خانه ای با 5 شهید و جانباز
سایر منابع:
سایر خبرها
فضه و آن همه غصه
کلاسی ام همه روزش به پرستاری از مادر می گذشت. دو خواهر کوچک ترش را هم خودش تر و خشک می کرد. پدر کارگرش همه درآمدش را خرج دوا و دکتر همسرش می کرد. می گفتند خرج خانه شان را خیریه می دهد. فضه وقتی برای درس خواندن نداشت. با آن همه مسئولیت نه دل و دماغش را داشت و نه وقتش را. انگار به مدرسه می آمد که چند ساعتی از فشار کار و غصه فرار کند. سال تحصیلی به نیمه نرسیده پارچه سیاه نصف ...
اگر داغ دل بود ما دیده ایم، ولی...
: جزیره مجنون ام نساء زالی مادر شهید یوسف حدادی است. او از ساکنان کوچه ای در محله دردشت است که به نام پسر شهیدش مزین شده است. او در جریان عملیات آزادسازی خرمشهر به شهادت رسیده است مادر می گوید: یوسف دشت و طبیعت دماوند را خیلی دوست داشت. وقتی شهید شد، جنازه او را در دماوند دفن کردیم و 5 سال بعد از شهادت یوسف وقتی پدر شهید در حال خواندن زیارت عاشورا سر مزار پسرش بود، سکته کرد و از دنیا رفت ...
نگاهی به چگونگی رفتار با والدین براساس دعای24 صحیفه سجادیه | خدمت به پدر و مادر توفیقی الهی است
؛ آنجا که می فرمایند: پس از هر نماز من و در هر وقت دیگر از اوقات شب و در هر ساعت از ساعات روز، پدر و مادرم را از یاد من مبر! عشق به والدین به این دنیا ختم نمی شود؛ حضرت از خداوند می خواهند که حتی در قیامت نیز با والدین خود باشند و از این رو می فرمایند: خداوندا! آن دو را شفیع من گردان، اگر پیش از من آمرزیده ای و مرا شفیع ایشان گردان، اگر پیش از ایشان آمرزیده ای تا من و پدرم و مادرم در سایه لطف و رأفت تو، در سرای کرامت و جایگاه مغفرت و رحمت تو، همنشین هم گردیم که تو را بخشایش بزرگ است. ...
بازخوانی یک قتل در کارخانه متروکه | راز اسکناس های خونین در دل کاربن های باطله چه بود؟
، نقطه آغاز پرونده ای بودند که یک سال و نیم بعد به سرانجام رسید. موضوع بلافاصله به بازپرس جنایی بوئین زهرا اطلاع داده شد. تیم تحقیقاتی ای مهیا شد و ماموران که حالا با ردیابی پلاک خودرو، نام و نشان مقتولان را به دست آورده بودند، سرنخ های تازه ای پیدا کردند. شواهد حاکی از آن بود که این دو مقتول، پدر و پسری هستند که احتمالا با انگیزه سرقت به قتل رسیده اند. روز دوم بهمن برادر و پدرم ...
کافه گردی متین ستوده با این تیپ و فیگور عجیب | خانم با این عکسش حسابی سوژه شد
ا مونولوگ و صحنه را براشون بازی کردم، چند روز بعد دوباره به دفترشون رفتم و مونولوگ هایی را که برام ایمیل کردند را براشون بازی کردم و همون روز برای نقش شیوا انتخاب شدم و فیلمنامه به دستم رسید و قرارداد کار را بستم و از اواخر شهریور و مهر سال گذشته، کار را شروع کردیم. جذاب ترین نکته ای که تو را ترغیب کرد تا در این کار با این مضمون خاصش بازی کنی؟ وقتی که قرارداد بستم برای نقش شی ...
عروس 14ساله ای که همه به او شک داشتند...
طوری که طی چند روز همه فامیل را به هم ریخت و ادعا کرد که پسر خاله ام مرا که دختری 14ساله بودم فریب داده است تا مرا اغفال کند! به همین دلیل حتی گوشی تلفن همراهم را گرفت تا با کسی ارتباط نداشته باشم و مرا در خانه حبس کرد این درحالی بود که به خاطر کرونا مجبور بودم، از طریق فضای مجازی درس بخوانم! بنابراین به ناچار درس و مدرسه را هم رها کردم و خانه نشین شدم. حدود یک سال بعد از این ...
حلبچه بعد از بمباران شیمیایی به روایت یک رزمنده / شهر خالی از سکنه و جسدهای انباشته
طوری بود که با جنگ و فضای معنوی انس گرفته بود و این فضا به گونه ای بود که بقیه هم می خواستند سهمی از آن داشته باشند و به جبهه بروند. من هم خارج از این فضا نبودم منتهی زمانی که تصمیم گرفتم به جبهه بروم، خانواده ام بسیار مخالفت کردند. دوستان رزمنده ای که سابقه طولانی در جبهه داشتند هم به من می گفتند تو بمان و دیپلمت را بگیر و بعد بیا جنگ، جنگ که حالا حالاها ادامه دارد. فروردین سال 67 بود که عراق ...
فتح خرمشهر برای محمدرضاگشودن باب شهادت بود
شهادت محمدرضا همه اهل خانه را سیاه پوش کرد. محمدرضا از ابتدای دفاع مقدس در جبهه های مختلف بود و نهایتاً در عملیات آزادسازی خرمشهر مشتاقانه شرکت کرد و درست در روز سوم خرداد1361 با اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. در همکلامی با ابوالفضل کلایی برادر شهید، نگاهی به گوشه هایی از زندگی وی انداختیم. علیرضا کلایی دیگر پسر خانواده نیز از جانبازان دفاع مقدس است که در این گفتگو ما را همراهی کرد. ...
چرا این مرد به دانشجویان آمریکایی شلیک می کرد؟
دلیل تیراندازی و شکار غیرقانونی یک گوزن، فرصت بورس را از دست داد. از آن به بعد مجبور شد به صورت پاره وقت کار کند. ویتمن در 1962 با کاتلین فرانسه لیسنر یکی از دانشجویان دانشگاه تگزاس ازدواج کرد. جدایی پدر و مادر، شروع بیماری ها اما در سال 1966 در این خانواده آرام، مشکلاتی پیش آمد که نهایتا باعث جدایی مادر ویتمن از پدرش شد. مادر به تگزاس سفر کرد. ظاهرا علت این اختلاف، تغییر رفتار پدر ...
بازخوانی یک جنایت بزرگ در تهران | این قاتل 1200 گلوله تنها در 3 ساعت شلیک کرد | به زن و دخترم شک داشتم | ...
بزن بعد برو تو . مریم 21 ساله است و هدف گلوله پدر عصبانی اش قرار گرفته و حالا باید تا مدت ها روی تخت بیمارستان بماند. یک تیر مستقیم به لگنش اصابت کرده و یکی دیگر هنوز داخل بدنش مانده. یادت هست چه اتفاقی افتاد؟ داشتیم شام می خوردیم که پدرم با داد و بیداد در را باز کرد و یکراست رفت توی اتاق خواب. همه می دانستیم که بابا اسلحه دارد اما نمی دانستیم که می خواهد از آن استفاده کند ...
منافقین فرزندانمان را شکنجه روحی و جسمی می دهند
.... او درباره برادرانش گفت: هر دو سال 1380 اسیر فرقه رجوی شدند. برادرم مرتضی در سال 1390 در درگیری عراق کشته شد و ما اصلا جنازه او را ندیدیم. منافقین بدون اجازه ما او را دفن کردند. هزاران بار من و مادرم به صلیب سرخ آمدیم و در خواست کردیم که به خواسته های ما توجه کنند و صدایمان را به اعضای خانواده مان که در فرقه رجوی اسیر هستند برسانند، اما دریغ از اینکه حتی یک نامه ما را به اعضای خانواده مان ...
روایت ماجرای مادری که چهار دخترش را کشت | مادر فرزندکش: شیطان دخترانم را تسخیر کرده بود
بعد از مدتی بازرسی های ماموران اداره رفاه متوقف شد چون مرکز گمان می کرد این خانواده به مریلند نقل مکان کرده اند. پرونده از ژانویه دوباره باز شد؛ زمانی که یکی از کارشناسان مرکز که به جکس مشکوک بود، موضوع را با پلیس در میان گذاشت. بعد از گزارش او پلیس به خانه جکس رفت. مادر بچه ها سعی داشت همه چیز را عادی نشان دهد اما وقتی افسر پلیس به سمت پله ها رفت تا طبقه دوم را ببیند، جکس مانع شد و به این ترتیب ...
پرایدش را فروخت تا برای جنگ به سوریه برود
برادرم نگهبان مجتمعی به نام کیان سنتر مشهد شد. وقتی که خانم های بی حجاب و آرایش کرده برای خرید آنجا پا می گذشتند داداش حسین به آن ها می گفت خانم ها مؤاظب خون شهدا باشید مسئولان مجتمع به داداش حسین می گویند ما از همین افراد رزق می گیریم آن وقت شما آن ها را ارشاد می کنید که باز داداش مجبور شد این شغلش را هم تغییر بدهد. ...
ترفند شهید مدافع حرم قاسمی دانا برای حضور در جبهه دفاع از حرم
به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس ، حسن قاسمی دانا تحمل نشستن و نگاه کردن نداشت. اینکه زنده باشد و ببیند حرم حضرت زینب (س) مورد تجاوز تکفیری ها قرار بگیرد. اگر اینطور می شد چطور می توانست دوباره به روضه امام حسین(ع) برود و اشک بریزد که اگر بودم روز عاشورا حتما امامم را یاری می کردم؟ بالاخره به هر دری زد و رفت سوریه. سرانجام حسن قاسمی دانا در 19 اردیبهشت سال 93 اولین شهید مدافع حرم ...
گذری بر وصیتنامه شهید اردشیر ارمغان
کنم و اسلحه آنان را ازدر دست بگیرم. از خانواده ام می خواهم در سوگ من ناراحت نشوند چونکه من زنده هستم و پیش خدای خویش روزی می گیرم و، اما خواهران حجابت را رعایت کنی که حجاب تو کوبنده تر از خون من است. پدر و مادرم شما در سوگ من لباس سیاه نپوشید و ناراحت نشوید زیرا اگر ناراحت شدید دشمنان اسلام شاد می شوند و از کلیه برادران تقاضامندم که تفرقه را از بین خود دور کنید و برادر وار با هم رفتار کنید و قبر من را پهلوی قبر شهید ارمغان قرار دهید. ...
دقیقاً از کدام تضاد حرف می زنی، عزیز؟!/ برای دختری که گمش کردم!
افسانه شده بود، دست راست خانم ناظم برای انجام کارها. این رفاقت تا بعد از مشهد هم ادامه پیدا کرد. افسانه انقدر با خانم ناظم نشست و برخاست کرد که یک روز گفت: خانم! راستش من از مشهد که آمدم هزاربار دلم خواست موهایم را بگذارم زیر مقنعه و چادر سر کنم اما خب، سخت است. هنوز دلم راضی نمی شود از طرفی می ترسم، توی مدرسه و بیرون از آن، مسخره ام کنند. تو رفتی، قطار رفت، تمام ایستگاه رفت... ...
غیرتمندی از دیار سربداران
به صحبت کنند. جا دارد از همه مردم تشکر کنم. همه برایش پدر و مادر بودند. خیلی ها برایش خواهری و برادری کردند. شما اینجا نیستید ببینید سبزوار و خانه ما چه خبر است. اصلا خیلی از مهمان ها را نمی شناسیم. از دور و نزدیک آمده اند. همین امروز از مشهد به من زنگ زدند و وقت گرفتند. پرسیدم آقا شما کی هستید که می خواهید بیایید؟ گفت من یک کاسب در مشهد هستم که باید برای عرض تسلیت و ادای احترام به خانواده شهید ...
فرازی از وصیتنامه شهید مسعود شیخ الملوکی
شهید می شوم تا دیگر مادری نگرید و دیگر پدری غمناک نشود و مسئولیت زندگی برایش سنگین نشود. ما باید جانمان را فدا کنیم تا اسلام این مرام کامل و این مسلک حقیقت و پرمحتوا برای نسل جوان و زمینه لازم را برای ظهور آقا امام زمان آماده سازیم. خدایا مردن مرا در راه خودت قرار ده و گناهانم را ببخش و کاری کن که خانواده من مخصوصاً پدر و مادر و برادرم مرا به خاطر کارهای خطائی که از من سر زده ...
دفن جسد برادر در خانه مادری
مرد جوان که از اذیت های برادرش به تنگنا آمده بود وقتی فهمید سامان مادرش را به باد کتک گرفته است دست به قتل زد. به گزارش ایران، سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت، گفت: زن جوانی به اداره 4 پلیس آگاهی تهران مراجعه کرد و به کارآگاهان گفت برادرم به نام سامان به شیشه اعتیاد دارد و با مادر سالخورده ام در خانه ای ویلایی در پاکدشت زندگی می کند اما چند روزی می شود که ناپدید ...
تدریس درس زندگی معلم اصفهانی آن سوی دیوار مدرسه
این خانواده را بگیرم . بعد با انجام رایزنی ها با افراد مختلف، وقت ملاقاتی هم برای بچه ها گرفته شد، هنگامی که بچه ها پدر و مادر خود را دیدند، شرایط بسیار بدی بود. در همین حال دختر دوم خانواده عقد کرده بود و می گفت نمی خواهم خانواده شوهرم ماجرای پدر و مادرم را متوجه شوند، با خیران زیادی جلسات متعددی برگزار کردیم تا راهی پیدا کنیم که زندگی این دختر از بین نرود . تهیه جهزیه برای ...
مرگ تلخ یک زن/ مردی که خواهرش را وسط خیابان آتش زد
شکایت نبود، برادر 36 ساله او تحت تحقیقات قرار گرفت و گفت: 3ماه قبل پدر و مادرم فوت کردند.3 روز قبل از حادثه، من به برادرم گفتم که اثاثیه منزل 60 میلیون تومان ارزش دارد و قرار شد آن اثاث را برای پرداخت مالیات بفروشم. اما روز حادثه الهام مقابل بلوک آمد و وقتی من را در حال فروش وسایل دید اعتراض و فحاشی کرد. او یک دستگاه پوز بانکی هم به همراه داشت و می گفت کارت بکش و پول اثاثیه را بده اما من می ...
صلح با کافر موجب از بین رفتن اسلام و احکام قرآن خواهد بود
مخفیانه با یکی از کاروان های اعزام به جبهه همراه شد. وقتی که کاروان به بهبهان رسید، اعضای کاروان متوجه حضور یک نوجوان کم سن و سال در داخل کاروان شدند و از رفتنش به جبهه ممانعت کردند اسماعیل با اندوه و ناراحتی به شهر و خانه خود باز گشت. اما این باعث نشد که اسماعیل دست از علاقه خود بردارد. در سال 1364 با وجودی که دو برادر دیگرش در جبهه حضور داشتند و به او گفته بودند که در خانه بماند و از ...
طلبه ای که شهریه اش را به یتیمان می داد
از حوزه دریافت می کرد و بعدها نیز مشخص شد که این مقدار پول را نیز به ایتام انفاق می کرد. به نقل دوستان و آشنایان او، ویژگی برتر و برجسته جواد کریمی، اخلاص و عمق ایمان او بود که زبانزد خاص و عام بود و اینکه بسیار علاقه مند به امر به معروف و نهی از منکر بود و بارها بر سر این هدف به وسیله منافقین مجروح و مضروب شد. او در سال 1365 برای اولین بار به جبهه ها اعزام شد و پس از مدتی در ...
شهید محمدخانی : جزو جهادگران بودن، در یوم الحساب برای من افتخار است
به گزارش دفاع پرس از مشهد، جهادگر جواد صید محمدخانی سال 1347 در خانواده ای مستضعف در ایل بلوچ دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا راهنمایی ادامه داد اما بدلیل مشکلات اقتصادی از ادامه تحصیل بازماند و در کنار پدر به انجام کارهای متفرقه از جمله دامداری پرداخت. همزمان با اوج گیری انقلاب شکوهمند اسلامی با اینکه سن کمی داشت اما در تظاهرات و راهپیمائی ها شرکت می کرد. ...
ماجراهای خواندنی میرزا ابوالفضل در پایتخت | از دیدار با رجبعلی خیاط تا خاکسپاری در حرم عبدالعظیم(ع)
. مأمورها با چوب و شمشیر به او حمله کردند و ملاباقر از روی قاطر به زمین افتاد. یک سالی در بستر بیماری بود و از دنیا رفت. آن روزها من 13 ساله بودم. پدرم نقشه های بسیاری برای تربیت من در سر داشت. در همان سال ها همراه با مادر و برادر کوچک ترم به تهران آمدیم و با آن سن و سال کم، سرپرست خانواده ام شدم. زندگی پرفراز و نشیب و پراز درس و پند من از همان روزها آغاز شد. پسرها دور پدر جمع شده بودند و شش دانگ ...
ناپدید شدن مرموز پیرزن برج نشین
و نیازی به مراقبت ندارد، به همین خاطر هم برای زندگی به خانه من نمی آمد و خودش دوست داشت در خانه اش تنها زندگی کند. البته من یا دخترم هر روز به صورت تلفنی با او در ارتباط بودیم و به خانه اش هم رفت و آمد داشتیم و او نیز هرچند روز یک بار به خانه ما می آمد. وی ادامه داد: امروز از صبح با مادرم تماس می گیرم، اما او به تلفن هایم جواب نمی دهد و ساعتی بعد هم گوشی اش خاموش شد. ابتدا فکر کردم مشغول کاری است ...
به بهانه سالروز عملیات بازی دراز| "حسین ادیبان" شهیدی که 38 سال در بازی دراز ماند
مطهرش 38 سال مهمان ارتفاعات بازی دراز بود و در نهایت در تیر ماه 98 به آغوش خانواده بازگشت. مرحومه حبیبه رضایی مادر این شهید بزرگوار که تیر ماه سال گذشته به فرزند شهیدش پیوست در مصاحبه ای اظهار داشت: تا یک سال بعد از بی خبری از پسرم همه ما تصور می کردیم که اسیر شده است و ما خوشحال بودیم اما بعد از آن گفتند که به شهادت رسیده و قبول آن برای من سخت بود اما اکنون از این عزت فرزندم خیلی ...
افتخار می کنم که پدرم قهرمان مقاومت بود
ها به شهادت رسید. بعضی وقت ها ناراحت می شوم که بابا در کنارم نیست، اما می دانم همیشه همراه ماست و من به او از همین جا می گویم که دوستت دارم. دوست دارم تو را در آغوش بگیرم. دلم برایت تنگ شده است. به بابا می گویم همه تلاش خود را می کنم که مانند تو شوم. لحظه شهادت بابا دو نفر از دوستانش کنارش بودند، اما نتوانستند به بابای من کمک کنند. آن ها به من گفتند که بابا بسیار شجاع بود و خودش را به خطر می انداخت ...
حاج قاسم با دوستان رحماء بینهم بود
ضحی در کنار دیگر خانواده شهدای مقاومت ایستاده تا او برای لحظاتی راوی مجاهدت های پدری باشد که سال ها پیش طعم شیرین شهادت را چشید و او را در حالی که سن زیادی نداشت، تنها گذاشت. آنچه امروز ضحی برای مان روایت می کند همه آن چیزی است که او از زبان اطرافیان و مادر شنیده است. روایت او شنیدنی بود؛ من اهل جنوب لبنان هستم. 30 سال دارم و امروز به خاطر شرکت در مراسم بزرگداشت شهدا به ایران آمدم. حس خوبی دارم ...
ماجرای هولناک قتل ناموسی در مشهد
درباره جزئیات و انگیزه متهم از این جنایت هولناک وجود داشت. بنابراین افسران ورزیده پلیس آگاهی با رصدهای اطلاعاتی به سرنخ های مهمی از مخفیگاه قاسم دست یافتند ،اما هنوز برای دستگیری وی وارد عمل نشده بودند که او روز گذشته با تنگ شدن حلقه محاصره پلیس، خود را تسلیم قانون کرد و مقابل میز عدالت ایستاد . او به قاضی دکتر صادق صفری گفت: من از نقشه جنایت جمال اطلاع نداشتم ، او حتی نام مرا در گوشی ...