سایر منابع:
سایر خبرها
ترسناک ترین جملات کودکان که خون را در رگ های والدین منجمد کرد!
...، اما او به من گفت: "آنقدر زیبایی که می خواهم صورتت را از بین ببرم." 2: متوجه شدم پسرم آنقدر از آب می ترسد که از دوش گرفتن امتناع می کند، علت ترسش را از او پرسیدم و او پاسخ داد: "چون قبلا غرق شده بودم از آب می ترسم." 3: نیمه های شب دختر هفت ساله ام من را از خواب بیدار کرد و گفت: "مادر، مریم (Marry) می گوید باید از خانه اش برویم وگرنه ما را می کشد." نکته وحشتناک ماجرا این ...
نماز لیله الدفن چگونه خوانده می شود؟
...> نماز وحشت فشار قبر را کم می کند محدث نوری در کتاب دارالسلام نقل می کند: استاد ما، ملا فتحعلی سلطان آبادی گفت: عادت من این بود که هرگاه فردی از دوستان خاندان رسالت از دنیا می رفت و خبر آن به من می رسید، دو رکعت نماز شب دفن یا نماز وحشت برای او می خواندم؛ خواه او را می شناختم یا نمی شناختم. هیچ کس از این عادت من آگاه نبود، تا روزی یکی از دوستان، در راهی من را ملاقات کرد و گفت: دیشب فلان شخص ...
روایت یک شهید از حضور امام زمان(عج) در مجلس ختم شهیدی دیگر که بتازگی هویتش احراز شده است+عکس های شهید
شکر می کنم که در جبهه باطل نیستم. خدایا شکر و سپاس تو را که مرا در لشکر حق قرار دادی. که اگر بکشم، به بهشت می روم و اگر کشته شوم، نیز به بهشت می روم. بعضی شب ها دلم برای جمال کباب می شد، نیمه های شب بیدار می شدم و می دیدم رفته پشت کمد جایی باریک پیدا کرده و مشغول نماز شب شده. آنقدر در نماز گریه می کرد که به هق هق می افتاد. البته سعی می کرد گریه اش بی صدا باشد. به او می گفتم مگر تو چکار ...
روایت مادرشهیدی که از شهادت فرزندش بی خبر بود+عکس
رفتار و اخلاقش خوب بود که هنوز هم دوستانش برایش داغدار هستند. فارس: خبر شهادت فرزندتان چگونه به شما رسید؟ عصر جمعه بود، به خانه عمویم رفتم. وقتی برگشتم متوجه شدم اتومبیلی درب حیاط ایستاده است. دلیل آمدنش پرسیدم، گفت: آمده ام شناسنامه آقا لطیف را ببرم. پرسیدم شناسنامه اش برای چی می خواهید؟ گفت: آقا لطیف شهید شده است. آن روز تمام روستا از شهادت عبداللطیف خبر داشتند، تنها من ...
اصرار همسر شهید برای انجام وصیت خاص شوهر! + عکس
. در همین لحظه ها و شماره های بچه ها بود که من خودم در دلم افتاده بود که این بچه ها چقدر نگران هستند؛ چقدر چشم به راه پدرشان هستند. شب تقریبا ساعت دوازده بود، ما زود می خوابیدیم، بچه ها تلویزیون نگاه نمی کردند، همه دلتنگی پدرشان را داشتند. زنگ زدند به گوشی خانه. دیدم آقامحمد زنگ زده؛ گفت خوابیده اید؟ گفتم بله، بچه ها هم خواب هستند. گفت بچه ها را بلند کن می خواهم برای بار آخر باهاشان ...
چهره هایی که دوست ندارن بچه دار بشن
دارم اما خود من نمی توانم به خاطر بچه ساعت 6 صبح از خواب بیدار شوم یا شب ها خوب نخوابم. بتی وایت بتی در سن 99 سالگی موفقیت های زیادی در سینما و تلویزیون را رقم زده است. این بازیگر سه فرزند خوانده دارد و در مصاحبه اش در سال 2011 اعلام کرد که هیچ گاه تصمیم به بچه دار شدن نداشته است و هرگز هم از این موضوع پشیمان نیست. او همچنین اعلام کرد:من به شدت مشغول کار بودم و ...
تاج الشعرا که بود و چگونه به قتل رسید؟
سالگی به مکتب خانه رفت و خواندن و نوشتن آموخت و مدتی بعد به مدرسه ای انگلیسی به نام مرسلین رفت. او از ابتدای کودکی دارای قریحه شعرپردازی بود و سبک اشعارش اجتماعی و سیاسی بود. در 14 سالگی اشعاری سرود که به مذاق مدرسان و مدیران مدرسه یزد خوش نیامد و از مدرسه اخراج شد. بعد از اخراج مدتی در نانوایی و مدتی در پارچه بافی شاغل شد و در سنین بالاتر به نمایندگی از مردم یزد به مجلس شورای اسلامی راه ...
نبش قبر برای رمز گشایی از قتل
به سردخانه منتقل کردند تا مراحل دفن صورت گیرد. ما از طریق پزشک عمومی مجوز گرفتیم و دفن کردیم و مادرم را برای خاکسپاری به بهشت زهرا بردیم، اما زمانی که می خواستند مادرم را دفن کنند تازه متوجه کبودی صورتش شدم. خیلی شوکه شده بودم و برای من سؤال بود که چرا صورت مادرم کبود شده است که فهمیدم سه روز قبل مادرم را در خانه پدر بزرگم با برادرش درگیر می شود و در آنجا دایی ام مادرم را کتک می زند که حال مادرم بد ...
دعا برای افزایش "رزق و روزی"
اگر توان مالی خوبی ندارید باز هم تلاش کنید یا در حد توان خود به نیازمندان کمک کنید این امر زمینه را برای کسب روزی حلال و فراوان فراهم می کند و به مال و دارایی شما برکت می بخشد، در نظر داشته باشید که در بسیاری از موارد کمک کردن با نیت رضای خداوند به دیگران مال اندک شما را بسیار خواهد کرد در عین حال انجام عمل خیر نیز به عنوان صدقه محسوب می شود. این کارشناس علوم قرآنی بیان کرد: دعوت کردن ...
از پیام رمزآلود به ظریف تا داستان قیمت بنزین
. روحانی: آیت الله گلپایگانی در خواب به من شال سبز داد به تدریج بحث انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 باز شد. روحانی پیشنهاد کرد ناطق نوری نامزد شود. ناطق نوری پیشنهاد کرد هاشمی رفسنجانی نامزد شود و هاشمی رفسنجانی پیشنهاد کرد حسن روحانی نامزد شود. روحانی اما هنوز تصمیم نگرفته بود. روحیه اش از نامرادی های روزگار و نامردی های دوستان آزرده خاطر بود. می شد کشور را به جایی نرساند که ...
تجلی ارادت هنرمندان در قاب تصویر/ وقتی دیوارها واقعه کربلا را روایت می کنند
گفتند که قلب شما سالم است و نیازی به عمل ندارد. بعد از این اتفاق تصمیم گرفتم تابلوی ضامن آهو را بکشم وقتی به قسمت های چهره مبارک امام رضا(ع) که رسید، به دلم افتاد که تمثال حضرت را بکشم. لذا متوسل شدم و همان شب در خواب صورت مبارک حضرت را دیدم و ایشان با مهربانی فرمودند من را ببین و بکش! استاد گفتند وقتی بیدار شدم، چیزی از چهره مبارک حضرت در ذهنم نمانده بود. مجدد متوسل شدم و باز هم در شب دوم حضرت ...
ایران درودی به خانه ابدی بدرقه شد
برچسب ها ایران درودی برچسب ها
ظلم صاحب خانه به خانواده مدافع حرم تا آخرین نفس! + عکس
...، قرآن بخوانم. شب رفتم غسل کردم آمدم و نمازشب خواندم، آیت الکرسی خواندم. چنان از خوابش ترسیده بود که وقتی من آمدم لبش کلا تبخال زده بود. طوری شده بود که نه ناهار می خورد نه شام، هیچی نمی خورد؛ اهل بگو و بخند و مهمان نواز بود، ولی دیگر کنار کسی نمی رفت، خانه کسی نمی رفت. هر کسی زنگ می زد می گفت حوصله ندارم. یک طورهایی مریض بود. همین طور نماز می خواند، قرآن می خواند، گریه می ...
قاتل همکلاسی بار دیگر محاکمه می شود
شدیم و همین بهانه ای شد تا با او صمیمی شوم و به خانه هم رفت و آمد داشته باشیم. چند سال قبل در خانه آن ها بودم که تصمیم گرفتم به حمام بروم. در حمام بودم که امین به طور مخفیانه از من عکس گرفت. بعد از چند روز او عکس ها را نشان داد و بعد درخواست غیراخلاقی کرد. او مرا تهدید کرد اگر به خواسته اش عمل نکنم عکس هایم را منتشر می کند و سراغ خواهرم می رود. ناچار شدم از ترس آبرویم ساکت باشم تا اینکه فهمیدم او ...
قسمت 3/ در دارالفنون ، پروفسورها به زبان فرانسه درس می دادند و نمی فهمیدیم؛ محمدعلی خان فروغی مترجم ما ...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ پس از چندی مدرسه ی ثروت باز تغییر محل داد و در آخرِ بازار کفش دوزها در جنب خانه ی شاهزاده عبدالصمد میرزای عزالدوله در جنب سرای امیر به منزل جدیدی رفت ولی من دیگر آن وقت در آن مدرسه نبودم. در مدرسه ی ثروت کتاب هایی که برای درس داشتیم عبارت بود از جغرافیای محمد صفی خان ، هندسه علی خان ، مارکو برای فرانسه و کتاب دیگری به اسم متو ...
نظر رهبر انقلاب درباره بردن نام حضرت(عج)
حیا کرد. من گفتم: خدا امشب به تو پسری عطا می کند که سرور همه دنیا و آخرت خواهد بود ... بعد از نماز عشاء، افطار کردیم و خوابیدیم، نیمه شب برای نماز شب بیدار شدم و نرجس(س) را آرام در خواب دیدم و نماز خواندم و تعقیبات آن را نیز بجا آوردم؛ مجدد خوابیدم اما هراسان از خواب پریدم و دیدم نرجس خاتون(س) برای نماز برخاسته است ... بیرون رفتم و به آسمان نگریستم و بازگشتم و به شک افتادم ... امام ...
روایت رازی که تا پس از شهادت فاش نشد/ ارادت مردم به شهیدی که عاشق حضرت زهرا(س) بود
: حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه شنبه ها از این جا می رم مسجد جمکران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم. با تعجب نگاهش می کردم. چیزی نگفتم. بعدها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخوئین تا جمکران را می رود و بعد از خواندنن نماز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر می گردد. یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمد انداختم. سرش به شیشه بود. مشغول خواندن نافله بود ...