عروس ، مادرشوهر را کتک زد! / جزئیات شکایت در کلانتری مشهد
سایر منابع:
سایر خبرها
اجاره آدمکش برای انتقام از شریک / متهم : شیشه می کشم و به همین دلیل توهم داشتم که شریکم مزاحم همسرم می ...
تومان ارزش داشت سرقت کردند و متواری شدند. در همان حال بودم که همسرم که برای زیارت به مشهد رفته و قرار بود همان روز برگردد، از راه رسید و مرا نجات داد و به بیمارستان برد. پس از این شکایت تحقیقات پلیسی به دستور بازپرس منافی از شعبه ششم دادسرای ویژه سرقت آغاز و در بررسی ها مشخص شد که شاکی یک شریک دارد که رفتارش پس از این ماجرا تا حدودی مشکوک است. در ادامه شاکی چند روز بعد از سرقت ...
جنایت زن جوان برای فرار از شکنجه گاه
: چند سال قبل با وجود یک فرزند از همسرم جدا شدم و به تنهایی زندگی می کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با مقتول آشنا شدم. ابتدا دوستی ما در فضای مجازی بود، اما بعد از مدتی با او قرار ملاقات گذاشته و حضوری او را دیدم. او ادامه داد: چندبار من را به خانه اش دعوت کرد، اما آخرین باری که به خانه او رفتم، مواد مصرف کرده بود و حال خوبی نداشت. مرا سه روز در خانه اش زندانی و شکنجه کرد، به طوری که بعد از ...
فاجعه ای به نام آقای قاضی در تلویزیون!
اخلاق قضا که بگذریم،عدم آشنایی با برخی موضوعات بدیهی عالم قضا-حقوق به حدی در این مجموعه دیده می شود که مجال اشاره به آن در یک یادداشت نیست؛اینکه قاضی محکمه در تقابل با متهم بدون توجه به حداقل های قانونی از حکم و نظر خویش پرده بر می دارد و مثلا به متهمی که پزشک است و در امر طبابت قصور کرده، می گوید اول که شش ماه تا سه سال زندان داری!!بعد متهم می گوید یعنی الان شما مرا به زندان معرفی می کنی؟قاضی در ...
تصاویر مادر دهه هشتادی با 4 فرزند | جوان ترین مادر ایرانی را بشناسید
ها برایت هموار می شود. فقط کافیست بخواهی. روایت های زندگی عروس 14 ساله دهه هشتادی مصداقی است بر این جمله تکراری اما طلایی خواستن توانستن است؛ همسرم طلبه قم بود و ما چند ماه بعد از ازدواج از زاهدان به قم رفتیم و فرزند اول من در 15 سالگی به دنیا آمد. در شهر قم تنهای تنها بودم اما همزمان با به دنیا آمدن فرزند اول درسم را شروع کردم. آن زمان امکان تحصیل در مدرسه شبانه برای متأهل ها نبود و مجبور شدم از ...
صوت/ دعای عرفه امام حسین (ع) با نوای حاج منصور ارضی+متن
فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَیْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ؛ همواره کوچ کننده بودم از صلبی به رحمی، در ایام گذشته و قرن های پیشین، از باب رأفت و مهربانی و احسانی که به من داشتی، مرا در حکومت پیشوایان کفر، آنان که پیمانت را شکستند و پیامبرانت را تکذیب کردند، به دنیا نیاوردی، ولی زمانی به دنیام آوردی به خاطر آنچه در دانش و آگاهی ات برایم رقم خورده بود و آن عبارت بود از هدایتی که مرا برای پذیرفتن آن ...
شالی که محمد برای همه آورد/بدحجابان در مجلس من حضور نداشته باشند
به پدر شهید گفت چرا شما صحبت نمی کنید؟ همسرم گفت: من هرچه دارم دست حاج خانم است. بعد آقا لبخندی زدند و گفتند توی کتاب هم بود که کنترل همه کار های خانه دست ایشان بوده. بعد پسرم صحبت کرد و از آقا خواست انگشتری شان را به پدر شهید برای نماز شبشان بدهند. آقا هم فرمودند من به دلم افتاده بود که این انگشتر را به حاج آقا بدهم. همسرم جلو رفت و آقا انگشتر خودشان را هدیه دادند. خیلی از این زیارت خوشحال ...
نظر رهبر انقلاب و سید حسن نصرالله درباره وضعیت دیپلمات های ربوده شده/تناقض روایت ها و سناریوسازی دشمن
سال نگه می داشتند و بعد به اسرائیل انتقال می دادند. آن زندان در دل کوه بود. بعدها که پسرم بزرگ شده بود رفت و آن زندان را از نزدیک دید. پسرم می گفت: روی قسمتی از دیوار یک یازهرا نوشته شده بود، که معلوم بود لبنانی نوشته نشده است. در رسم الخط لبنانی ها یا زهرا را گرد می نویسند و نقطه هایی را که در متن می گذارند با ما متفاوت است. معلوم بود که یک ایرانی این عبارت را نوشته است عکس هم گرفتند. شما برای ...
دختر شهید بهشتی: سالی یک بار دوستان صدا و سیما یادشان می افتد برنامه ای برای شهید بهشتی بسازند!/ شهید ...
...؛ بر می گردیم به 41 سال پیش. چه حس و حالی داشتید اصلاً چه طور به خبر داده شد؟ می خواندم در صحبت های شما که گفته بودید تهدیدات ها برای شما زیاد شده بوده مثلاً گفته بودند که نزدیک خانه بمب گذاری کرده بودند و بعد شما مجبور شدید بروید سمت سرچشمه زندگی کنید. خانه ی ما کاملاً مشخص بود همه می دانستند که منزل شهید بهشتی کجا هست، در منزل خودمان که از قبل از انقلاب ساخته بودند آن جا سکونت ...
دوست داشتم در کنار فرزندم باشم/ روایت یک مادر فروشنده
د و خستگی چیزی عاید من نمی شود. کسی که کار بیرون از منزل را ندارد در خانه مشغول رسیدگی به نظافت منزل و پخت شام و ناهار و امور رشد و تربیت فرزندانش است و در این بین به تفریح و دید و بازدید و صحبت با مادر و خواهر و دوست و درد دل و ... می تواند مشغول باشد. از دید من خانم خانه دار خیلی خوشبخت است. آخرش هم شب که همسرش می آید خانه، از خستگی و مشغولیت های از صبح تا غروبش می گوید. من به همه می گویم کار ...
ماجرای انگشتری که رهبرانقلاب برای یک نوزاد فرستادند
: یادتان است که من همیشه می گفتم ای کاش 1400 سال پیش به دنیا می آمدم تا بتوانم در رکاب اباعبدالله(ع) بجنگم و از خاندانش دفاع کنم؟ حالا این فرصت برایم پیش آمده ، می خواهم بروم سوریه و از خواهر اباعبدالله (ع) دفاع کنم. واکنش اهالی خانه بعد از شنیدن این جمله ها چه بود؟ جواب را از زبان پدر حامد بشنوید: به پسرم افتخار کردم، آرزوی هر خانواده شیعه و مسلمانی است که بتواند از دین اسلام و خاندان ...