سایر منابع:
سایر خبرها
بازداشت دزدان حرفه ای هنگام قرار آب دوغ خیار
داشتم و در کار سقف های کاذب بودم و در بازار هم برای خودم اعتبار زیادی داشتم، اما در رفت و آمد به پاتوق قمار بازان معتاد شدم. در پاتوق قماربازان با دختری به نام سهیلا آشنا شدم که او معتاد بود و قمار می کرد. او همیشه می باخت و من هم برای اینکه بتوانم پول قمار و اعتیاد او را فراهم کنم، شروع به سرقت موبایل کردم. البته خودم هم معتاد شدم و کارم را رها کردم و همراه دختر مورد علاقه ام به سرقت می رفتیم و ...
گفتگوی باورنکردنی با 4 مرد و زنی که گوشی 200 تهرانی را دزدیدند
.... چرا در سرقت ها مریم را با خودت می بردی؟ من نمی بردم، خودش می آمد. از بس که عاشق من بود دلش نمی آمد مرا تنها بگذارد و همه جا همراهم بود. البته مریم هیچ گوشی سرقت نکرده او فقط به من اطلاعات می داد که چه کسی را سوژه کنیم. مثلا می گفت فلانی موبایلش مدل بالاست و من به سمتش می رفتم تا گوشی را بقاپم. چون من خیلی گوشی ها را نمی شناسم. برای اینکه اطلاعات به دست بیاورم مجبور شدم بروم کلاس ...
زیرکی طلافروش پلیس را به سارقان طلا رساند
من به خانه اش رفت و آمد دارم و می دانستم در کار خرید و فروش طلا به صورت کیفی فعالیت می کند و وضع مالی اش هم خیلی خوب است. من می دانستم هر بار چهار تا پنج کیلو طلا سفارش می دهد و به صورت کیفی حمل می کند، به همین خاطر وسوسه شدم و تصمیم گرفتم طلا های او را سرقت و بعد هم در اروپا خوشگذرانی کنم. فکر نمی کردی با این سرقت یک خانواده را گرفتار می کنی؟ نه، من به فکر خودم بودم. البته شیطان وسوسه ...
13 سال زندان با یک نخ سیگار
تبهکار 38 ساله ای که به اتهام سرقت مسلحانه از طلافروشی نصرآباد تربت جام دستگیر شد با بیان این که 13 سال زندان فقط با یک نخ سیگار در دوران تحصیلم رقم خورد، درباره سرگذشت خود گفت: دو ساله بودم که فرزند طلاق نام گرفتم، اما وقتی پدرم با زن دیگری ازدواج کرد، احساس حقارت و تبعیض در وجودم شعله ور شد؛ چراکه پدر و مادرم برادر ناتنی مرا بیشتر دوست داشتند و تنها به خواسته های او اهمیت می دادند. ...
سرقت 4کیلو طلا از فامیل دور
را برداشته و از خانه بیرون رفتم تا راهی طلافروشی شوم. دو نفر که ترک موتورسیکلت بودند راهم را سد کردند. پیاده شدند و درحالی که ماسک داشتند، با چاقو و چوب به من حمل کردند. زخمی شدم و کیف پر از طلا را بردند. رهگذران مرا یافتند و به بیمارستان رساندند که یک هفته بستری بودم. در ادامه با دستور قضایی ماموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران به تحقیقات ادامه دادند. آنها ابتدا به محل سرقت رفتند و در ...
11 سال زندان مجازات سارق سگ و گردنبند طلا
100 گرم وزن داشت با تهدید قمه دزدیدند و فرار کردند. با افشای این ماجرا صاحب پراید نقره ای که پسر 23 ساله ای به نام سعید بود ردیابی و بازداشت شد. سعید گفت: باور کنید من در سرقت ها نقشی نداشتم. آن شب دو نفر از دوستانم به نام های حامد و وحید را در خیابان دیدم و سوارشان کردم بعد به من گفتند برویم تا در خیابان ها دوری بزنیم اما وقتی به سمت شرق تهران رفتیم در بزرگراه رسالت یکدفعه دوستم گفت نگه دار الان ...
مجازات سنگین برای سرقت گردنبند و سگ گران قیمت / حامد در تهران محاکمه شد
این جوان که حامد نام دارد برای اینکه بتواند گذران زندگی کند با همدستی دو دوستش یک سگ گران قیمت و یک از دو شهروند به برده است. گزارش سرقت را صاحب او به ماموران داد. او در شکایت خود گفت: من سگم را که نژاددار و بسیار گران قیمت است برای پیاده روی بیرون برده بودم که سه جوان که سوار ماشین بودند به سمتم آمدند. دو نفر از آنها در یک لحظه سگ را دزدیدند. من موفق شدم پلاک ماشین را بردارم اما ...
نیت شوم پسر بی حیا برای دختر معلول بی نوا/ نیرنگ ازدواج برای هوس
خطاب می کردند و همسایه ها به خاطر عربده کشی های پدرم و فحاشی های زشت او ناراضی بودند. رفتارهای پرخاشگرانه پدرم به جایی رسید که یک بار قصد داشت مرا به خاطر یک خطای کودکانه با سیم تلفن خفه کند که مادرم وحشت زده سر رسید و نجاتم داد. با وجود این باز هم پدرم بود، او را دوست د اشتم. خلاصه 9 ساله بودم که پدرم دستگیر و زندانی شد. چند ماه بعد هم مادرم از او طلاق گرفت و من زندگی جدیدی را در خانه ...
سناریوی هولناک مستأجر برای انتقام از صاحب مغازه
را پیدا کنند. تحقیقات نشان می داد این زن خانه ای در یکی از شهرستان های اطراف تهران دارد و با افراد زیادی در ارتباط است. در ادامه وی بازداشت شد. در بازرسی از خانه اش تعدادی از مدارک و ساعت مچی مسروقه اردشیر کشف شد و به ناچار به سرقت از خانه اردشیر اعتراف کرد و گفت: چند ماه قبل با پسری به نام شاهرخ دوست شدم و از طریق او با دوستش نادر آشنایی پیدا کردم. ظاهراً نادر یک مغازه نانوایی از ...
شوهر سارق منزل را بخشید، زن درخواست طلاق کرد!
درخواست طلاق خود را ارائه کردند. زن جوان وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره علت درخواست طلاق گفت: شوهرم با من لجبازی کرد و باعث شد کلی از طلاهای گران قیمتم را از دست بدهم. ماجرا از این قرار بود که چند ماه پیش یک شب با شوهرم وقتی به خانه برگشتیم، متوجه به هم ریختگی خانه شدیم. دزد به آنجا دستبرد زده بود. تمام طلاهای مرا که از عروسیمان نگه داشته بودم و کلی پول به سرقت رفته ...
روایت یک مددکار از 10 سال کارتن خوابی / حسرت یک تکه نان و ابتلا به اچ آی وی
اجبار به مصرف افتادم. به مرور اعتبار و شخصیتم را از دست دادم و از نظر اجتماعی، دیگر مورد قبول نبودم بعد زمانی که اول راهنمایی (12 سال) بودم ترک تحصیل کردم. وی افزود: برای تهیه مواد مجبور بودم دست به سرقت و فروش مواد مخدر بزنم که البته به همین دلیل 12 سال زندان بودم. این رویه ها به همین منوال ادامه داشت تا این که سنم بالا رفت و توانایی انجام این کارها از من گرفته شد و مجبور شدم به کارتن ...
پایان خونین داستان یک باغ شراکتی
روزنامه ایران: اواخر خرداد سال 96 زن میانسالی به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن شوهر 55 ساله اش خبر داد. با این شکایت تلاش برای افشای راز ناپدید شدن مرد میانسال آغاز شد و دو روز بعد مأموران پلیس خودروی مرد گمشده را مقابل یکی از بیمارستان های تهران یافتند که آثار خون روی صندلی عقب آن به چشم می خورد. مأموران در بررسی دوربین های مداربسته محل نتوانستند ردی از فردی که خودرو را مقابل بیمارستان ...
پسر معتاد راز دستبرد مسلحانه به طلافروشی را فاش کرد
طلافروشی جمع کردم بعد هم بلافاصله به روستای مومن آباد و خانه اسماعیل بازگشتیم و من دوباره به محل کارم رفتم ولی بعد فهمیدم که مانی و محمد از روستا رفته اند بعد هم ابوالفضل فرار کرد. آن روز من پشیمان شده بودم و از دستگیری می ترسیدم به همین دلیل چند روز بعد من هم بدون اطلاع صاحبکارم از آن جا فرار کردم و به روستای عبدل آباد رفتم تا در کنار پسر 10 ساله ام باشم ولی طولی نکشید که کارآگاهان پلیس آگاهی به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند اما ریشه بدبختی های من در اعتیاد است که مجبور به هر کار خلافی می شوم کاش ... بیشتر بخوانید : سرقت مسلحانه 3 کیلوگرم طلا در تربت جام ...