سایر منابع:
سایر خبرها
دزد فراموشکار اموال سرقتی را به صاحبش فروخت
برگشتم و بعد هم مانع ادامه کار و درسم شد. به ناچار از خانه بیرون نمی رفتم. هر کاری شوهرم می گفت، انجام می دادم. حتی من از طرف تعاونی مسکن بنیاد شهید خانه نیمه کاره در شهرک اندیشه گرفته بودم و قسط می دادم که من را مجبور کرد خانه را بفروشم. با آن پول بدهی اش را پرداخت و بقیه را خرج رفیق بازی و کارهای نادرست کرد. شوهرم می گفت تو خانه را برای چه می خواهی، من خانه دارم. من هم برای اینکه دست ...
همسرم، کتاب هایم را هَوویِ خود می دانست
را کتابخوان حرفه ای کنم. در این مسیر افرادی مرا مسخره می کردند، بعضی ها اذیت می کردند و بعضی دیگر هم که از سر پر کردن اوقات به سر بساط کتاب می آمدند کتابخوان می شدند. یکی از زیباترین خاطراتم پیرمردی بود که هر روز می آمد و از من کتاب می گرفت چند روزی نیامد و از او اطلاعی نداشتم تا دیدم دو پسرش دست او را گرفته و کمک می کنند تا به سمت من بیاید گفتند پدرمان به شرط آمدن به درمانگاه نزدیک بساط شما قبول ...
شوهرم چشمم رابا قمه درآورد!
هم مانع ادامه کار و درسم شد. به ناچار از خانه بیرون نمی رفتم. هر کاری شوهرم می گفت، انجام می دادم. حتی من از طرف تعاونی مسکن بنیاد شهید خانه نیمه کاره در شهرک اندیشه گرفته بودم و قسط می دادم که من را مجبور کرد خانه را بفروشم. با آن پول بدهی اش را پرداخت و بقیه را خرج رفیق بازی و کار های نادرست کرد. شوهرم می گفت تو خانه را برای چه می خواهی، من خانه دارم. من هم برای اینکه دست از سرم بردارد، خانه را ...
هوینس: مولر می تواند رییس باشگاه بایرن شود
به گزارش "ورزش سه"، هوینس از سال 1970 تا 1979 در بایرن توپ زد و بازیکنی موفق نیز بود. او پس از آن به عنوان سرمربی و رییس این باشگاه نیز موفقیت هایی را با آنها به دست آورد. امروز او رییس افتخاری این باشگاه به حساب می آید و عضو هئیت نظارت نیز هست. آقای هوینس، شام 70 سالگی شما چیست؟ اصولا من می خواستم مهمانی بزرگ با حضور 150 نفر داشته باشم. از مانیکا گروبر درخواست کرده بودم ...
کدام مسئولان جمهوری اسلامی داغ فرزند دیده اند؟!
فرزندش) که در خیابان لایی می کشد را ما تولید کردیم و از سیاست های غلط من این فرد این میزان بی تعهد بار آمده است، چراکه اگر فرزندم را به موقع به بیمارستان می رساند او قطعا زنده می ماند. او همچنین دی ماه 95 در سالروز تولد فرزندش نوشت: بعضی وقت ها می مانی بین دو حس عجیب. غم و شادی. در مسیر پرتلاطم زندگی وقت هایی هست که روزی شادترین روز زندگی ات بوده و هر سال به پاس دیدن آن روز جشن گرفته ای ...
تبدیل رقابت عشقی به آدم ربایی
درمان پسرم را ادامه دادم ولی داروهایش را استفاده نمی کرد و همواره با دوستانش پرسه می زد. وقتی فهمیدم به مصرف حشیش و مشروبات الکلی روی آورده است، خیلی نگران شدم. نصیحت هایم نیز فایده ای نداشت. از آبرویم وحشت داشتم و تنها زیر سقف خانه اشک می ریختم اما هیچ کاری از دستم ساخته نبود تا این که یک روز دیدم پسرم سوار دوچرخه ای شده و گوشی تلفن گران قیمتی در دست دارد. خیلی زود فهمیدم که آنها را ...
متهم قتل در فروشگاه زنجیره ای در انتظار محاکمه
روانی مورد معاینه قرار گیرد. کارشناسان این سازمان پس از معاینه متهم اعلام کردند مرد جوان دچار بیماری روانی است اما این بیماری دلیلی برای تبرئه او در مسئولیت کیفری جرمی که مرتکب شده نیست. با این گزارش متهم دوباره مورد بازجویی قرار گرفت که این بار گفت: زمانی که 11 ساله بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند. مادرم به آلمان مهاجرت کرد و من را هم با خودش برد. تا اینکه چند سال بعد به اتهام سرقت از ...
شهروندان البرزی از ابعاد شخصیتی سردار سلیمانی می گویند/ وقتی خدمت به مردم، عزت می آورد
فرزندم به دنیا آمده بود و تمام روز با گریه به فرزندم شیر دادم و دائم در گوش فرزندم زمزمه می کردم: "پسرم راه حاج قاسم را ادامه بده." وی ادامه داد: سردار دلها چهره ای مردمی بود و در همه امور خداوند را در نظر می گرفت. این مادر کرجی تصریح کرد: من قبل از شهادت سردار دلها را به طور واقعی نمی شناختم اما بعد از شهادت ارادت خاصی به این شهید پیدا کردم، فردی که این همه دوستار و هوادار ...
شهروندان البرزی از ابعاد شخصیتی سردار سلیمانی می گویند/ وقتی خدمت به مردم، عزت می آورد
سلیمانی به شهادت رسید من تازه فرزندم به دنیا آمده بود و تمام روز با گریه به فرزندم شیر دادم و دائم در گوش فرزندم زمزمه می کردم: "پسرم راه حاج قاسم را ادامه بده." وی ادامه داد: سردار دلها چهره ای مردمی بود و در همه امور خداوند را در نظر می گرفت. این مادر کرجی تصریح کرد: من قبل از شهادت سردار دلها را به طور واقعی نمی شناختم اما بعد از شهادت ارادت خاصی به این شهید پیدا کردم، فردی ...
روایتی از جنایت هولناک پسر خوشگذران!
روز با دوستانم بیرون بروم و یا خرید کنم. دیگر پولی نمی ماند. علاوه بر این من دانشجوی رشته کامپیوتر هستم و چون تحصیل می کنم نمی توانم کار کنم. با وجود اختلافاتی که میان ما بود اما من هرگز نمی خواستم جان پدرم را بگیرم و حالا خیلی پشیمانم. چرا چاقو در کمدت داشتی؟ 2 سال پیش هم بر سر همین مسائل درگیری داشتم. من پول می خواستم و پدرم به من پول نمی داد. وقتی درگیر شدیم، مرا تهدید کرد و از آن پس چاقویی تهیه کردم و داخل کشوی میزم قرار دادم تا چنانچه خطری تهدیدم کرد از آن استفاده کنم. اما گمان نمی کردم که روزی با آن جان پدرم را بگیرم. ...
قاتل: پشیمانم زودتر اعدامم کنید/اظهارات قاتل19 ساله تهرانی
کنید تا از عذاب وجدان راحت شوم. من الان بیشتر ناراحت خانواده مقتول هستم که بچه شان را از آن ها گرفته ام. وی افزود: من تا به حال پایم به کلانتری باز نشده بود اما حالا به اتهام قتل عمد بازداشت شده ام. یک لحظه در بازداشتگاه آرامش ندارم و مدام صحنه قتل جلوی چشم هایم است. من آدم بدبختی هستم. 5 سالم که بود پدرم را از دست دادم و از بچگی مجبور شدم که کار کنم، به خاطر همین درس و مدرسه را رها کردم ...
دوست داشتم در ارائه و انتقال فرهنگ مردم سوریه سهیم باشم/ نزدیکی شخصیت های هادس به افسانه هادس و پرسفونه
شدن نوجوانان توسط خانواده های شان تا چه میزانی ست؟؟ و... پس در سن 25 سالگی شروع به نگارش آن کردم که حدودا چند ماهی طول کشید و بعد رهایش کردم و یک سال از آن فاصله گرفتم سپس چند شخصیت را حذف کردم و شخصیت جدیدی اضافه کردم. در نهایت بازنویسی آن یک سال طول کشید و پایان رمان را تغییر دادم و طبق ادبیات خلاق و معنای خلاقیت آن را به پایان رساندم. بنابراین، شوربختانه نمی توانم زمان دقیقی بدهم میریام و ...
راننده حاج قاسم در لحظه شهادت چه کسی بود؟
با آغاز جنگ سوریه تصمیم می گیرد برای دفاع از حرم آل الله به سوریه اعزام شود. مأموریت آخرش با محمد اعزام شد اما محمد پس از پایان مأموریتش به ایران بازگشت. سجاد چون نیروی جایگزین نداشت، در سوریه ماند. دو روز پس از بازگشت محمد، سجاد به شهادت می رسد و اول از همه هم محمد این موضوع را متوجه می شود و به من اطلاع می دهد. فدک، دختر محمد من در روزهای سختی بودم و محمد با من تماس گرفت و گفت که می ...
کاپیتان عباس گودرزی، رکورددار عملیات هوایی هلال احمر
کوه را در این مراسم تعریف کرد. بعد از پایان مراسم، زن سالخورده ای پیش کاپیتان آمد تا از او تشکر کند. کاپیتان گودرزی می گوید: زن جلو آمد و گفت: من مادر آن کوهنوردانی هستم که شما در علم کوه نجاتشان دادید. آن روز به من گفته بودند بچه های من در کوهستان گرفتار شده اند و برای نجاتشان دعا کنید. همان روز من رفتم پنجره فولاد و به خدا التماس می کردم که بچه هایم را از من نگیرد. چند ساعت بعد به من گفتند فردی ...
چرا از من خوشش نمی آید؟
این سازوکار به طرد اجتماعی واکنش نشان می دهد. اما شخص متیو هیچ بدنی نداشت؛ شخصی واقعی نبود؛ و ضربه ای که او به من زد طردی خودکار، کامپیوتری و غیرشخصی بود. متیو یک پروفایلِ دوست یابیِ شبیه سازی شده در آزمایشگاه بود که برای سنجش بازخورد اجتماعی 2 توسط دکتر دیوید تی. شو، استاد روان پزشکی در دانشگاه استونی بروک، طراحی شده بود. عصب شناس ها کشف کرده اند که آدم ها از درد طردشدن، همانند فرایند ...
بانکی پور: مطالبه رهبری، انقلاب در شورای عالی انقلاب فرهنگی است / بنیانیان: به تصمیم های کارگروه تحول ...
نتواند برنامه و بودجه ای را بازسازی کند که در آن مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی همزمان دیده شود و رئیس آن سازمان فقط اقتصاد نفهمد، کار زیادی نمی توان کرد. مدیران حقوقی برنامه و بودجه به شورا به عنوان یک عامل مزاحم نگاه می کنند و شخصیت های حقیقی حرص و جوش می خورند که رئیس ما رئیس جمهور است ولی پول دست سازمان برنامه و بودجه است. به یاد دارم دوره ای که معاون برنامه و بودجه بودم یک روز شش ...