سایر منابع:
سایر خبرها
بازیگر زن کشورمان: خبر ازدواج من دروغ است! هنوز مجرد هستم
معرفی کرده اند. آیا این مساله صحت دارد. نه، نه، نه! حقیقت ندارد. من تا به امروز ازدواج نکرده ام و مجرد هستم. نمی دانم مرتبه اول این اسم و فامیلی ناآشنا از ذهن کدام آدم خلاقی درآمد که اصرار داشت من را به عنوان همسر آقای فربد زمهریری معرفی کند. بار اولی که خودم در یک سایت دیدم که من را همسر ایشان معرفی کرده اند تعجب کردم و کنجکاو شدم که ببینم این آقا کیست و اصلا وجود خارجی دارد ...
عاشقانه های یک همسر از شهید مدافع حرم: عشقش به حضرت زینب(س) بیشتر از دخترش، حلما بود
روی میز را نشان می دهد و می گوید: میثم این ادکلن را خیلی دوست داشت. وقتی می رفت به او گفتم دلم که برایت تنگ شد چه کار کنم؟ گفت هر وقت دلت تنگ شد این ادکلن را بو کنی یاد من می افتی حالا او رفته و من این ادکلن را نگه داشته ام و هر موقع دلتنگش می شوم آن را بو می کنم. زهره نجفی ناراحت بود از اینکه این روزها در صفحات اجتماعی یادداشت ها و دست نوشته هایی به اسم همسر شهید میثم نجفی دست به دست می شود که ...
بخاطر عشق زندگیم 40کیلو لاغر شدم
طب سوزنی چاقم کرد! روزگاری که 28 ساله بودم 55 کیلوگرم وزن داشتم. آن روزها یک لحظه با خودم فکر کردم که اگر از این لاغرتر شوم چقدر بهتر است. برای همین رفتم پیش متخصص طب سوزنی تا با کمک او لاغرتر شوم. اما از همان موقع روند چاقی من شروع شد. من تصمیم داشتم با این روش 5 کیلو لاغرتر شوم اما به مرور 15 کیلو چاق شدم و این روند از 28 تا 48 سالگی مرا رها نکرد. فکر می کنم طب سوزنی متابولیسم مرا ...
قهرمان ورزش های رزمی شهید دفاع از حرم شد
...: خواب دیده ام شهید می شوم. من گفتم پس اجازه نمی دهم بروی. گفت: نه الان وقتش نیست زمان شهادت، چهره ام اینطوری نبود. این بار شهید نمی شوم. بعد گفت می خواهی خوابم را برایت تعریف کنم. گفتم: بگو. گفت: خواب دیدم از اینجا (جایی که دقیقاً تیر خورده بود و شهید شده بود را نشان داد) تیرخوردم و شهید شدم. بعد شهید همت و شهید لنگرودی بالای سرم آمدند و به من گفتند بلند شو! دستم را گرفتند و بلند شدم. یک نفر آمد ...
گفتند عابدزاده کوکایین کشیده
آمدند و او را با این حال می بینند اصلا اهمیتی نداشت. چراکه دردودل آن آقای ستاره تازه شروع شده بود. *دراوج شهرت و محبوبیت هستید و می گویید پشیمانید از اینکه فوتبالیست شده اید. این حرف کمی باورش سخت است. به چه زبانی بگویم اگر دوباره متولد می شدم هیچ وقت فوتبالیست نمی شدم. بلکه از زمین خاکی و چمن و فوتبال فرار می کردم. *مثلا احمدرضا عابدزاده چه کاره می شد؟ ...
مرغ همسایه غاز است ولی این بار نه!
او حرف می زدم وکیلش با عجله آمد گفت: برای آخرین بار بهت می گویم دستی دستی ،زندگی ات را فقط بخاطر پست های عاشقانه و یا عکس های دو نفره تلگرامی نابود می کنی. خیلی محکم گفت واقعا برایت متاسفم ، من مراجعه کننده های زن و مرد زیادی داشتم که معتقد بودند "مرغ همسایه غازه" که " همسر دیگری بهتر از همسر من است " ، فقط بدان با این تفکر هم زندگی فعلی شان از هم پاشید و هم به آن فرد نرسیدند و گاهی ...
شهاب حسینی: چگونه عاشق پریچهر شدم؟
دچار بیماری یرقان شدم. حالم به قدری خراب بود که نمی توانستم از خانه خارج شوم. معده ام حتی آب خوردن را هم پس می زد. به خاطر بیماری نتوانستم در امتحانات شرکت کنم. به همین خاطر سال سوم را دوبار خواندم و سرانجام دیپلم را با معدل تقریبا خوبی گرفتم. یک روانشناس در راه کانادا آنقدر به خودم اطمینان داشتم که فقط در کنکور سراسری شرکت کردم. مطمئن بودم که قبول می شوم، اما نشدم. سال ...
انتقاد چند زن مشهور غیرسیاسی از قاضی پور
می دهد به مادر، همسر و خواهرش و نیمی از جمعیت مملکت دشنام می دهد و دیگر برایش آبرو نمی ماند . سوسن صفاوردی، استاد دانشگاه و همسر محمدعلی رامین در گفت وگو با شرق با اظهار تعجب و غیرقابل باور خواندن شنیدن این سخنان از یک نماینده مجلس عنوان کرد: بسیار جای تأسف دارد که ایشان خودشان را منتسب به پیامبر و رهبری و از دفاع مقدس صحبت می کنند و متأسفانه تفاسیری که ایشان دارند درست مخالف با سیره ...
مادر شهید مدافع حرم: پولی از سپاه نگرفتم!
دلایل کافی و منطقی برای رفتن دارد من هم راضی شدم. مادر شهید آقا عبداللهی می گوید: این روزها خیلی ها می گویند که مدافعان حرم برای پول به سوریه رفته اند در حالی که اصلا اینگونه نبوده و حداقل در مورد فرزند خودمان دیدیم که چطور از بچه اش دل کند و روزهای آخر حتی سمت امیر حسین نمی رفت تا بتواند سختی را تحمل کند. او حتی در تلفن زدن از سوریه هم رعایت می کرد و خیلی کوتاه حرف می زد که هزینه ...
می خواستم کاسب شوم، مجرم شدم
به گزارش جام جم آنلاین،من هم می خواستم مثل او پولدار شوم و کسی باشم. به همین خاطر از 16 سالگی درس را کنار گذاشتم و با بچه محل ها دزد شدم. دزدی اگرچه پولش خوب بود اما باعث شد تمام جوانی ام را در زندان بمانم. اینها بخشی از اعترافات سارق خانه های شمال شهر تهران است. متهمی که در ادامه گفت وگوی تپش با او را می خوانید. خودت را معرفی کن؟ پدرام 19 ساله. تا اول دبیرستان بیشتر ...
بخش های خواندنی کتاب ستاره هایی که خیلی دور نیستند
...: پرده اول: احمد دیوونه خودم هم نمی دانم چرا کَک این داستان افتاده به تنبان من... فقط ما بچه ها نیستیم، همه بزرگترهای محل هم احمد دیوونه صدایش می کنند. این که به کسی بگویند احمد دیوونه خیلی تعجب ندارد، اما از وقتی دیدمش خیلی کنجکاو شدم که بدانم چرا. خودم هم می دانم که فضولی است، اما به قول گفتنی، کِرمِش گرفتدم. خانه ی احمد دیوونه دو کوچه پایین تر از خانه ماست ...
بانوی گلستانی بعد از 34 سال با خواهر دوقلوی مازندرانی اش دیدار کرد + عکس
... وی یادآور شد: بعد از مدتی یکی از دوستان سمیرا از بابل تماس گرفت و عنوان کرد همسر شما شباهت بسیار زیادی به یکی از دوستان من دارد که در بابل زندگی می کند به حدی که من در نگاه اول نتوانستم تفاوتی بین این دو قائل شوم. کردمحمدی ادامه داد: در پی تماس دوست مریم، قلوی سمیرا همسرم، ساعت 11 شب از بندرگز حرکت کردیم و به بابل آمدیم که با کمال تعجب دیدیم که این دو در بسیاری از خصوصیت ها ...
بنیاد در آینه مطبوعات
به این اتفاق و... حرف می زنیم، خودبه خود بار غم همدیگر را کم می کنیم. تا یک سال بعد از شهادت داریوش من همسر شهید که پیدا می کردم، با آن ها هم کلام می شدم. سی سال از شهادت همسرانشان گذشته بود و من دوست داشتم بدانم این سی سال چطور گذشته است. الان من تجربه چهارسال ونیم خود را به همسران شهدا منتقل می کنم. خاطره خاصی در این مواجهات داشته اید؟ خاطره زیاد است. من در مصاحبه با همسر شهید ...
واکنش همسر رامین به اظهارات قاضی پور
سوسن صفاوردی گفت:بسیار جای تأسف است که ایشان خودشان را منتسب به پیامبر و رهبری و از دفاع مقدس صحبت می کنند و متأسفانه تفاسیری که ایشان دارند درست مخالف با سیره پیامبر در رابطه با تکریم زنان است. سوسن صفاوردی، استاد دانشگاه و همسر محمدعلی رامین با اظهار تعجب و غیرقابل باورخواندن شنیدن این سخنان از یک نماینده مجلس عنوان کرد: بسیار جای تأسف دارد که ایشان خودشان را منتسب به پیامبر و رهبری ...
دختر جوان: مجبور شدم خواسته شرم آور رحمت را قبول کنم
درحالی که او همسر و 2 فرزند داشت بی شرمانه به ارتباط خودم با رحمت ادامه می دادم و از این رابطه خیابانی شادمان بودم تا این که همسرش در جریان موضوع قرار گرفت و مرا تهدید کرد که اگر از زندگی اش بیرون نروم ماجرای دوستی خیابانی ام را به پدرم اطلاع می دهد. پدرم مردی آرام و با ایمان است و نمی تواند این روابط شرم آور را تحمل کند به همین دلیل، در حالی که ترسیده بودم از رحمت خواستم تا زمانی که همسرش ...
با نشانه های بهاری ام اس چه کنیم؟
که بیمار شوم. حالا هم در این داستان ماندم که با این مَرَضِ صعب العلاج خودم زندگی کنم. دلم توجه می خواست، محبت و حتی بیش از این حرف ها، دلم عشق می خواست. لابه لای کتاب ها و اشعار دنبال چیزی بودم تا عاشق شدن و معشوق بودن را تجربه کنم. حتی با وجود توانایی در ریاضی و علوم پایه، مقابلِ پدرم ایستادم و به رشته علوم انسانی رفتم تا بهتر از متن های ادبی سر دربیاورم. شاید فکر می کردم حافظ و عطار عاشقم می ...
کفاشیان: این بار بازداشت نمی شوم
کنند که اصلا نمی توانید حساب و کتاب کنید، سرگیجه می گیرید. هیچ کس با این افراد کاری ندارد آن وقت یک فوتبالیست که از بین 10 هزار نفر می شود یک ورزشکار خوب و پول بالایی می گیرد، چشمشان او را می گیرد. نمی دانم چرا ما این قدر تنگ نظر شده ایم... به هرحال این هجمه ها تازگی ندارد و آخرین بار هم نیست؛ برای دوستان جدیدی هم که بیایند چنین مشکلاتی به وجود می آید. ما که پولی برای خرج کردن نداریم ولی حداقل این ...
کارآفرین ها چطور تربیت می شوند
با حرف هاش به آدم انرژی می ده . یک نفر هم نگفت که این بچه رو برای سخنرانی پرورش بدیم . درعوض همه گفتند که برای قبول شدن در درس هایی که ضعیف هستم، باید معلم خصوصی بگیرم. پس بچه ها این ویژگی ها را به نمایش می گذارند و ما به عنوان پدر یا مادر باید دنبال این خصلت ها در وجود فرزندمان بگردیم. من فکر می کنم ما باید بچه هایمان را برای کارآفرین شدن تربیت کنیم، به جای این که آن ها را وکیل یا دکتر ...
"زندگی" را بیشتر از فیلم یاد می گیرم
، آن هم برای شخصیتی که 10 سال با حال و هوای آن زندگی کردم و خودم با آن آشنا بودم. یک نکته جالب در فیلم می تواند این باشد که داستان آن به گونه ای است که برای هر فردی می تواند باورپذیر باشد و خود را جای شخصیت آن تصور کند. اصلا حرف اصلی فیلم آنجایی است که استاد فلسفه با بازی آقای صدیق شریف می گوید، "چیزی بنویس مثل همان که مادربزرگ ها آخر قصه ها می گویند، بالا رفتیم ماست بود قصه ...
جسور و فروتن اما بدشانس همچون باران کوثری
. یعنی از آن موقع آدم ها به چهره مرا می شناختند. اما راستش من هیچ وقت نخواسته ام به سمت شمایل ستاره مدنظر شما بروم. سوال سختی پرسیدید، برای اینکه جواب دادن به آن می تواند در ذهن مخاطب این مصاحبه خودشیفتگی را هم تداعی کند. نه هدفم این بوده و نه به نظرم من آن جنس بازیگرم و نه اصلا آن طور زندگی می کنم که جایگاه ستاره را به خودم بگیرم. به نظرم می شود تفکیک کرد؛ اینکه بخواهی به عنوان ستاره شناخته شوی یا ...
همه اجزا و الگوریتم های موسیقی برای من مهم است
محور شده یعنی به ترانه ها بیش تر اهمیت می دهید تا موسیقی تا چه اندازه این رفتار تعریف شده برای خودتان را درست می دانید؟ من از سال های پیش که موسیقی را شروع کردم تا به الان حتما دچار تغیراتی شدم. من پیشرفت کردم و دغدغه هایم بیش تر و بزرگ تر شده ام و این هم تا حدی باعث تغیر در موسیقی بنده خواهد شد اما اصلا به این معنا نیست که به موسقی توجه نمی کنم همه اجزا و الگوریتم های موسیقی برای من ...
وقتی خطورات ذهنی الهی باشد؛ انسان عبد خدا می شود
و جویدنی ها را به من دادند و بزرگ شدم و بعد سواد یاد گرفتم و کم کم فکر کردم عاقل شدم. لذا اگر خوب تأمّل کند می بیند که هیچی نیستم، از آن اولش، هیچ بودم و آخرش هم هیچ هستم. بعد هم که پیر می شوم، گاهی می شود آلزایمر می گیرم که اصلاً اختیار خودم را هم ندارم. وقتی بچّه بود، پوشک می کردند و الان هم که بزرگ شده، پوشک بزرگسال آمده که برای برخی ها استفاده می کنند. پس اصلاً چه بودم و ...
عارف: نتیجه را دیدم شوکه شدم
از عدد و رقم دارد. همین طور که کتش را می پوشد تا از اتاق بیرون برود تک جمله های جالبی می گوید. انگار اشاره اش به طرح موضوع ریاست لاریجانی در مجلس است: کسی وکیل من نیست که از قول من حرف بزند. خودم می دانم چه زمانی چه حرفی بزنم و جز با مشورت و اتکا به خردجمعی تصمیمی نمی گیریم. موقع خداحافظی خیلی جدی می گوید: مردم با ما اتمام حجت کرده اند. خدا کند مغرور نشویم و مشکلات شان را حل کنیم. ...
محسن قهرمانی :از علی دایی گذشتم
شخصی داشت. پس از دو سال قضاوت نکردن به دنیای داوری بازگشته بودم، اما خودم را بی میل دیدم. این بی میلی در وهله اول به خودم و سپس به تیم ها ضربه می زد. به خودم گفتم اگر همین الان داوری را کات کنم بهتر است.از مستطیل سبز خداحافظی کردم، اما از دنیای داوری خداحافظی نکردم و ممکن است به عنوان کارشناس، ناظر داوری و ... برگردم. از دید قهرمانی حلقه مفقود شده فوتبال ایران داوری است: همه از داوران می خواهند که ...
درکوره ی دفاع مقدس آب دیده شدیم
دریا غوطه ور بودم. همین ارادت عامل ازدواج شما باخانم دکتر دوایی شد؟ بی تاثیر نبود ولی ازدواج ما بیشتر یک اتفاق بود. زمانی که ما در جنگ بودیم . یک بار همسر و دختر آقای دکتر آمدند و من آنجا با همسرم آشنا شدم. شما مدرک یکی از لوکس ترین و پرطرفدارترین رشته ها رادارید. جراحی زیبایی که خیلی طرفدار پیداکرده. درمجموع وضعیت هم صنف های خودتان را چگونه ارزیابی می کنید؟ وقتی ...
شیدا جاهد رفت
از طرف خودم و اهالی روزنامه ستاره صبح به جناب مسعود جاهد، هنرمند خوب، درگذشت همسر محترمشان، شیدا جاهد را تسلیت می گویم. این وقت ها آدم نمی داند که باید از چه کلماتی استفاده کند. کلماتی که بتوانند غم از دست دادن را کمی، کم کنند. یا دست کم تسلای خاطری باشند برای آنکه تنها مانده. وقتی پیامکی از مسعود جاهد دریافت کردم و آدرس مسجد را برای مراسم دیروز، جمعه، در میدان نیلوفر برایم فرستاد. مانده بودم چه ...
از گردن کلفت هایی که اخراج شان کردم بپرسید توانایی هایم چقدر بود
، نه حمایت دیگران. جالب اینجاست که پس از قضاوت در این رقابت ها برخی ها عنوان کردند ما بودیم که حمایت کردیم! * پس از گذشت دو سال نگاه مردم نسبت به شما عوض شده است؟ - شک نکنید نگاه ها عوض شده است. پس از سه ماه از آن ماجراها نگاه مردم شهرم به من عوض شد. متأسفانه در شهر خودم مشهد حرف و حدیث زیادی شنیدم. مردم ما خوبی ها را زود فراموش کرده و خیلی زود به نکات منفی توجه می کنند. پس از ...
آیدین آغداشلو: نسل من ول نمی کند، نمی رود
خودم و مکالمه درونی است و واقعا فکر نمی کنم یک سر سوزن از مجموعه ای که این مملکت به من داده است، جبران کرده باشم؛ البته خیلی هم ناراحت نیستم، زیرا اصل این است که همه سعی ام را کرده ام. عنوان کتاب حرف آخر است، هرچند در مقدمه آن تأکید کرده اید آخرین حرف نیست، بلکه حرف اخیر و نامه اعمال. درعین حال خیلی هم پراکنده است؛ از ملاقات و خاطره هایی که از افراد مختلف در رشته های گوناگون داشته اید ...
عباسی: عادل کفاشیان را برای محاکمه گوشه رینگ گذاشته بود
فدراسیون فوتبال شوم. ما همین باشگاه سیاه جامگان را به سرانجام برسانیم، خدا را شکر می کنیم. ریاست فدراسیون فوتبال خیلی سخت است و کار مردان سیاسی است و کار ما نیست. من اصلا قصد شرکت در انتخابات فدراسیون فوتبال را ندارم. پس چرا اسم شما مطرح شده است؟ نمی دانم، خودم هم این خبر را در خبرگزاری ها دیدم و هر کسی از صبح تماس گرفته، این خبر را تکذیب کرده ام و منبع خبر هم اصلا معلوم نیست و مشخص ...
عید به یاد ماندنی
روزها برای خودش شده یه پا کارآگاه ، چند روز پیش بود با همین چشم های خودم دیدم در خانه همسایه ها را می زد ، خواستم بی خیال از کنارش رد شوم گفتم حتما کاری دارد اما به در خانه آقا غلام خیاط که رسید دانستم کاسه ای زیر نیم کاسه است هنوز سر آن پارچه کت و شلواری که برادرش ، عموی بنده از مشهد سوغات آورده بود و دلش را صابون زده بود برای یک دست کت و شلوار شیک و تر و تمیز ، از قضا آقا غلام از آن پارچه یک کت ...