سایر منابع:
سایر خبرها
نماز صبحم قضا شد پسرم را از دست دادم!
، پسر بچه ای داشتم شب آن روز از دست رفت. سحرگاه، مرا گفتند که این رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده ای. اینک اگر شبی، تهجدم ترک گردد، صبح آن شب، انتظار بلایی می کشم. بدان که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده ی خدا می شود که بر عکس انجام مستحبات، مرتبه او را ترقی می بخشد. بدان که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده ام، به برکت بیداری شب ها و مراقبت در امور مستحب و ترک ...
شهاب دین و روایت مفارقت روح آیت الله مرعشی نجفی از جسم
کتاب وارد کنید؛ اما به هر دلیلی آن نکته را در کتاب قرار ندادید؟ بله. چند داستان بود که دوست داشتم آنها را وارد کتاب می کردم اما نشد. دلیلش را هنوز هم نمی دانم. * فکر می کنید آقای مرعشی نجفی چه طور زندگی کردند که توانستند چندبار با امام زمان (عج) ملاقات داشته باشند؟ نکته ای را پسر آقای مرعشی نجفی به من گفتند؛ اما چون می خواستم دفن آقای مرعشی نجفی پایان کتاب باشد، بیش ...
معرفی خودش را به خاطر شناساندن اسلام و شهدا پذیرفت
، دوستانش او را میهمان و از ایشان به خوبی پذیرایی می کردند. انتخاب حجاب برتر ماحصل زندگی مشترک شان سه فرزند می شود؛ یک دختر و دو پسر. بلقیس بابایی از همان ابتدا از فضای خانه شان می گوید: فضای خانواده ما مذهبی بود. پدرم انسان معتقدی بود. وقتی که بزرگ شدم و متوجه شرایط خانواده شدم، خودم به عینه رفتار های پدرم را می دیدم. مادرم از همان اوایل آشنایی خاصی با اسلام نداشت. ایشان اسلام را بعد ...
پسرم را با لباس عزای محرم راهی جبهه کردم
خودت دفاع کنی. سعید رو به من کرد و گفت گر نگهدار من آن است که من می دانم، شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد. گفتم ماشاءالله به این زبون، حریف زبونت که نمی شوم. برو. ساک به دست مرا بوسید و گفت قربان مادرم بروم که با رضایت من را به جبهه می فرستد. بعد هم از زیر قرآن ردش کردم و همراه با بچه های بسیج به جبهه رفت. آرپی جی زن مادر شهید می گوید، سعید آرپی جی زن بود. آخرین بار که برای خداحافظی ...
خاطراتی جالب از چریک انقلابی به روایت 4 تن از نزدیکانش | این مردک 12 سال است که دارد ساواک را سر انگشتش ...
دعوا کند. بسیار موقر، خوش اخلاق، مؤمن، باسخاوت و خنده رو بود. هر چه پول داشت، برای مادرمان و بچه ها خرج می کرد. سر هفته که مزد می گرفت، میوه، لباس و مایحتاج خانه را می خرید و می آورد. دست به خیر بود و به همه کمک می کرد و هر کاری از دستش برمی آمد، برای همه انجام می داد. خودش هم که پول نداشت از من قرض می گرفت و به مردم بینوا کمک می کرد. بسیار کارگشا و کار راه انداز بود. به دنیا و مال دنیا کمترین توجهی ...
روایت تکان دهنده زنان از جنگ | خیلی سخت است کسی یک کتاب را به فیلم و تئاتر تبدیل کند
، می بینیم، وجود ندارد. راستش در پایان یک دیالوگی داشتم که از طرف بازیگری که نقش سوتلانا را بازی می کرد، بیان می شد. او رو به تماشاگر می گفت شما این زن ها در سنی دیدید که من تخیلشان کردم. این بازیگران در واقع فقط یک خیال و خاطره اند. این دیالوگ را حذف کردم و الان فکر می کنم که کاش این کار را نمی کردم. بنابراین ایرادی را که می گیرید، قبول دارم. در کتاب راجع به جنایت های خود ...
زن خائن تهرانی همکار مردش را به خانه کشاند!
. وقتی به خانه مهناز رفتم سر بدهکاری که به او داشتم با هم درگیر شدیم و من در اوج خشم او را خفه کردم.ولی من واقعا قصد کشتن او را نداشتم و نمی دانستم شوهر و فرزند دارد. او درباره نحوه جلب رضایت اولیای دم گفت: خانواده ام همه زندگی شان را فروختند تا توانستند مبلغ 250 میلیون تومان به عنوان دیه به اولیای دم بپردازند. من حالا پنج سال و 10 ماه است که در زندانم و در این مدت به اندازه کافی تنبیه ...
دلایل ازدواج پسران مجرد با زنان مطلقه و بزرگ تر از خودشان
خودم بزرگش می کنم! اینها اشتباهات کوچکی نیست و ناشی از باورهایی است که گاهی در کودکی شکل گرفته است. ریشه های انتخاب همسر به عنوان مادر دوم! در روانپزشکی مبحثی به نام ادیپوس کامپلکس (Oedipus complex) وجود دارد که به معنای علاقه شدید پسر به مادر است. گاهی اوقات در پسربچه های کوچک دیده می شود که به مادران شان می گویند چه می شود پدر فوت کند و ما با هم ازدواج کنیم! آنها در آینده هم ...
راز سیاه خودکشی سحر 18 ساله / او 2 سال اسیر عشقی رضا بود + فیلم
متوجه شدم که خداوند لطف بزرگی به شما کرده است. مادر چند ثانیه سکوت کرد و بعدش همزمان با گریه شروع به صحبت کردن کرد.من امانت داری نکردم، من فکر کردم اگر بچه ها با باباشون باشند آسیب می بینن، فکر کردم بگیرم خودم بیشتر مواظبشون هستم و بودم .خیلی مواظب بودم خیلی سختی کشیم ولی انگار من باعث شدم آسیب ببینن نه پدرشان .من فکر می کردم قوی ام و غیرت دارم مثل باباشون بی غیرت نیستم .ولی اشتباه بود ...
میلاد میرزاخانی اشک همه را در آورد / آخرین بار پسر 8 ماهه اش را بوسید و فرشته نجات شد + عکس
95 عقد کردیم و سال 96 زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. من و همسرم سه سال قبل از ازدواج عاشق یکدیگر شدیم و طوریکه داستان عشق و عاشقی مان در روستای کوچکمان فوجرد بر سر زبان ها افتاده بود ، همه جا مراقبم بود و چشم از من بر نمیداشت ، گاه و بیگاه سر راهم بود و از دیدنش سیر نمیشدم چشمهای زیبایش مرا عاشق تر میکرد.....هر لحظه شوق دیدارش را داشتم .....میلاد عاشق ، دلم را برده بود و مرا عاشق تر از ...
جاده ی شط الفرات/ اینجا برای رسیدن به حسین (ع) اعدام می شدند!
با مشت و لگد به جانش افتادند: ما می دانیم اهل این خانه فقط شش نفرند، تو و زن و بچه هایت؛ پس این غریبه ها که هستند؟ زیر لب به حضرت زینب (س) متوسل شدم و جلو رفتم: برادر، غریبه نیستند؛ ایشان ابوایوب است، ایشان ابورضا و این پسر هم رضاست؛ این ها پسرعموهای شوهرم هستند که از بصره مهمانمان شده اند. خواست خدا بود که بیسیمشان به صدا درآمد، داشتند خبر چند سایه ی زوار را به آن ها می دادند که توی ...
ساواک را با زیرکی اش کلافه کرده بود | روایت پسر شهید سیدعلی اندرزگو از پدرش در سالگرد شهادت او
) هستند و آنها را خوب تربیت کن. آن دنیا خانم دستت را می گیرد و جلوی پیامبر(ص) سربلند می شوی. اعتقاد چریک ها بر این است که درگیر زندگی و خانواده نشوند چرا که روند مبارزاتشان کند می شود. اما پدرم اعتقاد داشت که وقتی ازدواج کند با زن و بچه باعث پیشرفت می شود. او به سختی هایی که مادر برای بزرگ کردن و تربیت بچه ها کشیده است اشاره می کند. اینکه در نبود پدر آن هم در شهر غریب چطور از خانواده اش ...
گفتگو با نسرین نکیسا، بازیگر سریال بی نشان | نقش زن ها در تلویزیون کم رنگ است
... یک بازیگر همیشه باید خودش را به روز و از تکنیک ها و ترفند های به روز بازیگری استفاده کند تا بازی های تکراری ارائه ندهد و برای خودش و مخاطب کسل کننده نباشد. طبیعتا اولین قدمی که من به عنوان بازیگر برمی دارم، مشاهدات خودم از شخصیتی است که بازی آن به من محول شده است و در دنیای پیرامونم هست. بعد از مطالعه فیلم نامه، شخصیت را برای خودم آنالیز می کنم، تک تک رفتارهایش را در آدم های اطرافم و حتی ...
بامدادِ خمار
رفتند زن احساس کرد چشم هایش تار می بینند و لامپ اتاق خواب هم کم نور شده است. اما مرد می گفت به خاطر مستی است و سنگین شدن سر از مشروب خوری و طبیعی است مرد مدام به زن اطمینان می داد تاری چشم ها از عوارض الکل است و تا فردا همه چیز روبه راه می شود. صبح نزدیک شد و چیزی تغییر نکرد. موقع اذان صبح، تحمل زن دیگر تمام شد و تلوتلوخوران خودش را به در خانه همسایه رساند. هنوز احساس خیلی بدی داشتم. و به همین ...
مراسم عقد سحر قریشی با خواننده عرب در مسجد دبی | عکس سحر قریشی در کنار همسر جدیدش
حواسم به سپهر بود که خراب نکند یا اشتباه نکند، خودم دوبار اشتباه کردم و باعث شدم تا کات بدهند. این کار را در توان سپهر می بینم. یک خانواده کاملا هنرمند خانواده مادری من همه هنرمند هستند. مادربزرگم صورتگر بودند، خاله مادرم نقاشی بسیار حرفه ای هستند، مادر خودم نقاش هستند و علاوه بر آن کارهای دستی بسیار حرفه ای درست می کنند، دایی ام خطاط بسیار هنرمندی هستند و سپهر هم در نقاشی ...
داستانی مردانه و ضداستعماری/مردمانی که راه را اشتباه رفتند
مطهری راد اثر را از منظر دیگری کنکاش کرد و گفت: آنچه مشخص است، این رمان تاریخی میدان بازی مردان است. در این داستان زنان نه تنها نقش مهمی ندارند؛ بلکه در کنار مردانشان هم نیستند. نه عطوفت مادر دیده می شود، نه بی قراری دوری از همسر! تصویر کشته شدن همسر بالاش که می توانست صحنه ای از رشادت یک زن باشد که ناخواسته درگیر تصمیمات مردانه شده است، به صورت خلاصه و در چند خط و در دل یک گفت وگو می آید ...
کیوان. الف تنها نیست! | آزاردیدگان متهم تجاوز سریالی چه می گویند؟
نقطه اشتراک شان دانشکده ادبیات و هنرهای دانشگاه تهران و آشنایی با کیوان بود از پرده بیرون افتاد؛ یکی از دخترها به دیگران گفت: این یارو، من یه چیز محوی ازش یادم است، یک حسی در موردش دارد، عذاب وجدان دارم، نمی دانم درست است یا نه و آن حس، حس مشترکی بود که دختران زیادی بعد از بیرون آمدن از خانه کیوان الف. تجربه کرده بودند؛ گیجی، و سوال از اینکه مگه چقدر خورده بودم که هیچی یادم نیست؟ . اولین ...