سایر منابع:
سایر خبرها
اعترافات پسری که پدرش را کشت: پدرم با ازدواج دوم به مادرم خیانت کرد
اینها نشان می داد احتمالاً این فرد به قتل رسیده است. با این حال ماموران تا به ثمر رسیدن تحقیقات چیزی به اولیای دم نگفتند. پلیس در ادامه تحقیقات متوجه شد مرد گمشده چند ماه قبل با زنی جوان ازدواج کرده است. به این ترتیب پلیس سراغ زن جوان رفت. او گفت: من دو ماه قبل با داریوش ازدواج کردم. وقتی همسر و بچه هایش موضوع را فهمیدند، عصبانی شدند و با پدرشان دعوا کردند. یک هفته قبل نیز پسر بزرگش سراغ ...
پدرکشی هولناک در تهران/ پسر جوان پدرش را به خاطر صیغه کردن زن جوان کشت
بررسی خانه ویلایی حجت گوشی موبایل وی را یافتند و دریافتند خانه ویلایی مجهز به دوربین مداربسته بوده اما حافظه دوربین مداربسته سرقت شده است. ماموران در نخستین گام از تحقیقات به پرس و جو از همسر صیغه ای حجت پرداختند . اختلاف با اعضای خانواده زن جوان گفت :من 2 ماه قبل به عقد موقت حجت درآمدم و با او زندگی می کردم .اما خانواده اش مخالف ازدواج ما بودند و با او اختلاف ...
ماجرای دردناک زنی که 3 بار شوهر کرد
من به دعواها و درگیری های پدر و مادرم مربوط می شود چراکه پدرم مردی عیاش و خوشگذران بود و همه اوقاتش را با دوستانش سپری می کرد. وقتی هم بعد از چند روز به خانه بازمی گشت به هر بهانه ای مادرم را زیر مشت و لگد می گرفت و پیکرش را سیاه و کبود می کرد. او هیچ توجهی به من و خواهرم نداشت و من هم که فرزند بزرگ خانواده بودم فقط چهره زخمی و خون آلود مادرم را می دیدم و از صداهای بلند و جیغ وحشت داشتم ...
قتل برادر ناتنی به خاطر ارثیه پدر
مدارکش جعلی بوده، شهرام هم فرزند آن زن و پدرم است. حالا هم که شهرام برادرم را کشته و در زندان است همچنان به دنبال پاپوش درست کردن برای ماست و می خواهد خانواده ما را اذیت کند. با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. منبع: روزنامه ایران بیشتر بخوانید قتل پسر جوان به دست پدر بازنشسته و خواهرش در تهران جزییات تازه از قتل دختر 7 ساله به دست پدرش قتل در مثلث عشقی زن متاهل راز قتل زن مشهدی در خانه مجردی معشوقه مجازی ...
قتل پدر توسط پسر ناخلف/ رابطه نامشروع پسر جوان با نامادری رنگ خون به خود گرفت+جزییات
شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی قرار گرفت. همدستی پسر نوجوان و نامادری در قتل پدر خانواده آروین در نخستین جلسه دادگاه، درباره جزئیات قتل گفت: دو سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. وقتی هشت ساله بودم، پدرم با آناهیتا ازدواج کرد و چند سال بعد خواهر و برادرم به دنیا آمدند. ارتباط من و آناهیتا خوب بود؛ اما ...
فکر ناجور زن از شوهر به کما رفته
چه بلایی به سرم آمده است.هنگامی که نیروهای امدادی مرا به بیمارستان منتقل کرده بودند به مدت یک هفته درکما بودم. پزشکان به خانواده ام تاکید کرده بودند که برایم دعا کنند چراکه به دلیل آسیب جدی به مغز و همچنین وجود چند لخته خون روی جمجمه،عمل جراحی را ریسک پذیر می دانستند و احتمال می دادند که دیگر به دنیا باز نخواهم گشت! در این شرایط همسرم وقتی این نظر پزشکان را شنیده بود با جمع کردن لوازم ...
به پسری که 20 سال از خودم کوچکتر بود دل باختم، شوهرم فهمید و...
هنوز بیشتر از 15 سال نداشتم که یک شب پدرم با جعبه شیرینی وارد خانه شد و لبخند زنان گفت که قرار است امشب یکی از دوستانش به خواستگاری من بیاید. آن شب معنی حرف های پدرم را نمی فهمیدم و تنها تصور می کردم که باید مانند دختران دیگر ازدواج کنم. بالاخره خانواده سیاوش با شیرینی و دسته گل از راه رسیدند و من در حالی پای سفره عقد نشستم که نامزدم در مغازه سبزی فروشی پدرش کار می کرد. با آن ...
بارداری پیش از ازدواج روزگارم را سیاه کرد
...، دلباخته نگاه عاشقانه پسر دایی ام شدم از آن روز به بعد ارتباط پنهانی من و کامران ادامه داشت، تا این که او از من به طور رسمی خواستگاری کرد من هم به شرط ادامه تحصیل بله را گفتم. قرار شد برای ثبت رسمی ازدواج، پدرم از زندان وکالتی به عمه ام بدهد تا عقد ما محضری شود در همین روزها کامران با این بهانه که نمی تواند دوری ام را تحمل کند! مرا به خانه دایی ام برد مدتی بعد مادرشوهرم که فهمید ...
شکایت از مادر و عمو ها به اتهام قتل پدر
یک از بستگان هم خبری از او نداشتند و در آن زمان به هر جایی سر زدیم، اما خبری از پدرم پیدا نکردیم. ما حتی به زندان ها هم رفتیم و هر زمانی جسد ناشناسی در تهران کشف می شد، برای شناسایی به پزشکی قانونی می رفتیم، اما فایده ای نداشت و ردی از پدرم پیدا نکردیم. وقتی بزرگ تر شدم، دوباره دنبال پدرم گشتم و از همه پرس و جو می کردم تا اینکه مدتی قبل به رفتار های مادرم و عموهایم مظنون شدم ...
فقط 19 سالم بود که مرا الکلی و معتاد به حشیش کرد و عاقبت آن شب...
به گزارش اینتیتر به نقل از وقت صبح، دختر 19ساله ای که برای رهایی از گرداب هولناک تلخکامی های زندگی وارد مرکز انتظامی شده بود با بیان این که داستان اشک آلود من، قصه ای عبرت آموز برای دختران جوان و خانواده هاست به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: هنوز چند ماه بیشتر از جشن تولد 18 سالگی ام نمی گذشت که یکی از آشنایان دور پدرم مرا برای پسرش خواستگاری کرد. اگرچه من ...
معمای 21 سال ناپدید شدن راننده کامیون | چه کسی راز ناپدید شدن مرد میانسال را می داند؟
...؛ صبح دیروز زنی جوان قدم در شعبه ششم دادسرای جنایی تهران گذاشت و به طرح شکایت از مادر و عموهایش پرداخت. وی به بازپرس محمدرضا صاحب جمعی گفت: حدود 21 سال قبل بود که پدر و مادرم به دلیل اختلافاتی که بینشان وجود داشت، تصمیم گرفته بودند از یکدیگر جدا شوند. پدر من راننده کامیون بود و معمولا به شهرهای مختلف سفر می کرد. او آخرین بار برای انجام کاری از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. در آن زمان من ...
سرنوشت نامعلوم پدری بعد از 21 سال/ شکایت دختر مرد میانسال از مادر و سه عمویش
پدرم می رفتم. مدتی بعد پدرم دوباره ازدواج کرد. بعد از چند سال با همسر دومش هم دچار اختلاف شد. پدرم راننده کامیون بود و حتی به کشورهای خارجی هم سفر می کرد. او 21سال قبل از خانه اش بیرون رفت و به طور مرموزی ناپدید شد. به بیمارستان ها، پلیس، پزشکی قانونی و زندان ها سر زدیم اما ردی از او نبود. سال ها در پی او بودم. در این مدت چند بار پلیس خواست جسد های مجهول الهویه را ببینم که هیچ کدام متعلق به پدرم ...
مردی دختر 15 ساله اش را فروخت / مادرم خودکشی کرد !
را به آب و آتش زد تا سرنوشتم مثل سرنوشت خودش تباه نشود به خاطر همین کار هر روز پدرم کتک زدن مادرم و شکستن وسایل منزلمان بود. دق و دل اش را این گونه سر مادر بیچاره ام خالی می کرد. چند سالی گذشت تازه دیپلم گرفته بودم که دوره آرایشگری را پیش یکی از دوستان مادرم گذراندم و گوشه حیاطمان را آرایشگاه درست کردم و با کمک مادرم و خواهرم وسایل آرایشگاه را خریداری کردم. مادرم هم مغازه لباس فروشی راه ...
کاری کردم که دوست زنم از شوهرش طلاق بگیرد و صیغه من شود!
آن ها وارد معرکه شدیم. من خیلی سعی کردم با نصیحت و گفت وگو مشکل این زوج جوان را که به تازگی هم ازدواج کرده بودند حل وفصل کنم ولی هردوشان مغرور و یک دنده بودند و ما نتوانستیم کاری از پیش ببریم. متأسفانه در این رفت و آمدها متوجه نگاه و ابراز علاقه دوست همسرم به خودم شدم. او از اخلاق و رفتار و حتی تیپ و قیافه ام تعریف و تمجید می کرد. از طرفی شریک زندگی ام آن قدر گرفتار کارهای خانه و بچه داری شده بود ...
خبر جنجالی، اشکان خطیبی دلیل طلاق زنش را فاش کرد!
اشکان خطیبی بازیگر مطرح ایرانی چند سال پیش با دختری که با او دوست بود ازدواج کرد که پس از مدتها دلیل طلاق از همسر اولش را مطرح کرد. اشکان خطیبی در برنامه گپ رامبد جوان گفت: من سالها با همسر اولم دوست بودم که بعد تصمیم به ازدواج گرفتیم. در نهایت این رابطه بدون جنجال به علت نداشتن تفاهم در سال 94 به جدایی و طلاق کشیده شد. ماجرای ازدواج آناهیتا درگاهی با ...
این جوان قربانی قتل برادر ناتنی اش شد / ارث پدری رنگ خون گرفت + عکس
تابعیت ایرانی نمی دادند .به همین خاطر پدرمان تعدادی از املاکش را به نام دوستانش سند زده بود و از 25 سال قبل به فکر انتقال اسناد به نام خودش بود .تا اینکه با زنی که خودش را وکیل معرفی کرده بود آشنا شد و با او ازدواج کرد .زن جوان وعده داده بود می تواند برای پدرم تابعیت ایرانی بگیرد و همه اموالش را به نام خودش سند بزند. اما بعد از چند سال پدرم متوجه شد آن زن افغان بوده و با مدارک و شناسنامه جعلی خودش ...
عباس شاخه گل نامزدش را کجا پنهان می کرد؟!
... *** در دو ماه نامزدی مان بیشتر وقت ها که به خانه مان می آمد برایم گل می خرید و خوشحالم می کرد. شبی که صیغه موقت خوانده شد با یک دسته گل وارد اتاق شد. کمی که گذشت از کتش یک شاخه گل بیرون آورد و مرا غافلگیر کرد. گفت اینو قایم کرده بودم که یهویی بهت بدم! *** در طول یک ماه و نیمی که از عقدشان گذشته بود، اغلب وقت هایی که به دیدار نامزدش می آمد برای او گل می خرید ...
6 پادشاه را دید و سر خم نکرد | سه خاطره از بزرگ واقف و مجموعه دار کتب و نسخ خطی
. 2 سالی از همکاری من و برادرم می گذشت. در این هنگام، پدر و مادرم به فکر ازدواج من و برادرم افتادند. آنها تمایل داشتند که مراسم ازدواج هر دوی ما در یک شب برگزار شود... پدرم که بر مفصل بودن مراسم اصرار می ورزید. روزی مرا خواست و چنین گفت: من تمام مخارج این کار را از فروش چند جلد کتاب خطی و قدیمی که قبلاً برای این کار در نظر گرفته ام می پردازم. نیت من بر این قرار گرفته که بهای این کتاب ها ...
50 فقره زورگیری در 2 هفته!
قمه کش مخوفی که به اتهام زورگیری و گوشی قاپی دستگیر شده است، راز 50 فقره سرقت طی 2 هفته را در مشهد فاش کرد. به گزارش خراسان، به دنبال گزارش های متعدد شهروندان از گوشی قاپی و زورگیری هایی که توسط موتورسوار لاغر اندام در کوچه و خیابان های اطراف بزرگراه صد متری صورت می گرفت، رئیس پلیس مشهد وارد عمل شد و با دستورات ویژه ای از عوامل انتظامی خواست برای دستگیری این دزد مخوف همه امکانات و ...
قتل مرد مست به دست رفیقش در تهران/ مرگ زن باردار بعد از قاتل شدن شوهرش
گفت وگویی با متهم داشتیم که در ادامه می خوانید. از زندگی ات بگو . تازه ازدواج کرده بودم و همسرم نیز باردار بود. گاهی شیشه می کشیدم اما بیشتر اهل مشروب بودم. چه شد دوستت را کشتی؟ شامگاه دهم خرداد امسال با دوستانم در محله مان در جنوب شهر مشروب می خوردیم که سهیل آمد و حالش خوب نبود. خواست از ما مشروب بگیرد که مانعش شدم. او رفت و چند دقیقه بعد برگشت و از ...
کتاب فرندز -دوستان و عاشقان – نوشته متیو پری – به مناسبت درگذشت هنرپیشه ای که ماه ها با سریال فرندز ...
تخت بیمارستان نشسته ام. قبل از اینکه بتواند دهانش را باز کند، گفتم: لازم نیست گریه کنی... من گریه نکردم. آن موقع هم همین طوری بودم: اجراکننده، مردم راضی کن. (کی می داند... شاید حتی برای خوب منتقل کردن دیالوگم ادای قیافه ی شوکه و یکه خورده ی چندلر بینگ[70] را درآوردم؟) حتی در سه سالگی یاد گرفته بودم که باید مرد خانه باشم. باید از مادرم مراقبت می کردم؛ گرچه انگشتم تازه قطع شده بود. فکر کنم ...
خواهرزن ؛ تازه عروس و داماد را به دادگاه تهران کشاند
داشته باش، صادق باش و راستش را بگو. مرد جوان گفت: من قصد نداشتم خواهرت را بزنم، آن یک اتفاق بود. من با تو بحث می کردم که خواهرت جلو آمد. منم ناخواسته دستم به صورتش خورد. آن لحظه عصبانی شده بودم و کنترلی بر رفتارم نداشتم. ضمن اینکه مادر و خواهرت مدام در زندگی ما دخالت می کنند و می خواهند ما را از هم جدا کنند. لیلا دوباره از جا برخاست و گفت: آقای قاضی، کبودی دست مرا ببینید. این ...
شکار زن جوان توسط صاحبکارش چگونه رخ داد؟
منزلم آمد و تاکید کرد که به کسی چیزی نگویم. روز بعد وقتی به محل کارم رفتم، تازه فهمیدم که آنها هم به قصد دلسوزی و کمک به من وارد این ماجرا نشده اند و کسی در رستوران از من حمایت نمی کند. این در حالی بود که مزاحمت های مهندس روز به روز بیشتر می شد و من در تنگنای دلهره آوری قرار داشتم. به همین دلیل به کلانتری آمدم تا قانون از من حمایت کند. بررسی های کارشناسی و اقدامات قانونی درباره ادعاهای این زن جوان با صدور دستوری محرمانه از سوی سرهنگ ابراهیم خواجه پور (رئیس کلانتری نجفی مشهد) آغاز شد. ...
مزاحمت رستوران دارِ هوسران برای زن 20ساله مطلقه
زن 20 ساله ای است که مدعی بود راه گریزی برای فرار از هوسرانی های کارفرمایش ندارد سرگذشت خود را برای مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مشهد بازگو کرد. او گفت: پدرم با کارگری هزینه های خانواده 6نفره اش را تامین می کرد و من هم فرزند دوم آن ها هستم؛ اما پدرم اوضاع مالی [...]
بیوگرافی مریم مومن از کودکی تا ازدواج
به گزارش تلنگر ؛ بیوگرافی مریم مومن این بازیگر جوان و با استعداد از 5 سالگی که نخستین حضورش جلوی دوربین رقم خورد آغاز می شود. مریم مومن به تازگی در رئالیتی شو شب های مافیا بسیار مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته است و همچنین با تغییر چهره ناگهانی مریم مومن در چند وقت اخیر به طرفدارانش شوک داد. فهرست مطلب مریم مومن به تازگی با انتشار فیلمی در اینستاگرام از خودش در میان ...
خبر مهم درباره سهام عدالت متوفیان | وراث حتماً بخوانند
دور با هم ارتباط داشتیم تا اینکه به مشهد آمدم. پسر جوان ادامه داد: یک سال پیش بود که به مشهد آمدم و در یک طباخی مشغول به کار شدم. شب ها در همین محل استراحت می کردم. قرار بود نجیبه از همسرش جدا شود و بعد با هم ازدواج کنیم، اما مشکلی به وجود آمده بود و این کار فراهم نمی شد. پنجم مهر بود که با من تماس گرفت و گفت که مقابل طباخی است. می خواست من را ببیند. من در طباخی نبودم و در خانه ...
دام شیطانی مرد فریبکار برای دختر جوان عاشق پیشه
های عاشقانه شروع شد، آن قدر جملات عاطفی و احساسی او مرا دگرگون کرده بود که خیلی زود به او وابسته شدم به طوری که به هیچ چیزی جز زندگی با شاهین مرد فریبکاری که معلوم می شود همسر و فرزند دارد نمی اندیشیدم. هنوز مدت زیادی از آشنایی ما نگذشته بود که با درخواست او و به بهانه رفتن به آموزشگاه با یکدیگر به کافی شاپ رفتیم. او با طرح نقشه ماهرانه ای و با بیان این که قصد ازدواج با مرا دارد، مرا ...
رابطه مرد شیطان صفت با دو خواهرجوان/ به خاطر اردشیر قصد به قتل رساند خواهرم را داشتم و...
می گوید و بدون اجازه اش از خانه بیرون می رود به طوری که دیگر علاقه اش به او بسیار کم رنگ شده است و حالا قصد ازدواج با مرا دارد. خلاصه او چنان مرا فریب داد که دیگر حتی به ارتباط خواهرم با او حسادت می کردم و به موجودی افسرده و عصبانی تبدیل شده بودم. دلم نمی خواست اردشیر به جز من با دختر دیگری ارتباط داشته باشد. همواره استرس داشتم و نگران بودم تا جایی که در یک تصمیم احمقانه حتی ...