تجاوز به دختر 20 ساله و انتشار تصاویر آن در مشهد
سایر منابع:
سایر خبرها
ازدواج با سفارش در بستر مرگ!
مخالفت های من فایده ای نداشت . پدرم معتقد بود دیگر کسی با من ازدواج نمی کند از سوی دیگر نیز موسی هم به اصرار خانواده اش قصد داشت با من ازدواج کند چرا که غیرتشان اجازه نمی داد عروس آن ها با فرد غریبه دیگری ازدواج کند. بالاخره با اصرار اطرافیان و بعد از برگزاری مراسم چهلم پدرشوهرم راهی خانه بخت شدم به طوری که حتی برگزاری یک جشن عروسی کوچک برایم به یک آرزو تبدیل شد. با وجود این موسی هیچ ...
خشم وحشتناک پسر 25 ساله در شب عروسی پدرش با دختر جوان ! / در تایباد رخ داد
، این پرونده جنایی به دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و با توجه به اهمیت و حساسیت آن در شعبه ششم مورد رسیدگی دقیق قرار گرفت و طبق قوانین جزایی، قضات با تجربه دادگاه، محاکمه عامل این قتل هولناک را در حالی آغاز کردند که قاضی جواد شاکری ریاست دادگاه را به عهده داشت و قاضی هادی دنیا دیده در زمان محاکمه به عنوان مستشار دادگاه به پرونده های ویژه رسیدگی می کرد. بنابراین گزارش ، همزمان با ...
قتل شوهر با خوراندن دارویی مرموز
مادرش با یکدیگر اختلاف داشتند. او گفت: آخر هفته ها که پدرم خانه بود، همیشه بر سر کارکردن مادرم در بیرون از خانه درگیری داشتند. مادرم هم برای اینکه بتواند به محل کارش برود، پودری را در غذا یا چای پدرم می ریخت که او بخوابد. وقتی من اعتراض می کردم با لحن تندی می گفت که این پودر داروی تقویتی و ضدکروناست. در این شرایط بود که زن جوان بازداشت شد اما باز هم مدعی بود که در مرگ شوهرش نقشی ندارد ...
مرد جوان گلوی زنش را در شهرری برید / پشیمان نیستم همسرم مستحق مرگ بود!
.او مرا تهدید به خودکشی کرد سپس با تیغی که در دستش بود رگ دستش را زد. من بلافاصله همسرم را به بیمارستان بودم و او با کمک پزشکان از مرگ نجات یافت . مرد افغان ادامه داد: من دنبال فرصت مناسبی می گشتم تا علیه همسرم و پسر جوان مدرکی به دست بیاورم و از آنها شکایت کنم. تا اینکه یک روز در پارک نزدیکی خانه مان آنها را دیدم . آنجا بود که کنترلم را از دست دادم و تصمیم به قتل همسرم گرفتم . ...
متهم: از قتل همسرم پشیمان نیستم!
این باره سؤال کردم، اما راضیه جواب سربالا داد. پیگیر ماجرا بودم تا اینکه فهمیدم مدتی است با یک پسر ایرانی ارتباط دارد. چند روز بعد دوباره بعد از انجام کار به خانه آمدم که دیدم همسرم در حال تماشای یک فیلم در گوشی موبایلش است. می خواستم گوشی را از او بگیرم که شروع به داد و فریاد کرد. او همانطور که داد می کشید مرا تهدید به خودکشی کرد سپس با تیغی که در دستش بود رگ دستش را زد. بلافاصله راضیه را به ...
بازجویی های دختر فراری/ از ترس سعید 4 ماه حمام نرفتم
در ادامه گفت: بعد از ناپدید شدن مینا، سعید به بهانه های مختلف به من اجازه نمی داد حمام بروم.حدود 4 ماه بود حمام نرفته بودم.تا اینکه ماموران پلیس به خانه سعید ریختند و من فهمیدم جسد مینا پلاستیک پیچ شده در حمام بوده و برای همین سعید اجازه نمی داده که ما حمام برویم. با ثبت اظهارات این دختر جوان،او با دستور بازپرس پرونده بار دیگر به بازداشتگاه منتقل شد تا بعد از تکمیل تحقیقات در صورت اثبات بی گناهی اش با ضمانت وثیقه آزاد شود. ...
پلیدی های مادر و دختر بی آبرو در مشهد / کودکان از آنها وحشت داشتند
به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات زن 33 ساله ای است که به همراه دختر 16ساله اش و به اتهام دستگیر شده بود. این زن جوان که مدعی بود، همسرش در یکی از شرکت های پیمانکاری مربوط به امور خدماتی و نظافتی کار می کند اما درآمد چندانی ندارد، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: 15 ساله بودم که با حسن ازدواج کردم . او از بستگان نزدیک پدرم بود و شغل مناسبی ...
گروگانگیری اشتباهی به دلیل شباهت 2 برادر
. متهم ادامه داد: چند روز قبل با یکی از کارگران غرفه درگیر شدم و او مرا زخمی کرد. من که از کارگر جوان کینه به دل گرفته بودم، برای انتقام از او 7 نفر را اجیر کردم تا او را به جای خلوتی ببرند و حسابی کتک بزنند، اما اشتباهی برادر او را ربودیم. این متهم پس از اقرار به جرم خود با قرار قانونی بازداشت شد و تلاش ماموران برای بازداشت 7آدم ربای اجیر شده ادامه دارد. انتهای پیام وبگردی گروگان گروگانگیری ...
اجرای تلخ دختر قمارباز
این کار ادامه داد طوری که پسرش را نزد من می گذاشت و خودش در خانه سرگرم بازی های اینترنتی بود . من هم که تنها نوه ام را خیلی دوست داشتم به همراه دخترم و همسرم از او مراقبت می کردم تا این که در تعطیلات عید نوروز پدرم فوت کرد و من برای مجلس عزاداری به شمال کشور رفتم. حدود 40 روز آن جا ماندم و بعد از برگزاری مراسم چهلم پدرم به مشهد بازگشتم وقتی سراغ طلاهایم رفتم با کمال تعجب دیدم هیچ طلایی ...
چالش های زندگی نومسلمانان روس
برای شروع یک زندگی جدید به مسکو بروم. از پانک راک و آنارشی خسته شده بودم، می خواستم واقعاً احساس آزادی کنم. به عنوان صندوقدار در فروشگاهی مشغول به کار شدم. بااین حال، در پایتخت زندگی من تغییری نکرد. شیاطینی که مرا عذاب می دادند در وجود من زندگی می کردند، من باید از درون تغییر می کردم. در محل کارم، با یک پسر 15 ساله تاجیک آشنا شدم. دو قوطی آبجو خریدم و می خواستم او را مهمان کنم ولی نپذیرفت ...
پایان وحشت آفرینی پستچی مسلح
را جدی نگرفتم و توجهی نکردم اما او با جملات عاشقانه و ابراز علاقه هایش مرا مجذوب کرد چرا که کمبود محبت و خلأ عاطفی را در کلمات زیبای عاشقانه جست وجو می کردم. بالاخره ارتباط تلفنی و تصویری بین من و آن جوان آغاز شد که اهل یکی از شهرهای شمالی کشور بود. کوروش ادعا می کرد قصد ازدواج با مرا دارد و با این ترفند فریبم داد. طولی نکشید که از من خواست با پوشش بدون حجاب مقابل تصویر قرار بگیرم و با ...
"دعا و نفرین" پدر و مادر در روایتی از امام حسین (ع)
...> به خدا قسم، هنوز نفرینش به آخر نرسیده بود که سلامت من از بین رفت و هنگامی که پیراهنم را بالا زدم، دیدم یک طرف بدنم خشک شده است. پس از این ماجرا پشیمان شدم و نزد پدرم رفتم و عذرخواهی نمودم ولی پدرم مرا نبخشید و به سوی خانه ی خود راهی گردید و سه سال بر همین منوال سپری شد و هر چه از او عذرخواهی می کردم وی پوزش مرا قبول نمی کرد و دست رد بر سینه ی من می زد. سرانجام سال سوم در ایام حج با گریه ...
دل نوشته خواندنی پرستار سی سی یو از دیدار با رهبری
...! تا صبح فقط توانستم چند ساعتی بخوابم آن هم از استرس اینکه مبادا خواب بمانم و این فرصت را از دست بدهم به سختی گذراندم! صبح شد به سمت محل راه افتادیم!تا به امروز هرچه شنیده بودم گفته هایی بود که دیگران روایت میکردند اما امروز بعد از سالها توفیق حضور در نشستی رو پیدا کرده بودم که قرار بود خودم ببینم و بشنوم و حِس کنم! احساسِ لحظاتی که کارت ورود گرفتم و در کوچه ها به سمت ...
کلاهبرداران مثل آب خوردن به ما نزدیک می شوند
همسر اولم به تحریک نرم و خزنده وحید جدا شده و با وی ازدواج کرده بودم. همسر جدیدم وکالت بلاعزل از من گرفته بود، بخشی از املاکم را با همان وکالت فروخته و پول آن را به حساب خودش ریخته بود و با بخشی از پول برایمان خانه و مغازه ای، که اجاره نامه هر دو به نام خودش بود، اجاره کرده بود و همه درآمد من از منابع مختلف به حساب های او واریز می شد. به تدریج متوجه شدم که پرونده بیماری روانی دارد و ...
شاخ اینستاگرامی قاتل شد
حادثه شدند. مردی 40ساله روی زمین افتاده و به دلیل ضربه ای که به سرش وارد شده بود، جانش را از دست داده بود و در نزدیکی او پسری حضور داشت که می گفت مال باخته است. پسر جوان توضیح داد: دقایقی قبل 2موتورسوار به من حمله کردند و گوشی گران قیمت مرا با تهدید چاقو دزدیدند. آنها قصد فرار داشتند که من پیراهن ترک نشین را گرفتم و کشیدم و او از روی موتور پایین افتاد و حتی یک بار بلند شد تا به فرار ...
دختر استاد، طلای المپیک را می خواهد
؛ البته بیشتر تفریحی. به هر حال من دختر استاد بودم و می خواستم این را به همه بگویم. در این سال ها دختر استاد بودن، چقدر به نفعت بوده؟ هم از نظر فنی برایم خوب بود و پدرم خیلی کمک می کرد و هم این فکر که پدرم مربی است، به من اعتمادبه نفس می داد. در شهر جویبار بعد از مدال طلای جهانی چقدر دختر استاد را تحویل گرفتند؟ سؤال های سخت می پرسید. نمی دانم چقدر تحویل ...
قتل پیرمرد بیمار به دست پرستار خانگی
کتک زده است. پسر مقتول ادامه داد: موضوع را به برادرم اطلاع دادم و هردو راهی خانه پدرم شدیم. او به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بی حال بود و برای همین وی را به بیمارستان منتقل کردیم. پدرمان چند روزی بستری شد و تحت درمان قرار گرفت و بعد از آن مرخص شد و به خانه برگشت اما روز جمعه دوباره حالش بد شد و این بار که او را به بیمارستان رساندیم، دوام نیاورد و فوت شد. با دستور بازپرس ...
ماجرای قتل ناپدری در جشن تولد مادر
می کرد، من چند سال قبل از شوهرم جدا شدم و با گودرز ازدواج کردم، یک دختر و پسر دارم که هر دو آنها با پدرشان زندگی می کنند. با توجه به گفته های این زن تحقیقات برای شناسایی پسر نوجوان آغاز شد. مأموران بعد از چند ماه موفق شدند کامران 16ساله را شناسایی و بازداشت کنند. کامران بعد از دستگیری به قتل ناپدری اش اعتراف کرد و گفت: من اتهام را قبول دارم، چاقو را زدم، اما قصد کشتن نداشتم. وی مدعی شد ...
رمز محبوبیت شهید بروجردی در غرب کشور
. روزی که اسیر شدیم ما را به خانه ای بردند که سبیل تا سبیل مسلحین نشسته بودند. در ابتدا لباس هایمان را درآوردند و جیب ها را خالی کردند. داخل خانه پیرمردی بود که توجه خاصی به من داشت، بعد از چند دقیقه خواست کنارش بنشینم. این ماجرا گذشت تا اینکه چند ماه بعد در زندان دموکرات مردی را دیدم در حالی که جلوی اتاق رژه می رفت و من را می پایید، انگار کاری داشت و دو دل بود بگوید یا نگوید. با من سلام و ...
شاخ اینستاگرام قفل سکوت را شکست
برای شناسایی هویت متهم برای ادامه بازجویی و مشخص شدن درستی ادعایش در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. وی این بار در ادعایی گفت که شاخ اینستاگرام است و در توضیح ماجرا گفت: نوزاد بودم که پدر و مادرم مرا در خیابان رها کردند و پس از آن در پرورشگاه بزرگ شدم تا اینکه در هفت سالگی خانواده ای مرا به فرزندخواندگی قبول کردند. پدر و مادر خوانده ام با هم اختلاف داشتند و به همین خاطر ...
روایتی تلخ از ماجرای قتل یک زن
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از جام جم ، 15 فروردین امسال و پس از ناپدید شدن مرموز زن جوانی به نام ناهید ، همسر و دخترش با مراجعه به پلیس تهران برای یافتن او درخواست کمک کردند. در ادامه پرونده برای یافتن ناهید به پلیس آگاهی تهران ارسال شد که شوهر او در تحقیقات گفت: ناهید دیروز برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. با طولانی شدن غیبت همسرم ، به جست وجو پرداختیم اما ردی از او به دست نیامد. به ...
قیمت خودرو
کردند که همدست دیگر خود را نیز به پلیس لو دادند. روایت ماجرا از نگاه شاکی پرونده یکی از شاکیان که دقایقی قبل از دستگیری زورگیران قمه کش در چنگ آن ها گرفتار شده بود، درباره چگونگی ماجرا به افسر تحقیق گفت: حدود ساعت 6 بعد از ظهر در پارک خطی انتهای خیابان تلاش در حال تردد بودم که سرنشینان یک دستگاه موتورسیکلت هوندا و یک جوان دوچرخه سوار مقابلم توقف کردند. هنوز ...
پدرم با ریسک از دست دادن جانش نسخه های فارسی پاکستان را گردآوری کرد/ آرزوی منزوی سربلندی ایران بود
قرار داشت. دقیق یادم نیست همان روز یا روز پیش از فوت پدرم، سید محمدکاظم بجنوردی، عنایت الله مجیدی و چند نفر دیگر به دیدارش آمدند و آن موقع گفتند از کارهای انجام شده توسط پدرم که هنوز به چاپ نرسیده حداقل 25 جلد کتاب مانده که چاپ خواهد شد. یکی دو جلد را اطلاع داریم که به چاپ رسید اما بعد از آن کرونا شد و... دختر زنده یاد احمد منزوی بر لزوم چاپ آثار پدرش بدون کم و کاست و دخل و تصرف تاکید ...
کارآگاهان در تلاش برای افشای اسرار خانه وحشت
زندانی کردن دو دختر فراری، تعرض به آنان و تهیه فیلم اعتراف کرد؛ اما درباره قتل دختر دیگر حرف های متناقضی زد. یک بار مدعی شد دو دختر دیگر با او دعوا کردند و او را با پیچ گوشتی کشتند و بار دیگر با اعتراف به قتل گفت، چون این دختر قصد فرار داشت، دست به جنایت زد؛ اما ماجرا به همین جا ختم نشد؛ چون معلوم شد سعید قبلا هم پرونده ای درباره قتل دختری دیگر داشت که البته آن قتل، غیرعمد تشخیص داده شد. او در این ...
افسانه چهره آزاد: مدیون مادربزرگ مرحومم هستم
گرفتند و گفتند خانم بیایید و کار تلویزیونی بود. یک سریالی بود به اسم سال های بدون خانه . با تلویزیون وارد شدم. حتی روزی که رفتم برای فیلمبرداری یادم است جمعه 22 مهر 1366 بود. قرار بود در آنجا نقش منشی سازمان زمین شهری را داشته باشم. این اولین کار من به حساب می آید. چهره آزاد سپس درباره حسّ و حال اولین کارش بیان کرد: آن زمان خیلی خوشحال بودم اما ترس هم داشتم. همسرم و مادربزرگم مشوقم بودند ...
افشای پشت پرده انتخابی وزن 74 کیلو برای المپیک/ حسین خانی: هزینه کردند من به المپیک نروم
گوید و خیلی راحت مرا قضاوت می کند. این موضوع خیلی مرا آزار داد، کسی می تواند من را قضاوت کند که با کفش های من چند قدم راه رفته باشد نه اینکه چون شخصی مشکل دارد و می خواهد من نباشم روی این موضوع قضاوت کند. این اصلا خوب نیست و به شخصه اذیت شدم. خدا را شکر می کنم عضو هیچ گروهی نیستم و همیشه به لطف خدا از صفر شروع کردم و هیچ پارتی نداشتم و فقط با خدا معامله کردم و به اینجا رسیدم. هر کسی می خواهد قضاوتم کند ببیند با چه شرایطی به این جایگاه رسیدم، بعد نقد کند. در آ خر هم همه را با وجدان خودشان تنها می گذارم. انتهای ...
اولین واکسن ایرانی کرونا با این پرستار به دنیا معرفی شد
، 28 روز بعد، 2 ماه بعد، 3 ماه بعد و به همین ترتیب براساس زمانبندی مشخص با او تماس گرفته می شود و سلامتی اش از جهات مختلف مورد بررسی قرار می گیرد و به این ترتیب دائماً تحت نظر ما قرار دارد. با این عزیزان صحبت می کنیم و اگر علائم یا عوارضی داشته باشند؛ ثبت می شود. اگر نیاز باشد، خواهش می کنیم برای ویزیت حضوری یا گرفتن تست و آزمایش مجدد به هتل کلینیک مراجعه کنند. و این روند همچنان برای تمام داوطلبان ...
خاطره شنیده نشده از پدر حاج مهدی سلحشور/تربیت فرزندان را به خدا و اهل بیت (ع) بسپارید
که با ازدواج دو پسر دوقلویم علی اصغر و علی اکبر خداوند به ما دو عروس داد همچنین یک دختر سه ساله و یک پسر یک ساله نیز در خانه دارم. در خانه ما حس صمیمانه و دوستی بین فرزندان حاکم است و اگر از تمام فرزندانم سوال کنید که رابطه شان با من چطور است بی شک میگویند نزدیکترین رفیق ما پدرمان است. بنابر این گزارش مهدی رسولی مداح و ذاکر اهل بیت علیهم السلام با بیان این مطلب که خداوند متعال دو فرزند ...