سایر منابع:
سایر خبرها
تجاوز به دختر 20 ساله و انتشار تصاویر آن در مشهد
اقتصاد 24- این دختر جوان گفت: مدت ها بود که از کمبود محبت در خانواده ام رنج می بردم. پدر و مادرم هیچ گاه رابطه خوبی با یکدیگر نداشتند و همواره درگیری و نزاع در خانه به اوج می رسید. در این شرایط پدرم دچار بیماری کلیوی شد و زیر دستگاه های دیالیز رفت و با این بهانه به مصرف مواد مخدر روی آورد. این موضوع به مشاجره های لفظی و روابط سرد آنان دامن زد تا حدی که دیگر من در خانواده فراموش شده بودم و کسی به ...
قتل دوم چند سال پس از قتل اول
مرد او را کتک زده است. پسر مقتول ادامه داد: موضوع را به برادرم اطلاع دادم و هردو راهی خانه پدرم شدیم. او به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بی حال بود و برای همین وی را به بیمارستان منتقل کردیم. پدرمان چند روزی بستری شد و تحت درمان قرار گرفت و بعد از آن مرخص شد و به خانه برگشت اما روز جمعه دوباره حالش بد شد و این بار که او را به بیمارستان رساندیم، دوام نیاورد و فوت شد.با دستور بازپرس ...
پایان وحشت آفرینی پستچی مسلح
خواب سنگین بیدار شدم درون اتاق تنها بودم و از کوروش هم خبری نبود. اضطراب و نگرانی دیوانه ام می کرد و وضعیت روحی بدی داشتم. اشک ریزان به خانه رفتم اما از این ماجرا به کسی چیزی نگفتم تا اینکه چند روز بعد هنگامی که در گروه همکلاسی های دانشگاه مشغول فعالیت بودم ناگهان تصاویر زشت و زننده ای از من در گروه کلاس بارگذاری شد. در کمال ناباوری شوکه شده بودم و دست و پایم را گم کردم و نمی دانستم چه کنم. ...
خاطره افسانه چهره آزاد، از مخالفت پدر و مادرش با ایفای نقش عروس در یک فیم
بازیگری توضیح داد: در دوران دبیرستان بودم و فعالیتی در تئاتر مدرسه داشتم. آن جا موقعیتی فراهم شد حتی جایزه بدهند و پدرم مخالفت کردند و گفتند بهتر است به درس هایم برسم، این اتفاق در وجودِ من تقریباً خاموش شد تا آن که با آقای فروتنیان ازدواج کردم. چهره آزاد در ادامه صحبت هایش درباره آشنایی اش با همسرش، شاهرخ فروتنیان، گفت: 20 سالم بود و آقای فروتنیان 26 سال شان بود که با هم ازدواج کردیم و بعد ...
"دعا و نفرین" پدر و مادر در روایتی از امام حسین (ع)
...> به خدا قسم، هنوز نفرینش به آخر نرسیده بود که سلامت من از بین رفت و هنگامی که پیراهنم را بالا زدم، دیدم یک طرف بدنم خشک شده است. پس از این ماجرا پشیمان شدم و نزد پدرم رفتم و عذرخواهی نمودم ولی پدرم مرا نبخشید و به سوی خانه ی خود راهی گردید و سه سال بر همین منوال سپری شد و هر چه از او عذرخواهی می کردم وی پوزش مرا قبول نمی کرد و دست رد بر سینه ی من می زد. سرانجام سال سوم در ایام حج با گریه ...
عکس بی حجابی بهاره رهنما با استایل پولداری در ترکیه !
از دانشگاه به خانه بصورت اتفاقی با پیمان قاسم خانی 26 ساله آشنا شد. این دو بعد از چند سال دوستی در نهایت سال 1373 باهم ازدواج کردند که ثمره این زندگی یک دختر بنام پریا شد. بهاره رهنما یک خانواده تمام عیار هنری دارد ، خودش بازیگر و همسرش پیمان قاسم خانی علاوه بر نویسندگی و کارگردانی یک بازیگر است. برادر شوهرش مهراب قاسم خوانی هم نویسنده صاحب نام بود و شقایق دهقان جاری اش نیز بازیگر است ، مادرش خانم پروین قائم مقامی هم بعدا بازیگر شد. اخبار وبگردی را در اینجا بخوانید: ...
دختر استاد، طلای المپیک را می خواهد
؛ البته بیشتر تفریحی. به هر حال من دختر استاد بودم و می خواستم این را به همه بگویم. در این سال ها دختر استاد بودن، چقدر به نفعت بوده؟ هم از نظر فنی برایم خوب بود و پدرم خیلی کمک می کرد و هم این فکر که پدرم مربی است، به من اعتمادبه نفس می داد. در شهر جویبار بعد از مدال طلای جهانی چقدر دختر استاد را تحویل گرفتند؟ سؤال های سخت می پرسید. نمی دانم چقدر تحویل ...
تیکه سنگین شهاب حسینی به ترانه علیدوستی | شهاب حسینی همسرش را طلاق داد
او پیشنهاد آشنایی دادم اما همسرم هیچ اعتقادی به اینگونه دوستی ها و آشنایی ها نداشت و گفت:اگر کسی واقعا عاشق است و تمایل قلبی برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش دارد، باید در این راه صادقانه گام بردارد و بنابراین موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و مصمم به ازدواج شدم. دیگر تکه دوم زندگی ام را پیدا کرده بودم. بعد از صحبت های اولیه و رسم و رسومی که در این رهگذر طی می شود، بعد از 4-3 ماه نامزدی، عقد ...
روایتی تلخ از ماجرای قتل یک زن
اتهام قتل عمدی، شرب خمر و سرقت را قبول کرد، اما منکر دو اتهام دیگر خود شد. سعید وقتی در جایگاه متهم قرار گرفت در تشریح جنایت گفت: بعد از جدایی از همسرم، دو فرزندم مرا ترک کرده و نزد مادرشان رفتند. من به تن هایی حوالی میدان شوش زندگی می کردم. کارگر یک رستوران بودم و هر روز با موتورم سر کار می رفتم. بهمن سال گذشته یک روز موتورم خراب شد و پیاده، راهی محل کارم شدم. در مسیر با ناهید آشنا شدم و ...
قتل هولناک در جشن تولد توسط پسر 16 ساله / کامران به قتل ناپدری اش اعتراف کرد
میز و شادی تولد بودیم که دوستان کامران هم آمدند و بعد هم کامران به گودرز حمله کرد، او را زد و متواری شد. من خبر ندارم کامران و دوستانش کجا هستند. کامران با پدرش زندگی می کرد، من چند سال قبل از شوهرم جدا شدم و با گودرز ازدواج کردم، یک دختر و پسر دارم که هر دو آنها با پدرشان زندگی می کنند. با توجه به گفته های این زن تحقیقات برای شناسایی پسر نوجوان آغاز شد. مأموران بعد از چند ماه موفق شدند ...
پدر شهید برای خرید خانه، 27 سال نماز استیجاری خواند!
دور داشتیم که مصطفی را دوست داشت اما مصطفی انگار می دانست که ماندنی نیست و می گفت من فعلا نمی خواهم اردواج کنم. پدر آن دختر از آقامصطفی خواسته بود که وقتی از تهران به قم می آیی، دخترم را هم با خودت بیاور. مصطفی هم گفته بود صرفا شما را از تهران تا قم همراهی می کنم و جای خواهر من هستید و من اصلا قصد ازدواج ندارم. مادر شهید: خدا شاهد است ما همیشه می گویم این هفته بر می گردد و هفته دیگر می ...
روزمرگی زندانی ای که منتظر شاکی است
بود در خانه تنها بودم. خواهر و برادرهایم ازدواج کرده بودند. پدرم هم فوت کرده بود. من بودم و مادرم. مادرم را خیلی دوست داشتم. او هم همین طور. تا اینکه در همان سال ها با یکسری از بچه های ناباب محل نجف آباد آشنا شدم. آنها هم مرا معتاد کردند. خانوده ام خیلی تلاش کردند من ترک کنم. ترک هم کردم. بعد مادرم اصرار کرد که ازدواج کنم. حالا سه تا بچه دارم. روی ماشین کار می کردم. زندگیم می گذشت. پیش ...
نقشه شیطانی برای بلاگر شهرستانی در تهران / کوروش 108 روز با وجدانش جنگید
به خانه برگشتم تا ناهار بخورم متوجه شدم پدر خوانده ام فوت کرده است. وقتی اورژانس و پلیس آمد مرا به اتهام مظنون در قتل بازداشت کردند؛ اما بعد از چند روز پزشکی قانونی علت مرگ او را سکته اعلام کرد و بی گناهی من ثابت شد و آزاد شدم. در حالی که تحقیقات به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران در پرونده مرگ مرد موتورسوار ادامه داشت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در بازبینی دوربین ...
بازیگری که والدینش نگذاشتند کودک همسر شود
دوران دبیرستان بودم و فعالیتی در تئاتر مدرسه داشتم. آن جا موقعیتی فراهم شد حتی جایزه بدهند و پدرم مخالفت کردند و گفتند بهتر است به درس هایم برسم، این اتفاق در وجودِ من تقریباً خاموش شد تا آن که با آقای فروتنیان ازدواج کردم. چهره آزاد در ادامه صحبت هایش درباره آشنایی اش با همسرش، شاهرخ فروتنیان، گفت: 20 سالم بود و آقای فروتنیان 26 سال شان بود که با هم ازدواج کردیم و بعد از ازدواج، 25 ساله ...
اجاره آدم ربا برای انتقام از برادر شوهر
وقتی بعد از مرگ مادرم دچار آشفتگی های روحی شده بودم، پدرم برای سومین بار با دختر 22 ساله ای ازدواج کرد که هیچ سازگاری اخلاقی با هم نداشتیم به همین دلیل من هم به بهانه کار در مشهد از آن زندگی نابسامان فرار کردم، اما دچار مخمصه وحشتناکی شدم که ... بیشتر بخوانید مرگ 5 سرنشین تاکسی در برخورد با دیوار برخورد شدید تاکسی با دیوار یک مغازه در شهرک سبزدشت گلستان 5 قربانی برجا ...
اعتراف شاهرخ به قتل سهراب در شب تولد مادرش / سهراب مادرم را عاشق خودش کرده بود !
از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه آمده بود به جایگاه رفت و در تشریح ماجرا گفت: پدر و مادرم هر دو اعتیاد داشتند و چند سال قبل تصمیم گرفتند ترک کنند. مادرم به خانه یکی از اقوام مان رفته بود و پدرم در جای دیگری بستری بود. چندبار که برای سرزدن به مادرم رفته بودم متوجه رفتار مشکوک مادرم شدم تا اینکه یکبار که گوشی تلفن همراهش را چک کردم متوجه ارتباط پنهانی او با مردی به نام سهراب شدم. پس از آن ...
اعتراف به قتل ناپدری در جشن تولد مادر
تا اینکه در روند تحقیقات پسر 16ساله اش سهیل و دو نفر از دوستانش را عامل قتل معرفی کرد. او در شرح ماجرا گفت: چند سال قبل با وجود داشتن یک دختر و پسر از شوهرم جدا شدم و با بهروز ازدواج کردم. شب تولدم بود و قرار بود همراه شوهرم و فرزندانم به باغی در شهریار برویم. وقتی وارد باغ شدیم، پسرم یکباره همراه دو نفر از دوستانش به شوهرم حمله کرد و او را با چاقو زد. من که از دیدن آن صحنه شوکه شده بودم شروع به ...
جزئیاتی تازه از خانه وحشت تهران
جوان را کشت جسد او را به حمام برد، چند روزی آنجا نگهداری کرد و بعد به اتاق برد و در کمد گذاشت. برای این که بوی جسد در فضا نپیچد هر روز ساعت ها عود روشن می کرد. من از او وحشت دارم اگر آزاد شود مرا به قتل می رساند. از ترس او برای همیشه به ترکیه می روم. دیگر دختر نجات یافته هم گفت: پدرم معتاد بود و مجبورم می کرد بیرون از خانه هر کاری انجام دهم و با پول آن برایش شیشه بخرم. به همین دلیل سه ...
همسر جمشید مشایخی در گذشت+ علت و بیوگرافی
.... پدرم مردی بسیار سخت گیر و متعصب بود. یک روز پدرم از محل کارش که در اداره شهربانی بود، سر زده به خانه آمد و همین که خنده مرا که آن موقع ده ساله بودم، شنید، به شدت عصبانی شد، کتکم زد و گفت:صدای هیچ زن و دختری نباید از خانه بیرون برود. جمشید مشایخی پسر دایی من است. مایل به ازدواج با جمشید نبودم و عقیده داشتم او نمی تواند در آینده همسر خوبی برایم باشد. یک روز جمشید با برادرش ...
جزئیات درگذشت گیتی افروز رئوفی همسر جمشید مشایخی+ بیوگرافی
همرا برادرم به عیادت عمه رفتم که در آنجا برای اولین بار عاشق گیتی افروز رئوفی شدم و فردایش به همراه خانواده به خواستگاری اش رفتیم و بعد ازدواج کردیم مهریه مان را یک جلد قرآن کریم و یک شاخه گل سفید ثبت کردیم جمشید مشایخی در برنامه دورهمی میگفت گرفت من به دلیل مسئله هنری که داشتم و باید به سر اجرا می رفتند بیشتر وقت ها بیرون از خانه بودم و همیشه اوضاع خانه در اختیار و کنترل همسرم بود ...
آنا نعمتی با لباس چسبان و شرم آور + عکس
هایی داشته است. من در چنین فضایی بزرگ شدم ، فضایی که پدرم مرا به سمت کارهای نقاشی و خطاطی و ورزش هل می داد و خودم هم علاثه زیادی به موسیقی داشتم. بعد از کنکوز و قبولی در رشته هنرهای دراماتیک که نرفتم ، مسیر تازه ای در بازیگری پیدا و سعی کردم آنرا ادامه بدهم. خانم بازیگر وقتی قید درسو زد! در سال 1375 وقتی 19 ساله بود قید تحصیل در دانشگاه را زد و به کلاس های ...
امضا: ک.طالقانی!
پرویز تا سه سالگی در زنجان زندگی کرد. او از کودکی علاقه خود را به رنگ ها نشان داد و به گفته خودش از کودکی با خط خطی کردن دیوار همسایه ها کشیدن نقاشی انتزاعی را تمرین می کرد: مادرم تعریف می کرد که من از کودکی علاقه مند به نقاشی بودم و زمانی که 2 سالم بود مادرم را مجبور کردم که تمام دگمه های رنگی را روی پیراهن سفید و بلندی که داشتم بدوزد. یادم می آید یک روز پدر و مادرم خانه نبودند و من 7 سال بیشتر نداشتم، زغال را برداشتم و تمام در و دیوار خانه را نقاشی کردم، با اینکه از این کار لذت برده بودم؛ اما می دانستم پدر و مادرم مر ...
ماجرای فراری دادن یک زندانی از بیمارستان
گرم کراک دستگیر شدم. چه کسی پیشنهاد داد مواد بفروشی؟ شرایط مالی و بی پولی باعث شد تا خودم تصمیم بگیرم مواد فروش شوم. چند خواهر و برادر داری؟ هفت برادر و 4 خواهر از دو ازدواج پدرم هستیم. او نگهبان بود و دو ماه یکبار به خانه می آمد. چه شد بعد از 8 سال زندان تصمیم گرفتی دوباره سمت جرم بروی؟ می دانستم که بازهم دستگیر می شوم، اما مجبور ...
نیوشا ضیغمی سیاه پوش شد | آرش پولاد خان همسر نیوشا ضیغمی کیست؟
بازیگر شدنش گفت: وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم بلافاصله وارد سینما شدم، در همان سال اول نتیجه خوبی حاصل شد، پدرم ...
قصد کشتن ناپدری ام را نداشتم
: پدر و مادرم معتاد بودند و من و خواهرم زندگی سختی داشتیم. بعد از چند سال آن ها تصمیم به ترک اعتیاد گرفتند. مادرم ترک کرد، اما پدرم نه. یک روز متوجه ارتباط مادرم با بهمن شدم و موضوع را به پدرم گفتم، اما او به جای برخورد با مادرم، مرا کتک زد و دعوایم کرد چرا به مادرت تهمت می زنی. بعد از مدتی پدرم متوجه ماجرا شد و مادرم را طلاق داد. او بعد از جدایی به تهران آمد و با بهمن ازدواج کرد. من و بهمن ...
یک روز بهاری!
خانواده خود بوده و فامیل بزرگ خود را به عزت و آبرومندی اداره کرده ام و تا امروز که سی و سه سال از عمرم می گذرد، رئیس این خانواده بوده و برای خانواده خودم جز عزت و سرافرازی و استراحت، چیزی به کار نبسته ام. شهرت و احترام من به قوه هوش و سعی و اقدام خودم بوده است. ولی چون یک همسر و رفیق دلسوزی که مرا اداره کند، نداشته ام، هرچه به دست آورده ام صرف شده است. خودم در تهران مانده و مادرم به واسطه ...
تیپ پلنگی و عجیب بهاره رهنما سوژه شد! / عکس
... بهاره رهنما اولین بار سال 1370 که 17 ساله و دانشجو بود مسیر بازگشت از دانشگاه به خانه بصورت اتفاقی با پیمان قاسم خانی 26 ساله آشنا شد این دو بعد از چند سال دوستی در نهایت سال 1373 باهم ازدواج کردند که ثمره این زندگی یک دختر بنام پریا شد خانواده بازیگر بهاره رهنما بهاره رهنما یک خانواده تمام عیار هنری دارد ، خودش بازیگر و همسرش پیمان قاسم خانی علاوه بر نویسندگی و کارگردانی یک بازیگر است برادر شوهرش مهراب قاسم خوانی هم نویسنده صاحب نام بود و شقایق دهقان جاری اش نیز بازیگر است ، مادرش خانم پروین قائم مقامی هم بعدا بازیگر شد ...
همسر جمشید مشایخی درگذشت
وایت می کند: در سال 1336 به همراه برادرم به عیادت عمه رفتم که در آنجا برای اولین بار عاشق گیتی افروز رئوفی شدم و فردایش به همراه خانواده به خواستگاری اش رفتیم و بعد ازدواج کردیم، مهریه مان را یک جلد قرآن کریم و یک شاخه گل سفید ثبت کردیم