روایت 24 ساعت سرگشتگی پدری در جست وجوی فرزندش + عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
قصه فرزندی که پدر و مادرش را به دلیل آلودگی به اچ آی وی از دست داد
به زندگیش برسه. واقعیت میدان، همین بود. آدمی که تو کاناداست، آدمی که کنار تو نیست، نیست. آدمی که هست، هست. اون رفت ولی همه سال های بعد، وقتی کنکور دادم و رفتم دانشگاه شیراز و اومدم تهران، کلی دوست و رفیق و برادر پیدا کردم که بودن و همیشه هوای منو داشتن. یه دوستی داشتم که الان توی سازمان فضایی ناسا کار می کنه؛ میلاد. این پسر، هر روز ساعت 6 صبح درِ خونه ما بود که منو با موتور ببره مدرسه ...
بخشش به شرط دیه 3میلیارد و 350میلیونی
هشداری در با مضمون اینکه تماس از زندان برقرار است تداخل پیدا می کند و می گوید ببخشید خانم صداتون نمیاد سوال مجدد پرسیده می شود و این بار محمدامین با خیال راحت که صدایش شنیده می شود، حرف می زند؛ یه رفیق داشتم اون روز اومد دنبالم گفت دعوا شده بیا پشتیبانی من رو کن. سوار موتور شدیم رفتیم تو درگیری، این دوستم زد سجاد رو کشت. واسه اینکه ما بزرگ [پولدار] بودیم انداختن گردن ما تا دیه رو بدیم. پدر مقتول ...
فرمانده پشتیبانی مهندسی جنگ جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس
فرماندهان میدانی در جبهه ها او را می شناختند و به نظرات کارشناسی و کارهای او اعتماد داشتند. وی از ابتدای حضور در جبهه ها با شهید محمد طرحچی که او هم اهل مشهد بود کار می کرد. در زمانی که طرحچی در روز یازدهم شهریور ماه سال 1360 در شحیطیه بین تپه های الله اکبر و شهر بستان در خوزستان در حالی که مشغول قنوت در نماز مغرب بود با اصابت گلولة تانک دشمن به شهادت رسید، همرزم وی آقای مهدی ورشابی هم ...
یادی از شهید ابراهیم محبوب، فرمانده گردان حزب ا ... لشکر 5 نصر که پیکرش 3 سال در بصره دفن شده بود
خداوند در کجای این زمین پهناور خاکی چنین بندگانی دارد که از یک سو ساعت ها تا قلب دشمن در رودخانه وحشی اروند غواصی می کنند، آن هم در زمستان و از سوی دیگر چنین نیازمندانه و عاشقانه، می نشینند و مناجات می کنند؟ / حاشیه اروندرود، 18 دی ماه 1364 دوربین خدا سه روز، روزه گرفت. از او پرسیدم: چه شده؟ چرا غذا نمی خوری؟ گفت: دارم خودم را تنبیه می کنم. گفتم: مگر چه کار کردی که ...
روایت دختر کارآفرینی که یک تنه وضعیت اقتصادی روستایش را تغییر داد
کرد با پدرم رفتم و قرارداد بازسازی خانه را امضا کردیم پدر مخالف بود و فکر می کرد نمی توانیم هزینه اش را پرداخت کنیم اما من با توکل به خدا به سمت جلو حرکت کردم از آن روز به بعد همه اعضای خانواده سخت در کارگاه کار می کردیم حتی گاهی تا ساعت 3 بامداد مشغول بودیم.حجم سفارشات و تولیدات مان به قدری بود که از اعضای فامیل هم کمک می گرفتیم و کسب و کارمان فامیلی شد. حتی دختران نوجوان روستای مان صاحب کسب ...
یک ماجرای پر از انسانیت/در زندان اردبیل چه گذشت؟
که خودشان را به کوچه رساندند،دیدند که علی غرق در خون روی زمین افتاده است و صابر در حال فرار است. همسایه ها صابر را دستگیر کرده و تحویل پلیس دادند و او در اعتراف به قتل علی گفت: هر بار برای خرید به مغازه علی می رفتم و هر بار پول نداشتم به من جنس نسیه می فروخت و همین باعث شده بود که حساب دفتری ما خیلی سنگین شود.روز حادثه وقتی من را دید از من خواست کمی حساب را سبک کنم و مبلغی پول به او ...
فریب روس ها را خوردیم!
آمریکا محاصره بودین و میگفتن ما بریم آمریکا میاد و کم و بیش درست بود. و میگفتن ربانی رو آمریکا اداره میکنه و این تا حدودی دور از واقع نبود. ما خواهان راه حل سیاسی بودیم. البته مبارزان افغانستان میگفتن ما داریم اونا رو با جنگ در عراق معامله میکنیم. شوروی میگفت ایران مستعد بازگشت به سمت آمریکا بود. چون نگرانی اونا دولت موقت و بعد از اون بود. کابینه موسوی هم 50درصدشون آمریکا درس خونده بودن. فکر ...
خاطره ای از زبان رهبر معظم انقلاب درباره پدرشان، حضرت آیت ا... حاج سید جواد خامنه ای
به گزارش شهرآرانیوز - عمل به توصیه های قرآن کریم در باره رفتار با والدین و گذشتن از مصالح شخصی برای خدمت به آنان، بی تردید جهادی بس دشوار، اما پربار است.چه بسیارند کسانی که تاریخ از موفقیت ها و کامیابی های آنان سخن رانده و راز آن را در قدردانی و حق شناسی از پدر و مادر دانسته است. مثال زنده و جاری آن، توفیق و عزت ر هبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت ا... خامنه ای ( ...
سه ساله امام حسین(ع) عاشق ترین ها را جدا می کند
شیرینی وارد خانه شد و سالگرد ازدواجمان را تبریک گفت .پس از تولد فرزند سومم فاطمه، جلیل تمام کارهای او را خودش انجام می داد. می گفت من که اغلب ماموریت بودم و نتوانستم کمکت کنم. الان که می توانم می خواهم جبران کنم؛ اما افسوس که سایه پدر چهارماه بیشتر بر سر فاطمه نبود. فاطمه خانم دقیقا سه ماه و دوازده روزش بود که جلیل شهید شد. - اخبار داشت یک دختر سوری 3 ساله را نشان می داد که کنار ساحل ...
فونتامارا؛ رمانی رنج آور اما خواندنی
محصولِ کشاورزیِ مردمِ این منطقه و سادگی آن ها، به پول هنگفتی دست یافته، حالا زمین پایین دست فونتامارا را خریده، و نهر آب فونتامارا را به سمت زمین های خودش منحرف کرده است. مردان ده که در تابستان ها از ساعت سه صبح برای کار روزمزد به سمت جلگه می روند، از این اتفاق بی خبرند و زنان ده که با شنیدن خبر بستن آب به زمین هایشان بسیار خشمگین هستند، تصمیم می گیرند تا پیش از آمدن مردان به دهکده کاری کنند. پس 15 ...
ذوق زدگی نماینده انقلابی از حضور در ورزشگاه رئال مادرید [+واکنش های توییتری]
، حداقل دنیا رو ببینین... آقای نادری در پاسخ به انتقادات مطرح شده نوشت: بارها موضوعات مختلف را همینجا به مردم توضیح داده ام. درخصوص توییت قبلی هم طبق همین رویه عرض می کنم که بنده به عنوان رئیس شورای اجرایی اتحادیه جهانی بین المجالس مجلس، در این سفر هر روز ساعت هشت صبح تا هشت شب در پنل ها و نشست های مختلف حضور داشتم که گزارش آن ها در توییت های قبلی قابل مشاهده است. دیشب ...
الهام حمیدی در تولد 44 سالگی اش /عکس
، خدا به من نزدیک تره، به آرزوهام گوش میده، صدام تا آسمون هفتمش بالا میره! تو این روز قشنگ پاییزی، به اندازه تموم برگ هایی که از درخت می افته برای خودم، همسرم، شیرینی های زندگیم، خانوادم و مردم کشورم آرزوی تنی سالم و آرامش دارم. خدای بزرگ کادوی تولد امسال رو هم زودتر از موعدش برام فرستاده و من در برابرش کاری بلد نیستم جز شکرگزاری بیوگرافی و عکس های الهام حمیدی ...
چرا بعثی ها از پیکان وحشت داشتند؟
. شهید همتی؛ فرمانده دلیر ناوچه پیکان درست در ظهر روز جمعه بود که مورد اصابت قرار گرفتیم و ناوچه پیکان غرق شد. وقتی به شهید همتی گفتم که به طرف ما موشک شلیک کردند آمدیم نگاه کردیم دیدیم موشک در حال نزدیک شدن به سمت ناوچه است. موشک اول و دوم را که منهدم کردیم ولی با دو موشک بعدی مورد اصابت قرار گرفتیم. یکی از همکارهایم یعنی شهید پیکوردی بود وقتی رفتم دیدم که از سمت سینه می خواهد ...
مرگ مشکوک کودک 2 ساله
آثار کبودی روی بدن پسر 2 ساله ای که پدرش مدعی است پس از سقوط از روی یک چرخ دستی جان باخته تیم جنایی را با پرونده تازه ای رو به رو کرد. به گزارش ایران، چند روز قبل مأموران کلانتری 159 بی سیم در تماس با بازپرس مصطفی واحدی از مرگ مشکوک پسری 2 ساله در یکی از بیمارستان های پایتخت خبر دادند. بررسی های اولیه نشان از کبودی روی بدن کودک داشت و همین موضوع باعث شد تا احتمال کودک آزاری مطرح شود و ...
اتاق من کثیف نیست، تو زیادی تمیزی
شهر دیگر قبول شدم، رفتم خوابگاه. با یک نفر دیگر هم اتاق شدم. روز اول که وارد اتاق شدم با تختی نامرتب و کوهی از ظرف های نشسته و تلی از لباس های چرک روبه رو شدم. استدلالش این بود که هنوز پشت بشقاب ها تمیزند و می شود غذا را آن طرفش ریخت. هنوز یک تیشرت و یک لنگه جوراب تمیز دارد و تا وقتی همه لباس هایش کثیف نباشند، وقتش را برای شستن لباس ها هدر نخواهد داد. جمع ...
تحلیل نمایشنامه کرگدن ، اثر اوژن یونسکو
دیگری خطاب به برانژه ادا می شود شیاید بتوان گفت چیزی برای دفاع از او باقی نمی گذارد: -...شما هیچ وقت سر ساعت نمی آیید. -وضع غم انگیزی دارید دوست من. -...بازم دیشب رو از دست دادی، خمیازه می کشید، از زور خواب دارید می میرید... پس کراواتتون چی شد؟ موهاتون کاملا به هم ریخته اند. اصلاح نکرده اید! سی روز کبدی تهدیتون می کند دوست ...
رضا صادقی موهایش را بافت /عکس
نهایت 20 بهمن 1390 وقتی 32 ساله بود به ازدواج منتهی شد ثمره این زندگی حالا دو دختر بنام های تیارا متولد بهمن 92 و ویانا متولد خرداد 96 می باشد پیراهن مشکلی در روز ازدواج این خواننده که از اولین شروع خود در عرصه موسیقی مشکی می پوشد می گوید حتی در مراسم ازدواجم هم مشکی پوشیدم وقتی وارد مراسم شدم یکی گفت : اِ، یکی گفت: رضا ؟ یکی گفت: مشکی آخه ؟!! ولی اما ...
مدافع حرمی که از سوئد به مقابله با داعش آمد
...> گفتید پدرتان را خیلی زود از دست دادید، بعد از فوت ایشان مسئولیت خانه و کسب درآمد خانواده به عهده چه کسی بود؟ پدرم در تاریخ پنجم شهریور ماه سال 73 بر اثر سکته مغزی بعد از سه روز بستری در بیمارستان امدادی به رحمت خدا رفت. بعد از ایشان مسئولیت خانه به دوش مادر و برادرم محمد افتاد که آن موقع 14 سال بیشتر نداشت. محمد در کنار درس خواندن مشغول به کار شد. حمید آقا هم برای امرار معاش چندین سال شاگردی ...
سورپرایز تولد لیلا بلوکات /عکس
بتونم فرد دیگه ای رو وارد زندگیم بکنم و شریکی رو انتخاب بکنم که نتونم از عهده نیاز های اون بر بیام.و ناراحت بشه از این که من نیستم.حتی تو این 4 سالی که کار نکردم تمام وقتم با بچه های یتیم خونه گذشت.که حالا امیدوارم یه کیس خوبم واسه ازدواج پیدا شه ( با خنده ) - چرا کم کار شدید؟ بخاطر انتخابات کاریمه و چون میخواستم مسیر کاریمو تغییر بدم و یه سری انتخابات غلط تو کارم داشتم که ...
قتل الناز با چاقوی ضامن دار در تهران / زندگی چوپان قاتل در یک قدمی چوبه دار
در باز خانه و جسد وی در اتاق خواب موضوع را به پلیس خبر داد. این در حالی بود که دختر 8 ساله مقتول که کر و لال بود وحشتزده کنار اتاق ایستاده بود و گریه می کرد. با اعلام موضوع به بازپرس جنایی پایتخت تیم ویژه برای بررسی این جنایت راهی محل حادثه شدند. نخستین تحقیقات نشان می داد الناز- مقتول- دو سال قبل به خاطر اختلافات از همسرش جدا شده بود و او 5 روز قبل از قتل به همراه مرد جوانی که خود را ...
بازتاب فوت کودک خردسال درارومیه/کانالهای جمع آوری آب پوشانده شود
، عصر روز پنجشنبه برای بررسی محل حادثه به روستای ولنده رفتم و با نقشه برداری مشخص شد که این محل 750 متر از خط انتهایی محدوده شهری فاصله دارد، با این وجود نباید اجازه داد که چنین محل های پرخطری در شهر و پیرامون آن جان شهروندان را به مخاطره اندازد. وی با بیان اینکه محل کشف جسد این کودک نه کانال، نه نهر، بلکه جوی آبی به عمق 30 سانتی متر است، افزود: ابهامات قضیه وقتی بیشتر می شود که بدانیم محل ...
قیمت خودرو
دلیل پوسیدگی آن، به داخل چاه سقوط کرد. پدر پارسا که از بالکن شاهد ماجرا بود، سریع خود را به خیابان رساند و به داخل چاه پرید اما نتوانست او را نجات دهد. مرد معلمی که در آن محله زندگی می کند با اطلاع از ماجرا داخل چاه رفت و پارسا را نجات داد اما نادر پدر او فوت شد. معلم فداکار، ناجی پسر دانش آموز از چاه فاضلاب معلم فداکار 32 ساله به نام فرج ا... ابراهیمی در باره این حادثه می گوید ...
حق یک فرمانده سپاه از بیت المال
. نگاهش را از نگاهم گرفت و خیره طرف دیگری شد. گفت: تازه همین حقوقی رو هم که می گیرم، نمی دونم حقم باشه یا نه؛ اصلاً وقتی که می ام مرخصی، باید برم کار کنم و خرج زن و بچه رو در بیاورم و باز برم جبهه، اون وقت شما به خودتون اجازه این کار ها رو می دین؟! این کار از تو بعید بود، آقا سید! آخرش هم زیر بار نرفت. محکم و جدی گفت: خودت اونو آوردی، خودت هم می آی می بریش. من هم زدم به در ...
تولید ملی منازل بازنشستگان را نونوار می کند
خوبه ؟ گفت: پسرم ما هم اول فکر می کردیم که چون ایرانی هستن، شاید اون کیفیت رو نداشته باشه؛ ولی همینطور که میبینی، هم ظاهر خوبی و تو این یک ماه که شرکت آورده، کیفیت خوبی هم داشته. راستی لباسشوییمون رو که آوردن مدلی که انتخاب کرده بودیم به دکور آشپزخانه نمی آمد که خود شرکت اومد و خیلی سریع عوضش کرد. من که دیدم میشه حالا در مورد نحوه خرید صحبت کنم، پرسیدم اکبر آقا قیمت ها چه طوری بودن؟ گفت: خداروشکر ...
تانک روس: بین کشتی و پزشکی اولی را انتخاب کردم/ هنوز هم پاداشم را به مادرم می دهم
؟ یک هفته فرصت داری فکر کنی. می خواستم قهرمان المپیک شوم. تمرین در ساعت 9 شب تمام می شد و فاصله زیادی تا خانه ما داشت و هیچ مینی بوسی از شهر به روستا وجود نداشت. باید با پای پیاده این مسیر را می رفتم. -شما اولین حقوق خود را که 300 روبل بود به مادرتان دادید. امروز با پاداش خود چه می کنید؟ آن را هم به مامانم می دهم (می خندد). راستش را بخواهید کشتی آزاد آنقدرها هم ورزش غنی نیست ...
اغفال دختر جوان در سایت همسریابی
بروز هرگونه مشکل بتوانند به جای ترس از قضاوت، روی حمایت و مهربانی شما حساب کنند. جسد دختر 15 ساله در باغچه بود 26 مرداد سال 98 رسیدگی به پرونده ناپدید شدن دختر 15 ساله ای به نام شیما با شکایت پدر و مادر او در دستور کار پلیس قرار گرفت. بررسی ها حکایت از آن داشت که شیما آخرین بار در ترمینال اتوبوسرانی آرژانتین دیده شده و تصویر او موقع خرید از یک مغازه در دوربین مدار بسته ضبط ...
صید می رمد از دام و دام می ماند
.... چند شعر از او: (شعر اول در سوگ جلال آل احمد) آن چه از یاران شنیدم آن چه در باران گذشت آن چه در بارانِ ده آن روز بر یاران گذشت های های مست ها پیچید در بن بست ها طرح یک تابوت در رؤیای بیماران گذشت کوه ها را در خیال پاک تا مرز غروب سیلی از آوای اندوه عزاداران گذشت کاروان دختران شرمگین روستا لاله بر ...
دشت سهرین زنجان مآمن آخرین بازمانده آهوان شمالغرب کشور
به گزارش اجتماعی خبرگزاری صداوسیما مرکززنجان ؛ درمیان ریزش برگه های هزاررنگ پاییزی وارد روستای سهرین شدم، روستایی که به برکت غزال های تیز پایش آباد است. خانه های سست و قدیمی اش حالا نونوارتر و طرح هادی به خوبی اجرا شده و کشاورزی، دامداری اش هم رونق خوبی دارد. اما در این آبادانی و خوشی، دردی در دل پیرمرد دست به عصا نهفته است او در ورودی روستا نشسته ونگاهش غرق در یک دشت شخم خورده است ...
جوانی که زمین جبهه را به زمین فوتبال ترجیح داد
دهی تا من هم بروم و خانواده را بیاورم که 8 صبح جلوی حسینیه باشیم. صبح به همراه همسر و پدر همسرم خدمت امام رفتیم. آن روز جمعی از خانواده های شهدا، آیت الله توسلی و چند پاسدار دیگر که فکر می کنم برای عقد آمده بودند، آن جا بودند. وقتی نامم را خواندند رفتم جلو و دست امام(ره)را گرفتم و بوسیدم. آن لحظات برایم خیلی خاص بود. حال و هوای من آن روز اصلا قابل وصف نیست. هنوز هم خاطره آن حالم را خوب ...
داستان یک عکس | مونالیزای افغانستان به ایتالیا رسید
...> شربت گل در سال 1353 خورشیدی در ولایت ننگرهار به دنیا آمد، وی 8 ساله بود که نیرو های ارتش سرخ شوروی به روستای وی حمله هوایی کردند و پدر و و مادر او در این حمله در کنار بسیاری دیگر از مردان، زنان و کودکان آن روستا کشته شدند و وی یتیم و مجبور به ترک افغانستان شد و همراه با چند خواهر و برادرش به پاکستان پناه برد و سال ها در اردوگاه ناصر باغ در شمال غرب پاکستان زندگی می کرد. در همین اردوگاه ...