محمدی: وقتی مصدوم شدم نگران همسرم شدم
سایر منابع:
سایر خبرها
حقیقی: داشتم کور می شدم، اما ناظر گفت مدیریت کن!
همبازی و رفیق من بوده و اصلا چنین موردی نبود. شما از کجا دیدی؟ چطوری از آن ور زمین دیدید درگیری شده؟ سر لیزر انداختن بود. من به ناظر بازی گفتم و به من گفت مدیریت کن. حالا من نمی دانم چه چیزی را مدیریت کنم؟ داشتم کور می شد
بی بی رکسا علت چاقی خود را یک بیماری اعلام کرد!
بی بی رکسا روز گذشته در مصاحبه ای اختصاصی با مجله گلمور، علات چاقی بی حد و اندازه خود را یک بیماری اعلام کرد. وقت صبح- این بازیگر مشهور درباره موضوعات شخصی همچون تشخیص سندرم تخمدان پلی کیستیک تنبلی تخمدان و تاثیرات منفی آن بر بدنش صحبت کرد. به گزارش گروه ترجمه وقت صبح، بی بی رکسانا در این مصاحبه گفت: به تازگی متوجه شدم که در 33 سالگی دچار PCOS یا همون سندرم تخمدان پلی کیستیک ...
قتل هولناک پیرزن 72 ساله/ دسته های تراول چک را دیدم و وسوسه شدم، بعد از تکه کردن جسد ...
هم در مقابلش به من پول می داد. چند روز قبل ماشین او را گرفتم تا تعمیر کنم. بعد از اینکه ماشین را به او تحویل دادم از من خواست برای گرفتن پول تعمیر و دستمزد به آپارتمانش بروم. وقتی به آنجا رفتم دسته های تراول چک را دیدم و وسوسه شدم. من در یک لحظه پتویی را روی سر پیرزن انداختم و او را خفه کردم، سپس به سراغ تراول ها رفتم اما وقتی آنها را شمردم متوجه شدم 2 میلیون تومان بیشتر نیست و از کاری که انجام ...
همسرم خیلی بی غیرت است/ او خواسته های بی شرمانه ای از من دارد که از گفتنش شرم دارم!
سرگذشت غم انگیز زن جوان که خواسته های بی شرمانه همسرش از او منجر به هم آغوشی با دوستان ناباب شوهرش شده بود. بیشتر بخوانید: پسر خجالتی بودم تا با یک زن شوهردار دوست شدم /رابطه نامشروع با... مرگ مشکوک دختر 17 ساله در اتاق عمل این زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده ...
هیچ وقت سنگر ما را را خالی نگذارید
مظلومان است و به امید پیروزی هر رزمندگان جان برکف و به امید نابودی هر چه زودتر لشکریان صدام صهیونیست. پدر و مادر عزیزم، اگر من شهید شدم هیچ وقت برای من گریه نکنید چون این راه همان راه حسین (ع) است. پدرم تو به من گفته بودی پسرم به جبهه نرو و درست را بخوان. پدرم اگر این اینطور باشد و همه مشغول درس خواندن باشد پس چه کسی جواب دشمنان اسلام و قرآن را بدهد؟ من از همه من از همه می ...
مانتوی عجق وجق مریم مومن همه رو میخکوب کرد | خانم با این لباس و موهای بافتش 20 سال جوونتر شد
سالگی در اردبیل بودم. عشق من به بازیگری از 5 سالگی شروع شد که پسرعموی پدرم برای ساخت یک فیلم کوتاه از من دعوت کرد اما زمانی که بزرگ شدم بین من و این ماجراها وقفه افتاد و این فیلم هم ساخته نشد اما این عشق به بازیگری از همانجا جوانه زد تا اینکه ما به تهران آمدیم.مریم مومن می گوید متولد شده شهر مشگین شهر اردبیل و محله قروه درویش هستم و با افتخار تورکم، او در دوران کودکی به شدت شیطون و بازیگوش و زرنگ ...
تصمیم عجیب برای آکادمی باشگاه فولاد/ بختیاری زاده: شوکه شدم!
پایه می خواست و همین نیز باعث کسب دوم عنوان قهرمانی، یک نایب قهرمانی و یک مقام سومی در کشور شد. وی در پاسخ به این سوال که شنیده می شود علی رغم موفقیت خوب تیم های پایه فولاد، مدیر آکادمی در حال تغییر است، ادامه داد: واقعا از شنیدن این خبر و این تصمیم شوکه شدم. مهدی پور مدیری زحمت کش، باپشتکار و صادق است و نمی دانم چرا باید وقتی مدیری در مسیر درست گام بر می دارد و تیم های پایه با بازیکنان ...
همسرم بی وجدانم با خواهرم روی هم ریخته بود/ خواهرم وقیحانه تو چشمهام نگاه کرد و گفت دوستش دارم!
بدجوری دل باخته فیروز شده بودم به گونه ای که خنده ها و لبخندهای نابه جایش را ناشی از خوش اخلاقی او می دانستم و اغراق ها و غلوهای او درباره درآمدهای میلیونی و قراردادهای میلیاردی با شرکت های معتبر را به تیزهوشی او ارتباط می دادم اما تازه فهمیدم که در مخمصه عجیبی افتاده ام و ... بیشتر بخوانید: شوهرم به خواهر 15 ساله ام تجاوز کرد| او خودش را کشت! عاشق دوست شوهرم شدم ...
موج احضار وکلا؛ ثمین چراغی، علی مجتهدزاده و حسن یونسی به دادسرا احضار شدند
این مسیر صعب متزلزل نشده وکینه و عداوت به دل راه نیابد. ثمین چراغی هم در توییتی عنوان کرده است: برای تاریخ 31 اردیبهشت ماه، به شعبه 7 دادسرای امنیت شهید مقدس احضار شدم جهت دفاع از اتهامی که نمی دانم چیست! وی در ادامه نوشته: آنطور که مطلع شدم، برای چند همکار وکیل دیگر هم چنین ابلاغیه ای از شعبه 7 دادسرای امنیت رفته است. احضار وکلا گویا ادامه دارد. ...
همسر فرمانده فاطمیون: تقریظ رهبر انقلاب یکی از شگفتی های زندگی ام بود
نوشته است. همسر شهید علیرضا توسلی (ابو حامد) فرمانده برجسته و پرافتخار لشکر فاطمیون، ساعاتی قبل از رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب خاطراتش در گفت و گو با خبرنگار فارس در مشهد می گوید: از اولین سالی که همسرم به شهادت رسید با خانم قربانزاده، نویسنده کتاب آشنا شدم. این نویسنده خیلی از خاطراتم می پرسید. البته یک وقفه ای افتاد. ما ابتدا یک مصاحبه کوتاه داشتیم و همین گفت و گو و ارتباط ...
کارگری همسر صاحبکارش را بخاطر سرقت طلا کشت و با تیغ،رگ او را هم برید/ چون او مرا شناخت چاره ای جز قتل ...
شناسایی خانه میثم شدند و در یک عملیات غافلگیرانه مرد جوان بازداشت شد. میثم ابتدا خود را بی گناه دانست اما وقتی در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد و در اعترافاتش گفت: وقتی وارد خانه شدم زن جوان مقاومت کرد و سعی داشت ماسک روی صورتم را بردارد که با او درگیر شدم و در یک لحظه ماسک از روی صورتم کنار رفت و او چهره ام را دید. این قاتل آشنا ادامه داد: پاهای زن جوان را بستم و ...
غوغای حجاب و چشم های رنگی همسر پدرام کریمی ! + عکس با لقب زیباترین زوج ایرانی!
/ مجری / همسر / رادیو / پدرام کریمی و یاسمن شاه حسینی پدرام کریمی مجری و گوینده است. پدرام کریمی فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی در مقطع کارشناسی از دانشگاه هنر و معماری دانشگاه آزاد است، مجری که از رادیو به تلویزیون قدم نهاد و با اجراهای متفاوت مخاطبان خاص خودش را دارد. پدرام کریمی سال 76 با برادرم وارد رادیو شدم آن زمان رادیو جوان تازه تاسیس شده بود. پدرام کریمی به عنوان نویسنده وارد ...
بوی تعفن راز قتل زن تنها را بر ملا کرد!
همسایه های قدیمی پدرم بود و از آنجایی که از کودکی مرا می شناخت به من اعتماد داشت. من همیشه کارهایش را انجام می دادم و سوسن هم در مقابلش به من پول می داد. چند روز قبل ماشین او را گرفتم تا تعمیر کنم. بعد از اینکه ماشین را به او تحویل دادم از من خواست برای گرفتن پول تعمیر و دستمزد به آپارتمانش بروم. وقتی به آنجا رفتم دسته های تراول چک را دیدم و وسوسه شدم. وی ادامه داد: من در یک لحظه پتویی را ...
ناشران و مسئولین به سوژه های جذاب تر و معروف تر بها می دهند
... وی درباره هدف از نوشتن این کتاب گفت: من در سن 14 سالگی بودم که مادرم دچار مریضی سختی شد و دکترها از او قطع امید کرده بودند. من هم در آن زمان خیلی توجه خاصی به شهدا نداشتم و بیشتر درباره افراد مشهور جامعه و بازیگران آن زمان مجلات را دنبال می کردم. یک روز به طور اتفاقی با مجله ای روبه رو شدم که درباره شهید کارور بود و با این عنوان نوشته شده بود: شهید محمدرضا کارور، همیشه توکلش به خدا بود. من این ...
شوهرم مجبورم می کند دوستان دوران دبیرستانم را به خانه بیاورم و با او آشنا کنم ...
شرایط من به ناچار زندگی سرد و بی روحی را در کنار مادربزرگ پیرم می گذراندم و از هر نوع محبت و عاطفه ای دور بودم. با وجود این هر روز کیف مدرسه ام را برمی داشتم و راهی کلاس درس می شدم با آن که دختری افسرده و گوشه گیر بودم و توجهی به درس و مشق نداشتم اما باز هم از هوش بالایی برخوردار بودم و با مطالعه کتاب در شب امتحان نمرات بالایی می گرفتم به طوری که همه معلمانم تعجب می کردند و گاهی نیز ...
معاون اول قوه قضائیه: استقبال پرشور از نمایشگاه کتاب جلوه وحدت مردم است
به گزارش خبرنگارباشگاه خبرنگاران توانا، سی و چهارمین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، امروز جمعه در حالی سومین روز خود را سپری می کند که حجت الاسلام محمد مصدق معاون اول قوه قضائیه صبح امروز از نمایشگاه کتاب بازدید کرد. مصدق در گفت وگو با خبرنگار توانا گفت: زمانی که وارد نمایشگاه شدم و از تعداد بی شمار مردم اطلاع پیدا کردم بسیار خوشحال شدم، حضور پرشور مردم در نمایشگاه کتاب بسیار چشم ...
حکایت اهل راز
سرعت آماده شده، پیاده از محل ساختمان که در حجون بود، به طرف مسجدالحرام حرکت کردیم. وارد مسجد که شدیم آنها را نزدیک مقام ابراهیم آوردم و ده نفر ده نفر مُحرم کردم و از آنان خواستم بی درنگ به هتل برگردند. وقتی خود تنها شدم، دو رکعت نماز خواندم، سپس نیت کرده محرم شدم و به طرف هتل راه افتادم. به هتل که رسیدم دیدم مدیر کاروان با حالتی عصبانی آمد و گفت: به شما نگفتم نمی شود زائران را در این ...
پا به پای او می رویم به امید فردای بهتر
از ترس گرفتن بیماری ملاقات نکردم تا مبادا مادرم که حالا بیمار زمینه ای بود مبتلا به کرونا شود. بعضی شب ها دوستانم می آمدند دم در خانه و اگر مطمئن می شدم مادرم خواب است، می رفتم داخل ماشین گپ کوتاهی می زدیم. گپ که نه! تمام مدت یا گریه می کردم یا ناله از بیماری و رنج مادرم. از همه مهم تر، منی که عاشقانه شغلم را دوست داشتم و در آن مقطع چندین پیشنهاد شغلی مناسب داشتم، حتی به فاصله گرفتن از مادرم فکر ...
بازداشت قاتل در بیمارستان
اجاره کرده ایم. امروز صبح به محل کارم رفتم تا اینکه دقایقی قبل به خانه ام برگشتم. در اتاق منوچهر باز بود و پسر جوانی هم داخل آن افتاده بود. کنجکاو شدم به داخل اتاق رفتم و دیدم او با چاقو به قتل رسیده است و بلافاصله با اداره پلیس تماس گرفتم. بازداشت در بیمارستان مأموران در بررسی محل حادثه با لکه های خونی روی دیوار ها روبه رو شدند که پس از بررسی مشخص شد لکه های خون متعلق به مقتول نیست و به ...
پرده برداری آرش ظلی پور از گفت وگوی جنجالی اش با مسعود فراستی پس از 5 سال | بهشت و جهنم آدم ها همین دنیا ...
مجاب شدم درباره شما و اون اتفاق بنویسم. شما مهمونِ برنامه من من و شما بودین و برای حضور در برنامه وجهی هم دریافت کردین تا پاسخگوی سؤالات من باشین. اینکه چی شد به یکباره درست دو، سه دقیقه مونده به شروع برنامه اعلام کردین فقط به سؤالاتی که مد نظر خودتون هست جواب میدین و همه چیز رو گردن هادی قندی تهیه کننده برنامه انداختین نمی دونم و حتما درباره لحظه به لحظه اون اتفاق جایی حرفهامو میزنم، اما ...
دبیر روزنامه دولت: به جرم پرسیدن یک سوال ساده، اخراج شدم
حامد طالبی دبیر شبکه های اجتماعی روزنامه ایران نوشت: به جرم پرسیدن یک سوال ساده از آقای خلجی رییس شورای اطلاع رسانی دولت در کامنت پست اینستاگرام ایشان از روزنامه ایران احراج شدم .آقای رییسی عزیز کلاهتون رو بذارید بالاتر.
پسر خجالتی بودم تا با یک زن شوهردار دوست شدم /رابطه نامشروع با زن متاهل نابودم کرد!+جزئیات
جوان موج می زند. وقتی با او روبه رو شدم که خماری به سراغش آمده بود و مدام تقاضای زهرماری داشت. پسر جوان پس از کمی کش وقوس رازهای مگوی زندگی اش را چنین برایم تشریح کرد: از 4سال و 4ماه قبل خانواده ام مرا طرد کردند. همیشه خجالتی بودم تا اینکه اتفاقی با زنی شوهردار آشنا شدم و همان شد که در خانه اش معتاد شدم وقتی خانواده ام فهمیدند معتاد شده ام خیلی سعی کردند مرا از این منجلاب بیرون ...
چرا جهانگیری به دادگاه شکایت قالیباف نرفت؟
وکیل اسحاق جهانگیری درباره جلسه دیروز دادگاه، می گوید موکل او شخصا آمادگی حضور در دادگاه را داشت، اما از آنجایی که مطلع شدیم آقای قالیباف عزم رودرو شدن در دادگاه ندارد، من به عنوان وکیل، در دادگاه حاضر شدم.
رازی که برملا شد/ واقعیت کره جنوبی چگونه است؟
پیشنهاد صفحات مجازی مشغول دیدن یک فیلم کره ای شدیم، با دنبال کردن آن صفحه مجازی متوجه شدم که چقدر نوجوانان ایرانی به ویژه دختران برای کره جنوبی در اینستاگرام صفحه مجازی زده اند، کنجکاو شدم و به دنبال آن معروف ترین آدم ها و گروه ها را پیدا کردم، تا اینکه بعد از چند وقت شناسایی و دنبال کردن این صفحات، به کره جنوبی به عنوان کشوری برای سفر دقیق شدم. وی در ادامه گفت: در ادامه به صورت اتفاقی با یکی ...
نامه شیطان به عروسک خیمه شب بازی / فیلم سیاه دختر کرجی را از خانه شان فراری داد + عکس
به گزارش رکنا، پشت سرم حرکت می کرد . با صدایی آرام و گیرا گفت : به خدا دوستت دارم من عاشق شما شدم و مدت هاست که به شما فکر می کنم . شیفته اخلاق و شخصیت شما شدم ، سرعتم را زیاد کردم طوری که انگار می دویدم . تا به حال با چنین صحنه ای مواجه نشده بودم . سراسیمه به خانه رسیدم و تا شب اتفاق امروز را مرور می کردم . فردا هنگام خروج از دانشگاه دوباره او را دیدم در حالی که تیپ جدیدی زده بود . با لبخندی ...
پس از شهادت به دنیای بهتری می روم
رفته بودم این خبر را نشنیدم، وقتی اهالی محل و فامیل در خانه ما جمع شدند و به من این خبر را دادند در ابتدا کمی ناراحت شدم، اما بعد به یاد وصیتش افتادم که همیشه می گفت پس از شهادت من بی تابی نکنید چرا که من به جای بهتری می روم و اینگونه توانستم بر این غم و اندوه صبر کنم. خاطراتی از زمان اعزام به جبهه به مادرش گفته بود، مادر نامه ای نوشته و در خانه گذاشتم اگر با من کاری داشتی به ...
تشرف یک هیئت از سازمان ملل به آستان مقدس امام حسین(ع)+ تصاویر
همراه زائران وارد صحن شریف شدم، دوست داشتم برای مدتی بنشینم تا تأمل بسیاری کنم، زیرا این مکان بسیار زیبا است. ریچر درباره برنامه هیئت سازمان ملل متحد برای مستندکردن جنایات داعش، تاکید کرد: ما درباره همه مناطقی که عناصر داعش وارد آنها شده بود، مطالعه و بررسی کردیم. این مطالعه به یک طیف محدود نشد، بلکه به همه طیف ها از جمله ایزدی ها و صائبین و دیگران پرداختیم و همه موارد مستند شدند. در حاشیه این بازدید این هئیت از موزه امام حسین (ع) در آستان مقدس حسینی دیدن کرد و غسان شهرستانی، مدیر موزه نیز به معرفی آثار به نمایش گذاشته شده در این موزه اقدام کرد. انتهای پیام ...
پسر جوان برای جور کردن جهیزیه، مجرم شد
بعد فهمیدم اشتباه کردم. حاج رضا گفت اگر می دانست به من کمک می کرد. *چقدر لوازم سرقت کردی؟ چند قطعه لوازم یدکی ماشین سرقت کردم، چیز زیادی نبود در حد 10 تا 15 میلیون بود. *خانواده ات برای رضایت کاری کرده اند؟ پدر که ندارم، از وقتی بچه بودم پدرم را از دست دادم و خرجی خانه با من بود. از همان بچگی کار می کردم بعد هم که در مغازه لوازم یدکی مشغول به کار شدم ...
عذخواهی وزنه بردار ایران از کادرفنی با وجود کسب مدال طلا
زده بودم. وی افزود: در دوضرب هم مسابقه است و این اتفاقات می افتد و نمی توان پیش بینی کرد. وزنه بردار قزاقستانی سه بار پیاپی وزنه هایش را انداخت و من کمی در گرم کردن دچار مشکل شدم، ولی با همان حرکت اول طلا گرفتم. ملی پوش وزنه برداری عنوان کرد: در تمرینات اخیر و در رکوردگیری چند روز قبل در تهران، وزنه 198 کیلوگرم را در دوضرب زده بودم و 184 کیلوگرم وزنه خیلی کمی بود. به خاطر ...
قمار بازی این مرد را تبدیل به سارقی بی رحم کرد
به گزارش تازه نیوز، چندی قبل مردی به اداره پلیس رفت و گفت به دام یک سارق بی رحم گرفتار شده است. وی توضیح داد: در یکی از خیابان های جنوب غرب پایتخت، مردی جوان به عنوان مسافر سوار ماشینم شد تا او را به شرق تهران ببرم. در بین راه سر صحبت را باز کرد و با این بهانه که ترافیک است از من خواست مقابل یک کافی شاپ توقف کنم. او لحظاتی بعد با 2 لیوان چای برگشت که من بعد از نوشیدن آن دچار سرگیجه شدم و از هوش ...