سایر منابع:
سایر خبرها
خسروی وفا:زمان سعیدلو دروغ در ورزش نهادینه شد
...> مسوولیت شکست هایم را می پذیرم من به یاد دارم در بازی های پارالمپیک لندن 48 ساعت قبل از اعزام تیم به کاروان گفتم، پاسخگوی باخت تمام ورزشکاران در لندن بر عهده من است نه شما. من مسئولیت باخت را بر عهده می گیرم، زیرا اعتقاد دارم دولت این همه امکانات در اختیار ما قرار می دهد پس نباید پیروزی ها از آن خسروی وفا باشد و باخت بر گردن دیگران. مسئولیت باخت را من باید خود پذیرا باشم نه دیگران. زمانی که ...
جلسات منظم خاتمی در اتاق فکر رفسنجانی پیش از فتنه/پسر هاشمی مسئول ساماندهی اراذل و اوباش و تخریب ها بود
...! آقای روحانی چرا؟ چه می دانم! چون از زمان جنگ با هم آشنا بودیم به شوخی به ایشان گفتم: حاج آقا! مثل اینکه شما هم مشتری بی بی سی هستی؟! اگر تلویزیون خودمان را گوش داده باشید، من سه بار در تلویزیون توضیح دادم که من هیچ نسبتی با آقای احمدی نژاد ندارم. چی گفتند؟ گفت: من اصلاً تلویزیون خودمان را نگاه نمی کنم. ارزش دیدن ندارد؛ معلوم نیست چه می گویند، همش ...
روایت خواندنی از عیددیدنی در خانه اولین شهید ارمنی
سراغی می گیرند؟ شوهرم از روزی که خبر شهادت زوریک را شنید، سکته کرد و زمین گیر شد. 16 سال از او مراقبت کردم. آن روز که زوریک از پیش ما رفت من هفت روز از حال می رفتم و به هوش می امدم؛ اما باز زنده ماندم. قسمت بود که پسر من بشود اولین شهید ارمنی ایران. فقط 20 روز از جنگ گذشته بود که خبر او را برایم آوردند. ما آن زمان همه اقوام در یک خانه بزرگ پیش هم زندگی می کردیم. آن روز به دخترم گفتم بیا با ...
اگر بنا به امربه معروف فیزیکی بود آنها را تکه پاره می کردیم
قبول ندارم. گفتم این را می گویند و خود من هم جوابی برایش ندارم که چه بگویم؟ واقعا چه باید گفت؟ جوابی هم نداد؛ یعنی جزء همان هایی بود که جواب نمی خواستم و رد شدم، اما یادم هست یک روز با ایشان مطرح کردم که ورود چند نفر در اطراف شما را کمی قابل تأمل می دانم. نمی گویم آدم های بدی هستند. آخرین دیداری که آیت الله مصباح یزدی به دیدن احمدی نژاد رفتند، فکر می کنم سال 89 بود. حاج آقا بعد از جلسه ...
روایت شنیدنی دکتر آقاتهرانی از حواشی احمدی ن ژاد
به حضرت معصومه (س) ابراز ادب کنم و بعد بیایم داخل. داشتم زیارت نامه می خواندم آقایی آمد گفت حاج آقا! نمی گذارند آقای لاریجانی صحبت کند و دارد بد می شود. گفتم خب؟ گفت شما بیایید سخنرانی کنید. گفتم چرا بیایم سخنرانی کنم؟ بعد خیال می کنند به هم زده ام و حال خودم بیایم سخنرانی کنم. برو بابا! این چیزها به من ربطی ندارد. زیارتم را خواندم. بعد که آمدم بیرون، دیدم جمعیت عادی نیست و اصلاً دیگر در سالن هم ...
یک ذهن عجیب
ببینم در این روش چه می توانم بکنم. بیشتر نوآوری های مطابق قاعده و تجربی من (به گفته ی خودم پست مدرنیسم من) به محض اینکه شروع به نوشتن یک کتاب می کنم شکوفا می شوند؛ این گونه که در ابتدا همه ی داستان در ذهنم وجود دارد و زمانی که به نوشتن ادامه می دهم راه های جدیدی را برای بازگو کردن آن پرورش می دهم. با گذشت مدتی متوجه شدم که می خواهم روشی متفاوت از روش داستان گویی زولا یا بالزاک داشته باشم. نوشتن از ...
تصاویر دیده نشده از حمید سبزواری
...> استاد حمید سبزواری مرداد ماه 58 بود. امام آخرین جمعه ماه رمضان را، روز قدس اعلام کرد. حسین هم به مناسبت پیام امام، شعر هم پای جلودار را سرود. حاج احمد آقا، حسین و آقای زورق را برای شام دعوت کرده بود. حسین هم که فرصت را مناسب دید، شروع کرد به گله و شکایت از اوضاع فرهنگی و عدم هماهنگی مسئولین و... . حاج احمد آقا اما او را آرام کرد و گفت: به جایش امام به کارهای شما توجه ویژه دارند ...
کتابی متفاوت برای شهیدکاظمی+عکس
زندگینامه ای شده، به چشم بنده جایی است که سرعت داستان را می گیرد. محمدرضا بایرامی در ادامه افزود: در این مورد فکر کنم حق با شماست اما حیفم آمد یادی از همراهان نشود. اما در این قسمت می بینید که نتوانسته ام چندان دل بگذارم چون کار دیگری هم نمی شد کرد و برای همین آن بخش مقاله شده است. ولی مجوز دارم برایش! در کارهای مدرن و همه چیز جا دارد قدیمی ها و کلاسیک ها البته گاهی این کار را کرده اند. مثلا ...
دیدار و گفتگو با جمشید مشایخی در بخارا
مرا گرفت و کتک زد. معلم ورزش با تعجب پرسید:"چه شده است؟" پاسخ دادم که فلانی من را زد!" روز بعد، پس از ورزش صبحگاهی دبیر ورزش پسرک را صدا کرد و گفت :" تو فکر می کنی چون از آشنایان دکتر ... هستی کسی هستی؟ غلط کردی که این پسر را زدی!" با اینکه بچه بودم گفتم:"خیلی مرد است! نوکر دستگاه نیست!" ما ابروی فقر و قناعت نمی بریم با پادشه بگوی که روزی مقدر است ...
خوشحالم که چشم پزشکی ایران را متحول کردم
متحول کنم. شما وضعیت و کیفیت چشم پزشکی ما را با 35 سال پیش مقایسه کنید در زمان انقلاب در بیمارستان مسلمین بودم و بعد زمان جنگ هر دو ماه به تهران می رفتم و در بیمارستام امام خمینی(ره) و بقیه الله مجروحان جنگی را مداوا و جراحی می کردم و حتی زمانی که در شیراز بودم یک روز هفته ام فقط مخصوص مجروحان و مصدومان جنگی بود. در تمام زمان جنگ بودم و گاهی حس می کردم که چرا جنگ؟ برای این سوال ...
از زمین یخی اردبیل تا آسمان های برفی مونیخ
آرزوهایش متصل نگه می داشت، پیدا کرد و راهی شد. اتوبوس اردبیل – تهران از کنار همان زمین فوتبال گذشت؛ چیزی شبیه آیین یک وداع و او در خیالش می دید که همچنان دنبال توپ می دود. علی نوزده ساله راهی پایتخت شد تا با یک روز تاخیر، برای ترم اول رشته متالورژی ثبت نام کند. زمین چمن دانشگاه، شیرینی این قبولی ممتاز را برای دایی دو چندان کرد. چند ماهی از تمرین با تیم دانشگاهی گذشته بود. تیم ...
فرهنگ در رسانه
...، مشخص هستند. پول ها کجاست؟ عین الدین صادق زاده یکی از هنرمندانی است که در این حراج دو اثر داشت و هر دو به فروش رسید. او به خبرنگار ما گفت: من پول کارهایم را گرفتم. البته اول پولم را نمی دادند. یک روز یکی از دوستان زنگ زد و گفت کارم را در حراج ملی خریده است. بعد گفت پولش را هم به حراج ملی داده است. به همین دلیل من خودم با برگزارکنندگان تماس گرفتم و گفتم خریدار می گوید پولم ...
چرا مردم GEM تماشا می کنند؟
های سخت است و بلد است چطور مهمانانش را گوشه رینگ ببرد و زوایای پنهان شان را نشان مان بدهد . ما که سعی مان را کردیم تا نظر شما چه باشد. - چرا آقای رشیدپور دیگر در تلویزیون نیست؟ چند روز پیش با یکی از مقامات صحبت می کردم. شاید برای چندمین مرتبه از او پرسیدم علتش چیست؟ او گفت خودم هم نمی دانم! - چه حرف عجیبی زده اند. برای خودم هم عجیب بود. یکی از مقامات عالی ...
زنجان میزبان دویست و نود و ششمین نشست کتابخوان شد
صالحی حاج آبادی در چهارده بخش با موضوع شیطان و خلقت او و کارهای که شیطان قبل از راننده شدن از درگاه خداوند و بعد از آن انجام می داده است را توضیح می دهد. حسب ونسب شیطان، غرض از آفرینش شیطان، شیطان و حضرت آدم، لشگریان و حربه های شیطان از عناوین اصلی این کتاب است. نویسنده در این کتاب دو معنی برای شیطان متصور شده است؛ یکی اصطلاحی، و آن همان معنایی است که بر سر زبان مردم است. وقتی کلمه شیطان گفته می ...
همه چیز درباره "بادیگارد" ابراهیم حاتمی کیا با شرکت پرویز پرستویی، مریلا زارعی، بابک حمیدیان و.../ گفته ...
بادیگارد در درجه نخست با ماهیت سینما و زبانی که حاتمی کیا در روایت قصه به کار گرفته آشنا می شود و در درجه دوم فیلمی داستان گو و جذاب را به نظاره می نشیند و از این جهت با لحظه به لحظه فیلم همراه خواهد شد. من هم به سهم خودم سعی کردم با نوع نگاهی که کارگردان بادیگارد در نظر داشت همراه شوم و در این مسیر صاحب تجربه های جدیدی شدم. - پخش فیلم بادیگارد به دفتر فیلمیران رسیده و علی سرتیپی مدیریت پخش این ...
گفت وگو با هنگامه قاضیانی در آستانه اولین کنسرتش
به خودم آمدم و دیدم این اتفاق افتاد. اما چگونه این اتفاق افتاد؟ شاید چون من فانتزی خواندن را از کودکی در وجودم داشتم. چند سال بعد، رسیدیم به فیلم به همین سادگی ؛ وقتی فیلم نامه را خواندم دیدم یک قسمت در آن هست که من باید آواز بخوانم. آقای میرکریمی در گفت وگویی که با من داشتند از من پرسیدند که آیا شما می توانید آواز بخوانید و زمزمه کنید؟ گفتم: بله، می توانم. حتی راجع به آوای ...
تلاش کردم گوشه ای از آلام خرمشهری ها را نمایش دهم
تحقیقی نسبت به شخصیت برخورد کنم و کاملا از شعار و سطحی نگری دور باشم، این را گفتم تا تاکید کنم از سوی مسئولان سیما هیچ فشاری بر من نبود تا نگاهی خاص به تاریخ انقلاب داشته باشم و تلاش کردم گوشه ای از آلام خرمشهری ها را به نمایش بگذارم. کارگردان سریال مادرانه اعلام کرد: به جرات می توانم ادعا کنم در این سریال برای اولین بار شاهدیم که صدای مخالف شنیده می شود و اینگونه نیست که تمام حرف ها و ...
بازیگر نقش اشرف پهلوی کیست؟ + عکس
همه نقش ها از لحظه ای که وارد اتاق گریم می شوم، سعی می کنم در آن کاراکتر فرو بروم. مدتی قبل برای حضور در صحنه ای کوتاه دوباره به سر صحنه رفتم. بعد از یک سال و نیم وقتی روی صندلی گریم نشستم، با خودم گفتم من اشرف را پیدا نمی کنم اما به محض آنکه آهسته آهسته گریم شکل گرفت، ابروهایم درست شد، صورتم درست شد کم کم نقش اشرف برایم زنده شد. ربانی که معتقد است اگر 10 سال بعد همین گریم روی چهره اش ...
عشق افلاطونی در ادبیات معاصر
های زندگی خودم را دیدم و به عظمت و شکوه آن پی بردم و بعد، این پرتو در گرداب تاریکی که باید ناپدید بشود،دوباره ناپدید شد. نه،نتوانستم این پرتو گذرنده را برای خودم نگه دارم. سه ماه نه! دو ماه و چهار روز بود که پی او را گم کرده بودم،ولی یادگار چشم های جادویی،یا شراره کشنده چشم هایش در زندگی من همیشه ماند.چطور می توانم او را فراموش کنم که آنقدر وابسته به زندگی من است... توصیف های مهیج رمانتیکی از ...
خواندنی های یک کتاب
. ابوذکان گفت: تو یک پسر جوان لبنانی هستی؛ چرا برای فلسطین می جنگی؟ کشور شما بهشت بود، اما این فلسطینی ها زیبایی های لبنان را از بین بردند. گفتم: این شما بودید که مردم فلسطین را از سرزمینشان اخراج کردید. آن ها مجبور شدند به هرکجا پناه ببرند و در اردوگاه های چادری مستقر شدند؛ اما شما اردوگاه های آن ها را بمباران کردید. بعد با همین شعار به حزب کتائب مارونی [یکی از احزاب تندروی مسیحی در لبنان ...
سریال حضرت موسی (ع) کمر اسرائیل را می شکند
جانبازان و یا نهادهایی که از نظر مالی وضعشان خوب است، کمک بخواهیم ولی بنده دوست دارم که بودجه این سریال را مردم تامین کنند و منظورم هم نه فقط مردم ایران بلکه مردم جهان اسلام است. وی با انتقاد از سینمای فعلی تاکید کرد: اینجا اعلام می کنم، من عضوی از خانواده سینما نیستم. همه این موضوع را می دانند و بارها گفتم که من یک نفر از خانواده سینما، خانه سینما و وزارت ارشاد نیستم. من یک مبلغ هستم و اگر ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (211)
دعواتون میشه سریع نیاین اینجا بزنید single. یکم جنبه داشته باشین! مگه من با بابام دعوام میشه میام بزنم yatim؟ 32. تو لایق بهتر از منی... ترجمه: عاشق یکی دیگه شدم، دیگه نمیخوامت. 33. بدترین قسمت دیدن یه آشنا توی تاکسی اضطرابیه که تا مشخص شدن شخص حساب کننده ی کرایه ادامه داره و مدام ذهنتو درگیر میکنه! 34. دختره پست گذاشته از همه ی پسرا بدم میاد! خوب بی انصاف من تو خونه با شلوار کردی نشستم دارم هندونه میخورم. چیکار به تو دارم آخه؟! ...
دستفروشان بلاتکلیف، شهرداری سردرگم
در این خصوص دارد: بودن دستفروش ها هم خوب است و هم بد. خوب است چون باعث حضور بیشتر مردم و رونق بازار می شود و بد است چون باعث کم شدن درآمد مغازه دارها می شوند و نظم بازار را هم به هم می ریزند. یکی دیگر از دستفروشان هم در مورد انتقال دستفروش ها به محلی مشخص به تندی می گوید: حتی اگر جنازه ام نیز از اینجا برود خودم از اینجا نمی روم. به ما می گویند در نقاطی که مشخص شده باید دستفروشی کنید اما ...
علی زکریایی: - جیبوتی کجایی؟ - آب خنکی بود برای آنها که از جنایات آل سعود حرص داشتند
نفس گرم آقای احسان پور و هنر ایشان خیلی مهم بود. همچنین ارتباط شعری که ما انتخاب کردیم با نیاز مردم و وقایع روز و خنده داربودن قطع رابطه جیبوتی با ایران، باعث شد تا این قطعه به دفعات دانلود و شنیده شود. البته واقعاً این داستان خنده دار است. چون ساختمان پارلمان جیبوتی توسط ایران برای آنها ساخته شده و تقریباً هیچ چیز ندارند! اتفاقاً یکی از دوستان چند روز قبل در پیامی نوشت: واقعاً از اینکه جیبوتی نیست ...
اولین تجربه تونل مرگ در موصل
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : سال 1359 به خدمت سربازی رفتم و 23 تیرماه 1361 در عملیات رمضان به اسارت دشمن در آمدم، قبل از عملیات رمضان در چند عملیات بزرگ شرکت کرده بودم و اگر در این عملیات به اسارت در نمی آمدم خدمت سربازی ام تمام می شد. از بچگی به جنگ علاقه مند بودم و داستان های جنگی را زیاد می خواندم، آن روز قبل از اینکه اسیر شویم، به فرمانده ام گفتم عراقی ها دارند پشت ...
تحلیلگر خوب الزاماً معامله گر موفق نیست
. ناخودآگاه مطلبی را می نویسم و دو ساعت به آن نگاه می اندازم و از دیگران هم نظر سنجی می کنم. در مورد کتاب هم به همین شکل بود. با خود می گفتم چه کسی این کتاب را می خرد. فکر می کردم این کتاب مانند فرهنگ دهخدا کتابی باشد که شاید همه آن را نخوانند اما کتابی است که ماندگار خواهد بود. پیش از نوشتن کتاب تان چطور با تحلیل تکنیکال آشنا شدید؟ این سوال مانند این است که بپرسند نام بارسلونا را ...
آسمانی های آن عرفه زمستانی
به مردم قول داده ایم. گفتیم خرمشهر در محاصره است چطور می توانیم برگردیم. همه خسته بودند چون ما چهل روز بعد از عملیات فتح المبین، عملیات بیت المقدس را شروع کرده بودیم. شهید کاظمی توانست با کمک شهیدخرازی آخرین مرحله عملیات آزادسازی خرمشهر را انجام دهد. ایشان نیروهای عراقی را در خرمشهر محاصره و شهر را آزاد کردند ، با دو لشکر خرمشهر را تصرف کردند هر کدام با پنج گردان یعنی سه ...
مزه مزه فاجعه در تهران
آید و مدام به آینده ای تذکر دادیم که به آن نمی رسیم. آینده ای هم هست که یک جای دیگر اتفاق افتاده، بعد شما دلتان می خواهد به آن برسید، ولی برنامه ریزی هم نمی توانید بکنید که به آن برسید؛ در نتیجه یک وضعیت برزخی پیدا کرده ایم. این روایت برای این نسل دیگر جذاب نیست، خسته کننده است؛ چون توجه به لحظه حال را ناممکن می کند، در حالی که همه ما در همین لحظه زیست می کنیم. من حسم این است که حال گرایی نیروی ...
اشتباه کردم بازیگری را رها کردم/ جیرانی مرا قلقلک اساسی داد/با فخیم زاده کاراته کارکردیم
نزدیک سینما صحرای فعلی بود که من یک روز به آنجا رفتم و سلام و علیک کردم و گفتم من خیلی به بازیگری علاقمند هستم! چون نمی دانستم از کجا باید شروع کنم. گفتند: خب بیا اینجا فرمی پرکن. من هم آن فرم را پر کردم و با خودم فکر کرده بودم که از همینجا دیگر دوران بازیگری من شروع شده است. یک عکس سه در چهار هم از خودم دادم و بعد از آن همیشه منتظر بودم که به من زنگ بزنند که دیگر به ورطه فراموشی سپرده شد! اما من ...
بازیکنی که مظلومی او را با 5 بازیکن هم عوض نمی کند
... وی در ادامه در خصوص جذب بازیکن در نیم فصل و اینکه بازیکن جوان یا خارجی مدنظر دارد یا نه، گفت: این را باید بگویم که الان زمان آوردن بازیکن گمنام و خارجی نیست، چون طول می کشد این بازیکنان با شرایط تیم آشنا شود، البته گرفتن این بازیکنان را برای فصل بعد در دستور کار قرار داده ایم و اکنون به دنبال بازیکنان داخلی هستیم. وی در مورد اینکه آیا شما قصد جذب مدافع دارید، گفت: صحبت هایی مطرح شده ...