چه هام رو بگذارم و بیام؟ بعد از یک ساعت، حاج همت و میرکیانی برگشتند عقب. حسین در یکدست، قبضه آرپی جی و در دست دیگرش بیسیم داشت. پشت بیسیم می گفت: اگه می تونستم بیام عقب و محاصره رو بشکنم، خوب، می رفتم جلو... مرا که دید، گفت: سید، تو نیروی آزادی. هر کس را می تونی، بردار و برو عقب... گفتم: عشق است، داش حسین. من رفیق نیمه راه نیستم. فعلا که جفت یک شده برای ما. اما لات ها می گن گر جهنم می روی ...
می ارزید یعنی اینکه نیروهای کم تجربه آرزو داشتند یک ترکش بخورند و به عقب برگردند و از آن جهنم خلاص شوند!؟ داستان فراق دوستانی همچون حاج قاسم، تکه دیگری از خاطرات سیدابوالفضل کاظمی است که در گذر پانزدهم آمده است. گذر پانزدهم با خاطرات عملیات کربلای پنج پایان می گیرد. انتهای خاطرات راوی با عنوان گذر شانزدهم به گردان میثم می پردازد که از هم پاشیده و در واقع صحنه های پایانی جنگ تحمیلی است ...
، غلام قلیاف، حسین بابایی ، سردار یعقوبی، حاج حسین عزیزی، اصغر ارس، مرتضی بهزادی، جواد کلانتریان و تعدادی از اعضای گردان میثم و... حضور داشتند. در ادامه مدیحه سرایی هلالی منتشر می شود؛ گفتنی است، شهید سید ابوالفضل کاظمی رزمنده ای بود که در کنار شهید چمران و در گروه شهید اصغر وصالی با عنوان دستمال سرخ ها در کردستان فعال بود و با شروع فعالیت ضدانقلاب در کردستان، همراه شهید قاسم ...
این قصه 20 ساله را از حفظ شده بودم و می دانستم نقش اول این داستان واقعی؛ پدرم میرزا ابوالفضل است. کاسه های بزرگ را پشت ماشین می گذاشت. روی یکی نوشته بود 5 پرس، روی آن یکی 3 و خلاصه با خط زیبایش روی همه کاسه ها تعداد چلوکباب ها را نوشته بود. کاسه ها را بین چلوکبابی ها پخش می کرد و می گفت: ساعت 6:30 برمی گردم. اوستا مثل هر روز، داغ داغ ..... یک ساعت بعد ظرف های پر شده از چلوکباب را تحویل می گرفتیم ...
سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری که "شهید سلیمانی، هم قهرمان ملت ایران و هم قهرمان امت اسلامی شد" به خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تقریب گفت: شهید سلیمانی به عنوان یک "قهرمان ملی " که نگاهی بین المللی داشت، آثار راهبردی بزرگی را به جا گذاشت. نماینده مردم تهران به سخن مقام معظم رهبری که "سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه ی درس آموز ...
شهدای جنگ تحمیلی، شهدای لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، شهدای حافظ امنیت، شهدای مدافع حرم و حاج قاسم سلیمانی گفت: دیروز باخبر شدیم که ابوالفضل کاظمی رزمنده و راوی کتاب کوچه نقاش ها از بین ما رفته است و البته شایسته است که نام شهید بر این عزیز بگذاریم که حقیقتا از دیروز تا الان حرارت وجود او و گرمی سخن هایش در گوش من زمزمه می کند. فرمانده سپاه حضرت محمد رسول الله(ص) در ادامه با اشاره به اینکه ...
به گزارش شهرآرانیوز ، سیدابوالفضل کاظمی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و فرمانده گردان میثم لشگر 27 محمد رسول الله پس از تحمل دوره ای بیماری به یاران شهیدش پیوست. فرزند وی ضمن تأیید این خبر گفت: پدرم همزمان با اذان ظهر امروز در بیمارستان به دیار باقی شتافت. سید ابوالفضل کاظمی از رزمندگان دفاع مقدس و فرمانده گردان میثم که در بستر بیماری بود، آسمانی شد. وی از ناشناخته ترین ...
ارتفاعات سرازیر شد. جواب تیر را با تیر دادیم؛ اما نمی دانستیم جای دقیق شان کجاست. همه اش کوه و صخره بود. از برق تیرهایشان می فهمیدیم کجا هستند. زیر لب اشهدم را خواندم و دلم را به خدا دادم. چند گلوله آرپی جی و خمپاره دوروبرمان نشست و بعد، از سمت ژاندارمری، یک نفر از بلندگو گفت: امروز خیانت ها معلوم می شود. آی مردم، آی پاسدار های بومی، ما با شما هیچ کاری نداریم. طرف حساب ما، چمران و اصغر ...
. * عارف غلامی، ابوالفضل جلالی، آرمان رمضانی و محمدحسین زواری، مصدومان استقلال هستند که روی سکو حضور دارند. * ازدحام جمعیت روی پله ها باعث شد نیروی انتظامی افراد متفرقه را به سمت راهرو هدایت کند تا پس از مشخص شدن محل استقرارشان، به تماشای بازی بپردازند. * پس از گل اول پرسپولیس مهدی ترابی به لب خط آمد و با پریدن در آغوش یحیی گل محمدی، شادی خودش را با سرمربی قرمزها تقسیم کرد. ادامه دارد... ...
ابوالفضل کاظمی" به یاران شهیدش پیوست حاج سیدابوالفضل کاظمی از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس و فرمانده گ ردان میثم به یاران شهیدش پیوست.سیدابوالفضل کاظمی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و فرمانده گردان میثم لشگر 27 محمد رسول الله پس از تحمل دوره ای بیماری به یاران شهیدش پیوست. فرزند وی در گفت وگو با خبرنگار تسنیم ضمن تأیید این خبر گفت: پدرم همزمان با اذان ظهر امروز در بیمارستان به دیار باقی ...
بودن اما این اواخر هر چی طلبه بود می رفت گردان حبیب، هر چی دانشجو بود می رفت گردان عمار، هر چی مؤمن بود می رفت گردان حمزه؛ داش مشدیا هم میومدن گردان میثم. ما با لوطیا بودیم و صاف. نکته مهمی که زندگی آقا سیدابوالفضل کاظمی را تحت تأثیر خود قرار می دهد، ارتباط او با قاسم دهباشی است. این آشنایی باعث ایجاد تغییرات زیادی در آقاسید و دوستانش می شود، به گونه ای که آنها از فضای لب خط و خلافکاری ...
خانه
