غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت
سایر منابع:
سایر خبرها
غزل شماره 56 حافظ/ دل سراپردهٔ محبتِ اوست
/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت غزل شماره 19 حافظ/ ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ غزل شماره 20 حافظ/ روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست غزل شماره 21 حافظ/ دل و دینم شد و ...
غزل شماره 58 حافظ/ سرِ ارادتِ ما و آستانِ حضرت دوست
این غریب غزل شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت غزل شماره 19 حافظ/ ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ غزل شماره 20 حافظ/ روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست ...
غزل شماره 61 حافظ/ صبا اگر گذری اُفتَدَت به کشور دوست
باده برافروز جامِ ما غزل شماره 12 حافظ/ ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما غزل شماره 13 حافظ/ می دمد صبح و کِلِّه بست سحاب غزل شماره 14 حافظ/گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب غزل شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم ...
غزل شماره 45 حافظ/ در این زمانه رفیقی که خالی از خِلَل است
...> غزل شماره 14 حافظ/گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب غزل شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت غزل شماره 19 حافظ/ ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ غزل شماره 20 ...
غزل شماره 49 حافظ/ روضهٔ خُلدِ برین خلوت درویشان است
ماهِ حُسن، از روی رخشان شما غزل شماره 13 حافظ/ می دمد صبح و کِلِّه بست سحاب غزل شماره 14 حافظ/گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب غزل شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید ...
غزل شماره 48 حافظ/ صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
برافروز جامِ ما غزل شماره 12 حافظ/ ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما غزل شماره 13 حافظ/ می دمد صبح و کِلِّه بست سحاب غزل شماره 14 حافظ/گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب غزل شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه ...
غزل شماره 50 حافظ/ به دامِ زلفِ تو دل مبتلایِ خویشتن است
... غزل شماره 14 حافظ/گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب غزل شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت غزل شماره 19 حافظ/ ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ غزل شماره ...
غزل شماره 46 حافظ/ گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
... غزل شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت غزل شماره 19 حافظ/ ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ غزل شماره 20 حافظ/ روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست غزل شماره ...
غزل شماره 55 حافظ/ خَمِ زلفِ تو دامِ کفر و دین است
رخشان شما غزل شماره 13 حافظ/ می دمد صبح و کِلِّه بست سحاب غزل شماره 14 حافظ/گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب غزل شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت ...
غزل شماره 47 حافظ/ به کوی میکده هر سالِکی که ره دانست
برافروز جامِ ما غزل شماره 12 حافظ/ ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما غزل شماره 13 حافظ/ می دمد صبح و کِلِّه بست سحاب غزل شماره 14 حافظ/گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب غزل شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه ...
غزل شماره 52 حافظ/ روزگاریست که سودایِ بتان دینِ من است
شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت غزل شماره 19 حافظ/ ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ غزل شماره 20 حافظ/ روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست غزل شماره 21 حافظ/ دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست غزل شماره 22 ...
غزل شماره 60 حافظ/ آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست
غزل شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت غزل شماره 19 حافظ/ ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ غزل شماره 20 حافظ/ روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست غزل ...
غزل شماره 51 حافظ/ لعلِ سیرابِ به خون تشنه، لب یار من است
؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت غزل شماره 19 حافظ/ ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ غزل شماره 20 حافظ/ روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست غزل شماره 21 حافظ/ دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست ...
غزل شماره 54 حافظ/ ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است
شماره 15 حافظ/ ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ غزل شماره 16 حافظ/ خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت غزل شماره 17 حافظ/ سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت غزل شماره 18 حافظ/ ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت غزل شماره 19 حافظ/ ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟ غزل شماره 20 حافظ/ روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست غزل شماره 21 حافظ/ دل ...
غزل شماره 42 حافظ/ حالِ دل با تو گفتنم هوس است
هرمزبان – غزل شماره 42 حافظ شیرازی با مصرع آغازین حالِ دل با تو گفتنم هوس است را می توانید در ادامه مطالعه کنید. حالِ دل با تو گفتنم هوس است خبرِ دل شِنُفتَنَم هوس است طمعِ خام بین که قصهٔ فاش از رقیبان نهفتنم هوس است شبِ قدری چنین عزیزِ شریف با تو تا روز خُفتنم هوس است وه که دُردانه ای چنین نازک در شبِ تار سُفتنم هوس است ای صبا امشبم مدد فرمای که سحرگه شکفتنم هوس است از برای شرف به نوُکِ مژه خاکِ راهِ تو رفتنم هوس است همچو حافظ به رغمِ مدعیان شعرِ رندانه گفتنم هوس است ...
غزل شماره 62 حافظ/ مرحبا ای پیکِ مشتاقان بده پیغامِ دوست
زلفِ تو دامِ کفر و دین است غزل شماره 56 حافظ/ دل سراپردهٔ محبتِ اوست غزل شماره 57 حافظ/ آن سیه چَرده که شیرینیِ عالم با اوست غزل شماره 58 حافظ/ سرِ ارادتِ ما و آستانِ حضرت دوست غزل شماره 59 حافظ/ دارم امید عاطفتی از جناب دوست غزل شماره 60 حافظ/ آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست غزل شماره 61 حافظ/ صبا اگر گذری اُفتَدَت به کشور دوست ...
غزل شماره 43 حافظ/ صحنِ بُستان ذوق بخش و صحبتِ یاران خوش است
هرمزبان – غزل شماره 43 حافظ شیرازی با مصرع آغازین صحنِ بُستان ذوق بخش و صحبتِ یاران خوش است را می توانید در ادامه مطالعه کنید. صحنِ بُستان ذوق بخش و صحبتِ یاران خوش است وقت گل خوش باد کز وی وقتِ میخواران خوش است از صبا هر دم مشامِ جانِ ما خوش می شود آری آری طیبِ انفاسِ هواداران خوش است ناگشوده گل نقاب، آهنگِ رحلت ساز کرد ناله کن بلبل، که گلبانگِ ...
غزل شماره 34 حافظ/ رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست
هرمزبان – غزل شماره 34 حافظ شیرازی با مصرع آغازین رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست را می توانید در ادامه مطالعه کنید. رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست کَرَم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست به لطفِ خال و خط از عارفان ربودی دل لطیفه های عجب زیرِ دام و دانهٔ توست دلت به وصلِ گل ای بلبل صبا خوش باد که در چمن همه گلبانگ عاشقانهٔ توست عِلاج ضعفِ دلِ ما ...
غزل شماره 32 حافظ/ خدا چو صورتِ ابرویِ دلگشای تو بست
هرمزبان – غزل شماره 32 حافظ شیرازی با مصرع آغازین خدا چو صورتِ ابرویِ دلگشای تو بست را می توانید در ادامه مطالعه کنید. خدا چو صورتِ ابرویِ دلگشای تو بست گشادِ کارِ من اندر کرشمه های تو بست مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند زمانه تا قَصَبِ نرگس قبای تو بست ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشود نسیم گل چو دل اندر پی هوای تو بست مرا به بندِ تو ...
غزل شماره 24 حافظ/ مطلب طاعت و پیمان و صلاح از منِ مست
...> کمر کوه کم است از کمر مور این جا ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست به جز آن نرگس مستانه که چشمش مَرِساد زیر این طارِم فیروزه کسی خوش ننشست جان فدای دهنش باد که در باغ نظر چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد یعنی از وصل تواش نیست به جز باد به دست ...
غزل شماره 12 حافظ/ ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما
هرمزبان – غزل شماره 12 حافظ شیرازی با مصرع آغازین ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما را می توانید در ادامه مطالعه کنید. ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما آبروی خوبی از چاه زَنَخدان شما عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده باز گردد یا برآید؟ چیست فرمان شما؟ کَس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت بِه که نفروشند مستوری به مستان شما بخت ...
غزل شماره 31 حافظ/ آن شبِ قدری که گویند اهل خلوت امشب است
هرمزبان – غزل شماره 31 حافظ شیرازی با مصرع آغازین آن شبِ قدری که گویند اهل خلوت امشب است را می توانید در ادامه مطالعه کنید. آن شبِ قدری که گویند اهل خلوت امشب است یا رب این تأثیرِ دولت در کدامین کوکب است؟ تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد هر دلی از حلقه ای در ذکر یارب یارب است کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف صد هزارش گردن جان زیرِ طوقِ غبغب است ...
غزل شماره 29 حافظ/ ما را ز خیال تو چه پروای شراب است؟
هرمزبان – غزل شماره 29 حافظ شیرازی با مصرع آغازین ما را ز خیال تو چه پروای شراب است؟ را می توانید در ادامه مطالعه کنید. ما را ز خیال تو چه پروای شراب است؟ خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است گر خَمر بهشت است بریزید که بی دوست هر شربت عَذبَم که دهی، عین عذاب است افسوس که شُد دلبر و در دیدهٔ گریان تحریرِ خیالِ خطِ او نقشِ بر آب است ...
غزل شماره 37 حافظ/ بیا که قصرِ اَمَل سخت سست بنیادست
هرمزبان – غزل شماره 37 حافظ شیرازی با مصرع آغازین بیا که قصرِ اَمَل سخت سست بنیادست را می توانید در ادامه مطالعه کنید. بیا که قصرِ اَمَل سخت سست بنیادست بیار باده که بنیادِ عمر بر بادست غلامِ همتِ آنم که زیرِ چرخِ کبود ز هر چه رنگِ تعلق پذیرد آزادست چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب سروشِ عالَمِ غیبم چه مژده ها دادست که ای بلندنظر ...
غزل شماره 33 حافظ/ خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است
هرمزبان – غزل شماره 33 حافظ شیرازی با مصرع آغازین خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است را می توانید در ادامه مطالعه کنید. خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است جانا به حاجتی که تو را هست با خدا کآخِر دمی بپرس که ما را چه حاجت است ای پادشاهِ حُسن خدا را بسوختیم آخِر سؤال کن که گدا را چه حاجت است اربابِ حاجتیم و زبان ...
غزل شماره 23 حافظ/ خیالِ رویِ تو در هر طریق همره ماست
هرمزبان – غزل شماره 23 حافظ شیرازی با مصرع آغازین خیالِ رویِ تو در هر طریق همره ماست را می توانید در ادامه مطالعه کنید. خیالِ رویِ تو در هر طریق همره ماست نسیم موی تو پیوندِ جانِ آگه ماست به رغم مدعیانی که منع عشق کنند جمالِ چهرهٔ تو حجت موجه ماست ببین که سیب زنخدان تو چه می گوید هزار یوسف مصری فتاده در چَهِ ماست اگر به زلف دراز تو دست ...
غزل شماره 22 حافظ/ دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
هرمزبان – غزل شماره 22 حافظ شیرازی با مصرع آغازین چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست را می توانید در ادامه مطالعه کنید. چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست سخن شناس نه ای جان من، خطا این جاست سرم به دنیی و عقبی فرو نمی آید تبارک الله از این فتنه ها که در سر ماست در اندرون من خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست دلم ز پرده ...
غزل شماره 4 حافظ/صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
هرمزبان – غزل شماره 4 حافظ با مصرع آغازین صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را را می توانید در ادامه مطالعه کنید. صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را شکرفروش که عمرش دراز باد چرا تَفَقُّدی نکند طوطی شکرخا را غرور حُسنت اجازت مگر نداد ای گل؟ که پرسشی نکنی عَندَلیب شیدا را به خُلق و لطف توان کرد صید اهل نظر ...
غزل شماره 6 حافظ / به ملازمان سلطان که رساند این دعا را؟
هرمزبان – غزل شماره 6 حافظ شیرازی با مصرع آغازین به ملازمان سلطان که رساند این دعا را؟ را می توانید در ادامه مطالعه کنید. به ملازمان سلطان که رساند این دعا را؟ که به شُکرِ پادشاهی ز نظر مران گدا را ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را مژهٔ سیاهت ار کرد به خون ما اشارت ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا دل ...
فال حافظ/ ای پیک راستان خبر یار ما بگو
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز ، برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفته ایم تا هر روز تعبیر یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. امروز 28 بهمن ماه غزل شماره 415 می پردازیم: ای پیک راستان خبر یار ما بگو احوال گل به بلبل دستان سرا بگو ما محرمان خلوت انسیم غم مخور با یار آشنا سخن آشنا بگو برهم ...