سایر منابع:
سایر خبرها
خاطره بازی با کروات دوست داشتنی/ بدرود چیرو
کند و ادامه می دهد: یک بار پاسپورتم را در فدراسیون قایم کرده بودند.بلاژ می گفت هر طور شده تو باید پاسپورت را پیدا کنی و به اردوی اسلواکی بیایی.بلیت هم برای من خریده بودند اما معلوم نبود چه کسی پاسپورت من را پنهان کرده بود.ساعت 2 رفتم فرودگاه و بلاژ گفت پاسپورتت کو؟خب نداشتم.یک چک زد توی صورتم که علی دایی آمد و گفت چرا می زنی؟گفت برو دنبال پاسپورتت و هر طور شده برگرد. 258258 ...
خاطره جالب مدافع تیم ملی از بلاژوویچ
سبو شهبازیان، درمورد درگذشت میروسلاو بلاژوویچ، سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان اظهار داشت: ابتدا باید این اتفاق را تسلیت بگویم و واقعا متاثر شدم. بلاژوویچ روزی که به ایران آمد، واقعا مربی بزرگی بود که سابقه سومی جام جهانی 98 را با تیم ملی کرواسی در کارنامه داشت. برخی بازیکنان جوان که شاید خیلی در چشم نبودند دل آن دوره به تیم ملی دعوت شدند. یکی از این نفرات رحمان رضایی بود که آن زمان در ذوب آهن ...
مرور خاطرات فوتبال ایران با میروسلاو بلاژویچ؛ مربی ای که پوست کروکودیل پوشیده بود
از یک تجربه نصفه و نیمه با تومیسلاو ایویچ قبل از فرانسه 98، بار دیگر سراغ یک مربی کروات رفت و این بار بلاژویچ پس از مقام تاریخی سومی با کرواسی در جام جهانی 98، به تهران آمد تا تیم ایران را به جام جهانی 2002 کره و ژاپن برساند. ایران ببازد توپ را قورت می دهم اولین خاطره مشترک ما ایرانی ها با بلاژویچ به اظهارونظر جنجالی او پیش از جام جهانی فرانسه بر می گرددد. ایران در 98 فرانسه ...
خداداد عزیزی: به بلاژویچ گفته بودند شماره 11 شما یاغی است
یک جلسه با آقای کتیرایی و فکر کنم آقای فائقی رفتیم گفتند روز اول بلاژویچ گفته من شنیدم شماره 11 شما خیلی یاغی است و تیم به هم ریز است. حالا او هم یا تحت تاثیر قرار گرفت یا نه من نمی دانم. یک اتفاق دیگری بود که از جای دیگر شروع شد. خب من در بهترین دورانم بودم و نمی توانستند من را دعوت نکنند. دعوت کردند ولی این اتفاق افتاد که من گفتم با این روش نمی توانم کار کنم. شما همه اطلاعات تیم را داده باشید ولی ...
مرد خائن از دختر ثروتمند پول گرفت و بی عفتش کرد / سکوت مریم از ترس آبرویش
متاهل هم باشد. با این حرف دوستم دلم بیشتر از قبل لرزید و ترس به جانم افتاد که نکند واقعا قصدش سواستفاده باشد. بنابراین تصمیم گرفتم قرضم را پس بگیرم؛ وقتی بحثش را پیش کشیدم عصبانی شد و گفت ندارم که ندارم. تصمیم گرفتم به محل زندگی اش (همان خانه ای که در سهند بود) بروم و از همسایه ها پرس و جو کنم که آیا واقعا مجرد یا نه؛ حداقل این برایم روشن شود. به اتفاق دوستم به محل زندگی اش رفتم ...
بازیگری که پوراحمد او را مارلون براندو صدا می زند
از کجا شروع کردی؟ بله، دقیقاً خاطره ای به این شکل دارم. تا جایی که خودم یادم می آید و مادر و پدرم برایم تعریف می کنم، می گویند از بچگی خودت یاد گرفته بودی -آن زمان که بیشتر CD متداول بو-، آن را روشن می کردی و نگاه می کردی و می آمدی جلو آینه و ادای همان بازیگران را در می آوردی. جوری شده یود که همه بازیگران و دوستان آشنایان وقتی مرا می دیدند می گفتند پویا در آینده بازیگر می شود. اشرف حکیمی، مدافع راست مراکشی فاتح جایزه ورزشکار مرد سال 2023 جهان عرب لقب گرفت. ...
روایت جوانی که کتاب از او مبارز انقلابی ساخت/حرف ظلم ستیزی بود
رفته و یک همشهری بیرجندی دیگر نیز در آنجا با من بود. قربانی نژاد با اشاره به اینکه به واسطه اتفاقات 17 شهریور مشهد در اعتصاب و همه مغازه ها بسته بود، ادامه داد: از آموزش و پرورش مشهد به سمت خیابان امام خمینی فعلی در حرکت بودیم که همان همشهری بیرجندی در اعتراض به بسته شدن مغازه ها گفت چرا مغازه هایشان را بسته اند. وی با بیان اینکه او جملاتی در حمایت از رژیم پهلوی تکرار کرد ...
از ورشکستگی و زندان تا ایجاد اشتغال صد نفری با طعم عسل/ کارآفرین موفق لرستانی: زندان من را احیا کرد
و با مامور سراغ من آمد و راهی زندان شدم. تمام ناراحتی و دلخوری من بابت این بود این اتفاق تنها چند روز قبل از تولد دخترم رخ داده بود و از همه تلخ تر اینکه همین دوستم جزو دعوت شدگان تولد دخترم بود. سال 97 من تمام سرمایه ، خانه و کارگاه را از دست داده بودم و 975 میلیون تومان چک برگشتی داشتم، اما سخت ترینش این بود که من واقعا به این دوستم بدهکار نبودم. در زندان متوجه شدم که فرق ...
بازار یعنی اعتبار
بعد نقد شد. این ماجرا به این شکل تمام شد، اما همان طور که پدرم پیش بینی کردند، فروشنده خودرو ها تلاشش را آغاز کرد تا رابطه مان را بازسازی کند. درست چند روز پس از آنکه چک را نقد کرد، تماس گرفت و پیشنهاد کاری داد. من هم به صراحت گفتم دوستی مان سرجای خود، اما هنوز از معامله قبل ناراحتم و تصمیم گرفته ام با شما کار نکنم. خلاصه بار ها و بار ها اعلام کرد که حاضر به همکاری و جبران خسارت است ...
سخنی با دوستان رزمنده و همسنگران
مثل خیلی از شما دوستان ، نزدیک یک سال می شود، ثبت نام کارت ایثار هوشمند کرده ام ، چون هم بسیجی رفتم جبهه ، هم خدمت سربازیم را با ارتش در جبهه های حق علیه باطل شرکت داشتم . دوستان من در سال 59 بعد از 3 ماه که از تجاوز بعثی ها می گذشت ، با وجود این که در سن 14 سالگی بودم ، به اهواز اعزام و با نیروهای جنگ های نامنظم شهیدچمران در سوسنگرد ، طراح، کرخه کور (کرخه نور) و دهلاویه در آزاد سازی تپه ...
راهپیمایی زنان را در مشهد راه انداختیم
که یکی از آن ها سال 1359 شهید می شود. از هفده سالگی تدریس را شروع کردم و در بیست وچهارسالگی اقدام به تأسیس مدرسه اسلام شناسی حضرت زهرا کردم. در طول این مدت، مسئولیت همسرداری و تربیت هفت فرزند نیز به عهده ام بود. از همان ابتدا، در هر مقطع زمانی، برنامه ریزی خود را متناسب با همان شرایط انجام می دادم، ولی به طور کلی، در همه این مدت به دو نکته به عنوان یک اصل مقید بودم: اول اینکه برای ...
اکبر عبدی و رضا شفیعی جم در تلویزیون حاشیه ساز شدند
مدرسم دیر شد اظهار می کند: قبل از تلویزیون کابلی ، باز مدرسم دیر شد را داشتم یا برنامه دیگری با عنوان سلامتی چه خوبه که واقعا از لحاظ مخاطب و تاثیری که بر جامعه گذاشته بود فوق العاده بود و بزرگتر ها بیننده این برنامه بودند که خیلی جالب بود. تلویزیون کابلی هم مخاطب زیادی داشت بازیگران و تیم هم قوی بودند. هنوز وقتی باز مدرسم دیر شد را می بینم تنم می لرزد او می گوید: هنوز هم وقتی ...
رابینسون: منتظر امضای قرارداد با میلان بودم ، اما به خاطر قهوه نشد
آزمایش بیشتری انجام دهند. وقتی جواب آزمایش آمد، من را به ساختمان مرکزی باشگاه میلان فرستادند. این مدافع آمریکایی با ابراز ناراحتی از یادآوری این خاطره گفت: مدیر برنامه ام، مالدینی و مدیران میلان آنجا بودند و من منتظرم بودم قراردادم را امضا کنم که آنها گفتند به خاطر مشکل قلبی من نمی توانند چنین کاری را انجام دهند. روز پایانی پنجره نقل و انتقالات بود و حداقل سه روز طول می کشید ...
انقلابی ترین مداح قبل از انقلاب/ حسین شمسایی: آشنایی با طیب موجب مداحی های سیاسی ام شد
که شما مداحی را آغاز کردید، در دوران مبارزات نهضت انقلاب اسلامی بود، از عزاداری های آن دوران خاطره ای دارید؟ من سال های اول، فقط شعر را با تکیه بر صوت می خواندم. بعضی جاها را هم دکلمه می کردم. دقیقاً همان طور که از رادیو شنیده بودم، عیناً ارائه می دادم؛ چون استادی نداشتم. این برنامه ادامه پیدا کرد تا این که شبی گفتند، عده ای از هیأت میدانی ها (تره بار فروش ها) تهران آمده اند. رئیس آن ...
از شلیک مقابل آرایشگاه مردانه تا قتل مادر و برادر برای چند تکه طلا
به گزارش خبرنگار ایمنا ، رسیدگی به این پرونده از چهاردهم اردیبهشت سال 1400 به دنبال پیچیده شدن صدای شلیک چند گلوله در خیابان میرهاشمی یافت آباد آغاز شد. پسر جوانی به نام هادی که از آرایشگاه مردانه بیرون آمده بود در خون خود غلتید. وی که هدف شلیک گلوله قرار گرفته بود قبل از رسیدن به بیمارستان جان سپرد و ماموران پلیس برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتادند. شواهد نشان می داد هادی از سوی سرنشین ...
ستاره ایرانی جان خود را بر سر MMA گذاشت/ نوروزی: صحبت درباره سجاد غریبی، شأن ورزش را زیر سوال می برد
سال 78 وارد کیک بوکس شدم و بدون غرور همه را بردم. من شاگرد استاد مالکی بودم و خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم. نوروزی درباره اینکه زمانی نقل قولی از استاد مالکی بود که می گفتند با فرانکی مبارزه کرده، گفت: فرانکی اصلا کاراته کار بود. قدیم ها چون تازه ورزش رینگی آمده بود از این حواشی و شایعات زیاد بود. وی در خصوص شایعه مبارزه با بروسلی هم تصریح کرد: نه، اصلا ...
اولین فیلم گفتگو با مجرم با پابند الکترونیکی ! / 6 سال با این پابند آزادانه کار می کنم !
خودم است. می گوید: در زندان در سالن کارگری کار می کردم، 70 درصد کسانی که آنجا بودند مشکل مالی داشتند. آینده را برای خودم و کسانی که مثل من هستند را پوچ می بینم. من به چیزهایی که می خواستم نرسیدم. در نوجوانی آرزو داشتم زندگی آرامی داشته باشم تا بتوانم به خانواده ام کمک کنم؛ ولی همه اش خراب شده است.اگربه سراغ کار توزیع مواد مخدر نمی رفتم شاید همه چیز تغییر می کرد ولی الان پشیمانم. ...
محمد گلریز: مردم هنوز آقای پیروزی صدایم می کنند!
نام بانگ آزادی داشتیم که جزو اولین سرودهایم بود و خیلی دوستش داشتم. گلریز سپس درباره اینکه آیا دیداری با امام خمینی (ره) داشت و احساسش چه بود؟ یادآور شد: باز هم اگر حمل بر خودستایی نباشد من آن زمان جزو اولین و آخرین خواننده های انقلابی بودم که به دیدار حضرت امام (ره) رفتم. آن زمان به همراه آقایان سبزواری و راغب خدمت حضرت امام رفتیم و ایشان ما را مورد لطف خود قرار دادند. خدا رحمتشان کند ...
نزدیک بود از دوره خلبانی در پاکستان حذف شوم
دانست این ها چه زمانی کنار رودخانه می آیند و من را در همان زمان می برد بالای سر این ها و شیطانی می کرد. واقعاً هواپیما را تا ارتفاعی حدود یک متری زمین می برد و همه را می ترساند. من تا آن زمان واقعاً چنین پروازی را تجربه نکرده بودم. پس از ریسالپور به کراچی رفتیم تا دوره T33 ببینیم. این پرنده، هواپیمایی بود که ایران هم آن زمان داشت. T33 هواپیمای عکس برداری بود و فقط دو لوله مسلسل داشت. بعد ...
خاطره بازی با اهالی موسیقی انقلاب؛ وقتی نوازندگان تهدید به مرگ شدند
حدادعادل از مجموعه خارج شدند و از اطرافش رفتند. گروه دیگری اطراف ما بودند که وقتی برای همکاری با آن ها تماس می گرفتم، می ترسیدند و می گفتند تا چند روز دیگر شاه برمی گردد و تو را ترور می کنند. تو چطور جرأت می کنی برای این ها کار کنی؟ سرانجام به همین درخت های رادیو آویزانت می کنند، تکه تکه ات خواهند کرد. مدام تلفن می زدند و بعد از احوالپرسی تشویقم می کردند که به کارم ادامه ندهم. چون فکر می ...
کارمند کانون سردفتران و دفتریاران قهرمان کاراته کشور شد علی رهبری فر در مسابقات کاتارو سبک کوبودو ...
ورزش کاراته می پرداختم. اوج پیشرفت من در کاراته مصادف شد با دوره همه گیری کرونا، اینطور شد که ورزشگاه کبکانیان که مرکز غنی تمرینات ورزش کاراته در ایران است همانند سایر ورزشگاه ها تعطیل شد. من هم به ناچار تمرینات خود را خصوصی ادامه دادم. به مدت یکسال مسابقات در ایران ملغی شده بود و این برای من فرصتی شد تا در این فاصله یک ساله خودم را از نظر آمادگی ورزشی به سطح افرادی برسانم که خیلی از من ...
بیوگرافی شکیب شجره و همسرش با مصاحبه، معرفی آثار و عکس جدید
هنرمندان غیرایرانی. بعد تصمیم گرفتم که برای تحصیل بازیگری اقدام کنم. چون زبان انگلیسی بلد بودم در ابتدا قصد داشتم به آمریکا بروم. ولی آن قدر نشدنی به نظر می رسید که باید به سراغ دو گزینه دیگر می رفتم که یکی انگلستان بود و دیگری استرالیا. با اینکه از انگلستان پذیرش داشتم اما به دلیل هزینه خیلی بالا ممکن نشد و در نهایت استرالیا را انتخاب کردم. چون مدارک کارشناسی ام غیرمرتبط بود کسی مثل من را ...
ادعای جالب سردار آزمون: از کل فوتبال ایران بیشتر پاداش می دهم
نمی توانم میزان آن را بیان کنم. من این تیم را ساختم و در شرایط سخت و خوبش کنار آن بودم. این بچه های جوان، موفق و پر استعداد به حقشان رسیدند. قطعاً من خیلی خیلی خوشحالم و واقعاً دمشان گرم. *حتماً بابت رفتن به فینال هم پاداش ویژه ای به تیمت خواهی داد. بله فکر می کنم ما تیمی هستیم که رکورد پاداش ها را در لیگ بانوان زده ایم. بعد از برد سایپا ما پاداشی می دهیم که شاید حتی در لیگ ...
سلفی با خراب کار را دوهفته ای نوشتم!
و داستان انقلاب حائز رتبه سوم شود؟ بله انتظارش را داشتم. چرا؟ زمانی که این رمان را می نوشتم سه سال پیش بود. آن موقع رمان نوجوان را نخوانده بودم. تردید دارم که رمان آقای شرفی خبوشان با عنوان موهای تو خانه ماهی ها است را خوانده بودم یا نه. سلفی با خراب کار را سه سال پیش نوشتم ولی دو سال قبل برای جشنواره انقلاب فرستادم. وقتی نوشتم و برای جشنواره فرستادم، متوجه شدم که اکثر ...
خیلی به بیماری سرطان در کاپیتان نزدیک نمی شویم
...، امیرحسین بیات، شایان دارمی پور، ارغوان شعبانی و پرهام غلام لو از جمله بازیگران کودک فیلم حضور دارند. در ابتدای جلسه، سید صابر امامی تهیه کننده فیلم کاپیتان برای حضور در این برنامه ابراز خرسندی کرد و گفت: نمایش سینماهای مردمی و برج میلاد هم امروز انجام می شود و ما دو روز هیچ کسی را ندیدیم و خوشحالم همه شما را یکجا و اینجا می بینم. محمد حمزه ای کارگردان کاپیتان نیز در ادامه این نشست ...
روایتی از دیدار خصوصی فرمانده نیروی هوایی با فرمانده کل قوا
مأموریت با او رفتم، آنجا بود که فهمیدم او مرد بسیار بزرگی است. من زیارتی از امیر ایرانی در حرم امام رضا(ع) دیدم که واقعاً تاکنون از هیچ کسی مشابه آن را ندیده ام؛ او در گوشه ای از حرم نشسته بود و با عشقی وافر به امام رضا(ع) مشغول زیارت بود. من و سردار حاجی زاده ارتباط برادرانه ای با یکدیگر داریم وی در ادامه افزود : من و سردار حاجی زاده ارتباط برادرانه ای با یکدیگر ...
کنایه نکونام به پرسپولیس و مربی سپاهان!
وسط زمین اجرا می کنند. بروید ببینید در فوتبال ما چه خبر است و سایر مربیان چه کار می کنند. واقعاً خنده دار است. ما یک بازی را در اهواز از پرسپولیس بردیم، آن وقت یک هفته برای ما حاشیه درست کردند. به هر حال باختند و ناراحتی ندارد و بعد از کلی آمد و رفت تماس می گیرند و از ما عذرخواهی می کنند. او ادامه داد: به هر حال امیدوارم کنترل بهتری روی شرایط داشته باشیم. در فوتبال همه چیز در زمین رقم ...
در کاپیتان از واقعیت بیماری سرطان فاصله گرفتیم
خواهی چه کار کنیم. من فکر نمی کردیم اینقدر زیاد می شویم بعد دیدیم زیاد و زیادتر شدیم. رفته رفته با هم رفیق شدیم مثل پروانه شایان و ... سر تمرین می رفتیم شوخی ها به جا بود و من فراموش نمی کنم که به من گفتند. وی افزود: اگر می خواهی پیشرفت کنی باید تمرکز کنی قبل از پلان تمرکز کن. منم دیکر قبل از پلان ها با کسی حرف نمی زدم و همه چیز درست شد. شایان دارمی پور یکی دیگر از بازیگران کودک ...
به آیت الله جنتی گفتم نمایندگانی که پاک هستنند و زبان تندی دارند را رد می کنید/ اگر من انتقادی به رهبری ...
شاهنشاهی معترض بودند و بخشی از اعتراضشان به وابستگی آنها به اجانب و وضع مدیریت جامعه بود و هر کسی از زاویه ای اعتراض داشت و به دنبال بهبود بود. من نمی گویم خدایی نکرده وضعیت ما در همه عرصه ها بدتر شده ولی واقعاً امروز وضعیت اقتصاد و معیشت مردم خوب نیست. من صبح میدان تره بار بودم. هفته ای یک روز نیاز خانه را خرید می کنم. کمتر هفته ای هست که انسان برای خرید برود و قیمت اجناس، قیمت هفته قبل یا ...