سایر منابع:
سایر خبرها
این گونه است و رفت و آمد مشکل است. مهدی می گفت اشکالی ندارد، من خودم با دوچرخه دنبال تان می آیم. آقای طاهری تعریف می کنند که مهدی با دوچرخه دنبال ما می آمد و سگ ها هم دنبال ما بودند. مهدی این همه با دوچرخه می آمد که من بیایم و صبح اول وقت نماز جماعت صبح را در مسجد بخوانم. 4 _ معلم بسیجی شهید حسن کامفیروزی در سال 1331 در مجاورت مسجد نصیر الملک شیراز در خانواده ای متدین به ...
.... من خیلی گلایه ها دارم خیلی شکایت دارم اما فکر می کنم خودم را در مقابل مردم پاسخگو می دانم و کمتر دست می گذارم رو زخم هایی که خیلی از ورزشکاران و پیشکسوتان آن را بهتر درک می کنند. مدیر کل ورزش و جوانان خوزستان گفت: در بعضی از رشته ها کار ترمیم را انجام دادیم اما واقعیت این است که خوزستان استان پهناوری است و باید همه با هم کمک و همت کنیم در توسعه و در ورزش در رشته های مختلف زیرساخت ...
است که سال 89 ساخته شد و مهدی هاشمی در کنار بازیگرانی چون فرامرز قریبیان، مهتاب کرامتی، مهران احمدی و... در این فیلم ایفای نقش کرد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را برای بازی در این فیلم از آن خود کرد. مهدی هاشمی در سریال روزگار قریب سریال روزگار قریب به کارگردانی کیانوش عیاری سال 86 روی آنتن شبکه سه سیما رفت و مهدی هاشمی یکی از ماندگارترین نقش هایش را در سریال های تلویزیونی ...
پرفروغ است که به رغم همه مضایق و محدودیت ها با دیگر اختران این سپهر هماوردی در درخشش و خودنمایی دارد. هر چند ابر زمانه و جبر روزگار فرصت بهره گیری از این همه نورافشانی را از چشمان جویندگان و تشنگان زلال فرهنگ و ادب گرفته است. در سرتاسر تاریخ علم و ادب و شعر ایران زمین زنانی ادیب و توانمند را می بینیم که هریک خود چونان سرداری دلاور پرچم پاسداری از حریم پارسی در دست دارند و رتبه و منزلتی بس رفیع و بلند ...
پورهاجریان در فیلم سینمایی دیده بان بازی کرده اند. ************************************************** **** شبکه دو سیما فیلم سینمایی افسانه بریزبی به کارگردانی دیک سباست ، پنج شنبه 4 آذر ماه ساعت 8 صبح از شبکه دو سیما پخش می شود. داستان این انیمیشن درباره پروفسور بدجنسی است که حیوانات را گرفته و با انجام آزمایش های گوناگون و وصل کردن جریان برق آن ها را تنبدیل ...
کودکان خارج از چرخه تحصیل شده است؛ آن هایی که با آمدن آموزش آنلاین از درس و مدرسه فاصله گرفتند و صبح تا شب خود را در خیابان یا چهارراه های شهر می گذرانند تا بلکه به اصطلاح خرج خانه را در بیاورند یا حداقل سربار خانواده نباشند. خیابان های شهر پر از کودکانی است که دستفروشی می کنند؛ فال و گل و دستمال می فروشند، کودکانی که زباله جمع می کنند، آن هایی که با وجود سن کم در مکانیکی، تعویض روغنی یا ...
و مردم وقتی می خواستند به دریا بروند باید از باغ های مرکباتی رد می شدند که همیشه میزبان خوبی برای آن ها بودند، حالا این دود لعنتی هم کسب و کارمان را گرفته است و هم سلامتی مان را. با دست سمت دریا را نشان می دهد، امتداد انگشتانش را که نظاره می کنم دودی سیاه را می بینم که از دودکش های نیروگاه به آسمان رفته است، می گوید: دلم برای پرتقال های باغ خودم تنگ شده است، پرتقال هایی که در یکی دو سال ...
فکر می کرد. ابراهیم چنین بود. همان گونه که شادی های دیگران را بیشتر از شادی خودش دوست داشت. شوخی های مرا برای خودم تعریف می کرد و بیشتر از خودم از آن ها می خندید. وقتی که رفت، بسیار از او دور بودم. آن سوی جهان. پشت کوه ها و دریا هایی بسیار. جایی که صدایی نداشت، که اگر هم داشت، به هر سو نمی توانستم بشنوم. اما شاید آخرین تصویر و اندیشه ای که ذهنش گذشته بود تصویر همان کودک غم زده ای بود که ترکه های ...
کینون از خانه اش در ونکوور با من حرف می زند و می گوید: این بهترین فرصت در سی سال اخیر برای بازگرداندن مصرف به کانون گفتمان سیاسی است . او با چشمان آبی نافذش غرق در تفکر است. می گوید که، درواقع، همه گیریْ تفکرات مردم را دربارۀ چگونگی مصرف، شکل رابطه شان با چیز هایی که می خرند و چیزی که در زندگی شان عمیقاً ارزشمند است دچار تردید کرده است. من فکر نمی کنم کسی باشد که بگوید داشتن یک مشت وسایل ...