سایر منابع:
سایر خبرها
می دانم پسر رونالدو طرفدار من است
؟ تولد تیاگو، اولین پسرم، آن هم 3 سال پیش، کاملاً زندگی ام را تغییر داد. از آن موقع به بعد به زندگی به شکل دیگری نگاه می کنم. قبل از تولد تیاگو همه چیز فوتبال بود. اگر مسابقه ای بازی می کردم و خوب نبودم، برمی گشتم خانه و 3 یا 4 روز درگیر آن بازی بودم، بدون اینکه کار دیگری کنم . احساس بدی داشتم و خسته بودم ولی از وقتی تیاگو به دنیا آمده است، می توانم در یک بازی بد باشم، حتی آن بازی را ببازم اما ...
نیما کرمی و همسرش از زندگی و هنرشان می گویند/عکس
، تفریحات و بازی و حتی دستشویی رفتن بچه هماهنگ کنید. (می خندد) خلاصه بچه می شود مدیر برنامه زندگی. زینب زارع: من همیشه در زندگی ام برای همه چیز تصویر ذهنی داشتم؛ مثلا در دوره نوجوانی از ازدواج، کار کردن، خانه دارم ؛ در ذهنم تصور داشتیم اما هرگز از بچه دار شدن هیچ تصوری نداشتم، (می خندد) ولی حالا که مادر شدن را تجربه کردم می گویم خیلی شیرین و دلنشین است. نیل یعنی آبی نیما ...
شیلا خداداد در دید در شب از بازداشتش می گوید +متن کامل مصاحبه /فیلم ودانلود
. * سامیار در آمریکا به دنیا آمده است؟ بله. * مگر بیمارستان های تهران چه ایرادی داشت؟ دلم خواست پسرم در آمریکا به دنیا بیاید. دوست داشتم پسرم بدون اینکه بخواهد ویزا بگیرد، بتواند به جاهای مختلف دنیا سفر کند. البته در سال 92 شرایط آب و هوایی تهران بسیار ناسالم بود. * پسر شما پاسپورت آمریکایی پاسپورت اولش است؟ بله، من این موقعیت را داشتم ...
خدا را شکر فرزندم شهید شد
شهید و پیکرش پس از 9 سال وارد کشور می شود. در روزهایی که به شهیدان عملیات کربلای5 تعلق دارد با صغری سلطانی، مادر شهید گفت وگویی انجام دادیم که اطلاعات جامع و کاملی از زندگی شهید در اختیارمان می گذارد. برای شروع کمی از دوران کودکی شهید برایمان بگویید. شهید در چه سالی و کجا متولد شدند؟ من همه بچه هایم تهران به دنیا آمدند. 13 ساله بودم که به تهران آمدیم، اینجا صاحب فرزند شدیم ...
وقتی کودکی دوران شادی نیست
خودش را مقصر بداند. نکته مهم در افسردگی کودکان این است که چون ما افسردگی را در دوران شاد کودکی بعید می دانیم، گاهی به علائم و نشانه های آن دقت کافی نداریم و آن نشانه ها را به گونه ای اشتباه تعبیر می کنیم. برای مثال کم حرفی و منزوی بودن کودکان در جمع را می توان نشانه خجالتی بودن آنها دانست یا پرخاشگری و تحریک پذیری او را به تربیت غلط مرتبط می سازیم، در حالی که این نشانه ها می توانند از وجود افسردگی در ...
مغنیه؛ خاندان جهاد و مقاومت
همان منطقه کارگری می کرده است. مادرشان هم زنی بسیار بصیر، روشن و با کلامی نافذ است و تربیت بچه ها بیشتر به واسطه او بوده است. پدر مغازه ای داشته و پی امرار معاش بوده و مادر روی شخصیت این سه برادر بسیارتاثیر داشته است. اما بدون شک شناخته شده ترین عضو مغنیه ها، عماد پسر بزرگ حاج فائز است. عماد مغنیه معروف به حاج رضوان اگرچه اولین فرزند حاج فائز مغنیه بود اما پس از دو برادر خود(جهاد و فواد) به شهادت ...
10 سال همنشینی با پاییز
زدم انگشتانم حسی ندارد و نمی توانم قالی ببافم. آرزویم این است که او اصلاح شده و سایه اش بالای سر من و پسرمان باشد و بتوانم از این وضعیت بدی که در آن قرار دارم نجات پیدا کنم. دوست دارم در خانه برای پسرم مادری کنم اما به خاطر شرایطی که در آن قرار داریم باید هر روز 9 ساعت کار کنم. لحظه خداحافظی پسر کوچولو که در همه لحظات صحبت های مادرش مشغول خواندن کتاب بود به ما گفت: می خواهم در آینده مهندس هسته ای ...
روبانی که برای بچه ها هم قرمز است
اغلب نمی دانند مادر و پدرشان مبتلا به HIV هستند و شاید هم می دانند و به روی خودشان نمی آورند. مسابقه که تمام می شود علیزاده با نایلونی از اسباب بازی و کلاه های رنگارنگ بافته دست خیران از راه می رسد و از بچه ها می خواهد خودشان هر کدام را که دوست دارند انتخاب کنند. امیر؛ پسر 10 ساله طاهره تنها بچه آن جمع است که از بیماری مادرش اطلاع دارد. پسری که رفتاری پخته تر از یک پسربچه 10 ساله از خود ...
مادر جوان ترین شهید مدافع حرم ایرانی: گفت آن دنیا را برایت آباد می کنم
تسنیم با مادر شهید سید مصطفی موسوی را در ادامه می خوانید: * تسنیم: شما چند فرزند دارید؟ مصطفی فرزند چندم شماست؟ یک دختر به اسم زینب سادات دارم و تنها پسرم هم سید مصطفی بود که 18 آبان سال 74 به دنیا آمد و 21 آبان امسال هم شهید شد. اسم هر دو را همسرم انتخاب کرد. دخترم 3 سال از مصطفی بزرگتر بود و وقتی بچه بودند همیشه هم بازی هم بودند. * تسنیم: از کودکی های آقای مصطفی ...
با چنگیز جلیلوند از ماشین دودی تا کوهنوردی
متفاوت بود و به همین دلیل بود که مجبور شدم ایران را ترک کنم تا در کنار فرزندانم باشم. چند سال در آمریکا بودیم و خداراشکر که بچه ها هم درس شان را خواندند و به مدارج خوبی رسیدند و ازدواج کردند و آنجا بود که تصمیم گرفتم حالا که همه بچه ها به سرانجام رسیده اند، به ایران بازگردم چراکه واقعا نمی توانستم عشق به وطنم را نادیده بگیرم. همین حالا هم از شبکه های خارجی پیشنهادهای کاری خوب و زیادی دارم ...
خانه ای که هنوز بوی انتظار می دهد
: خداوند به من 5 فرزند داد که 4تا از آن ها هنوز هستند. با هر بچه ای مادر باید دوباره کوچک شود و با آن بچه بزرگ شود غیر این باشد نمی شود فرزند صالح تربیت کرد. او از روزهای نوجوانی غلامحسین می گوید: آمد و گفت دوست دارم جلسه قرآن در خانه داشته باشیم. ما هم قبول کردیم. 12-13 سال بیشتر نداشت. خیلی مسجد می رفت. حتی قبل از 17 شهریور هم فعال بود. وقتی آمد و گفت می خواهم نوار و اعلامیه پخش کنم، گفتم مادر بده من ...
خواننده خانواده مان من بودم
...، چرا نوجوانی؟ چون نوجوانی، دوران آزادگی، آزادی، بی تعلقی و بی قطبی است. با دلی پاک و ساده که از چشمش دنیا خیلی ساده تر از دوران بزرگ سالی دیده می شود. وقتی آدم بزرگ می شود، چهره های جدیدی از دنیا می بیند که روی قلبش لکه های سیاهی به جا می گذارد و آن صیقلی و صافی را از بین می برد. دوران نوجوانی من هم عجین بود با زندگی در کوچه ای به اسم دارایی که از نام یکی از ساکنان ...
خاطراتی از شیفتگی مردم کشمیر نسبت به انقلاب اسلامی
...، او درس را رها کرد و به ایران آمد و مستقیم به جبهه رفت. بعد از مدت کمی خبر شهادت علیرضا را شنیدیم. برادر من وقتی این خبر را شنید خیلی حالش بد شد. پسر من هم در همان روزها به دنیا آمد و به خاطر علاقه ای که به این شهید داشتم، اسم پسرم را گذاشتم: علیرضا توسلی . مشروب خواری که نماز شب خوان شد! در کشمیر یک پزشکی داشتیم به نام سیدعلی که آدم مذهبی هم نبود و خیلی هم به ...
ایرج نوذری: من کوه روحیه ام
هفته نامه زندگی مثبت - نژلا پیکانیان: می گوید مرحوم پدرش کلا بچه دوست داشته اما عاشق پسر بوده، عشق و علاقه به فرزند به تنها پسر خانواده نوذری هم منتقل شده و به همین دلیل است که هر بار از دخترانش که حالا دیگر برای خودشان خانمی شده اند حرف می زند بغض می کند، بغضی که به دلیل تحصیل بچه ها در خارج از کشور از سر دلتنگی است. ایرج نوذری این روزها دوران نقاهت بیماری را پشت سر می گذارد اما هم چنان همان طور ...
دعای مادرم برای مردان بی ادعا
دهقان را، منصورمیرمرادی رادرپناه خودت محافظت کن و به این مردان پاک این سربازان بحق انقلاب، این فرزندان امام، عزت وشرف عنایت کن. خیلی کنجکاو شده بودم. این دومرد را دوبار طی مشکلاتی که داشتم در تهران (ساختمان بنیاد) ملاقات کرده بودم. فکرمیکردم چون مادرم همسرشهید است این مردان در بنیاد اقدامی برای خانواده مان انجام دادند که مادر خیلی عارفانه ازخدا طلب سربلندی برایشان میکرد. خلاصه نشستم ...
نصب سردیس گاگیک
شهید فرق داشت انگار خواست فضا را عوض کند گفت همه می گن تنها هستی دو تا پسرات رفتن، شوهرت رفت. البته من تنها نیستم. حس می کنم خدا با من حرف می زنه که صبر داشته باش عاقبتت خوب می شود. وقتی می روم میدان مثل اینکه پسرم با من حرف می زند. 6سالش بود از مدرسه آمد گفت یک شعری بخوانم برایت. گفت درست وایسا. مادر عزیزم وقتی بزرگ شوم و قدم بلند شود هیچ وقت تو را فراموش نمی کنم. وقتی این اتفاق افتاد گفتم ...
بیت سعید: منتظر زبیدی می مانیم
حسن بیت سعید در گفت و گو با"ورزش سه"، درباره مصدومیت دوست نزدیکش مهدی زبیدی گفت: من و مهدی زبیدی 7 سال است هم تیمی یکدیگر هستیم و واقعا دوران مصدومیت دردناک است. من دربازی با ملوان مشکل کوچکی داشتم و بازی نکردم و حدود دقیقه 25 بود که مهدی بدون اینکه با کسی برخورد کند پایش پیچ خورد و افتاد. بهترین گلزن استقلال خوزستان گفت: اکنون ما باید این مصدومیت را بپذریم و می دانیم میزان مصدومیت ...
سجاد کار نیمه تمام پدر جانبازش را تمام کرد
) آنچنان صبر و آرامشی برای خانواده اش می خواهد تا بعد از رفتنش محکم و با صلابت پای ارزش های اسلام و نظام باقی بمانند. متن زیر گفت وگوی ما با فاطمه جمالی مادر و سعیده جمالی همسر شهید سجاد عفتی است که پیش رو دارید. مادر شهید حاج خانم از خودتان و زندگی تان بگویید. سجاد در کودکی چطور بچه ای بود؟ من متولد 1341هستم و چهار فرزند دارم؛ دو دختر و دو پسر. سجاد فرزند دومم بود ...
هاشمی مقدم: آزار احدی به هیچ کس نرسید!
فوتبال ایران لیگ برتر - امیر هاشمی مقدم بازیکن اسبق استقلال در خصوص فوت ناگهانی رضا احدی، کاپیتان پیشین این تیم، با ما هم صحبت شد. از رضا برای مان بگویید. فکر می کردید این قدر زود جمع ما را ترک کند؟ باور کردنی نیست. او انسانی آرام و دوست داشتنی بود و آزارش به هیچ کس نمی رسید. او خیلی زود رفت. حقش نبود این همه بی مهری در فوتبال را تحمل کند. او مرد خوبی بود و من افتخار می کنم سال ...
مهدوی کیا اولین مربی ایرانی بوندسلیگ ا؟
مربی شوم، اما می دانم که مسیری که به این هدف منتهی می شود چقدر دشوار است. اما دوست دارم دقیقا مثل دوران بازیگری ام برای رسیدن به اهدافم از هیچ تلاشی فروگذار نکنم. از کدامیک از مربیان سابقتان بطور خاص تاثیر پذیرفتید؟ -من مربیان خوب زیاد داشتم. اما بطور خاص هوب استیونس مرا تحت تاثیر قرار داد. وقتی در فوریه 2007 به هامبورگ آمد، تیم ما در آخرین رتبه جدول قرار داشت و با گذشت بیست هفته فقط 15 امتیاز ...
می گفت: من اگر شهید نشوم، می میرم! / اشک و التماس بچه ها هم او را متزلزل نکرد
چه سالی است؟ امیر؛ متولد سال 71 است. حاج عباس آقا دختر دوست داشت یا پسر؟ او قبل از تولد بچه ها می گفت هرچه خدا بخواهد! حتی اجازه نداد که به سونوگرافی بروم. گفت هر چه خدا بخواهد خیر است. بعد از تولد امیر رفته بود مشهد. می گفت: از امام رضا یک دختر خواستم. بعد از تولد زهرا، دختر اولمان، همه جا شیرینی پخش کرد. امیر که به دنیا آمد، می خواست اسمش را یاسر بگذارد ...
تنهادرخواست مادرشهیدمسیحی از رهبرانقلاب
وظیفة خودم می دانم. منتها فرصتی که مناسبت ایجاد کند که آدم بتواند از همشهری ها و هم میهن های مسیحی یک ملاقات شیرین تری داشته باشد، همین ایام کریسمس است. تا حرف به کریسمس می رسد، مادر شهید حرفی می زند که دلم را می سوزاند. ما رسم داریم در کریسمس ها درخت کاج بخریم و بگذاریم. اما بعد از بچه هایم، ده سال، یازده سال است که کاج نگذاشته ام! سر می گردانم و اتاق را جستجو می کنم. بله! خبری از ...
ماکسیم گورکی، نویسنده انقلابیِ شوروی
مخلوط می شد. باز ادامه داد: این بار دوم است که حبسش می کنند، و همه ی اینها برای این که او حقیقت خدا را درک کرده و بذر آن را آشکارا در دل های مردم کاشته است... او جوان است و پسر زیبا روی و باهوشی است. این روزنامه هم در نتیجه ی فکر او به وجود آمده است. و هم او بود که میخائیل رپیین را به راه حقیقت انداخت، هرچند سن میخائیل دو برابر سن پسر من است. حال می خواهند پسرم را به همین ...
روایت حماسه تپه مجاهد در کمین آخر
تصویر بکشد که خواننده خود را در دل ماجرا تصور می کند و از طرفی ذکر این همه جرئیات خسته کننده نیست. قاسم وردیانی نویسنده آثاری چون متخصص، گندم زار و به مرگ می خندد در مقدمه آخرین اثرش کمین آخر می نویسد: آن چه در این کتاب خواهد آمد، روایت حماسه بزرگی است که در جاده قصرشیرین- سر پل ذهاب و بعد از عملیات بازی دراز به وقوع پیوسته. این کتاب روایت چند مرد تنهاست که در شرایطی وحشتناک تا آخرین نفس ...
محمدیان: به قرآن قسم پسرم دوپینگ نکرده است
ذهنم بود که تو چه افتخاراتی برای ایران بدست آورده ای و چه آبرویی در نزد مردم داری. همیشه سعی کردم پسر خلف تو باشم و با آبرویت بازی نکنم. من همیشه می خواستم راه تو را ادامه بدهم. بابا حرف من را قبول داشته باش. من پسر فرد بزرگی مانند تو هستم و مطمئن باش چنین کاری نکرده ام." به قرآن قسم پسرم دوپینگ نکرده است محمدیان با بیان اینکه پس از این اتفاق روزهای بسیار سختی را گذرانده و ...
اسکوتر برقی خانه را آتش زد + تصاویر
به گزارش خبرنگار باشگاه شبانه باشگاه خبرنگاران جوان ، جبرئیل محمد فریسِ 13 ساله مشغول بازی در خانه ی یکی از دوستانش در وایک، بردفورد، بود که اسکوتر برقی شان در حال شارژ آتش گرفت و ناگهان منفجر شد. محمد در مصاحبه ای ماجرا را این گونه تعریف می کند: آتش و دود همه جا را فراگرفته بود و غریزه ام به من می گفت در وهله اول همه را از سالم ازآنجا خارج کنم. پسر نوجوان پیش از تماس با آتش ...
حضور شهید کاوه پای منبر رهبر
محمود را داشتیم اما برای اینکه ما ناراحت نشویم در خانه حرفی از شهادت نمی زد، خودش می دانست تحمل شنیدش را نداریم. من هم محمود را خیلی دوست داشتم. یادم هست یک بار برای دیدن امام (ره) به تهران رفته بودیم. راه برگشت را از شمال به سمت مشهد حرکت کردیم بین راه به رستوران رفتیم تا غذا بخوریم. محمود کباب سفارش داده بود، خواستم تا محبتی کرده باشم و خودم سماق روی غذای محمود بپاشم. اولین قاشق غذا را ...
خوشحالم که در دوران طلایی شعر زنان هستیم
مدیریت جلسه را نیز بر عهده داشت در ابتدای این جلسه گفت: سودابه امینی یکی از زنانی است که در این سال ها به شاعران جوان بسیاری جهت داده و برگزاری این نشست در برابر مقام شعری ایشان ناچیز است. سودابه امینی در این نشست عصرگاهی ادبی گفت: خوشحالم که در دوران طلایی شعر زنان هستیم و می طلبد که مسئولان فرهنگی بیشتر به این حوزه توجه کنند و حمایت های بیشتری از این عرصه نمایند. برگزاری دو دوره کنگره شعر زنان ...
90/ اگر استعداد همسرم را داشتم علی کریمی می شدم
باشند می توانند در المپیک 2020 هم حضور داشته باشند. نظر شخصی بازیکنان این وسط مطرح است . و خودت چه خواهی کرد؟ من بعد از بازی های المپیک ریو تصمیم خواهم گرفت و الان به همچین موضوعی فکر نمی کنم . به تازگی پدر هم شده ای؟ پدر بودن چطور است؟ زندگی مان خیلی شیرین تر و البته هدفمند تر شده است و کلا تجربه بسیار خوبی است و اصلا نمی توان آن را توصیف کرد. اذیت کردن بچه ...
خدا تو را دوست دارد
مامان شان می گویند:ِ تو آن خواهر یا برادر من را دوست داری، ولی من را دوست نداری! آن مادر هم با تعجب نگاه می کند و می گوید: این چه حرفی است؟! همۀ شما برای من عزیز هستید! هر موقع دلت گرفت برو درِ خانۀ خدا مناجات کن و بگو: خدایا قلب ما را رها کرده ای؟! قلب ما آشغال دانی شده؟ آره؟! تابه حال چندبار شده که وقتی قساوتِ قلب داشتی، ایستاده ای و چند دقیقه با خدا این حرف ها را زده ای ...