی و دوست داشتنی باشند. او یک آدم خاص است و به جز بازیگری، علایق و مشغله های بخصوصی دارد که شاید کمتر در ...
رویاهای کوچک برفی
خواب بودم که مامانم پرید روی تختم و گفت از پنجره بیرونو نیگا کن! همه جا سفید بود، کلی ذوق کردم. این ها را سرمه می گوید که چشم های مشکی اش برق گیرایی دارد و کلاهش را روی پیشانی کشیده و با دوستش شیرین و مادرانشان آمده اند پارک ملت تا آدم برفی درست کنند. مادر سرمه وقتی می خواست تکه ای کلم بروکلی را به جای دماغ آدم برفی بگذارد، سر آدم برفی کنده شد و روی زمین افتاد و همگی دوباره دست به کار ...
داماد قلابی، طلاهای عروس و مادر زن را سرقت کرد!
آشنا شدم.خودش را دکتر معرفی می کرد و می گفت همسرش را به خاطر مسائل غیراخلاقی طلاق داده است. ارتباط مجازی ما به قرار ملاقات ختم شد. چهره موجهی داشت و لفظ قلم حرف می زد. حتی پدرم که بعد از طلاقم خیلی سخت گیری می کرد، با دیدن او خام شد. چند بار به خانه ما آمد. قرار بود بعداز عیدنوروز همراه پدر و مادرش به خواستگاری ام بیاید؛ اما چند روز مانده به عید، عزادار شدند. با این بهانه ...
نقاشی های خیره کننده ناشنوای ایرانی
. استاد اینانلو خیلی به من کمک کرد. بچه بودم به نقاشی رنگ روغن علاقه داشتم و گفتم باید بروم کلاس و آن را یاد بگیرم که بالاخره توانستم. آن زمان خانه انمیشین هم کار می کردم. در تمام این سال ها پدر و مادر بزرگترین مشوق و حامی او بوده اند. اولین بار ماهی رنگی کشیدم نقاشی را از سن خیلی کم شروع می کند؛ اما سوم دبستان آن را جدی می گیرد اولین نقاشی را کلاس سوم دبستان بودم که ماهی رنگی کشیدم و ...
هفت نکته در مورد سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه شریف
بخشی دیگر آقای دکتر روحانی گفته اند: در سال های گذشته هم من موفق بودم 16 آذر در یکی از دانشگاه ها به حضور دانشجویان و اساتید برسم سخنان آن ها را بشنوم نقد آن ها را استماع کنم. البته نقد برخی از قوا و برخی از نهادها یکم سخت و مشکل است فعلا از دولت و رئیس جمهور شروع کنیم. البته برخی از لحن ها اگر مقداری نرم تر شود قشنگ تر است. آقای دکتر، بهتر است دوباره نگاهی به 800 روز گذشته ی دولت خود ...
قرارمان 56 روز بود نه بیشتر !
بس زنگ خورد. وقتی نگاه کردم، دیدم که بیشتر از 18-17 تماس بی پاسخ از دوست و آشنا داشته ام. خنده ام گرفته بود که چطور همه یک دفعه یادشان افتاده که حال من را بپرسند. بعد از یک ربع، دوباره یکی از دوستانم با حالت اضطراب به من زنگ زد که حال حمید آقا خوب است؟ گفتم خوب است دیگر، مگر قرار است خوب نباشد. او فهمید که من خبر ندارم و خواست ادامه ندهد ولی دیگر من فهمیده بودم که چیزی شده است. هرچه اصرار کردم که ...
آلگری: وقتی 16 سالم بود ترک تحصیل کردم و پشیمانم
سه شنبه 17 آذر 1394 0 وقتی بچه بودید از پاپانوئل چه می خواستید؟ از آن وقت ها خیلی گذشته و چیزی یادم نمی آید... زمان ما بچه ها خیلی عمل گراتر بودند چون دور از تکنولوژی زندگی می کردیم. چه چیزی خواب شب را از چشم تان می گیرد؟ پسر 4 ساله ام که شب ها تمام مدت دماغم را فشار می دهد و فوتبال، یک روز بعد از بازی های تیم. در چنین روزهایی یک ساعت هم خوابم نمی برد. هم ...
دختری رفت، پدری آمد
...: زهرا این روزهای آخر و در اوج بیماری اش که قرار بود به تهران برود و عمل کند، قبل از رفتن، اول به سراغ پدر رفت و با او خداحافظی کرد و بعد هم راهی زیارت امام رضا(ع) شد . حالا که بعد از 27 سال، پدری راه خانه را در پیش گرفته تا پس از سال ها چشم انتظاری، به آغوش فرزندان خود بازگردد، دختر یک و یکدانه اش تنها به فاصله هفت روز، بار سفر را بسته و پر کشیده است . کم کم از سنگینی ...
انکار دوباره قتل دختر جوان در دادگاه
وکیل متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: زمانی که کمیسیون پزشکی قانونی تشکیل شد زن و مرد دیگری به جای پدر و مادر متهم در کمیسیون حاضر شدند و به سؤالات پاسخ دادند که ما پیگیر این موضوع هستیم و باید بدانیم چه اتفاقی افتاده است اما جدای از این موضوع نامه هایی که این دختر نوشته، نشان می دهد او به متهم علاقه داشته و کینه ای بین این دو نفر نبوده است. از همه مهم تر اینکه متهم زمان قتل کمتر از 18 سال داشته و ما درخواست اعمال ماده 91 را که مخصوص نوجوانان است، برای متهم داریم. با پایان جلسه رسیدگی، قضات وارد شور شدند. ...
حجت الاسلام موسوی مطلق: فلسفه رسالت پیامبر(ص) رحمت است+ گزارش تصویری
نشین ها سپرده بود . سال ها گذشت و ایام جوانی و طراوت دختر فرارسید، و من کوچکترین اطلاعی از داشتن دختری نداشتم. تا این که پس از هفت سال دوباره مسافرتی پیش آمد که رفتم و وقتی برگشتم ناگهان دختری را در خانه دیدم که سراغ مادرش را گرفت، من از همسر خود پرسیدم که این دختر زیبا کیست؟ وی در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: این دختر تو است. همان دختری است که هنگام مسافرت تو به دنیا آمده ...
کاپیتان سابق تیم ملی ایران و باشگاه پرسپولیس گفت: اگر آقای کفاشیان خواهان موفقیت فوتبال ایران هستند در ...
به نقل از خبرگزاری فوتبال ایران پارس،عابدزاده حرف های جالب توجهی قبل از ترک ایران زده که در ادامه می خوانید: * درباره سفرتان به آمریکا صحبت کنیم. - مدت هاست نتوانسته ام برای انجام کارهای شخصی و شغلی ام به این مسافرت بروم چون در تهران هم گرفتاری های شغلی ام را داشتم. * تا چه زمانی در آمریکا هستید؟ - شاید بعد از کریسمس شاید هم دو هفته زودتر از کریسمس به ...
مشق نانوشته یک دانش آموز برای زندگی
های تلویزیونی مرتبط با اهدای عضو را دیده بود و به من می گفت دوست دارم مانند این افراد بمیرم و بعد از مرگم عده ای به زندگی برگردند، اما هیچ وقت باورم نمی شد زمان وداع من با او به این زودی فرا برسد. ماه محرم به دنیا آمده بود و درماه عزاداری سید و سالار شهیدان هم از دنیا رفت، اما با بخشیدن قلب، کبد و کلیه هایش برای همیشه خاطره ساز شد. این مادر دلسوخته افزود: امیر حسین پسر بازیگوش و در عین حال ...
قتل،7روز مانده به 18سالگی
قانونی سلامت روانی آرمان را تایید و اعلام کرد او در حالی که 17 سال و 358 روز داشته، دست به جنایت زده است. او دیروز برای دومین بار در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه وکیل اولیای دم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: غزاله قصد داشته برای زندگی از کشور خارج شود و احتمالا آرمان نیز سر همین موضوع با او ...
داستان بی گناهی برای قتل دختری بدون جسد
ایران آنلاین /12 اسفندماه سال 92 دختر 18 ساله ای به نام غزاله به طرز مرموزی گم شد و هیچ کس تصور نمی کرد پسری آشنا اعتراف عجیبی به قتل وی کند. پدر دختر که آشفته بود، گفت: روز گذشته دخترم برای رفتن به مطب یک پزشک از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. پسری به نام آرمان که در زمان این حادثه 7 روز با تولد 18 سالگی اش فاصله داشت پس از اقدام های مخابراتی دستگیر شد و به رابطه دوستی با غزاله اعتراف ...
قرآن آوردن پوتین، معجزه برجام بود
میهمانان می اندازم. پرده اشکی زیبا بر چشم خیلی ها خیمه زده. جای خوشحالی هم دارد. آقای هاشمی خیلی کم این تعبیر را بکار می برند. امّا این بچه ها واقعاً دوستان هاشمی هستند. دوستان دوران سخت دفاع مقدس. دوستان روزگار سربالایی. یاد حرف اون مهمون دم درب حاج آقا می افتم. برای دیدن آقای هاشمی حاضرم روی میدان مین هم بروم. چشمی دارم همه پر از صورت دوست/ با دیده مرا خوشست، چون دوست در اوست. حرف بعدی آقای ...
گفتگو با یک دختر تن فروش
سر حرف را باز می کند و از فریبا می خواهد داستان زندگی ش را تعریف کند. باز هم بی حوصله پاسخ می دهد: چی بگم آخه؟ معصومه کمکش می کند: تعریف کن چی شد اومدی اینجا. به قول خودش از عشق پسرعموی خدا خیر نداده اش بوده که کارش به اینجا کشیده است. عاشق پسر عمویش بوده اما او زیر قول و قرارها زده و با کس دیگری ازدواج کرده است. بعد از ازدواج او، فریبا که حالا 23 سال داشته دیگر دلیلی برای ماندن در شهر ...
بازار شلوغ شغل های کاذب در کنار زنده رود!
، قایق های رکابی هر بار سکوت رود را در هم می شکند و موج ها بزرگ تر و بزرگ تر می شود و به ساحل می رسد، قایق هایی که قرار است تنشان فقط برای چند روز آب را لمس کند و بعد دوباره به گل بنشینند. اینها اما فعلاً در شلوغی مسافرانشان گم شده اند. نسیم خنکی از کنار رود می وزد، نشستن و راه رفتن کنار رود خاکی رنگ، تفریح مشترک همه ملیت هایی شده که قرار است چند وقت دیگر باز هم مردم را با نبودش غمگین کند... ...