سایر منابع:
سایر خبرها
آدم ربایی مسلحانه به خاطر گنج میلیاردی | شنیده بودم در این روستا گنجی هزار ساله وجود دارد | یک مجسمه بی ...
هایی مثل شیشه که گمانم همگی جواهر و الماس بود با یک مجسمه بی سر از زمین بیرون کشید. بعد گفت تو نمی توانی این ها را آب کنی. از من خواست که عتیقه ها را به او بدهم تا بفروشد و بعد سهم ما را بدهد اما وقتی به تهران برگشتیم امروز و فردا می کرد و می گفت فروش آن زمان می برد. صحبت به روز حادثه که رسید متهم گفت: آن روز ماشین من خراب شده بود. به قاسم زنگ زدم و گفتم مبلغی پول انتقال دهد. او هم با ...
قتل مرد همسایه در سناریوی افشای زن متاهل به شوهرش/ زن خائن و شوهرش قتل را به گردن هم انداختند
داد و تهدید کرد به کسی حرفی نزنم. به همین خاطر سکوت کردم. او می دانست از ترسم به کسی حرفی نمیزنم .به همین خاطر 7 بار دیگر نیز مرا آزار داد. این زن در تشریح جزئیات روز جنایت گفت: آخرین بار ساعت 8 صبح در حال ارسال پیامک به فرید بودم که همسرم متوجه ماجرا شد .من واقعیت را به او گفتم و از همسرم خواستم از هم جدا شویم .اما او قبول نکرد. محسن از من خواست تا با فرید قرار ملاقات بگذارم. او خودش ...
رابطه شیطانی عروس جوان با دایی همسرش/ قتل کودک برای پنهان ماندن رابطه نامشروع+جزییات
شد ابتدا منکر ادعاهای این زن جوان شد.اما سرانجام به همدستی با نازنین در قتل کودک 15 ماهه اعتراف کرد. در پی اعتراف های مرد 43 ساله – حبیب- محل جنایت در حوالی ورامین شناسایی شد. این مرد به کارآگاهان گفت: روز حادثه پس از تحویل عرشیا توسط مادرش، او را به بیابان بردم و با یک لنگ خفه اش کردم و جسدش را به داخل یک چاه عمیق انداختم و بعد هم یک چرخ خودرو را برداشتم و ماشین را در همان ...
سناریوی مرگبار زوج همسایه برای مرد راننده
خود دفاع کردند. در ابتدای جلسه دادگاه اولیای دم مقتول برای قاتل پدرشان درخواست قصاص کردند. سپس شهره در جایگاه قرار گرفت و ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت : محسن راننده بود و هر وقت می خواستم جایی بروم او مرا می رساند . یک روز مرا به محل خلوتی کشاند و با تهدید آزار داد . بعد از آن هم به این کارش ادامه داد. روز حادثه وقتی شوهرم موضوع را فهمید خواست با او قرار بگذارم . وقتی سوار ماشین او شدیم ...
قتل مرد همسایه در جاده | زن جوانم را آزار داده بود
. در ابتدای جلسه اولیای دم برای متهمان درخواست قصاص کردند. پس از آن مریم به جایگاه رفت و گفت: ساسان همسایه مان بود و چون با ماشینش مسافربری می کرد من هم چندباری به جای گرفتن آژانس از او خواستم مرا به مقصدم برساند. اما او بعد از مدتی مرا آزار داد و تهدیدم کرد که نباید به کسی حرفی بزنم تا اینکه همسرم متوجه ماجرا شد و من هم واقعیت را به او گفتم. در ابتدا نادر خواست طلاقم بدهد که ...
سرگذشت تلخ زنی که همسر چهارم مرد 37 ساله شد
نگهداری می کردم تا آن ها هم بتوانند سرکار بروند! چند سال بعد هم 2فرزند دیگر به دنیا آوردم، اما به دلیل کمبود امکانات در روستا روزهای سختی را سپری می کردیم تا این که وقتی آخرین دخترم را باردار بودم درد شدیدی درناحیه شکم مرا به بیمارستان کشاند و پزشکان تشخیص دادند که باید با عمل جراحی کیسه صفرایم را بردارند! این در حالی بود که 8ماه بیشتر از بارداری ام نمی گذشت و بنابه نظر کادر درمانی باید ...
خیانت به همسر بعد از مشارکت در سرقت بزرگ / نامردی مرد خیاتنکار
او آدم خوبی است. در نهایت منصرف شد و با سرقت از سه خانه آن ساختمان بیرون رفت. از هر خانه بالای 5 میلیارد پول، طلا و دلار برداشت اما یک روز که سر کار بودم فرار کرد و بعد هم برایم یک اس ام اس زد که مرا ببخش، او با دختر خاله اش که قبل از ازدواج با من عاشقش بود فرار کرده است و انگار الان که دختر خاله اش جدا شده و خودش هم نزدیک 20 میلیارد پول به جیب زده می خواهند با هم زندگی کنند. با این ...
دختر 6ساله: مامان با همدستی مردغریبه، بابا را کشت و جسدش را آتش زد
دخترم را خیلی اذیت می کرد. من از طریق اینستاگرام با تبلیغات درآمد خوبی داشتم تا اینکه یک روز با یک بلاگر که خودش را نازنین معرفی کرده بود آشنا شدم اما بعد از مدتی متوجه شدم که او مرد است. در این مدت چون از زندگی ام با خبر شده بود گفت که می تواند شوهرم را ادب کند تا دیگر مرا اذیت نکند. بعد با شوهرم دوست شد و یک شب به خانه ما آمد او قرص های خواب آوری را که از قبل تهیه کرده بود به شوهرم خوراند. وقتی ...
گفتگویی قدیمی با فریدون مشیری – به مناسبت زادروز او
محل تولد و دوران کودکی خود بفرمائید. بنده در سی ام شهریورماه 1305 در تهران به دنیا آمدم. تا هفت سالگی در تهران تا کلاس دو و سه ابتدایی به مدرسه رفتم و به علت ماموریت پدرم در خراسان، ما به مشهد منتقل شدیم و تا کلاس دهم در مشهد [بودیم]. شهریور 1320 که همه از هر جا به سویی می گریختند و روسها هر روز مشهد را بمباران می کردند، ما دوباره به تهران-زادگاهمان -برگشتیم و من بقیه دبیرستان را در ...
مناظره شعری فریدون مشیری با باستانی پاریزی/ تو با لادا میا در این بلادا !
همسایه ی ایشان: شاعرِ استاد، فریدون مشیری رفته بودم. در بازگشت، اتومبیل روشن نشد و هم چنان دم خانه ماند. دوستان قبول کردند که آن شب ماشین خراب شده را محافظت فرمایند، تا فردا، دستی از غیب برون آید و کاری بکند. فریدون مشیری آن شب این شعر را در حق آن ماشین که از نوع لادا یعنی نوعی فیات روسی بود، سرود و بر شیشه ماشین چسباند: نباشد اعتباری چون به لادا تو با لادا میا در این بلادا ...
آدم ربایی به خاطر پس گرفتن گنج
او را به محل قرار کشاندم. بعد هم با تهدید اسلحه دست و پایش را بستم و چک را گرفتم و گفتم اگر گنج را پس ندهد چک را وصول می کنم. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا شاکی پرونده در جایگاه قرار گرفت و گفت: اگر شکات اتهام را قبول و ابراز پشیمانی کنند، گذشت می کنم. در ادامه یاسر در جایگاه حاضر شد. او گفت: من سه روز کارگری ...
جویندگان گنج نفرین شده پای میز محاکمه
100 میلیون تومان در وجه حامل و پنج میلیارد تومان به صورت امانی گرفتند و گفتند هروقت گنج را به ما تحویل دادی چک ها را می گیری. بعد هم من را وسط همان بیابان رها کردند و رفتند. من با سختی توانستم خودم را به تهران برسانم. پس از اظهارات اکبر، مأموران 2 متهم پرونده را شناسایی و بازداشت کردند. بهروز پس از دستگیری مدعی شد که چک را در ازای طلبش از اکبر گرفته و به هیچ عنوان هم موضوع آدم ربایی صحت ...
به دزدان سفارش سرقت گوشی می دادم
تومان می گرفتم و هشت میلیون تومان می فروختم. گوشی های سرقتی را به چه کسی می فروختی؟ به مالخرها و اتباع افغان می فروختم. درآمدت چقدر بود؟ وقتی گوشی تعمیر می کردم ماهی 16میلیون سود خالص داشتم. وقتی مالخر شدم سودم به ماهی 50 میلیون رسید. پشیمانی؟ الان آره، ولی قبل دستگیری نه. چون درآمد و زندگی بی دردسر ی داشتم. بقیه گوشی های سرقتی کجاست؟ مالخرهای افغان بعد از خرید آنها را به آن سوی مرز می بردند. ...
پسر صاحبکارم را گروگان گرفتم و طلب 5میلیارد تومان کردم
پسرم درخواست 5میلیاردتومان پول کرد و گفت اگر پای پلیس را به ماجرا باز کنیم، جان پسرم را می گیرند. 24ساعت بعد با اظهارات این مرد تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی تهران زیرنظر قاضی عظیم سهرابی، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای شناسایی مخفیگاه آدم ربایان و نجات گروگان آغاز شد تا اینکه 24ساعت بعد آدم ربایان، گروگان خود را با دست و پای بسته در یکی از خیابان های جنوب تهران رها کردند. ...
قتل اشتباهی مرد بی گناه با تصور رابطه با زن متاهل
همدستانش تحقیقات درباره انگیزه قتل آغاز شد. متهم اصلی به نام سیاوش به ماموران گفت، دست به قتل زد چون فکر می کرد مقتول با خواهرش رابطه دارد. بررسی های بعدی ماموران نشان داد اتهامی که سیاوش به مقتول می زند بی اساس است و مرد کشته شده یک تعمیرکار آبگرمکن است که با خواهر سیاوش به نام سحر هیچ رابطه ای نداشته است. سیاوش به پلیس گفت: مدتی قبل شوهرخواهرم امیر فیلمی به مغازه ام آورد و ...
ازدواج پنهانی مرد متاهل با دختر خاله مطلقه اش/پایان هوس غم انگیز شد
دهه با من تفاوت دارد. آن روزها که با تو ازدواج کردم جوان بودم و شهوت و هوس چشمانم را کور کرده بود اما حالا می خواهم جوانی کنم تا اشتباه گذشته ام جبران شود. به او گفتم من مادر دو فرزند تو هستم، حالا بعد از گذشت 14 سال چنین حرف هایی را می زنی؟/ رکنا بیشتر بخوانید قتل های سریالی پیرمردهای پول دار در شمال | این زن 7 مرد را کشت ممنوعیت صیغه در حزب موتلفه/اگر کسی در پی صیغه برود اخراج است. زن جوان: صیغه رئیسم شدم، رابطه نامشروع را قبول ندارم (خبر +16) چند می گیری صیغه بشی؟ فقط بزرگسالان این متن را بخوانند(+18) ...
اشتباه پشت اشتباه؛ همه چیز بدتر شد/غرور نهفته در چشمان یک زن جذاب مرا ویران کرد
اصلا من بعنوان یک مرد برای او جذابیتی ندارم . دنیا روی سرم خراب شد،انگار گلویم را به شدت فشار می دادند .یک ماه بعد از این ماجرا شادی تقاضای انتقالی داد و به شهرمحل زندگی خانواده اش رفت و طوری رفتار کرد که انگار نه انگار که من چقدر در حق او لطف و محبت داشتم . پس از رفتن شادی به یک باره شکستم و وقتی به خودم آمدم که در دام اعتیاد و افیون گرفتار بودم و شش ماه بعدش هم از محل کارم ...
همه رنج های ننه علی؛ از مواجهه با اقوام شاهدوست تا شوهر بداخلاق
. گفتم زهرا بحث با این مرد بی فایده است! وقتی چیزی را که خودش به چشم دیده و با کوش شنیده انکار می کند، توقع زیادی نباید داشته باشی. در بخش دیگری از فصل ششم کتاب می خوانیم؛ بازار شایعات داغ بود. معلوم نبود رژیم چه تصمیمی گرفته. روز دوازدهم بهمن مردم جانشان را کف دست گرفتند و به استقبال امام رفتند. جمعیت یک صدا الله اکبر می گفتند. امیر خیلی دوست داشت در تیم استقبال و حفاظت از ...
فهیمه: خام حرف های عاشقانه ای شدم که بوی نامردی می داد/ اخاذی پایان رابطه نامشروع دختر 18 ساله با راننده ...
گوشمان کردیم تا مبادا دست از پا خطا کنیم و زحمات او را به باد دهیم .من هم خیلی مراقب بودم که یک وقت خطایی نکنم و بیشتر حواسم روی درس خواندن باشد. تازه داشتم خودم را برای کنکور آماده می کردم که ... یک روز که با یکی از دوستانم برای خرید به مرکز شهر می رفتیم ، سوار یک تاکسی آژانس شدیم که راننده اش مرد جوانی بود، در مسیر متوجه نگاه های معنادارش شدم. ابتدا توجهی نکردم ولی او چشم بر نمی داشت و ...
کتک کاری و آدم ربایی در ماجرای کشف گنج های هزارساله در میانه
دو مرد که در جریان یافتن زیرخاکی دست به آدم ربایی مسلحانه زده و از همدستشان اخاذی کرده بودند در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
قتل هولناک همسایه قدیمی ؛ شیطان گولم زد! | مقتول پابرهنه می دوید اما به او رسیدم و دوباره...
کارم به چمن آباد رفتم و مرغی را برای منزل خریدم. هنگامی که مرغ را با کارد قطعه قطعه کردم و در یخچال گذاشتم، ناگهان صدای نورا... را از داخل کوچه شنیدم که نام مرا بر زبان می راند. چون روز قبل هم مرا تهدید کرده بود از ترس همان کاردی را برداشتم که با آن مرغ را قطعه قطعه کرده بودم و به داخل کوچه رفتم. به محض آن که نورا... را دیدم به او گفتم چرا پیامک فحش های ناموسی دادی؟ در این هنگام او دستش ...
بدشانسی های سریالی دزدی که عاشق 206 نقره ای بود
روزنامه ایران: چند روز قبل مرد میانسالی در تماس با پلیس از سرقت خودروی پژو 206 نقره ای رنگش در جنوب تهران خبر داد و گفت: از دو روز قبل ماشینم خراب شده بود و روشن نمی شد امروز با خودم گفتم هر طور شده ماشین را روشن می کنم و به تعمیرگاه می برم. به سراغ ماشین رفتم و چندباری استارت زدم اما بی فایده بود. مرد جوانی در حال عبور از خیابان بود که از او خواهش کردم پشت فرمان بنشیند تا خودم آن را هل ...
قتل مرد تهرانی به دست خانم بلاگر معروف و همدستش / دختر بچه راز قتل پدرش به دست مادرش را لو داد + فیلم و ...
بود اما به قرص های ترامادول اعتیاد داشت و همیشه من و دخترم را اذیت میکرد. من از طریق اینستاگرام و پیج های تبلیغاتی درآمد داشتم. تا اینکه یک روز با یک بلاگر که خودش را سحر معرفی کرده بود آشنا شدم و از بدرفتاری های شوهرم گلایه کردم. پس از مدتی رابطه من و سحر نزدیک شد و من او را ملاقات کردم و فهمیدم او یک مرد به نام آریاست که خودش را زن معرفی کرده بود. من از زندگی شخصی ام به او گفتم و برای ادب کردن ...
سرقت طلاهای همسر بعد از افشای راز بیماری
...: چندی قبل زن میانسالی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن دخترش خبر داد و گفت: دخترم هلیا از مدت ها پیش بیماری روانی داشت و با تشخیص پزشکان مشخص شد مبتلا به بیماری دوقطبی است و تحت درمان قرارداشت. من همیشه حواسم به او بود تا اینکه چند روز قبل شوهرم به مأموریت شهرستان رفت و امروز درخانه خواب بودم اما زمانی که بیدار شدم نه از هلیا خبری بود و نه از طلاها و پول های داخل خانه. به دنبال شکایت ...
سارق: قول دادم با خودروی 206 نقره ای خواستگاری کنم
میانسالی مرا صدا زد. وقتی نگاه کردم، دیدم کنار پژو 206 نقره ای ایستاده است و می گوید خودرویش روشن نمی شود و از من خواست آن را هل بدهم. یک لحظه وسوسه شدم و به او گفتم من از تعمیرات خودرو سر رشته دارم و از او خواستم من پشت فرمان بنشینم و او هل بدهد. مرد میانسال ساده لوحی کرد و من پشت فرمان خودرویش نشستم و پس از اینکه روشن شد با خودرو فرار کردم. چه شد که دستگیر شدی؟ دو روز دنبال کار بودم ...
زن جوان دور از چشم همسرش به دفتر کار مرد پولدار رفت/لو رفتن رابطه غیر اخلاقی زن جوان با مرد ...
اسفندیار فیلم گرفت و سپس او را مجبور کرد به صرافی بروند و مقداری دلار برای فرمان بخرد تا او آن فیلم را منتشر نکند یا در اختیار همسر اسفندیار نگذارد. خلاصه من هم که ترسیده بودم سوار بر خودرو با آن ها تا مقابل یک صرافی بزرگ رفتم اما وقتی آن ها پیاده شدند من از فرصت استفاده کردم و از آن جا گریختم چند روز بعد با اسفندیار تماس گرفتم و به او گفتم مموری آن فیلم را از همسر صیغه ای ام دزدیده ام او هم با ...
تازه ترین آثار نشر 27 بعثت رونمایی شدند
زنم با یک تویوتا یک موشک فونیکس آورده بود یک سیم پنجاه متری بهش وصل کرده بود. شلیک کرد و چهار متری تویوتا منفجر شد. همان جا گفت من موشک می سازم بعد از قطعنامه شاید برای تست بیش از ده ها موشک مرا دعوت کرد. برای همین اگر امروز جمهوری اسلامی اقتدار دارد از قبل خون شهدا است خون شهدا است. حاج قاسم صادقی راوی کتاب لباس شخصی ها در ادامه گفت: میدان امام حسین(ع) که قبل از انقلاب فوزیه نام ده تا ...
بازیگر معروف ایرانی درگذشت | علت فوت آرش میراحمدی ساعتی پیش در بیمارستان +عکس
خیلی جالب بود. به نوعی می شود گفت من آرش را پیدا کردم. آن زمان او برنامه نوروز 72 را داشت. راستش پدر من ارتشی است و ما هم در کرمان زندگی می کردیم؛ یعنی اصالتا کرمانی هستیم. یک بار آن جمع نوروز 72 تا در تالاری برای نیروی زمینی 05 کرمان برنامه اجرا کنند. من آرش را قبلا در تلویزیون دیده بودم و هنگامی که در آن برنامه دیدمش، حس کردم چقدر خوش تیپ است حتی بعد از پایان برنامه به پشت صحنه کار رفتم و به ا ...
سرگذشت تلخ زنی با 2 مهر طلاق بر شناسنامه؛ انگیزه های غلط برای نشستن پای سفره عقد
مرا با بدبختی برداشته اند. همان هفته اول ازدواجم بود که نامزدم را در حال استعمال تریاک دیدم. مانده بودم چه بگویم. نمی خواستم شادی پدر مادر را دوباره خراب کنم . با او صحبت کردم، اشک ریختم و به خواهش و التماس افتادم دست از این کار بردارد. گفت تفننی مواد مصرف می کند و معتقد بود تریاک مثل موادمخدر صنعتی خطرناک نیست. قول داد به خاطر من این عمل را تکرار نکند. چند ماه گذشت ولی او تقریباً هر موقع که ...