سایر منابع:
سایر خبرها
لکه های کبود شهادت حاج سید مصطفی خمینی به روایت خانم فاطمه طباطبایی
هر حال، با وجود آنکه حادثه بزرگی برای امام بوجود آمده بود ولی تغییری در برنامه های عبادی ایشان ایجاد نشد مثلاً موقع نماز طبق برنامه همیشگی عطر می زدند و ریش شان را شانه می کردند و... یک روز شنیدم امام ضمن دلداری به خانم، گفتند، من او را در همه کارهای مستحبی خودم شریک کردم. یک بار من سرزده وارد اتاقشان شدم دیدم همین طور که به سقف خیره شده اند از گوشه چشمشان اشک سرازیر است، ولی مرا که ...
دولت موقت؛ روایت از درون
حکمی در کار نبود. پس از آن مهندس بازرگان سخنرانی و بنیان گذار جمهوری اسلامی امام خمینی نیز از مهندس بازرگان دفاع کردند. چندین تظاهرات خیابانی به راه افتاد که شعار معروف بازرگان بازرگان نخست وزیر ایران از آنجا سر داده شد و به این ترتیب کار اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی در روز 15 بهمن آغاز شد. نحوه انتخاب وزرای کابینه چگونه بود؟ شورای انقلاب که نقش قوه مقننه را برعهده داشت باید تمامی وزرا ...
راز انگلیسی نوشتن شعرهای فارسی من در زندان
خبرگزاری حوزه ، در گفتگو با روحانی هنرمند و متعهد جناب حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی خاطرات مبارزات وی را مرور می کند. چه زمانی وارد جریان مبارزات علیه رژیم شاه شدید؟ چه شد که در این مسیر قرار گرفتید؟ پیش از انقلاب در جو خفقانی که وجود داشت، طلبه جوانی بودیم که در پی انقلاب حضرت امام سعی مان بر این بود تا جامعه و جوانان را با انقلاب و اهدافش آشن ...
ماجرای گم شدن کفش های آیت الله خامنه ای/ مخالفت شهید مطهری با تریبون داری سازمان مجاهدین خلق
موقعیت با نگرانی می گفتند: عمامه ام چه شد؟! گفتم: خیلی شلوغ است، حالا اینجا آقایان هستند و یک عمامه می گیریم تا بتوانیم به تهران برویم. خلاصه عمامه امام پیدا شد. جالب بود در آن شلوغی نعلین وعبایشان هم پیدا شد. من دقیق آن روز یادم هست که آقایان صدوقی، مطهری، مفتح و انواری گریه می کردند و همه مضطرب بودند که حال امام چه خواهد شد. زنده ماندن امام در آن روز واقعا لطف خدا بود. یعنی کشتن ایشان آن روز مثل آب ...
آرزو می کنم که دیگر جنگ نشود/از قصه دردهای پدر تا پژمرده شدن مادر
در خانه مادربزرگم مادر پدرم بودم، صبح بود، حوالی 10، خبر قطعنامه 598 از رادیو به گوشم خورد، احساس غربت عجیبی کردم، احساس تنهایی در میان آدم ها را داشتم. خیلی از هم سن و سال های من مثل همیشه سرگرم بازی و فریادهای خودشان بودند اما من با سکوت معنی داری درگیر بودم. با تمام شدن جنگ، احساس کردم همه چیز تمام شده، چقدر زود، طوری که انگار اصلاً جنگی رخ نداده، جنگ هشت سال ...
بازخوانی نقش کرمانشاه در وقوع انقلاب از زبان دو تن از مبارزان آن زمان
که شاید این روزها کم تر نقل می شود. در همین راستا و تنها به بهانه داشتن تصویری بهتر از سیمای کرمانشاه در روزهای داغ انقلاب، این بار پای سخنان 2 تن از مبارزان انقلابی جوان می نشینیم و از پنجره نگاه جوانان آن روزها، به انقلاب اسلامی می نگریم. **بیان خاطرات انقلاب در استحکام 2 نسل موثر است یکی از مبارزان انقلاب در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: هم اکنون بسیاری از مبارزان ...
با تنها نماینده زن مجلس خبرگان آشنا شوید
درخشانی در زمینه فعالیت بر علیه رژیم طاغوت از طریق مشارکت در نشست های سیاسی، سخنرانی و آگاهی بخشیدن به اقشار جامعه به ویژه زنان ایفا نموده است. وی در یک مصاحبه به بررسی یکی از خاطرات پیش از پیروزی انقلاب می پردازد و می گوید: هفته ای که قرار بود حضرت امام به ایران بیایند یک روز چهارشنبه قرار بود بچه های نیروی هوایی پروازی را انجام دهند و به پاریس بروند و امام را بیاورند. ما شب اجتماع مان آنجا بود؛ خدا ...
روایت حدادیان از حضورش در سوریه/ همه می گفتند فقط به آقا سلام برسان
کمال الانقطاع الیک" خدایا انقطاع را موهبت من کن، به رسم هدیه خدا عطا می کند. ما عطش این حال و هوا را داشته ایم. در ماه محرم و صفر فرصت داشتم که بروم اما نشد. از اول ربیع از چند کانال پیگیری کردم که بروم اما پیگیری نتیجه نمی داد و طول کشید؛ محمد حسین هم خیلی اصرار کرد و بالاخره دوستان راضی شدند چهار، پنج روز ما دو نفر را بفرستند. در زمان جنگ هم که بودیم با اینکه نوجوان بودم، ستادی بود به اسم ستاد ...
ارک زادگاه 15 خرداد
به وقایع روزمره در قم، تهران و شهرستان ها شتاب بیشتری می داد. در این شرایط با همه گیر شدن تدریجی مخالفت رژیم چاره کار را در دستگیری امام دانست. به همین علت در صبح گاه 15 خرداد 1342 نیروهای امنیتی با دستگیری امام در منزلش او را به تهران انتقال دادند و پس از مدتی او را به پادگان عشرت آباد بردند. میدان ارک تهران در روز 15 خرداد خبر دستگیری امام تلفنی به مقامات برجسته روحانی، ملی ...
با شنیدن نام سوریه از حال رفتم
یک روز کنارم بود. روز حرکت از صبح برای سامان دهی کارهایش به اداره رفت. حدود 7-6 عصر پرواز داشت. 16 شهریور بود. یک روز من به اتمام رسیده بود. *قول داد که برگردد کلی وعده وعید داده بود تا آرام ام کند. قول داد وقتی برگشت چند روز به مشهد برویم، اربعین هم کربلا... آرام باش زهرا ! اما نمی دانم چرا این بار دائماً منتظر خبر بودم. با اینکه به من قول داده بود جای خطرناکی نیست، اما ...
نقش روحانیون و بازاریان در پیروزی انقلاب اسلامی
...: بازار و بازاریان همواره در تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران نقش آفرین بوده اند. عامل اصلی این نقش آفرینی به دلیل ارتباط و تعاملات دیرینه ی بازاریان با روحانیت و همچنین مراکز و مؤسسات مذهبی است. این ارتباط و تعامل را می توان از جنبش مشروطیت تا انقلاب اسلامی به خوبی مشاهده نمود. هیأت های مؤتلفه ی اسلامی که در اوایل دهه ی 1340 خورشیدی از متن بازار تهران شکل گرفت از جمله گروههایی است که با آغاز نهضت امام فعالیت های خود را آغ ...
درمیزان شکنجۀرژیم پهلوی اغراق شده است؟
.... هر بار هم یکی می رفت که گیر نیفتیم. یک بار خود من در زندان بودم و به کسی که داشت آزاد می شد آدرس دادم که به منزل آقای احمد احمد برود. می دانستم کل خانواده ایشان تحت نظر هستند، ولی آن خانم رفت و پیام را رساند و بعد که برای ملاقات آمد به من گفت: این کار را انجام داده است. انگار ساواکی ها کر و کور شده بودند. همه اش خواست خدا بود. در مواقعی که بیرون بودم و برای ملاقات می رفتم ،یک بار ...
اقامتگاه امام به مرکز اصلی رهبری انقلاب تبدیل شد(ایستگاه خاطره)
مشهد را راضی کردم که بیایم تهران و آمدم، که آن کار مهم هم عبارت از این بود که امام من را به عنوان عضو شورای انقلاب معین کرده بودند و من خبر نداشتم از این قضیه و این ها می خواستند به من ابلاغ کنند و این طبعاً ایجاب می کرد که من در تهران بمانم، تا این که آمدم تهران... (1363/11/11) در کنار همه این تکاپوها و مبارزه با دولت بختیار و تصمیم گیری برای امور انقلاب؛ قرار بود امام بازگردند. مأموریت تشکیل ...
روایتی از روزهای خون و گلوله
! ** اولین نفری بودم که از بیرجند به دیدار امام در قم رفتم شهپر را می توان پیر انقلاب این شهر دانست، خودش می گوید: من اولین نفری از بیرجند بودم که در سال 43 به همراه یکی از دوستان به دیدن امام در قم رفتم. در صحن حضرت معصومه حمام عمومی بود، دوش گرفتیم، زیارت کرده و پرسان پرسان به منزل امام خمینی (ره) را پیدا کردیم. ورودی منزل امام پله می خورد و بالا می رفت و از آنجا به وسط ...
فرهنگ در رسانه
...، فانتزی و بامزه است، اما همچنان یک طنز اجتماعی است و شاید این ویژگی باعث شود تا بتوانیم تعادل بین رئال و فانتزی را به صورت یکدست تا پایان نگارش حفظ کنیم. این نویسنده درباره پروسه زمان نگارش این سریال گفت: با اینکه چند ماهی است از شروع نگارش می گذرد، اما تا الان همین پنج قسمت را چهار بار بازنویسی کردیم و در کنار آن برای پیدا کردن قصه ها زمان زیادی گذاشتیم که همه اینها زمان زیادی را از ما گرفته ...
اگر به عقب برگردیم دیروز را همانگونه که رفتم باز می نویسم
وپرورش نفت شهر در آمدم، تا زمان پیروزی انقلاب در دبستان شهناز معلم پایه پنجم بودم و از سال 57 به بعد به عنوان معاون دبیرستان شروع به کار کردم. بعد از مدتی پدرم برای همیشه زمینگیر شد-تشخیص پزشکان سرطان حنجره بود... تا مرداد57 که آخرین نفس هایش را کشید- با اینکه همان روز اول دکترها او را جواب کردن ولی دست شستن از پدری که ثانیه های زندگیش وقف قدکشیدن بچه هاش شده بود برای من حتی قابل تصور هم نبود. برای ...
شایع ترین و بدترین دلیل برای ازدواج عشق است/ یک دقیقه و 30 ثانیه میانگین زمان گفتگو بین همسران در خانواده
به گزارش صاحب نیوز به نقل از چشمه سار ، حجت اله مهدی در همایش تحکیم رابطه زناشویی که با همکاری کمیته امداد امام (ره) و گروه همیاران سلامت اجتماعی خوانسار پیش از ظهر امروز در مرکز شماره یک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد با اشاره به وجود علاقه و هماهنگی به عنوان شروط ازدواج اظهار کرد: در برخی موارد رفع مشکلات دوران عقد را به بعد موکول می کنند و پس از آن نیز از بین رفتن مشکلات زوجین را ...
حاج سعیدحدادیان ازحضوردرسوریه می گوید
کانال پیگیری کردم که بروم اما پیگیری نتیجه نمی داد و طول کشید؛ محمد حسین هم خیلی اصرار کرد و بالاخره دوستان راضی شدند چهار، پنج روز ما دو نفر را بفرستند. در زمان جنگ هم که بودیم با اینکه نوجوان بودم، ستادی بود به اسم ستاد دعا که مسئولش آقای بکایی بود.سال 63 می رفتیم در این ستاد و در لشکرها می خواندیم. آقا محمدحسین هم با همین هدف همراه شما شد؟ دوست داشتم تا این فضا هست، فرزندم ...
مسئولی که حقوقش کفاف خرید میوه نمی دهد+تصاویر
) پیام داده و مردم را به شکستن حکومت نظامی فراخوانده اند. آن روزها اقساطی یک ژیان خریده بودم. یک آمپلی فایر روی آن گذاشتم. خیابان منیریه را بالا و پایین می رفتم و متن پیام امام(ره) را می خواندم. آن اعلامیه تمام برنامه های رژیم را نقش بر آب کرد و زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی شد. من یک انقلابی ام ما فراز و نشیب های فراوانی را از زمان مبارزات انقلاب اسلامی تا امروز دیده ایم. به ...
این انقلاب است که در سایه رهبری، اقتدار و عزت را برای ما به بار آورده است
آن چه که امروز انقلاب ما را متمایز کرده است این است که این انقلاب با هدایت های مقام معظم رهبری در استمرار است و همان مسیر اصلی خود که آرمان های امام خمینی است را ادامه می دهد . این انقلاب است که در سایه رهبری، اقتدار و عزت را برای ما به بار آورده است. ما باید بر سر پیمانی که با امام و رهبری بسته ایم بمانیم تا ان شاالله این انقلاب را به انقلاب امام زمان پیوند بزنیم و این امانت را به دست صاحب اصلی آن برسانیم ...
خبرنگار نوجوان زنجانی از حال و هوای دوران انقلاب در زنجان سخن می گوید
آبان ماه سال 1357 در دفاع از رهبری حضرت امام (ره) و حمایت از دانش آموزان شهید و مردم انقلابی، نام دبیرستانمان را به نام دکتر علی شریعتی تغییر دادیم و از همان روز، در کلاس ها حاضر نشدیم و به قول معروف اعتصاب کردیم. نسیم زنجان : راجع به صداهای تظاهراتی که ضبط کرده اید بگویید. آن موقع چند سال داشتید. مسعود بابازاده: من در سال 1357 شانزده ساله بودم که با ضبط صوت شخصی، صدای تظاهرات ...
شکنجه وحشتناک مادر و دختر
. یک بار حدود شانزده روز از او بی خبر بودم و خیال ام راحت بود که او مرده است و دیگر شکنجه نمی شود که دیدم در سلول باز شد و او را به داخل سلول انداختند و به من گفت طی این مدت در بیمارستان شهربانی بستری بوده است. مچ دست های اش کاملاً زخمی بود. فهمیدم در این مدت او را به تخت بسته بودند. یک بار هم حدود ساعت چهار صبح در بند سر و صدا آمد. از سوراخ در سلول نگاه کردم و دیدم دو سرباز زیر بغل دخترم ...
مجلس ختمی که برای آیت الله نعیم آبادی برگزار شد
با آیت الله نعیم آبادی به مرور خاطرات دوران مبارزات و نیز ورود امام خمینی (ره) به میهن پرداخته است. چگونه با امام آشنا شدید؟ اوایل که امام قم تشریف داشتند، من در شرایطی نبودم که با امام در مجلسی حاضر باشم، چون جوانکی بودم، اما در همان شرایط سنی کاملا تحت تاثیر افکار و اندیشه های امام راحل بودم. ارتباط من با امام در مجالس عمومی و نماز های جماعت ایشان در مدرسه فیضیه ...
کارشکنی های نهضت آزادی در کمیته استقبال از امام(ره)
نهضت آزادی گفتند که امام خمینی(ره) باید مقابل دانشگاه تهران هم سخنرانی کنند. براساس خاطرات بادامچیان نهضت آزادی ها محکم روی این حرف ایستادند و گفتند که اگر شما اجازه ندهید ما برای امام(ره) این برنامه را می گذاریم. من نزد آقایان مطهری و بهشتی رفتم و به هردو مطلب را گفتم. به آقایان عرض کردم که این ها دنبال چه قضیه ای هستند. آقای مطهری گفت محکم می ایستیم و به هیچ وجه چنین اجازه ای نمی دهیم... ...
قابلمه ای که کلاهخود جنگی شد
تا به این پایه باشد که خبر مرگ عزیزش را بشنود و دم نزند و ضجه نکند. جنگ، تلخ و طاقت فرسا بود. در مسجد با خواهر دشتی مشغول گفت و گو بودم. به او گفتم: از وقتی اردوی منظریه ی تهران رفتم خیلی وزن کم کردم. فکر کنم وزنم به زیر چهل کیلو رسیده. شلوارم توی دست و پام گیر می کنه، دنبال یه سنجاق قفلی به این در و اون در می زنم. زندگی خصوصی تعطیل شده بود. همه چیز از روال طبیعی اش خارج شده ...
از کجا معلوم علی بن موسی الرضا، امام هشتم است؟
بسم الله الرحمن الرحیم همان طور که می دانیم، امام کاظم (علیه السلام) فرزندان متعددی داشته اند که حدود بیست نفرشان پسر بوده اند. این سؤال مطرح می شود که چه طور دانسته می شود که از میان آنان، کدام یک به عنوان امام هشتم برگزیده شده است؟ این مسئله پس از شهادت امام کاظم (علیه السلام) و با شبهه پراکنیِ سران فتنه ی واقفه ، که امام هفتم را آخرین امام و مهدی منتظر معرفی می کردند و قائل به غیبت ایشان شده بودند، بیشتر نمایان شد. ...
شکنجه گران ساواک شیراز چه کسانی بودند؟
.... در زمان انقلاب چند سال داشتید و در چه حرفه ای فعالیت داشتید؟ در سال 1357 اینجانب 27 ساله بودم و در دوران انقلاب در مدرسه حرفه ای مقدماتی مشغول فعالیت بودم و از اواخر مهر مدرسه را ترک نموده و در شیراز و تهران و سایر شهرها همراه انقلابیون در تظاهرات حضور داشتم. تاریخ و علت دستگیری و مدت زمان زندان بودن خود را بفرمایید؟ بنده حقیر نیز مانند دیگر ...
جانباز کارتن خوابی که هنوز انقلابی است
: باید نامش قهرمانشهر باشد. او بعد از انقلاب قبل از داستان مجروحیتش در سال 60 مدتی را در چشمه سفید کرمانشاه دبیری می کند و مدتی هم در کمیته امداد کار. توضیح می دهد: مدتی دبیر بودم اطراف کرمانشاه. بعد کمیته امداد کرمانشاه گفت ما به شما نیاز داریم. رفتم برای کار. نخستین مأموریتم را به تهران دادند تا مقداری خواروبار برای جانبازان انقلاب بیاورم. بعد که به امور شهرستان ها آمدم با علی مازندرانیانی ...
لحظه دستگیری رئیس ساواک توسط مردم را عکاسی کردم
است اتفاقی پیش بیاید. هیچ معلوم نبود. صبح که بلند شدیم، دیدیم مسیری که شب پیش همه جای آن آتش سوزی شده بود، پاک و پاکیزه و تمیز شده است. خیابان قرق شده بود. صبح زود رفتیم فرودگاه. من رفتم روی تراس. آن موقع من فیلمبرداری هم می کردم. فیلم سوپر هشت می گرفتم. هواپیمای حضرت امام که آمد، لحظه به لحظه با سوپر هشت گرفته ام. یعنی روی پله ها و بعد که می آیند به سالن و سخنرانی می کنند. هم عکس ...
بنیاد در آینه مطبوعات
یک خبر! خدایا اینقدر دلم تنگ است، به هیچ کس هم نمی توانم بگویم... خیلی به امام رضا(ع) و خدا التماس و درخواست کردم... بغضش را فرو می خورد، نفسی تازه می کند و می افزاید: ساعتها می شد که پشت پنجره فولاد نشسته بودم و زمان را نمی فهمیدم تا اینکه عصر یا شب شد. اذان مغرب که شد، بلند شدم برگردم، دیدم غروب شده است و من هم بچه سال ؛ می خواستم به خانه برگردم و زمان هم طولانی شده بود؛ ماشینی ...