سایر منابع:
سایر خبرها
رابطه صمیمانه - رویا میرعلمی - با پسرش - کارن -
پیدا کنم و زمان حضورم در خانه خیلی بیشتر می شود ولی واقعا این طور نشد. به نظر من خانم ها می توانند همه برنامه های زندگی خود را با فرزندشان تنظیم کنند و به کارهای شان برسند؛ ضمن اینکه اطرافیان به شما کمک خواهند کرد و واقعا از برکت وجود بچه زندگی تان آنقدر شاد می شود و خودتان آنقدر انرژی می گیرید که می توانید با توانی مضاعف به همه کارهای تان برسید. همیشه دوست داشتم یک دختر داشته باشم ...
قفص الاسراء ؛ اولین عبارت در ذهن اسیر شماره 861
... در صفحه های 89 تا 90 این کتاب آمده است: چند نفری، داشتیم توی حیاط اردوگاه قدم می زدیم که یک دفعه، از اتاق خیاط خانه صدای سوت و کف حسین... و دار و دسته اش بلند شد. انگار بمب ترکیده باشد. پشت بندش هم بلند بلند می خندیدند و هورا می کشیدند. خیلی نمی توانستیم نزدیک برویم. گوش مان را تیز کرده بودیم تا ببینیم چه خبر است، اما چیزی دستگیرمان نشد. چند دقیقه بعد هم همه شان پریدند بیرون و همان بساط را توی ...
می دانم پسر رونالدو طرفدار من است
را می فهمیم. به نظر می رسد در زمین بسیار هماهنگ شده اید ... از زمانی که لوئیس به تیم آمده، رابطه مان پیشرفت فوق العاده ای داشته است. او پسر فوق العاده ای است. من البته خانواده اش را هم دوست دارم. جالب است بدانید خانواده های مان هم حالا با هم دوست شده اند. لوئیس واقعاً آدم خوبی است. مدام صحبت از تغییر مسی به عنوان بازیکن می شود ولی به عنوان یک انسان، مسی تغییری کرده است ...
مهتاب کرامتی: هیچ گاه جلو آیینه احساس زیبایی نکردم
اولین باری که خودتان را در آینه دیدی و احساس کردید که خیلی زیبا هستید چه زمانی بود؟ هیچ وقت همچین احساسی نداشتم. یعنی در کودکی حداقل اطرافیان تان به شما نمی گفتند که زیبا هستید؟ در بچگی تعارف ها مقداری فرق می کند، بلد نیستیم بگوییم مرسی، لطف کردید. وقتی در آن سن از شما تعریف می کنند قطعا احساس زیبایی بهتان دست می دهد و در نهایت بعدا از این زیبایی در قابی که نامش سینماست، استفاده کردید. بچه که بودم به زیبایی فکر نمی کردم ولی تصویر، تئاتر، قصه و ادبیات برایم خیلی جذاب بود. من و خواهرم با هم یک تیم بودیم. با هم کتاب قصه م ...
شیلا خداداد در دید در شب از بازداشتش می گوید +متن کامل مصاحبه /فیلم ودانلود
و خواستم به پسرم هم بدهم و نمی خواستم بعدا به من بگوید تو که می توانستی این امکان را برای من فراهم کنی چرا نکردی و در حقم کوتاهی کردی. * بسیاری از مردم مشکل یخچال و اجاق گاز برای زندگی شان دارند و آن وقت شیلا خداداد برای به دنیا آوردن بچه اش به آمریکا می رود که فقط هزینه رفت و برگشت آن حدود چهل میلیون است. آیا این مسئله برای یک هنرمند درست است؟ من در این مدت انقدر یخچال و ...
سجاد افشاریان؛ پدیده خندوانه این روزها چه می کند؟
استعداد و توانایی انجام کارهای خوب را دارند، حمایت کنم. من هرگز هیچ کار آماده ای را تهیه نکرده ام چون دوست دارم از همان ابتدای کار، از انتخاب متن، از انتخاب بازیگر و... در همه اینها دخیل باشم چرا که دوست دارم تمام آن سختی هایی را که تجربه کرده ام، در اختیار جوان ها بگذارم و به آنها کمکی هرچند کوچک داشته باشم تا این استعدادها بتوانند به بهترین شکل ممکن به مسیر خود ادامه دهند. سرمایه های ...
امید و ناامیدی شهروندان تهرانی نسبت به اجرای برجام
متفاوت است اما حرف که می زنند دغدغه های یکسان شان با باقی مردم کوچه و خیابان خودش را نشان می دهد. اسم تحریم که می آید انگشتان یکی شان روی گیتار می لغزد و با صدایی کشدار می خواند: همه چی ارزون میشه... و باقی می زنند زیر خنده. امیر، 24 ساله با هیجان می پرسد: واقعا تحریم ها برداشته شد؟ کی؟ هیجانش البته خیلی زود جای خودش را می دهد به بی تفاوتی: فکر نمی کنم با این کارها تفاوتی در زندگی مردم پیدا شود ...
خواننده خانواده مان من بودم
قدیمی کوچه گرفته شده بود. عصر که می شد، بچه های کوچه می آمدند بیرون و دور هم مشغول بازی می شدیم. در بین این بچه ها کسانی مثل شهرام و شهریار کیوان فر، علیرضا و مرتضی ولی الهی و... هم بودند که البته مرتضی در 14-13 سالگی در جنگ شهید شد و بعد از آن اسم کوچه تغییر کرد. من هم آهنگی در این باره خواندم که ترانه اش این بود: اسم مرتضی شده یه پلاک سرکوچه مون رو فلز و خاک کی بره ...
آنها در کوره زندگی می کنند
می کنیم. من دو تا بچه دارم اونم دو تا. اون یکی زنش تو کوره های قاسم آباد زندگی می کنه. اون هم سه تا بچه داره. اون رو کمتر می بینیم. سنم یادم نمیاد. اصلاً حافظه ام رو از دست دادم اما 12 سال است ازدواج کرده ام. ده دوازده سالم بود ازدواج کردم. بچه ها هم شناسنامه ندارند. حمیده برای اداره زندگی خودش و بچه هایش در یک کارخانه لوسترسازی کارمی کند، چراغ ها را سرهم می کند. یک مدت هم در خانه با ...
با چنگیز جلیلوند از ماشین دودی تا کوهنوردی
متفاوت بود و به همین دلیل بود که مجبور شدم ایران را ترک کنم تا در کنار فرزندانم باشم. چند سال در آمریکا بودیم و خداراشکر که بچه ها هم درس شان را خواندند و به مدارج خوبی رسیدند و ازدواج کردند و آنجا بود که تصمیم گرفتم حالا که همه بچه ها به سرانجام رسیده اند، به ایران بازگردم چراکه واقعا نمی توانستم عشق به وطنم را نادیده بگیرم. همین حالا هم از شبکه های خارجی پیشنهادهای کاری خوب و زیادی دارم ...
چشم که باز کردم دختر نوزادم 10 ساله شده بود
در لباس زمستانه مان لانه می کردند و عراقی ها نیز توجه به بهداشت اسرا نداشتند. غروب 27 بهمن ماه ما را داخل قطار باربری کردند. قطارهایی که بار را حمل می کردند، اسرا را داخل آن کردند. تا صبح در تاریکی بودیم و صبح به موصل رسیدیم. در موصل بچه ها را داخل اتوبوس کردند و سربازان مسلح بالای سرمان بودند. ما را به اردوگاه موصل انتقال دادند. تا آنجا هنوز لباس و پوتین های ایرانی تن مان بود. حتی یکی از اسرا که ...
اخباری:شرمنده مردم شدیم
.... شرایط البته برای مان کمی سخت شد چون حریف در خانه خود بازی می کرد و به هر حال بیشتر از بچه های ما به زمین و آب و هوای قطر آشنایی داشت ولی متأسفانه نتوانستیم برنده بازی باشیم و شرمنده مردم شدیم. فکر می کنی ایران توانایی پیروزی مقابل قطر را داشت؟ احساسم این است که بله، می توانستیم قطر را شکست دهیم چون در دقایقی از بازی، آنها را تحت تأثیر قرار داده بودیم و حتی این تیم نمی ...
90/ بعد از ازدواج والیبالیست بهتری شدم
گفت و گوی خانوادگی با شهرام محمودی آشنایی مان نه سنتی بود نه مدرن فقط بچه محل بودیم همه ما دوست داریم از زندگی قهرمان های مان بیشتر بدانیم. به خصوص آنهایی که در سنین کم به این درجه از موفقیت در زندگی می رسند؛ یکی مثل شهرام محمودی که با 27 سال سن با پشتکار و ارث ورزشکاری از خانواده همراه با بقیه بچه های تیم ملی توانسته بارها از مردم ایران دلبری کند. ما برای مصاحبه با او هفت ...
میثم مجیدی: چشمی نبود، از قطر 5 تا می خوردیم/شور شبکه های اجتماعی درآمده است
. تیم های بالای جدول رقابت خاص خودشان را برای قهرمانی دارند که ما هم شامل شان می شویم و پایین جدولی ها هم که برای از دست ندادن امتیاز، یک جورهایی انتحاری بازی می کنند. در کل، کار سختی پیش روی تیم مان قرار دارد. سختی ها از اولین بازی تان در دور برگشت آغاز می شود. قطعاً روز سختی در اصفهان خواهیم داشت. این بازی 6 امتیازی محسوب می شود. ذوب آهن هم از رقبای جدی ما برای قهرمانی است و ...
در نابود کردن آثار طبیعی سر و ته یه کرباسیم
...، ولی ملایم ولطیف از زیر کوهها به بیرون روان می شد. جمعه گذشته به همراه یکی از دوستان بر بالینش نشستیم، به حالت احتضار رفته بود.خاموش، خاموش! صاحبان کانال “روات “درونش را با سیمان وسنگ پُر کردند تا آب رودخانه به راحتی از کانال بگذرد وبه مزارع شان برسد!!. خوب که به آن نگریستم، خاطرات بود که یکی یکی گسیل می شد وبه فوران در می آمد. دو سال اول تحصیل مانند سالیان قبل از آن که در ...
نامه یک کودک یتیم درباره پدرش+عکس
حال کسانی که پدر دارند. من پدرم را دوست دارم وای به حال ما که سال ها در یتیم خانه زندگی می کنیم. دست شان هم درد نکند که ما را این جا راه داده اند. ما اینجا آمدیم تا درس بخوانیم. امیدواریم که همه ی دانش آموزان دنیا قبول شوند و همین طور خواهرهایم و برادرم. من دوست دارم وقتی بزرگ شدم دکتر آپانتیس شوم.
گزارشی از اهدای لباس گرم به کودکان کار
گرفتند و به داشته های ناچیزشان شکر می کنند. اما کسی چه می داند شاید مثل خیلی از کودکان آرزوی داشتن لباس های زیبا و گرم در این روزهای سرد زمستانی دارند اما هیچ وقت به زبان نمی آورند. زیرا از مشکلات مالی خانواده اش با خبرند. حتی بسیاری از آنها به خاطر مشکلات مالی از رفتن به مدرسه باز مانده اند. برخی هم با غیرت های کودکانه خود، دوشادوش بزرگترها، از همین کودکی در کوچه های و معابر شهر کار می کنند. بچه ...
بازیگری را با عبادتی بر زندگی نامه حسین بن منصور حلاج آغاز کردم
من از ابتدا هم خیلی به بازی در نقش منفی حساسیت نداشتم. هر چند الان نقش های منفی را بیش تر از نقش مثبت دوست دارم... کارگردانی هم کردید؟ نه، همه جور کاری در تئاتر کردم اما کارگردانی نه... چه سالی کارگاه نمایش را ترک کردید؟ سال 50، 48 بود که من را از کارگاه نمایش بیرون کردند. دلیلش؟ طرز فکرم با آن ها نمی خواند! هیچ وقت دلیلش را درست ...
90/ اگر استعداد همسرم را داشتم علی کریمی می شدم
باشند می توانند در المپیک 2020 هم حضور داشته باشند. نظر شخصی بازیکنان این وسط مطرح است . و خودت چه خواهی کرد؟ من بعد از بازی های المپیک ریو تصمیم خواهم گرفت و الان به همچین موضوعی فکر نمی کنم . به تازگی پدر هم شده ای؟ پدر بودن چطور است؟ زندگی مان خیلی شیرین تر و البته هدفمند تر شده است و کلا تجربه بسیار خوبی است و اصلا نمی توان آن را توصیف کرد. اذیت کردن بچه ...
من جنگ طلب هستم!/ پول ها را خرج بنر شهدا می کنند ولی از فیلم ما حمایت نمی شود/ باید از لبنان بازیگر وارد ...
روزها مصادف بود با شهادت دانشمندان هسته ای. همه به آنها توجه نشان می دادند، بعد بعضی از در و همسایه به خانواده شهدای مدافع حرم می گفتند چرا بچه ات را فرستادی سوریه؟ یادم هست دو سال پیش از عمار جایزه ای گرفتیم. همان جا به آقای جلیلی گفتم سوژه شهدای مدافع حرم دارم. گفتند خودت که می دانی الان نمی شود با این موضوع فیلم ساخت. سوژه را نگه داشتیم تا به برکت خون شهدا هنگامه ساخته شد. ...
مهدوی کیا:رویایم مربیگری در بوندس لیگا است
بازی می کردم. کیا تیم کیا به جذب و پرورش استعدادهای جوان تعلق دارد.ما از سن 11 تا 17 ساله در تیم خود بازیکن داریم.امیدوارم در تیم ملی آینده ایران از این بازیکنان نفراتی حضور داشته باشند.من همان روشی که در آلمان وجود دارد را در این آکادمی مورد استفاده قرار می دهم.در ایران باشگاهها روی تیم های پایه خود سرمایه گذاری زیادی نمی کنندو حتی باشگاههای بزرگ پول شان را به تیم اصلی اختصاص ...
سجاد کار نیمه تمام پدر جانبازش را تمام کرد
) آنچنان صبر و آرامشی برای خانواده اش می خواهد تا بعد از رفتنش محکم و با صلابت پای ارزش های اسلام و نظام باقی بمانند. متن زیر گفت وگوی ما با فاطمه جمالی مادر و سعیده جمالی همسر شهید سجاد عفتی است که پیش رو دارید. مادر شهید حاج خانم از خودتان و زندگی تان بگویید. سجاد در کودکی چطور بچه ای بود؟ من متولد 1341هستم و چهار فرزند دارم؛ دو دختر و دو پسر. سجاد فرزند دومم بود ...
دستانی به بزرگی یک دعا
داری؟ ها. دارم ولی مگه این دعا ها چشه؟ چیزیش نیست. سوال کردم. برادرشی؟ ها. کدوم را میخوای؟ زود بردار. عجله داریم. میخوای بری مدرسه؟ ها لباس ها و کیفش شبیه بچه های مدرسه بود هرچند که کهنگیاش بیش از آن بود که بتوان با آن در مدرسه ای سر بلند کرد. سر پسرک اما بالا بود. با نگاهی پر دفاع. انگار که گارد گرفته است برای حمله کردن. چشمانش همه جای پارک را زیرو رو میکند. چشمانش اما نقطه ای از پارک را ...
بذر همکاری با بنز و خجالت نویسنده
متاسفانه برخی از خوانندگان این ستون حرف های بنده را جدی نمی گیرند و من هر چه می گویم برعکس رفتار می کنند و آخرش هم چوبش را می خورند. حالا هم می خواهم یک توصیه بکنم و امیدوارم گوش شنوا وجود داشته باشد. توصیه ام را با یک خاطره همراه می کنم. آن موقع که ویدئو تازه آمده بود و فیلم های بی تربیتی یا بدون سانسور هم بود یک رفیقی داشتیم که از صبح تا شب فیلم می دید. این رفیق ما چون خانه شان بزرگ نبود ...
خواستگارتان فرزند چندم خانواده اش است؟
، شما را در دنیای امنی وارد می کند و بار نگرانی از انجام کارها و آینده نگری را از روی دوش تان برمی دارد. اگر با یک بچه اولی ازدواج کنید دیگر دلیلی ندارد خودتان به فکر هزینه های سفر سالانه باشید یا اینکه تاریخ بیمه نامه اتومبیل را در ذهن داشته باشید و خودتان دنبال کارهای اداری اش بروید. اما اگر می خواهید چنین احساس امنیتی را تجربه کنید، باید بدانید که در زندگی با یک بچه اول، هیچ وقت مهره اصلی ...
پاسخ تند محمد نوازی به گفته های برانکو
. تمریناتی که بیشتر بر پایه بدنسازی استوار بود و برای این که قوای جسمانی بازیکنان را بالا ببریم، چاره ای جز این نداشتیم. البته دوران بدنسازی به اتمام رسید و فشار تمرینات کاهش پیدا کرد، حالا برای این که بچه ها را در شرایط مسابقه قرار دهیم، چند بازی تدارکاتی را در دستور کار قرار دادیم. اولین جدال مان برابر امیدهای مان بود و فردا رودرروی تیم ملی دانشجویان قرار می گیریم. * پرویز مظلومی در تمرین ...
زندگی مملو از حرف های ناگفته است
طور نیست که به طور غلط و نادرست کارم را ادامه دهم بلکه با راهکارها و تجاربی که کسب می کنم اشکالاتم را رفع و خودم را رتوش می کنم تا اگر ادعای شیوه اجرایی خودم را دارم شیوه ای درست و منطقی را به مخاطبانم ارائه دهم. به نظرم حتی در بهترین کارهای دنیا نیز اشکالاتی وجود دارد و اصلاً این همان جذابیت تئاتر است که بعد از هر اجرا می توانیم اشکالات مان را رفع کنیم. مضمون تئاتر شب آوازهایش را می ...
به خانم ها به چشم شیء نگاه نکنید
سلامانه : تحقیقات و تلاش های بسیاری برای آموزش زنان و دختران برای برگرداندن شان و منزلت خود در جامعه ای که ایدآل های ظاهری بالاتر از همه چیز قرار گرفته است، انجام می گیرد اما در این مقاله به این موضوع از جنبه ای دیگر نگاه می کنیم. اینکه چطور مردان و پسران می توانند با تغییر نگاه خود به خانم ها، شان و منزلت خود را برگردانند. تصور جامعه کنونی این است که مردان هنگامی که با خانمی روبرو ...
امروز دفاع از حریم اسلام به اندازه دفاع از حرم اهمیت دارد
اتفاقی دور هم در خانه جمع شدیم ایشان صبح که با قطار به تهران رسیده بودند و دیده بودند همه برادرها در منزل هستند، حتی درساکشان را هم باز نکردند من را به کناری کشیدند و گفتند دارند به جبهه بازمی گردند چون درست نیست هر 4 برادر سر یک سفره باشیم و بچه های مردم در جبهه ها زیر آتش دشمن باشند، لذا همان روز که آمده بود بعد از ظهر با قطار اندیمشک به منطقه بازگشت. چند با مجروح شد و خانواده هم خبر ...
علیرضا افتخاری: آقایان دلواپس! گناه من چیست؟
...، حتماً متوجه این موضوع می شویم که رفتن من به این برنامه، به خاطر کنسرت و بلیت فروشی نبود. من واقعاً نیازی به بُعد مالی این کنسرت نداشتم. افتخاری ادامه داد: به خاطر دل آن بچه ها راه افتادم و به این کنسرت رفتم. من خودم بیمار دارم و احوال خانواده هایی که کودک سرطانی دارند را درک می کنم. به خاطر آن قلب های کوچک و خنده و شادی آنها و اینکه اعلام کرده بودند دوست دارند من را از نزدیک ببینند ...