جوان یمنی جواب رد خواستگاری را با چاقو پاسخ داد
سایر منابع:
سایر خبرها
اسیدپاشی بر روی صورت خواننده مشهور ایرانی+تصاویر
خواننده مقدور نبوده است و چون جواب های مکرر رد از سوی آن خواننده می شنود، تصمیم به انتقام می گیرد و ظرف اسیدی را به صورتش می پاشد. آتش سوزی در برج تجاری کرج/ 3 آتش نشان مصدوم شدند او که نام اصلی اش ماه سلطان ش بود و 28 سال سن و شوهر و 6 فرزند هم داشت، در بازجویی اش در پاسگاه ژاندارمری کن گفته بود از کاری که کرده است اصلاً پشیمان نیست. او تاوان این جرم خود را پرداخت و ماهها ...
دانستنی هایی درباره حضرت رباب همسر امام حسین علیه السلام
ازدواج با شما، همسر دیگری را نخواهم تا اینکه بین خاک و ماسه پنهان شوم. حضرت رباب بعد از واقعه کربلا این بانوی بزرگوار همراه بابقیه اهل بیت مصائب کربلا و اسارت شام رابه شکلی نیکو تحمّل کرد و بعد از بازگشت به مدینه، مجلس عزاداری امام حسین علیه السلام را بر پا کرد و تا یک سال بعد از واقعه کربلا که حیات داشت همواره عزادار بود. بزرگان قریش از او خواستگاری کردند، ولی او جواب ردّ داد و ...
نریمان و گرگ ها ؛ داستانی واقعی از پسربچه که به پیشرفت رسید
می خواد جواب بده؟ چه طوری سه تا بچه رو وِل کنیم به امون خدا که دو فرسخ از این آبادی تا اون آبادی بیان و برگردن، اون هم توی این برف و سرما؟ _ نمی شه هر روز یه نفر باهاشون بیاد و برشون گردونه؟ _ کی بیاد مثلا؟! کسی نیست. حرف یه روز و دو روز رو که نمی زنیم. ما خودمون هم گرفتاریم. هزار گرفتاری داریم. کار داریم، مال و حشم رو چه کنیم؟ آقامعلم، درمانده فقط نگاه کرد. *** نریمان و ...
نیم ساعت قبل از شهادت گفت: دعا کن شهید شوم!
.... فاصله این دو شهر 130 کیلومتر است. روزی که رسیدند، یکشنبه ای بود که حمله تروریستی اتفاق افتاد. صبح از دروازه قرآن رد شدند و شب هم قرار بود به حرم بیایند . بعد بدون آنکه تعجبش را پنهان کند ادامه می دهد: اگر حمله داعشی با حضور کاروان پیاده فیروزآباد همزمان می شد، فاجعه خلق می شد. همان روز که با مسئول این کاروان که صحبت می کردم ، می گفت قرار بود دقیقاً موقع اذان مغرب به در حرم برسیم و ...
روزنگار ماه صفر
این روز را عید اعلان کرده و به جشن و پایکوبی پرداخته به گونه ای که گروهی با دف برخی با طبل و بعضی نیز رقص کنان از اسیران استقبال کردند. سپس آن ها را روانة زندان نمودند. حارث بن کعب از فاطمه دختر امام حسین(ع) دربارة اوضاع اسرا در زندان می گوید: زندان چنان بود که آنان را از گرما و سرما نگاه نمی داشت تا آن جا که صورت های آنان پوست انداخت. [2] بعد از مدتی آن بزرگ واران را وارد ...
آرایشگاه زدم مشتری ندارم؟! بهترین روش جذب مشتری آرایشگاه
را نسبت به خود وفادار کنید. حتی اگر آرایشگاه مردانه هم دارید باز قضیه چندان تفاوتی نمی کند، با تبلیغات برای آرایشگاه مردانه تان مشتری های شما هم به اندازه تمام کسانی اند که می توانند در مدت زمان معقولی به شما دسترسی پیدا کنند یعنی: کل شهر . اما چگونه باید همه این آدم ها را روی صندلی های آرایشگاه مان بنشانیم؟ جواب روشن است باید به طور تخصصی رویِ بخش بازاریابی آرایشگاه تمرکز کنیم . ...
قالیباف: تأخیر در اعلام نظر درباره صلاحیت سلاح ورزی باعث برگزاری انتخابات اتاق در موعد مقرر خود شد / ...
با بیان اینکه از دانشجویان و به خصوص دانشجویانی که حقوق خوانده اند انتظار دارم خارج از جنجال های رسانه ای، به موضوعات در شرایط منطقی بنگرند، عنوان کرد: این مطالب در حالی بیان شده که در مجلس محکوم به این هستم که آقای قالیباف از وزیر کشور دفاع کرده تا دوست 40 ساله اش استیضاح نشود؛ لذا دو سوم مجلس من را مدافع وزیر کشور می دانند و این درحالی است که در نقطه مقابل، امروز شما می گویید من تلاش برای ...
دایره المعارف مستندهای ترور
...> با حضور فؤاد کریمی، حجت الاسلام محسن دعاگو، روح ا... حسینیان، محمد پیشگاهی فرد، علی جنتی، شادنوش، محمدرضا سیف اللهی، حسینعلی نیری، علیرضا بهشتی، محمد صدر، محمدرضا مهدوی کنی و مسیح مهاجری. ستاره های سوخته: کارگردان: حاجعلی محمدی، یک قسمت 30 دقیقه ای محصول شبکه مستند. دبیر کل: تهیه شده در گروه سیاسی شبکه دو سیما. مجموعه مستند روایت انقلاب (سیدمحمد بهشتی): تهیه شده ...
اولین بانوی راننده کامیون ایران را بشناسید
.... او، اولین زنی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی موفق به تأسیس شرکت حمل و نقل بین المللی و گرفتن گواهینامه پایه یک رانندگی شده و حالا او را به عنوان اولین بانوی عضو گروه مطالعاتی کریدور شمال - جنوب می شناسند. درباره فاطمه مقیمی، حرف می زنیم؛ زن کارآفرینی که سال هاست در حوزه حمل و نقل بین المللی فعالیت می کند و به عنوان کارآفرین نمونه شناخته شده است. در این گزارش، او از سد ...
بازخوانی گفتگویی با پرویز پرستویی: در این فضا و محیط، هیچ لذتی از بازیگری نمی برم!
امروزم باشد. من این جوری بار آمده ام. این آموزه ها مال دهه ی 1340 است. اینها را از مربیانی یاد گرفته ام که در آن زمان می آمدند جنوب شهر و به ما کار یاد می دادند. البته یکی دو نفرشان، همان زمان ها هم اعدام شدند. چیز مهمی که از اینها آموختم این بود که ما دو مقوله ی مهم داریم: یکی هنر برای هنر و دیگری هنر در خدمت مردم. این برای من تبدیل به یک ایدئولوژی شد و با من ماند و هنوز هم هست. وقتی هنر را در خدمت ...
شهادت با طعم تشنگی
جانباز و شهید نیستم. خدا به حق فاطمه زهرا از من قبول کند من لایق حاجی نبودم و نیستم. همسرم بر اثر عوارض ناشی از مجروحیت به شهادت رسید بعد از جنگ همسرم به استخدام شرکت نفت اهواز درآمد و ما به این شهر آمدیم، همسرم علاوه بر اینکه از ناحیه پا دچار قطع عضو شده بود، ترکش به شکمش اصابت و روده هایش مشکل پیدا کرده بود و به سرطان روده مبتلا شد. ما اردیبهشت 1362 ازدواج کردیم و همسرم ...
چند روایت خواندنی از مادر نیکوکار کهریزک | صدای دلت را شنیدی بیا
به گزارش همشهری آنلاین، مگر در این سرای سالمندان و معلولان چه اتفاقی افتاد که بانو اشرف بهادرزاده دیگر نتوانست چشمانش را به روی آن ببندد و نه تنها زندگی و جوانی خود را وقف کهریزک کرد بلکه دست صدها زن و مرد نیکوکار را به دستان تکیده و بی جان صاحبان این سرا گره زد. حالا که او نیست پیدا کردن آدم هایی از جنس آن روزها و آن سال ها کمی سخت است اما همه رد و نشان ها از 40 سال قبل را در سرای سالمندان ...
لذت زندگی بدون استرس، اضطراب و ترس
که استرس و اضطراب و ترس می تواند در زندگی کاری و شخصی شما وارد شود و همه چیز را به هم بریزد، راه های زیادی وجود دارد که فشار، تنش و استرس شما را کم کند. آیا شما هم تجربه ای از ترس و اضطراب در زندگی داشته اید؟ رفتار دوستان و اعضای خانواده را تا چه اندازه در کاهش یا افزایش اضطراب مؤثر می دانید؟ به نظر شما ترس های ما در زندگی، خلاصی هم دارند؟ فاطمه می گوید من ذاتاً آدم ترسویی هستم . یک خروار ...
سعید اوحدی: در دوران اسارت همه سلیقه ها و همه دیدگاه ها حضور داشتند/ هنرمندان و نخبگان سرمایه های تمدنی ...
. نه یک برخورد در واقع برای رشد آن خانم انجام می دهند و آن خانم بعد از آزادی اسرا دوباره به ایران آمد که مهدی را بینند. اوحدی گفت: در بین اسرا یک عزیز عرب داشتیم به نام عبدالزهرا میاحی از روستاهای خوزستان که در آسایشگاه 7 اردوگاه موصل 4 بود. فرمانده بعثی عراقی ها آمد و عبدالزهرا را برد. او یک پسر جوان لاغر اندامی بود؛ شاید مثلاً 18 سال داشت؛ عرب زبان بود و افسران عراقی عبدالزهرا را برای ...