عشق در نگاه اول واقعی ! / نابودی جوجو در عشق رزیتا !
سایر منابع:
سایر خبرها
دختر یک مرد زندانی دزد حرفه ای مشهد / من عاشق بودم !
18 ساله ای به نام احسان بود که برای مصرف مواد مخدر به خانه مادربزرگم می آمد. من هم که به دلیل نداشتن گوشی هوشمند بعد از آنلاین شدن کلاس های درسی، ترک تحصیل کرده بودم همه روزها را در خانه مادربزرگم می گذراندم تا این که حدود 15 روز قبل احسان به من پیشنهاد دوستی داد. من که دختری سرخورده و لاغراندام بودم از این پیشنهاد او تعجب کردم چرا که همه اطرافیان و دوستانم مرا به خاطر لاغری زیاد مسخره می کردند ...
بخشش و آزادی 3 محکوم به مرگ در شب قدر
یافتند و بازداشت شدم. بعد از محاکمه حکم قصاص گرفتم. بعد از قتل تصویرم را در روزنامه ها چاپ کردند اما فامیلی پیدا نشد. آزمایش دی ان ای دادم که هویتم از این راه معلوم نشد. همیشه از امام رضا(ع) می خواستم آزادم کند. حالا برای زندگی و کار به مشهد می روم. مادرم هم بعد از قتل طلاق گرفت دختر یکی از زندانیان بخشیده شده گفت: 21 سال قبل ، 18ساله بودم که پدرم به اتهام قتل به زندان افتاد و برادرم بعد از آن خودکشی کرد. مادرم هم بعد از چند سال طلاق گرفت و رفت. من دنبال کارهای آزادی پدرم بودم. شوهرم مخالف این کار بود و مجبور شدم برای نجات پدرم از او جدا شوم. گروه حوادث روزنامه جام جم ...
تماس پسرخردسال با عمه راز جنایت را فاش کرد
ساله برادرم به من زنگ زد و گفت که حال پدرش خوب نیست. او ادامه داد که پدرش زخمی شده و مادر و خواهرش نیز خوابیده اند. بعد از من خواست تا خودم را به خانه شان برسانم. او ادامه داد: پس از این تماس با برادرم تماس گرفتم که متوجه شدم حالت نرمالی ندارد. او از من خواست به خانه اش بروم و پسرش را با خودم به خانه ام ببرم تا چند روزی پیش من باشد. تماس مرموز برادرزاده ام و حرف های عجیب برادرم وحشت به ...
دختر طلایی کشتی که در کارخانه قند کار می کند!
سکوی قهرمای برود و برای کشورش افتخارآفرینی کند. من هم با توکل به خدا، زحمات پدر و مادرم و تمریناتی که با برادرم انجام داده بودم، اعتماد به نفس خوبی را برای قهرمانی به دست آورده بودم. بعد از برگشت از مسابقات قرقیزستان فدراسیون جودو اعلام کرد، جودو می تواند در بازی های کشورهای اسلامی شرکت کند. به همین دلیل از نفرات اول سال های قبل دعوت کردند تا در انتخابی مدعیان جودو شرکت کنند. من هم ...
3 ماجرای تلخ برای دختر ساده لوح / او آخرین بار به لانه وحشت رفت
به گزارش رکنا، دختر 28 ساله با بیان این که فقط با یک تماس تلفنی اغفال شدم و چندین میلیون تومان پولم را از دست دادم، درباره ماجرای هولناک به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: همه بدبختی های من از روزی شروع شد که به تماس تلفنی جوان غریبه ای پاسخ دادم. او که خودش را انوش معرفی می کرد در این تماس تلفنی مدعی شد فقط به خاطر ازدواج با من تماس گرفته و قصد مزاحمت ندارد! همین گفت و گوی ...
کشف راز نوزادکشی توسط خانم مارپل
خواستم کمی آرام باشد، روی صندلی بنشیند و ماجرا را برایم تعریف کند. زن میانسال گفت: هوا که کمی گرم شد با خودم گفتم بروم برای خانه خرید کنم. برف که می آید، می ترسم از خانه بیرون بروم. اگر تعادلم را از دست بدهم و روی زمین بیفتم و خدای نکرده دست و پایم بشکند، چه کسی از من مراقبت می کند. با این سن و سال هم مگر شکستگی خوب می شود. کیف پولم را برداشتم و از خانه خارج شدم که در جوی آب یک نوزاد را دیدم. ...
14سال است سحری نخورده ام
برنامه های مذهبی رو آوردید. چرا؟ کار رسمی و موظفی ما در سازمان 25سال است، من در معاونت سیاسی و اطلاعات و اخبار بودم. وقتی دوره ام تمام شد به دلیل تعلق خاطری که به حوزه ادبیات و معارف و تاریخ اسلام داشتم در گروه معارف مشغول شدم. در واقع این انتخابم کاملاً دلی و به خاطر تعلق خاطرم به حوزه مذهبی بود. 14سال است که مجری برنامه سحری تلویزیون هستید. ساعت فعالیت و استراحت تان در این ماه مبارک به ...
لاغری وحشتناک دختر جوان 25 کیلویی +عکس
کیلوگرم رسید . دختر 23 ساله در آن شرایط وخیم دچار عوارض جسمی نگران کننده شد به طوریکه دیگر ضربان قلب قابل تشخیص و نبض قابل لمس نداشت. "هانان" در این مورد می گوید:از 15 سالگی دچار بی اشتهایی شدید شدم اما هرگز فکر نمی کردم برای چنین مشکلی باید به پزشک مراجعه کنم ، این حالت بی میلی به غذا در من کم کم پیشرفت کرد تا در سن 18 سالگی به دلیل وضعیت نگران کننده ی جسمی ام در بیمارستان بستری ...
ما باید بی قضاوت باشیم/ بر بال سجاده ها
های بیهوده را طنین مصمم جملات، لگدکوب می کند. من این کتاب را دوست دارم. کتاب را می گشایم. ناگاه صدای تو را دریافتن ، در اتاق می پاشد. از پشت این صدا سرک می کشم. دست های خالقانه تو را می بینم که واژگان را کنار هم می نشاند و سرنوشت مرا رقم می زند و فصل های مرا به ارتعاش در می آورد تا نغمه های خوش بختی ام را در همه گوشه های زندگی بشنوم. چه باران شفایی از آسمان تو می بارد بر سطح ادراکم. چه ...
افشای راز زن تهرانی پس از مرگ! / شوهرش در موبایل چه دید؟ + نظر روانشناس
موبایل زن جوان پرداختند و به رابطه پنهانی او با یک مرد پی بردند. دختر نوجوان ژیلا درتحقیقات گفت: یک روز گوشی موبایل مادرم را برداشتم و متوجه پیامک های زیادی شدم که از سوی یک مرد ارسال شده بود که مادرم او را به نام دکتر شهرام سیو کرده بود. مادرم بلافاصله گوشی را از من گرفت. مادرم بیشتر اوقات که به انجمن طراحی مد و لباس می رفت با سر و وضع آشفته و صورت گریان و پریشان به خانه برمی گشت. حالا که ...
گفتگو با نوجوانی که مدرک کارشناسی قرآن دارد
هم برای حفظ قرآن اقدام کرده بود، خبر داد که طرح حافظین رضوی در مساجد و دارالقرآن ها در حال اجراشدن است. این دو دوست برای حفظ قرآن به دارالقران نزدیک محل سکونتشان می روند و برای حفظ ثبت نام می کنند. فاطمه توضیح می دهد: چند جلسه اول که رفتم از شیوه حفظ استاد بسیار راضی بودم. به همین دلیل آن را دنبال کردم. بهترین دوران و طلایی ترین روز های زندگی ام همان زمانی بود که در حال حفظ قرآن بودم. بدین شکل از ...
فقط بیا ؛ داستان روز های دلتنگی فرزندان شهدا
برادران و عزیزانشان را در جنگ از دست دادند. آنانی که معنای اسیرشدن و جانبازشدن و شهید شدن را خیلی زودتر از سنشان آموختند؛ کسانی که دیدند و با تمام وجودشان فهمیدند که جنگ نابرابر یعنی چه؛ نبودن پدر و از دست دادنش یعنی چه؛ اسیر شدن و مفقودالاثر شدن و جانباز شدن پدر و برادرانشان یعنی چه. این مجموعه داستانی که حاوی 12 داستان با شخصیت های اصلی دختر و پسر نوجوان زمان جنگ تحمیلی به نگارش در ...
موقعیت باقر
...، 39 سال بعد از آن پیش بینی تلخ و دقیق حمید باکری که مجنون هنوز پیکرش را به ما برنگردانده، همسر و فرزند و داماد یکی از همان آدمهای باقیمانده از جنگ، کالسکه به دست و تخت به دوش، از ترکیه بازگشته اند و داستان شده است. شاید بگویند به طرف چه ربطی دارد که زن و بچه اش فلان کار را کرده اند؟ اولا اگر قرار بود کارهای دور و بریهای ما به ما ربطی نداشته باشد، چرا قانون اساسی این مملکت گفت مسئولان باید علاوه بر اموال خود، اموال خانواده شان را هم قبل و بعد از قبول مسئولیت اعلام کنند؟ ثانیا چرا آنجا که منافعی است، فرزن ...
قتل همسر و دختر در خواب
.... پسر هفت ساله خانواده در تحقیقات اولیه گفت: روز دوشنبه به مدرسه رفتم. مادر و خواهرم در اتاق نشیمن خواب بودند. بعدازظهر که برگشتم هنوز خواب بودند. به اتاقم رفتم و مشغول نوشتن تکالیف مدرسه شدم. شب وقتی از اتاقم بیرون آمدم پدرم را زخمی دیدم و با عمه ام تماس گرفتم. خواهر متهم نیز ...
قتل تلخ نازنین فاطمه توسط پدر در جیرفت / نظر روانشناس + فیلم و عکس
. مادر نازنین فاطمه که داغدار از دست دادن یگانه دختر خودش است در میان هق هق و گریه های خود می گوید: فکر شوهرم مسموم بود.از زمانی که نازنین فاطمه کمی بزرگ شد به او خیلی سخت می گرفت و می گفت اصلا نباید از خانه بیرون بروی.او حتی قبلا به خاطر طرز فکرش، به خواهر خودش هم چاقو زده بود.من به خاطر بدرفتاری های شوهرم بارها تصمیم به طلاق گرفتم.اما هر بار به خانه پدر و مادرم می رفتم آنها می گفتند به ...
دختر 19 ساله؛ قربانی هوسرانی شوهر صیغه ای
اگر آن روزها که دیوانه وار چشم و گوشم را بستم و با عاشقی در فضای مجازی مقابل پدر و مادرم ایستادم، فقط برای چند دقیقه به نصیحت های دلسوزانه آن ها گوش می کردم، روزگارم به این جا نمی رسید و آینده ام نابود نمی شد چرا که. .. دختر 19 ساله که برای شکایت از همسرش به اتهام اجبار به سقط جنین وارد کلانتری سجاد مشهد شده بود، در حالی که بیان می کرد اکنون دختری بی ارزش و بی آبرو هستم درباره سرگذشت خود به ...
داستان تلخ زنی که صورتش را سوزاندند
زن 60 ساله در حالی که دادخواست شکایت از فرزندان همسرش را روی میز مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری می گذاشت، درباره سرگذشت خود گفت: تیره روزی های من از زمانی شروع شد که به دلیل یک سهل انگاری آب جوش کتری روی سروصورتم ریخت و دچار سوختگی شدید شدم. آن زمان کودکی بیش نبودم و نمی دانستم این حادثه هولناک سرنوشت مرا تغییر می دهد چرا که پدر و مادرم اوضاع مالی خوبی نداشتند و نمی توانستند بیشتر از حد معمول ...
مرد تهرانی همسر و دخترش را کشت!
اولین اظهارات خود به ماموران گفت: چند ساعت قبل برادرم با من تماس گرفت و از من خواست برای بردن پسر 7 ساله اش به خانه شان بروم. زمانی که به خانه شان رسیدم با اجساد همسر برادرم و دختر 15 ساله اش مواجه شدم. ابتدا خیلی شوکه شده بودم. بعد از چند دقیقه فورا موضوع را به پلیس اطلاع دادم. وی در ادامه گفت: مدتی بود برادرم دچار فشار های روحی و عصبی شده بود، به من می گفت برایش از پزشک وقت بگیرم ...
دختری که پسرها را تیغ می زد دست به خودزنی زد / زندگی عجیب دختر 17 ساله
، خانواده ام را آزار می دادم. حتی تحمل شنیدن نصیحت های مادرم را نیز نداشتم و با او به شدت بدرفتاری می کردم. دو بار خودزنی کردم اما خیلی زود پشیمان شدم به گونه ای که مادرم دیگر نتوانست این رفتارهای وحشتناک مرا تحمل کند و با پلیس 110 تماس گرفت که حالا هم من این جا هستم.گزارش خراسان حاکی است، این دختر نوجوان در اجرای دستور قضایی و با هماهنگی سرهنگ خواجه پور (رئیس کلانتری آبکوه) به بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد انتقال یافت تا مراحل درمان وی آغاز شود. ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی اخبار وبگردی را در اینجا بخوانید: ...
کارآفرینی متفاوت دختر ماکویی، بدون دست و پا!
هم معلولیت داشت، اما کفش به دست می کردم و به صورت چهار دست و پا روی زمین حرکت می کردم. ماجرا از وقتی شروع شد که باید به مدرسه می رفتم. مادرم مرا برای ثبت نام به مدرسه روستا برد اما خانم مدیر قبول نکرد. تا معلولیت های جسمی حرکتی مرا دید، گفت: این بچه، شرایط نشستن سر کلاس را ندارد. نمی تواند پای تخته برود. نمی توانم ثبت نامش کنم. من درکی از موضوع نداشتم اما برای خانواده ام سخت بود که فرزندشان به ...
مرد شیشه ای همسرش را به خاطر سوء ظن کشت
ا یکی از بستگانش تماس گرفته و با گفتن این جمله که همسرش را به قتل رسانده از او خواسته بود به دنبال دختر خردسالش که در مدرسه بود برود. از سوی دیگر با انجام تحقیقات بیشتر معلوم شد که قاتل فراری از مدت ها قبل در دام اعتیاد گرفتار شده و اختلاف او و همسرش بر سر ترک کردن مواد مخدر بوده است.در ادامه معلوم شد که قاتل فراری بعد از جنایت از تهران گریخته و در این شرایط ردیابی های ویژه برای شناسایی مخفیگا ...
چراغ سبز ستاره برزیلی؛ آماده بازگشت به میلان هستم
می خواهم که در میلان پیش من بمانند. باشگاه با تمام توان برای من تلاش کرد و من عاشق میلان هستم، اما در لحظات سخت تنها بودم. وقتی راهی میلان شدم خیلی جوان بودم و پدر و مادرم مدتی پیش من بودند، اما در ادامه به برزیل بازگشتند. اگر آنها پیشم می ماندند بیشتر حمایت می شدم. در اورلاندو احساس خوبی داشته و با این تیم قرارداد دارم، اما پائولو مالدینی می داند که آماده بازگشت هستم. حالا من بالغ تر ...
زنی که با سایت تعیین شجره نامه ژنتیکی 23andMe، پدر ایرانی اش را پیدا کرد، اما به چیزی جز افسردگی نرسید!
. به شوخی از کشیش پرسیدم: “آیا از اینکه کامران یک دختر دارد تعجب کردی؟” او پاسخ داد: نه، تعجب نکردم. کامران چند سال پیش به من گفت که یک دختر دارد. مثل این بود که یک تُن آجر به من برخورد کرده. معلوم شد که او از تمام مدت در مورد من می دانسته. من شک داشتم. ولی وقتی کوچکتر بودم، مادرم به من گفته بود که وقتی سه ساله بودم در پمپ بنزین محلی با برادر پدرم برخورد ...
حافظ قرآن مبتلا به سندروم داون: دوست دارم به آقا بگویم به فرمان شما لبیک گفتم
نوجوانان و جوانان حافظ قرآن شوند، دوست دارم یک بار آقا را از نزدیک ببینم و بگویم به فرمان شما لبیک گفتم و حافظ قرآن شدم. وی با اشاره به تاثیر قرآن در زندگی بیان می کند: فقط قرآن حفظ نمی کنم، سعی می کنم به آموزه های قرآن عمل کنم، در رفتار و گفتار و احترام به پدر و مادر به توصیه های قرآن گوش می دهم، مسیر زندگی ام را قرآنی انتخاب کرده ام و از اول ماه رمضان به همراه خانواده روزه گرفته ام ...
نقاشی با الهام از موسیقی شجریان
فارسی زبان نیستند به اشتراک بگذارم. بازخورد بسیار خوبی هم از نمایشگاه گرفتم و فکر می کنم در این مسیر تا حد قابل قبولی موفق بودم. مجموعه مرا بخوان می توانست در کشورهای مختلف دیگری نیز حضور پیدا کند ولی به خاطر سختی کار و هزینه سرسام آوری که برپایی نمایشگاه دارد فعلاً برنامه دیگری برای برگزاری این مجموعه در گالری های دیگر ندارم. این هنرمند جوان درباره بازخورد بازدیدکنندگان غیرایرانی از این ...
شرور سابقه دار دسیسه ربودن دختر دانشجو در پارک غرب تهران !/ موهایم را گرفت و روی زمین کشید
آغاز کردند. شاکی پس از بهبودی گفت: من فعال محیط زیست و حامی حیوانات هستم و در یکی از دانشگاه های تهران هم درس می خوانم. معمولاً به پارک های مختلف می روم و برای سگ ها و گربه های آنجا غذا می برم. امروز مثل همیشه مقداری غذا برداشتم و راهی پارک شدم. در آنجا مشغول غذا دادن به سگ ها بودم که ناگهان پسر جوانی که او را نمی شناسم به سمت من حمله کرد. او قصد داشت مرا برباید، اما من در ...
روزه داری از نگاه روزه اولی های بهنمیری
بهنمیر (پانا) - از دختر دانش آموز روزه دار آموختم که گفت من ایمان دارم که در مسیر روزه داری وسوسه نمی شوم و خدا مرا در این راه هدایت و حمایت می کند. صبح روز سه شنبه 30 فروردین 1401، به مدرسه شهدای بازار سر بهنمیر رفتم تا در خصوص روزه با دانش آموزان روزه اولی گفت و گو کنم. وارد کلاس شدم و به انتخاب با دختری که نامش فاطمه بود مصاحبه ای داشتم و او در خصوص اولین تجربه روزه داری ...
سرنوشت دردناک زن اهوازی در شکنجه گاه شوهر
اما هیچ ماشینی سوارم نمی کرد میگفتن خانم ما میترسیم. تمام بدنم کبود شده بود و خون سر تا پام رو گرفته بود، شده بودم شبیه یه پرتقال خونی. این زن قربانی خشونت خانگی، از شکنجه هایی که توسط همسرش از همان ابتدای ازدواج شان متحمل شده می گوید: چجوری داستان زندگیم رو بگم! 17 سالم بود که کردم نه خواهری دارم نه برادر، پدر و مادرم هم از دنیا رفتن. به یه امیدی ازدواج کردم، گفتم ازدواج می کنم زندگی ...