سایر منابع:
سایر خبرها
ظلم صاحب خانه به خانواده مدافع حرم تا آخرین نفس! + عکس
...، آمد خانه. فقط 15 روز در خانه بود. **: کار پیمانکاری را هم کلا گذاشته بود کنار؟ همسر شهید: بله، کنار گذاشته بود. خانه که آمد گوشی اش را روشن کرد. صاحبکارش اینقدر زنگ زده بود؛ زنگ زد و التماس کرد، گفت کجایی؟ چرا ازت خبری نیست؟ چرا تلفنت خاموش است؟ می گفتی حداقل ما می آمدیم به خانواده ات سر می زدیم. تعریف کرد و گفت رفتم سوریه. صبح که آمد، بعد از ظهر تلفنش را روشن ...
چرا به بوکوحرام برگشتم و چرا دوباره فرار کردم
فرادید | وقتی عایشه یریما بعد از آزاد شدن توسط شبه نظامیانِ بوکوحرام، در سال 2017 مشتاقانه دوباره به این گروه پیوست، خانواده اش را در حیرت فرو برد. 5 سال از آن زمان گذشته و او که اکنون 30 سال دارد از گروه بوکوحرام گریخته و به والدینش در مایدوگوری، پایتختِ ایالتِ بورنو، پیوسته است. به گزارش فرادید، بوکوحرام او را وقتی 21 سال داشت از خانه اش در شهر جنوب-شرقیِ مایدوگوری ربود و او با یکی ...
روایتی متفاوت از آقاسید مصطفی خمینی
پس از مباحثه ایشان را ببینید. روز بعد من و مادرم به محلی که پدرم آدرس داده بود رفتیم و حاج آقا مصطفی را که در میان بقیه طلبه ها مشخص بود و قد بلند و قیافۀ خیلی خوبی داشت و به نظرم مدرن و امروزی می آمد دیدیم و با این که روحانی و ملبس بود، اما معلوم بود که با سایر روحانیون و طلاب تفاوت دارد. من رضایت خودم را اعلام کردم و عقد خوانده شد و پس از یک سال ازدواج کردیم. حاج آقا مصطفی انسان خوب ...
عاشقانه های گلبخیر و محمد روی موتور! +عکس
در آن زندگی کرد. خانه شان هم بود. خودش در خانه پسرعمویش زندگی می کرد. ما که ازدواج کردیم به خانه پسرعمویش رفتیم. یک اتاق کوچک تحویل ما داده بود؛ آشپزخانه مان یکی بود؛ ما می رفتیم غذایمان را خانه آنها درست می کردیم و می آمدیم در یک اتاق کوچک می خوردیم و زندگی می کردیم. ما یک سال با آقا محمد زندگی کردیم، بعد از یک سال آقا محمد خودش تنها آمد ایران. **: چه سالی؟ همسر ...
ازدواج آزیتا ترکاشوند با پسری خیلی جوانتر از خودش ! + عکس های لو رفته
...> من واقعا تا به این سن رسیدم چیزی بنام رژیم غذایی را درک نکردم در طول روز 12 – 13 وعده غذایی با حجم کم می خورم تا وزنم کنترل بشه و اذیت نشم. کاراته کار حرفه ای از دوره دبیرستان بسکتبال شروع کردم و عضو تیم مدرسه بودم بعد در سن 19 سالگی کاراته در سبک گوجوریو رو شروع کردم و تا کمربند مشکی هم پیش رفتم. بعدا بخاطر سنگینی کاراته آنرا کنار گذاشتم و ورزش تیاریکس و بدنسازی و ...
سردار چهارباغی: تدبیرهای حاج قاسم باعث روحیه ارتش سوریه شد
در سال 1365 گفت: مادر این شهید برای ازدواج وی تلاش می کرد و با دشواری های روبرو بود چرا که شهید گفته بود همسر آینده من باید با غیبت های طولانی من به دلایل حضور در جبهه موافقت کند. زهدی افزود: تبریزی ها رسم دارند که برای هر مورد پیشنهادی برای ازدواج پیش قدم می شوند اگر بپسندند هدیه ای را به همین منظور در خانه آنها می گذارند. در یکی از موردهایی که مادر شهید برای آشنایی رفته بود، دختر خانم ...
روایت تسنیم از دیدار تولیت آستان قدس رضوی با آسیب پذیرترین شهروندان مشهدی / هدیه ای از جانب امام رئوف
شهرمان باشد. بچه هایی که هیچ دخالتی در این سرنوشت مجهول ندارند، به هر دلیل از نعمت زندگی در پناه خانه ای امن و بزرگ شدن در دامن والدین خود بی بهره ماندند. دور از محیط امن خانواده، سال ها در خیابان با همه مخاطراتش رها شده و حال و روز نامساعد امروزشان، محصول بزهکاری بزرگترها است. کودکانی با آرزوهای بزرگ پسرها از کوچکترین عضو تا بزرگترین شان، ساکت به خط نشسته اند. از آ ن ها می پرسیم ...
زندگینامه شهید جواد الله کرم
...، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم، فردا جواد شهید شد. * به روایت همسر: من از همان ابتدا و زمان آشنایی با هدف و خواسته آقاجواد آشنا بودم همه ما برایمان جا افتاده بود که در کنار علاقه ای که به خانواده اش، من و بچه ها دارد ادای تکلیفش را مهمتر می داند. برایمان جا افتاده بود که آقا جواد خانواده اش را دوست دارد اما تکلیف را مهمتر از خانواده می دانست ما هم هرگز مانع رفتن ایشان ...
شاهرخ استخری در جشن هالووین غوغا کرد | آرایش غلیظ و وحشتناک زن شاهرخ استخری در جشن هالووین
نوازان” ساخته پیشین حسین سهیلی زاده ایفاگر نقش بهزاد بود و این آشنایی سبب شد تا در سریال “فاصله ها”، نقش سعید را بازی کند. او می گوید: مسیر هنری ام با بازی در سریال “دل نوازان” تغییر کرد. البته ورودم به دنیای بازیگری را مدیون علیرضا امینی هستم. شاهرخ استخری متاهل است و سپیده بزمی پور همسر شاهرخ استخری است. این دو در سال 1390 با یکدیگر ازدواج کردند .مراسم ازدواج شاهرخ استخری با سپیده ...
گفتگو با پدر سنگدل که پسرش را مثله کرد / کشف جنازه تکه تکه شده در بیابان های تهران
پسرش به دبی رفته است. 9ماه توانست راز قتل را پنهان کند اما سرانجام با شکایت یکی از پسرانش دستگیر شد و در بازجویی ها راز قتل را فاش کرد. مرد فرزندکش صحنه قتل را بازسازی کرد و روانه زندان شد. قرار است وی به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شود. ماجرای اختلافتان چه بود؟ چند سال قبل با فوت همسرم دیگر ازدواج نکردم و با بچه هایم زندگی می کردم اما یکی از پسرانم به نام اشکان ...
گفتگو با جانباز 70 درصد محله سرافرازان | یادگاری از روز های آخر جنگ
از درصد جانبازی شما مطلع بوده است. می گوید: بله، کاملا. یک ماه بعد از ترخیصم از بیمارستان ازدواج کردم؛ سال 1368. ما سمت جاده سیمان زندگی می کردیم. خواهرم ساکن همت آباد بود و همسایه آن ها خانواده خانمم را به ما معرفی کردند. رو می کنم به همسرش و می گویم: خواستگاری را از زبان شما بشنویم جالب تر است. مونس غلامی، همسر جانباز محمد ظهیری، چادرش را کمی جمع تر می کند و خنده اش زیر چادر پنهان می شود. ...
سکوت همسر جوان رضا رویگری شکست | اختلاف سنی وحشتناک رضا رویگری و همسرش
به گزارش شمانیوز : رضا رویگری بازیگر و خواننده خوب کشور ما متولد سال 1325 از تهران می باشد. رضا رویگری در حال حاضر 75 سال سن دارد. رضا رویگری در سال 92 با تارا کریمی ازدواج کرد که این ازدواج رضا رویگری به خاطر ختلاف سنی با همسرش بسیار جنجال به پا کرد. رضا رویگری دارای یک فرزند از ازدواج اول خود می باشد که ساکن ایران نمی باشد. همسر جوان رضا رویگری در گفتگو با شبکه تیوی پلاس در روز مراسم تجلیل ...
وقتی لیلا برای شوهرش به خواستگاری می رود
کارگر می افتد و لیلا، رضا را راضی می کند. بدون اطلاع خانواده لیلا ازدواج مجدد رضا با گیتی (شقایق فراهانی) انجام می شود. اما شب عروسی، لیلا به خانه مادرش پناه می برد و حاضر نمی شود به زندگی رضا برگردد. رضا این عمل را خلاف قول های قبلی لیلا می داند و مدتی بعد همسر دومش را طلاق داده و فرزند دختری را که از او دارد به مادرش می سپارد و خود تنها زندگی می کند. گیتی مجدداً ازدواج می کند و رضا هم ...
ویدئو/ طعنه عجیب بهاره رهنما به پیمان قاسمخانی!
بهاره رهنما که در یک برنامه تلویزیونی شرکت کرده بود، بدون نام بردن از همسر سابقش به او کنایه زد. به گزارش وقت صبح ، در بخشی از این برنامه بهاره رهنما به ازدواج برخی هنرمندان مرد با دخترانی که اختلاف سنی زیادی با آن ها دارند، صحبت کرد. البته بهاره رهنما بعدا اشاره به پیمان قاسمخانی را تکذیب کرد و گفت منظور حرف او، همسر سابقش نبوده است. بعد از طلاق بهاره رهنما دومین ...
اگر شوهرتان این خصوصیات را دارد، بهترین شوهر دنیا است!
احترام می گذارد و هرگز دستش را روی شما بلند نمی کند. بیشتر بخوانید: کوری عاطفی در زندگی مشترک قدر زحمات شما را می داند خیلی از مردها انتظار دارند بعد از یک روز کاری، همسرشان درک کند که آنها روز سختی را پشت سر گذاشته اند و حالا یا باید تنها باشند و یا همسرشان به آنها رسیدگی کند. اما زنها هم کار می کنند، حتی اگر خانه دار باشند باز هم در خانه کارهای زیادی دارند که باب ...
به کودکانمان چه چیز بیاموزیم؟
عشایر سختی ها و زیبای هایش بیشتر آگاه و آشنا شویم. یا یادم هست کلاس چهارم زنگ هنر، معلم به ما تکلیف داد که شعر توانا بود هرکه دانا بود را خطاطی کنید. من به نی و جوهر علاقه مند بودم و ته خطی هم داشتم! نوشتم و نگاه کرد به نظرش قشنگ آمد و گفت خیلی قشنگ است ولی چون برادرت برایت نوشته یک نمره 16 زد توی دفتر خطم! و بیزار شدم از خطاطی و... یا مثلا یادم هست کلاس اول عروسی برادرم بود و خانواده ...
تجاوز جنسی مرد 53 ساله به دختر 27 ساله ساده | تجاوز جنسی در آپارتمان اجاره ای !
برابر خواسته ها و توقعات من و خواهر و برادرم نه نمی گفت و به خانواده اش عشق می ورزید. در این شرایط من تا مقطع لیسانس تحصیل کردم و چند سال بعد، در حالی که 27سال داشتم، در یک آزمایشگاه صنایع غذایی مشغول کار شدم. آن روزها در محیط کارم به دختری مغرور و خشک معروف بودم، به طوری که حتی همکاران مرد مرا دختری غد می دانستند. در میان مشتریان آزمایشگاه که نمونه هایی از مواد غذایی را هر هفته به ...
قاتل زن شوهردار: او به من گفت طلاق گرفته ام و حتی بچه داشتنش را کتمان کرد
خانه بیرون می رفتم و تا ساعات پایانی روز سر کار بودم، چون باید خرجی زن و بچه ام را می دادم. برای اینکه بتوانم زندگی آرامی برای فهیمه درست کنم، مجبور بودم چند شیفت کار کنم. اگر فهیمه من را دوست نداشت طلاقش می دادم اما هیچ وقت درباره اینکه من را دوست ندارد با من صحبت نکرد و نمی دانم چرا این کار را کرده است. به هرحال من و فرزندانم از قاتل فهیمه شکایت داریم و درخواست رسیدگی به این پرونده را دارم. ...
قتل همسر پایان 6 ماه زندگی مشترک
...، اما همیشه اختلاف داشتیم. آرامش کردم و خواستم توضیح دهد؛ برای اینکه حس خوبی داشته باشد گفتم فعلا به او دستبند نزنند. میلاد شروع به تعریف کرد و گفت: من و نسترن 6 ماه نیست که ازدواج کردیم و به این خانه آمدیم، اما همیشه اختلاف فکری داشتیم. در هیچ کاری به توافق نمی رسیدیم. قبل ازدواج اینجوری نبود، اما چند روز بعد از ازدواج اختلافات ما شروع شد. همیشه او شروع می کرد و من ادامه می دادم و ...
شهید شهریاری به روایت قلم|خاطرات شنیدنی از "آشپزی در خانه"، برخورد با "فامیل بدحجاب" و استادی که پیگیر ...
. خانواده اش هم یک خانواده فرهنگی و خیلی ساده بودند. من هم شرایط مشابه داشتم، حتی تمام جهیزیه ام را با حقوق خودم خریدم. چند تکه اسباب و اثاثیه در حد واجبات. چون خانه اولمان خانه دانشجویی بود و جای زیادی نداشتیم. جشن عروسی مان را هم در سالن دانشگاه گرفتیم. این ابتکار و خواسته هر دو تایمان بود. دو تا بچه داشتیم و تازه رفتیم ماه عسل شمال... برای هیچ کدام مان مهم نبود فردای عروسی با ...
زنان آسیب پذیر زیر چتر حمایتی استانداری خراسان رضوی قرار دارند
تغییر کند. مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری خراسان رضوی در خصوص اقداماتی که تا کنون برای حمایت از زنان آسیب پذیر صورت گرفته است، گفت: برگزاری دوره های آموزشی برای زنان و دختران در معرض آسیب و آسیب دیده، راه اندازی خانه های امن و سلامت برای حمایت از زنان و دختران آسیب دیده و یا در معرض آسیب، از جمله اقداماتی است که برای این گروه انجام شده است. وی افزود: ایجاد مرکز ...
فرار از خانه دختر 17 ساله به خاطر پسر هوسران/ محراب پسر خانواده سرشناس مشهد بود
ماجرا کمربندش را کشید و به جانم افتاد به طوری که حتی نمی توانستم راه بروم. آن شب پدر و مادرم مرا در انباری کوچک و سرد داخل حیاط زندانی کردند. اگرچه تا صبح از سرما به خود لرزیدم ولی صبح زود با یک میله در انباری را گشودم و از خانه فرار کردم. بدون تامل سراغ محراب رفتم و ماجرا را برایش بازگو کردم. چند ساعت بعد محراب پیشنهاد داد با هم از مشهد فرار کنیم و به منزل یکی از دوستانش در نیشابور ...
سپیده دمان پاییز
شروع می شود، در آخرین روز های پاییز سال 1359. از روز هایی که راوی دوره های مربی گری بسیج را هم گذرانده و به عنوان مربی در سپاه به آموزش دختران مشغول است. او که به خاطر مخالفت های سرسختانه پدر، حتی در ذهنش هم ازدواج با یک نظامی جایی ندارد، با خواستگاری احمد یوسفی، فرمانده بسیج زنجان شوکه می شود. اما بالاخره با وجود مخالفت های پدر و مادر و با حمایت برادرش علاء، او را برمی گزیند. ازدواجی که حتی مراسم ...
دفن جسد همسر دوم در باغچه
شدند خسرو همسرش را کشته و جسدش را دفن کرده است. متهم 65 ساله به مأموران گفت: سال ها قبل با زیبا، همسر اولم، ازدواج کردم ما بچه دار نمی شدیم و این موضوع محل اختلاف من و همسرم بود، کم کم رابطه ما سرد شده و مانند سابق نبود. در آن زمان با فرشته آشنا شدم و او را به عقد خودم درآوردم. خانه را به همسر اولم داده بودم، به همین خاطر خانه ای نداشتم. آپارتمانی را اجاره و زندگی ام را با فرشته آغاز ...
دفن جسد مقتول در باغچه خانه هوو
.... پس از این شکایت تحقیقات آغاز شد و مأموران به سراغ شوهر شهناز رفتند اما این مرد 65 ساله منکر اطلاع از سرنوشت همسرش شد و گفت: من سال ها قبل با زنی به نام فرحناز ازدواج کردم اما بعد از مدتی متوجه شدیم که نمی توانیم بچه دار شویم کم کم اختلاف بین مان بیشتر شد و من تصمیم گرفتم با زن دیگری ازدواج کنم. به همین خاطر وقتی شهناز را دیدم فکر کردم او همسر مناسبی برای من است البته شهناز قبلاً ...
رضا رویگری یک قدم تا آستانه مرگ | عکسهای همسر رضا رویگری
این ازدواج برحذر کن ولی حرف مردم برایم مهم نبود. چند سال تنها زندگی کردید؟! رضا رویگری: به سال نرسید. چندماه بین ازدواج اول و دوم من فاصله بود. این شایعه بود که من بلافاصله از همسر قبلی ام جدا شده و با تارا ازدواج کردم. به اینگونه نبود. من از دو سال قبل از جدایی رسمی، به نوعی تنها زندگی می کردم و می خواستیم که جدا شویم. یک سال و هشت ماه بعد از جدایی هم که با تارا ازدواج کردم ...
تاریک ترین رازی که از همسرت پنهان کرده ای
همسرم و خانواده اش به منطقه ای ییلاقی رفتیم و چند روز آن جا بودیم. در یکی از همین روزها پدرزنم بدون هیچ مقدمه ای به من گفت به شدت از ازدواج با مادرزنم و پس از آن بچه دار شدن پشیمان است و اگر دوباره به آن زمان برمی گشت مرگ در جوانی را به ازدواج و داشتن چنین فرزندانی ترجیح می داد. چند سال پس از آن روز من و همسرم از هم جدا شدیم و هرچند در روند طلاق حرف های بدی به هم زدیم، می دانستم که هرگز دلم نخواهد ...
شاگرد علامه حسن زاده در گفت وگو با حوزه نیوز: داشتیم از حوزه ناامید می شدیم ولی حسن زاده را که دیدیم، به ...
طلبگی عمر خود را گذراند. باهمان شهریه طلبگی و هزینه های تألیفات زندگی کردند؛ انسان زاهدی بودند. ایشان می گفتند سالیان سال در تهران و قم بودم ولی پولی برای اجاره خانه برای آوردن فرزندانم نداشتم. هرچند وقت یک بار به آمل می رفتم و به خانواده سر می زدم و بعد از چند روز دوباره به تهران یا قم می آمدم . حتی ایشان می فرمود: وقتی برمی گشتم، بچه های من تا پای ماشین، گریه می کردند . ایشان مشقت ها ...