سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی تکان دهنده از مشکلات اهالی ادلب+ تصاویر
به گزارش مشرق، محاصره الفوعه و کفریا در حومه ادلب سال اول خود را پشت سر گذاشت و محاصره کامل این دو شهرک که از 24 فوریه سال گذشته میلادی آغاز شده است، همچنان ادامه دارد. دو شهرک الفوعه و کفریا از زمان آغاز محاصره تاکنون بارها از سوی تروریستهای قفقازی، ترکمنستانی و عوامل انتحاری عربستانی و مراکشی هدف قرار گرفته اند. اما با وجود این حملات، تروریستها نتوانستند سد دفاعی کمیته های مردمی ...
آماده شدن ارتش سوریه برای آزادی القریتین
خبرگزارس تسنیم: نیروهای ارتش سوریه و نیروهای پشتیبان آماده سازی برای ورود به شهر القریتین در جنوب شرقی حمص با هدف آزادی آن از چنگال تروریست های تکفیری را آغاز کردند. منابع میدانی تاکید کردند توپخانه ارتش سوریه مواضع داعشی ها در القریتین را به شدت گلوله باران می کند، این در حالی است که در جریان عملیات آزادسازی شهر تدمر، بیش از 450 تروریست داعشی به هلاکت رسیدند. از سوی دیگر ...
شهر تدمر آزاد شد/بیانیه فرماندهی کل ارتش سوریه درباره آزادسازی تدمر
به گزارش گروه بین الملل پایگاه خبری علت به نقل از ان بی سی نیوز ؛ شبکه تلویزیونی قطری الجزیره نیز لحظاتی پیش در خبر فوری گزارش داد: یک منبع نظامی در سوریه از تسلط کامل ارتش این کشور بر شهر تدمر پس از عقب راندن تروریست های داعش از این شهر خبر داد. شبکه تلویزیونی الاخباریه سوریه لحظاتی پیش در خبر فوری اعلام کرد: یگانهای ارتش سوریه پس از آزاد سازی کامل شهر تاریخی تدمر واقع در حومه شرقی ...
اظهارات بشار اسد پس از آزادی تدمر
رئیس جمهوری سوریه آزادسازی شهر تاریخی تدمر از دست گروه تروریستی داعش را دستاوردی مهم و گواه اثربخشی راهبرد ارتش سوریه و هم پیمانانش در نبرد علیه تروریسم توصیف کرد. به گزارش تسنیم به نقل از خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، بشار اسد در دیدار امروز یکشنبه خود با هیئتی فرانسوی متشکل از شماری از نمایندگان پارلمانی، فرهنگیان، پژوهشگران و اصحاب رسانه در دمشق گفت: این سفر همزمان با آزادسازی امروز ...
آغاز عملیات ارتش سوریه در محور قریتین در جنوب غرب تدمر
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس ، ارتش سوریه امروز ساعاتی پس از آزادسازی شهر تاریخی تدمر ، عملیاتی در جبهه مشرف بر شهر اشغال شده القریتین در جنوب غرب تدمر در ریف حمص آغاز کرد. طبق گزارش منابع میدانی، ارتش سوریه بر تل منطار الرمیله یکی از مجموعه ارتفاعات سیاه در غرب شهر القریتین در ریف حمص مسلط شد. این تسلط پس از درگیری سختی با عناصر داعش که در آن از انواع سلاح های سبک ...
روسیه: گروه های تروریستی آتش بس سوریه را نقض کردند
مردمی موسوم به شاهین های صحرا موفق شد قلعه فخرالدین مانی را که قلعه پالمیرا نامیده می شود، از تروریست ها بازپس گرفته و تحت کنترل خود قرار دهد. همچنین ارتش و نیروهای مقاومت سوریه امروز یکشنبه شهر تاریخی تدمر را به طور کامل از چنگال گروه تروریستی تکفیری داعش آزاد کردند . به گزارش شبکه خبری المیادین، نیروهای سوری پس از چند روز درگیری در این منطقه٬ امروز (یکشنبه) موفق شدند این شهر را از ...
تقدیر یونسکو از ارتش سوریه برای آزادسازی پالمیرا
مردمی با پیشروی چشمگیر در شهر پالمیرا امروز (یک شنبه) شهر التمثیل، ارتفاعات قصور، فرودگاه و هتل دیدیمان و میدان الزراعه را در ورودی جنوب غرب شهر پس از نابودی آخرین کانون تجمع داعش در این منطقه، آزاد کردند. از ماه مه 2015 عناصر داعش به محاصره اهالی و غارت و تخریب آثار باستانی این شهر که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است، مبادرت کردند. این گروه تروریستی معبد بعل شمین و معبد بعل و طاق پیروزی و برجهای آن را که از آثار باستانی برجسته پالمیرا به شمار می آمدند نابود کرد. ...
بیانیه ارتش سوریه به دنبال آزادسازی پالمیرا
ایران اکونومیست - به نقل از سایت اینترنتی النشره، فرماندهی کل ارتش و نیروهای مسلح سوریه در بیانیه ای اعلام کرد: یگان های ما در مسیر حومه شمالی حمص با همکاری با گروه های دفاع مردمی و با پشتیبانی نیروی هوایی سوری و روسیه ماموریت خود را با موفقیت تکمیل کردند و امنیت و ثبات را به شهر پالمیرا پس از زنجیره عملیات گسترده دقیق و کارآمد بازگرداندند. در این بیانیه آمده است این عملیات ...
آزادسازی پالمیرا از داعش در عملیات ارتش سوریه با حمایت جنگنده های روسی / بزرگترین شکست داعش در سوریه
تصرف کرد و بسیاری از آثار باستانی آن را نابود کرد. شهر و منطقه باستانی پالمیرا (تدمر) در حومه شرقی شهر حمص قرار دارد. این عملیات با حمایت هوایی جنگنده های سوریه و روسیه انجام شد. نظامیان ارتش سوریه پس از شکست داعش و ورود به منطقه پالمیرا (تدمر) با این پیروزی، راه برای بازپس گیری بخش های زیادی از مناطق بیابانی شرق تا جنوب سوریه تا مرز عراق هموار می شود. این ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
آزادسازی تدمر، مقدمه آزادسازی رقه و دیرالزور
که راه را به سوی دو شهر بزرگ باز می کند: از شرق به سوی دیرالزور و از شمال به سوری رقه. عملا با آزادسازی تدمر، راه برای برچیدن بساط داعش باز شده است. این کارشناس مسائل خاورمیانه خاطرنشان کرد: اگر ارتش سوریه به سمت رقه حرکت کند، به اصطلاح پایتخت داعش را تصرف کرده و اگر به سمت دیرالروز برود با توجه به حضور نیروهای دولتی در آنجا و پاکسازی آنجا می تواند راه های ارتباطی رقه با الانبار عراق ...
شکست نهایی داعش تا پایان سال 2017 رقم خواهدخورد؟
بیشتری دست پیدا می کنیم. ما در یافتن آنها بسیار بهتر شده ایم. هر زمانی که آنها قصد تحرک دارند ما متوجه شده و کار آنها را تمام می کنیم. آنها نمی توانند حرکتی بکنند و در ماه های اخیر در هیچ نبردی پیروز نشده اند. آنها به دلیل هدف قرار گرفتن فرماندهانشان با سختی های زیادی مواجه هستند. حملات هوایی روسیه نقش مهمی در تسهیل ورود ارتش سوریه به شهر تدمر داشته است. داعش تقریبا یک سال پیش و در آخرین ...
گاردین: آزادسازی شهر تدمر سوریه از دست تروریست های داعش/ فرار تکفیری ها به سمت استان های حمص، رقه و ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از سناباد نیوز ، روزنامه انگلیسی گاردین نوشت: در پیروزی ای مقتدرانه نیروهای دولتی سوریه طی عملیات آزادسازی شهر تدمر، گروه تروریستی داعش را شکست داد و تسلط کامل بر این شهر را در دست گرفت. یک منبع نظامی سوریه اعلام داشته است که پس از جنگ سنگین شبانه میان ارتش سوریه با تروریست های داعش در شهر تدمر، تسلط کامل این شهر در دست نیروهای سوریه قرار ...
بیانیه ارتش سوریه در پی آزادسازی شهر تدمر
سوریه عملیات خود علیه داعش و جبهة النصره و دیگر گروه های تروریستی را ادامه خواهند داد. شهر باستانی تدمر در ریف حمص (در مرکز سوریه) صبح یکشنبه (امروز) به طور کامل تحت کنترل ارتش سوریه در آمد و عناصر داعش از محور شرقی شهر فرار کردند.
کشته شدن 450 داعشی در جریان آزاد سازی تدمر
منابع نظامی ارتش سوریه روز یکشنیه از کشته شدن بیش از 450 نفر از عناصر گروه تروریستی و تکفیری داعش در جریان آزاد سازی شهر تاریخی تدمر در حومه استان حمص خبر دادند. به گزارش فرهیختگان آنلاین (FDN.ir) به نقل از شبکه خبری روسیا الیوم، این منابع افزودند:در درگیری های شدید و سنگین نیروهای سوریه با گروه تروریستی و تکفیری داعش در چند روز اخیر که به آزادی این شهر راهبردی انجامید بیش از 450 عنصر ...
فرودگاه نظامی شهر باستانی تدمر هم آزاد شد
به گزارش دولت بهار، خبرگزاری فرانسه به نقل از فرماندهان نظامی ارتش سوریه اعلام کرد، فرودگاه نظامی شهر باستانی تدمر نیز به دست ارتش سوریه به صورت کامل آزاد شده است. این خبرگزاری در ادامه به نقل از ارتش سوریه افزود: هم اکنون گروه های مسلح تروریست وابسته به داعش به سمت مراکز خود در شمال و شرق سوریه یعنی به روستاها و شهرهای السخنه ، الرقه و دیرالزور عقب نشینی کرده اند. گفته می ...
آزادی کامل شهر باستانی تدمر؛ واکنش ارتش و مقامات سوری
کارگذاشته شده توسط گروه های تروریستی هستند. یک منبع آگاه نظامی ارتش سوریه نیز در این باره اعلام کرد، هسته هایی از گروه های وابسته به داعش در خارج از شهر تدمر توسط ارتش سوریه تحت تعقیب قرار گرفته اند و این گروه های تروریستی در حال فرار از این شهر هستند. شهر تدمر یکی از شهرهای باستانی معروف جهانی است و تا پیش از بحران سوریه میزبان شمار زیادی از گردشگران خارجی بود. این شهر ...
مهمترین رویدادهای امنیتی امروز افغانستان
بامیان انتقال داده شدند که وضعیت سلامتی آنها رضایت بخش است. کشته شدن 11 عضو داعش در ننگرهار حضرت حسین مشرقی وال ، سخنگوی پاسگاه ولایت ننگرهار گفت که در نتیجه عملیات هوایی نیروهای افغان به مواضع داعش 11 عضو این گروه کشته شده اند. به گفته مشرقی وال، تمامی 11 عضو داعش که در این حمله کشته شدند. عملیات هوایی به مواضع داعش در منطقه شین شوبی از بخش های فرمانداری ...
شهر تاریخی تدمر سوریه تحت کنترل ارتش درآمد
یک سال از داعش پس گرفت. دقایقی پس از انتشار خبر، خبرگزاری رسمی سوریه ( سانا ) نیز این خبر را تأیید کرد و نوشت: منابع میدانی به خبرنگار سانا اعلام کردند که یگان های ارتش و نیروهای مسلح با همکاری گروه های دفاع ملی کنترل خود بر شهر تدمر را محکم کردند و اکنون در حال تعقیب عناصر باقی مانده از گروه تروریستی داعش هستند. همچنین یک منبع میدانی به رادیو شام گفت: سیر عملیات میدانی نشان ...
پیام مهم آزادی شهر باستانی تدمر
دوستان تنها نیروی فعال و موثر و قادر به مبارزه با تروریسم و ریشه کنی آن است. آزادسازی دیرالزور و الرقه هموار شد فرمانده ارتش و نیروهای مسلح سوریه تاکید کرد آزادسازی شهر تدمر تکیه گاه اصلی برای توسعه عملیات نظامی نیروهای مسلح سوریه علیه گروه تروریستی داعش در محورها و جهت های مختلف به ویژه دیرالزور و الرقه بوده و عرصه را بر تروریست های داعشی تنگ تر کرده و خطوط کمک رسانی به آنها در ...
آزادی شهر باستانی"تدمر"
تپه ها ارتش سوریه قلمون شرقی را از قلمون غربی جدا کرده است به گونه ای که داعشی ها در تدمر فلج و ارتباط آنها با بیرون قطع شده است. این کارشناس نظامی سوریه افزود: بعد از اینکه ارتش سوریه رشته کوههای منطقه الهایل را به کنترل خود در آورده است، قلعه تدمر از سمت جنوب غرب محاصره شده است و با آزادسازی قلعه تدمر، شهر تدمر در تیررس ارتش سوریه قرار گرفته است و در نتیجه از سمت شمال، راهی که به سمت ...
بازدید رئیس ستاد مشترک ارتش سوریه از محور عملیاتی تدمر
، تروریسم را ریشه کن کند . ایوب همچنین آخرین وضعیت نیروهای سوری را از فرماندهان میدانی جویا شد و برای موفقیت عملیات آزادسازی شهر تدمر یا عروس صحرای سوریه، دستوراتی صادر کرد. تدمر، شهر باستانی در مرکز سوریه و از توابع استان حمص است که اوایل سال گذشته میلادی به اشغال گروه تروریستی داعش در آمد. ...
ارتش سوریه ،با کمک جمهوری اسلامی ایران و روسیه می تواند هر دشمنی را شکست دهد
که ارتش قهرمان سوریه امروز ثابت کرده که تاثیر گذارترین نیروی مبارزه با تروریسم است و قادر است با همکاری دوستانش از جمله ایران و روسیه، تروریسم را ریشه کن کند . ایوب همچنین آخرین وضعیت نیروهای سوری را از فرماندهان میدانی جویا شد و برای موفقیت عملیات آزادسازی شهر تدمر یا عروس صحرای سوریه، دستوراتی صادر کرد. تدمر، شهر باستانی در مرکز سوریه و از توابع استان حمص است که اوایل سال گذشته میلادی به اشغال گروه تروریستی داعش در آمد. منبع:افکار خبر + 2 - 0 ...
شهر تدمر به کنترل کامل ارتش سوریه درآمد
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روسیا الیوم، یک منبع نظامی سوریه اعلام کرد که نیروهای ارتش این کشور امروز شهر تاریخی تدمر را به طور کامل از یوغ تروریست های داعش آزاد کردند. ارتش سوریه در حال حاضر کنترل فرودگاه تدمر را به دست گرفته است. تروریست های داعش هم اکنون به شهرک السخنه، الرقه و دیرالزور و پایگاه های خود در شمال و شرق سوریه عقب نشینی کرده اند. نیروهای ارتش سوریه در حال خنثی کردن دهها بمب و مین در بخش قدیمی شهر تدمر هستند. گروه تروریستی داعش در ماه می سال 2015 شهر تاریخی تدمر را اشغال کرد و طی این مدت شماری از آثار باستانی این شهر را تخریب کرد. ...
دستاوردهای نظامی شش ماه اخیر ارتش سوریه به روایت آمار و ارقام
به گزارش خبرگزاری فرانسه، از زمان آغاز حمله های هوایی روسیه در سوریه در 30 سپتامبر 2015 (9 مهر 94) ارتش سوریه و گروه های مقاومت به صورت مستمر دستاوردهای مهمی در مبارزه با گروه های تروریستی کسب کرده اند. در تاریخ 10 نوامبر (19 آبان 94) نیروهای سوری اولین پیروزی مهم خود را علیه گروه تروریستی داعش جشن گرفتند ؛ در این روز نیروهای سوری موفق شدند حلقه محاصره پایگاه هوایی کویرس در استان حلب را ...
آزادسازی تدمر آزادی تاریخ و میراث سوریها
تدمر یا همان شهر پالمیرا به مروارید صحرا نیز مشهور است و این شهر به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای تاریخی جهانی به ثبت رسیده است .ارتش و نیروهای مردمی سوریه پنجشنبه گذشته وارد محدوده شهر تدمر شدند. گروه بین الملل: شبکه های خبری اعلام کردندشهر باستانی تدمر در ریف حمص (در مرکز سوریه) صبح یکشنبه به طور کامل تحت کنترل ارتش سوریه در آمد و عناصر داعش از محور شرقی شهر فرار کردند.، نیروهای ارتش ...
روزهای سرنوشت ساز خاورمیانه در سایه توافق شرق و غرب
بشار اسد بحث نشود. همزمان پیشروی های ارتش سوریه در مناطق مختلف ادامه دارد و آن ها توانستند با استفاده از پشتیبانی هوایی روسیه قلعه و شهر تدمر را به طور کامل آزاد کنند. به نظر می رسد شرق و غرب در مورد سوریه و نظام حاکمیتی آن توافق کرده اند و طی ماه های آینده تحولات مهمی در خاورمیانه رخ خواهد داد. ...
آزاد سازی شهر تدمر نشانگر قدرت ارتش سوریه است
اشغال گروه تروریستی و تکفیری داعش در رقه ، دیر الزور فراهم می سازد و حلقه محاصره را بر آنها تنگتر کرده و خطوط ارتباطی آنها را در مناطق تحت اشغال خود قطع می کند. فرماندهی کل ارتش سوریه همچنین با تاکید بر ادامه عملیات ارتش این کشور بر علیه تروریست ها افزود: نیروهای ارتش سوریه و همپیمانان آن و نیروی هوایی ارتش روسیه تا محو کامل گروه های تروریستی داعش و جبهه النصره به عملیات و پیشروی های خود ...
هلاکت صدها داعشی در تدمر
به گزارش "سپاس"، نیروهای ارتش سوریه روز یکشنبه شهر تدمر در حومه شرقی حمص را تحت کنترل خود درآوردند. نیروهای ارتش سوریه پس از تحت کنترل درآوردن تدمر، عملیات خنثی کردن مین ها و بمبها و پاکسازی این شهر از وجود تروریستهای داعشی را آغاز کردند. نیروهای روسیه با فراهم کردن پوشش هوایی لازم، امکان پیشروی نیروهای ارتش سوریه به سمت تدمر از چند محور را فراهم کردند. ارتش در این عملیات سه ...
شهر تدمر آزاد شد
همزمان با آزاد سازی کامل شهر باستانی و استراتژیک تدمر در حال پاکسازی این از عناصر تروریست ی گروه تروریست ی داعش است. به گزارش پایگاه خبری النشره، منابع نظامی در ارتش سوریه اعلام کردند: ارتش سوریه و نیروهای مسلح با همکاری گروههای دفاع مردمی توانستند کنترل شهر تدمر را به دست گیرند و عناصر باقی مانده از گروه تروریست ی داعش در این منطقه را تحت تعقیب قرار دادند. این منبع همچنین اعلام کرد: نیروهای یگان مهندسی، شهر تدمر را به طور کامل از مین و بمب پاکسازی و عناصر باقی مانده از گروه تروریست ی داعش را دستگیر کردند و آخرین مخفی گاه آنها را در این شهر از بین بردند. ...