سایر منابع:
سایر خبرها
آیت الله هاشمی رفسنجانی: اقتصاد مقاومتی پایه های کشور را تقویت می کند/ با آرامش و عقلانیت پیش برویم
مختلف ومنتخبان دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، جمعی از روحانیون، تشکل های سیاسی، روسای بانک های دولتی و خصوصی، اتاق بازرگانی، روسای سازمان های بنادر و کشتیرانی و تامین اجتماعی و اقشار مختلف مردم حضور داشتند. سیام**1058 /1449
برگزاری کمیسیون اقتصادی ایران و پاکستان؛ نیمه اول 95
. از دیگر توافقات نشست رؤسای کمیسیون مشترک همکاری های اقتصادی ایران و پاکستان، برگزاری همزمان نشست تجار، بازرگانان و فعالین اقتصادی دو کشور، در حاشیه بیستمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاری های اقتصادی در تهران بود. وزیر دارایی پاکستان در این دیدار ابراز امیدواری کرد که با توجه به رفع تحریم های چند ساله علیه جمهوری اسلامی ایران و برداشتن موانع و مشکلات قانونی و بالاخص درحوزه های ...
مولاوردی:لبخند را بر لبمان خشکاندند
خودم داشتم به عنوان اتاق فکر معاونت از بدنه جامعه که شما اشاره کردید، در موضوعات مختلف در 14 محور راه اندازی کردیم. تا این کارگروه ها خودشان را پیدا کنند و در جای واقعی خودشان قرار بگیرند، زمانی را از دست دادیم؛ ولی به تازگی با برگزاری نشست های تخصصی، به نظر می رسد دارند خودشان را پیدا می کنند. یکی از این نشست ها، نشست سلامت زنان و رفتارهای پرخطر با تأکید بر تن فروشی بود. اینها سلسله نشست هایی ...
ماجرای جوش آمدن خون خاتمی از یک اردوی مختلط!
چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و ...
سفر روحانی به اسلام آباد، بهار روابط ایران و پاکستان
روز جمعه ششم فروردین و در نخستین سفر خارجی خود در سال 1395، وارد اسلام آباد شد و در سفری پرکار، علاوه بر دیدار با محمد نواز شریف نخست وزیر، ممنون حسین رئیس جمهوری، ژنرال راحیل شریف فرمانده ارتش و سرتاج عزیر مشاور نخست وزیر پاکستان در امور خارجی، در نشست مشترک صدها نفر از تجار ایرانی و پاکستان، نشست علما و نخبگان و در پایان سفر، در یک کنفرانس مطبوعاتی حضور یافت. در این سفرکه با محوریت تاکید بر ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
چهره گرام / ستاره خنداونه
اداهای بامزه را جلوی چشم مخاطب می آورد. او حتی یک سلفی خیلی قدیمی یا به بیان خودش زیرخاکی را که با دوربینی آنالوگ گرفته، از سال 1372 منتشر کرده؛ زمانی که هنوز خود تلفن همراه نیز وجود نداشته چه برسد به گوشی های هوشمند امروزی. از عادل فردوسی پور گرفته تا اکبر عبدی همه در قاب سلفی های رامبد حضور دارند و البته قانون و اصل این سلفی ها بر خنده است و کمتر دیده می شود که کسی در این عکس ها جدی باشد، حتی کیهان ...
تشریح و بررسی فیلم های توقیفی ارشاد در دولت دهم و یازدهم
فیلم فجر نیز راه نیافت و فرصت بازبینی پیدا نکرد. در نهایت علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم گفت: این فیلم پروانه نمایش ندارد و اکران هم نخواهد شد. محمد حیدری در اولین نشست خبری جشنواره فیلم فجر این فیلم را معضل هرساله جشنواره ها اعلام کرد و این تعبیر با واکنش شهاب حسینی که به عنوان مشاور دبیر انتخاب شده بود همراه شد و به همین دلیل استعفا کرد. شهاب حسینی، هدیه تهرانی ...
پادشاهی که در دیگ به احترامش برخاست/ تلاش شاه عباس برای صادرات قالی و منسوجات به اروپا
رمضان سال 978 هجری قمری در شهر هرات، مرکز حکومت خراسان متولد شد. پدر شاه عباسی، شاه محمد خدابنده پسر بزرگ شاه طهماسب اول و نوه شاه اسماعیل اول صفوی بود و مادرش – خیرالنساء بیگم یا مهدعلیا- از سادات مرعشی مازندران و دختر میرعبدالله خان، والی مازندران بود و نسبش به سید قوام الدین مرعشی می رسید که در زمانهٔ خود چهره ای متنفذ و نامدار بود. سال های کودکی شاه عباسی در هرات – تختگاه خراسان – سپری شد، در طول ...
چرا عمو پورنگ ازدواج نمی کند؟
باشیم که من جواب هم بدهم! من می توانم مطلبی بنویسم، دیگران انتقاد کنند اما توهین نکنند! ما در فضای مجازی اگر نتوانیم اخلاق را رواج بدهیم در فضای واقعی که هیچ! امیر محمد نیز که در نیمه این برنامه به استدیو آمد، از این برخوردهای توهین آمیز در فضای مجازی به شدت انتقاد کرد. بنابراین گزارش، داریوش فرضیایی در خبش دیگری از این برنامه به خاطره دیدار با منوچهر نوذری برای حضور در ...
نگاهی به سفر روحانی به پاکستان بعد از سالیان متمادی
مشترک بیشت فرهنگی این دو کشور باشیم. در ادامه ، روز دوم این سفر خبرهای خوبی برای بازرگانان و تجار ایران و پاکستانی داشت؛ روحانی در نشست مشترک با بازرگانان ایران و پاکستان، تاکید کرد که سیاست جمهوری اسلامی ایران، تعامل سازنده با جهان وهمسایگان و از جمله پاکستان است. حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی در این نشست که روز شنبه با حضور نخست وزیر و مقام های ارشد کابینه پاکستان در اسلام ...
چاووشی: ماجرای عشقی خاصی نداشتم / همکاری ام با فصل دوم شهرزاد قطعی نیست
بروم آلبوم را آماده کنم. این 15 میلیون پولی که بابت پیش پرداخت گرفتم و در واقع اولین پولی بود که تا آن روز بابت قرارداد آلبوم هایم می گرفتم. ... وقتی آن یکی خواننده که به همراه من آلبومش را برای مجوز ارائه داده بود مجوز گرفت خوشحال شدم که پس من هم می گیرم. روزی که قرار بود دکتر مهدوی مجوز کار من را صادر کند از کار اخراج شد یا جا به جا شد. دقیقا نمی دانم. بعدها وقتی پیگیری کردم گفت آنجا ...
از اختتامیه جایزه ادبی جلال آل احمد تا تشریع قانون ممنوعیت استفاده از کلمه بیگانه در وزارت ارشاد
جمله " علی جنتی" وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، فانی، وزیر آموزش و پرورش و ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از نمایشگاه بازدید کردند و به میان اهالی رسانه آمدند. مراسم جایزه ادبی طاهره صفارزاده درحالی برگزار شد که در نشست خبری آن از درخواست خانواده وی برای جا به جایی و انتقال جسد وی به شهر خود سخن گفته شده بود محسن مومنی شریف، رئیس حوزه هنری در این مراسم از کم لطفی به ...
کدام فیلم ها پرفروش ترین های سال 94 بودند؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، تفاوت میزان فروش فیلم محمد رسول الله (ص) با فیلم بعدی یعنی نهنگ عنبر نزدیک به 7/5 میلیارد تومان است. اکران فیلم محمد رسول الله (ص) از ابتدای شهریور ماه آغاز شده و هنوز در برخی سینماها نمایش داده می شود و نهنگ عنبر نیز 7 ماه روی پرده بوده است. مهم ترین تفاوت میان فیلم محمد رسول الله (ص) با سایر آثار اکران شده در سال گذشته، در اختیار داشتن تعداد ...
راهکار های عملیاتی اقتصاد مقاومتی/ اقتصاد ایران نیازمند استراتژی سرمایه گذاری است
محسن جلال پور در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس در مورد شعار سال که رهبر معظم انقلاب نسخه اقتصاد مقاومتی را در اقدام و عمل مجددا سرلوحه کار کشور قرار داده اند، اظهار داشت: بارها گفته ام که نسخه اقتصاد مقاومتی چه در دوران تحریم و چه در دوران پساتحریم می تواند شفابخش اقتصاد کشور باشد چرا که کشور ما آرمان گرا و دارای هدف است. وی افزود: حتما باید اقتصادمان را محکم کنیم و قوی ...
امام زاده های شیروان آرامش بهاری را تقدیم مسافران نوروزی کردند
مجاور روستای تاریخی زیدر زادگاه دانشمند بزرگ محمد نسوی زیدری قرار دارد که در زمان خوارزمشاهیان احداث و با حمله مغولان تخریب گردیده است. هشت امام زاده خراسان شمالی در طرح میقات الرضا قرار خواهند گرفت. رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شیروان گفت: با توجه به قرار گرفتن این شهر در مسیر زائرین و دارا بودن روستاهای هدف گردشگری، هرساله مسافران زیادی برای سفر زیارتی و تفریحی به امام زادگان این شهرستان ...
فرصت های پیش روی توسعه مناسبات تجاری با پاکستان در صنعت دامپروری
...> عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه وضعیت صنعت دامپروری این کشور به ما نزدیک است، اظهار داشت: پاکستان رتبه 30 تولید خوراک دام در دنیا را با ظرفیت حدود 6.5 میلیون تن داراست و نسبت به ما در رتبه های پایین تر قرار دارد. اما این کشور یکی از صادرکنندگان مرغ به روسیه است. وی افزود: گوشت مرغ 28 درصد از مجموع تولید پروتیئن این کشور را شامل می شود؛ در پاکستان صنعت طیور دارای ...
گودرزی در جمع ملی پوشان والیبال
را تشریح کرد. سپس هر یک از اعضای کادر فنی پیشنهادات خود را مطرح کردند. تیم ملی والیبال ایران در سال 95 چندین رویداد مهم از جمله مسابقات انتخابی المپیک و لیگ جهانی سال 2016 را پیش رو دارد و اردوی آماده سازی این تیم از امروز یکشنبه با حضور 32 بازیکن در دو گروه الف و ب آغاز شد. اسامی بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی والیبال به قرار زیر است: پاسورها: سعید معروف ...
تا زمانی که صدایم درآید، گزارش می کنم/ بدون فوتبال می میرم
گفتگو با مجله مهر پاسخ های جالبی به پرسش های مطرح شده داد. مجری مراسم صبحگاه با آرزوهای بزرگ علاقمندی به اجرا و گزارشگری از همان دوران تحصیل ابتدایی در تهران و در دهه 1350 در دبستان جیحون، در وجودش قرار داشت. مجری مراسم صبحگاه مدرسه و گزارش تمرین ورزش صبحگاهی برای همه مدرسه، آغاز مسیر تحقق آرزوهای بزرگش بود. خیابانی در مورد آن دوران می گوید: در آن روزها که آقایان روشن زاده یا ...
ایران تأمین امنیت انرژی پاکستان را بر عهده می گیرد/ باید امنیت و تجارت در مرزهای رسمی و طولانی 2 کشور ...
آفتاب ایلام :به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور در ادامه سفر به پاکستان در نشست مشترک اقتصادی بازرگانان ایران و پاکستان، اظهار داشت: سیاست جمهوری اسلامی ایران، تعامل سازنده با جهان و همسایگان و از جمله پاکستان است.روحانی در این نشست که روز شنبه با حضور نخست وزیر و مقام های ارشد کابینه پاکستان در اسلام آباد برگزار شد، گفت: ایران ...
مروری بر پرونده تهاجم نظامی عربستان به یمن + آمار تلفات
شده است. تصمیم گیری های کنونی عربستان حول محمد بن سلمان وزیر دفاع جدید این کشور و فرزند مورد علاقه ملک سلمان که جوانی بین 27 تا 35 ساله و بی تجربه است شکل می گیرد که تنها از دو ماه قبل از تصدی وزارت سابقه فعالیت نظامی دارد. هنگامی که وی حضور در نشست های کابینه سعودی را آغاز نمود، کسانی چون سعودالفیصل در آن شرکت داشتند، که پیش از به دنیا آمدن وی، وزیر خارجه بوده است. بر این اساس می توان گفت بخشی از ...
سالی که نکوست از بهارش پیداست
بالاست اما در بهزیستی به سوی ایجاد مراکز روزانه نگهداری از سالمندان حرکت می کنیم. *** میهمان شدن معاون اول ریاست جمهوری در منزل ایت الله جعفری معاون اول ریاست جمهوری در نخستین روز از سال 95 با حضور در منزل آیت الله جعفری، با نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمان دیدار کرد. اسحاق جهانگیری در این بازدید به همراه استاندار، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری، رئیس اتاق ...
نوآوری های حوزه علمیه در سال 94
به گزارش شیعه نیوز ، حوزه های علمیه، سال تحصیلی گذشته را با نوآوری در نظام آموزشی آغاز کردند. نتیجه تلاش متولیان و کارشناسان حوزوی در روزهای پایانی شهریور ماه به بار نشست و نظام جدید آموزشی حوزه در سطح یک اجرایی شد. این نظام آموزشی که به تائید مراجع تقلید و شورای عالی حوزه های علمیه رسیده، در سال نخست با جذب حدود 600 طلبه در 13 مدرسه علمیه آغاز شده و قرار است در سال تحصیلی آینده در ...
عبدالملک الحوثی؛ فارغ التحصیل سیاست در آکادمی آتش و خون + تصاویر و فیلم
در سال های اخیر و سوابق و عملکرد رهبران جنبش انصارالله پیش چشم مخاطبان مشرق قرار دهیم . شهید سید حسین بدرالدین الحوثی زیدیه زیدیه یکی از شاخه های تشیع است که نام آن برگرفته از نام زید، فرزند امام سجاد(ع) و برادر امام محمد باقر است. شاخص ترین وجه اعتقادی آن ها، باور به امامت زید به جای برادر بزرگوارش است. زید بن علی(ع) که فردی بسیار شجاع و اهل علم و دانش ...
شرح نوروز در تاریخ اساطیری ایران در پاریس
نشستی تحت عنوان نوروز و تاریخ اساطیری ایران در تالار مدیاتک شهرداری ایسی له مولینو در حومه پاریس، برگزار شد. به گزارش اداره کل روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سخنرانان این نشست لیلی انور، استاد مؤسسه ملی تمدن و زبان های شرقی پاریس (اینالکو)، میر جلال الدین کزازی، استاد دانشگاه و چهره شناخته شده فرهنگ و ادبیات فارسی و نیز احمد سمیعی گیلانی، پدر ویراستاری زبان ...
شمیم عطر ایثار در یادمان های غرب/از بازی دراز تا رزمگاه مرصاد
مهر نوشت: این روزها عطر و شمیم مجاهدان راه حق و شهدای گلگون کفن دوران دفاع مقدس در جای جای استان کرمانشاه به مشام می رسد و کاروان از پی هم برای زیارت یادمان ها و قدمگاه های شهدا وارد این سرزمین می شوند. یکی از مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس تنگه چهار زبر است که در جاده کرمانشاه - اسلام آبادغرب قرار دارد و به عبارتی دروازه ورودی کرمانشاه به شمار می آید. تنگه چهار زبر یادآور حماسه ...
گفتگو با لیلا حاتمی و علی مصفا درباره سینما و زندگی
. آخرین تجربه مشترک سینمایی شان در همین سالی که گذشته به نمایش درآمد. در دنیای تو ساعت چند است؟ به کارگردانی صفی یزدانیان، تجربه موفقی بود که اتفاقا تهیه کنندگی آن را هم علی مصفا بر عهده داشت؛ تجربه ای که در آن، زری خوشکام – همسر علی حاتمی – دوباره نقش آفرینی کرد. در نشست صمیمانه ای که در یکی از شب های جشنواره با حضور جواد طوسی و با میزبانی زری خوشکام انجام شد، لیلا حاتمی و علی ...
همراه با ظریف از جاکارتا تا سیدنی+عکس
داشتند و قرار بود نشست سران با حضور عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر و رئیس کنونی سازمان همکاری اسلامی آغاز به کار کند که وزیر خارجه مصر به نمایندگی از دولت قاهره در این نشست شرکت کرد. در نشست سران که روز دوشنبه 17 اسفند ماه در مرکز کنفرانس های جاکارتا برگزار شد، جوکو ویدودو رئیس جمهور اندونزی، عمر البشیر رئیس جمهور سودان، ممنون حسین رئیس جمهور پاکستان، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان ...
آغاز استقرار کمیته ها در شهر آفتاب
نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، امیرمسعود شهرام نیا، همایون امیرزاده، نیکنام حسین پور، حسین صفری، محمدرضا توکل صدیقی، مهدی اسماعیلی راد، نادر قدیانی، داریوش رضوانی، سید محمد طباطبایی حسینی، حامد میرزابابایی، محمدحسین متولی، مصطفی وکیلی، مهدی سهل آبادی، یحیی دهقانی، علی اکبر تورانیان و محسن نصرالله حضور داشتند. بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از 15 تا 25 اردیبهشت در مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب برگزار می شود. ...
مهمترین رویدادهای فروردین 1394
اولین بار در قالب این ستاد، اذعان نمود: خوشبختانه تا امروز بیش از یک میلیون و 200 هزار مسافر از مجموع 7 میلیون مسافر نوروزی مازندران، به روستاها سفر کردند و مناطق زیبای روستایی مازندران را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب نمودند. نشست سلطانی فر، معاون رئیس جمهور و استاندار با سرمایه گذاران گردشگری مازندران؛ سلطانی فر معاون رئیس جمهور در ساری خبر داد: مازندران رتبه نخست اقامت گردشگری نوروزی را ...