سایر خبرها
صادارت گاز ایران به پاکستان؛ در بن بست ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک تنش زای منطقه
این خط لوله سالانه نزدیک به 300میلیون دلار از هزینه های انرژی هند می کاست و بیش از 600 میلیون دلار ارز نصیب پاکستان می کرد. اجرای این پروژه به منابع تامین انرژی پاکستان تنوع چشمگیری بخشیده و راهکار مناسبی برای تامین انرژی در درازمدت در اختیار این کشور قرار می دهد. در مجموع باید گفت که پاکستان، نقش تاثیرگذاری در اقتصاد ایران از طریق ترانزیت دارد و بازار مهمی برای صادرات انرژی محسوب می شود. افزون ...
وعده های معاون وزیر در امور پتروشیمی
پتروشیمی از اولویتهای این شرکت در سال جدید هستند. اختصاص بیشترین سهم صادرات غیرنفتی به صنعت پتروشیمی به گزارش شرکت ملی صنایع پتروشیمی، شاهدایی ادامه داد: صنعت پتروشیمی با حدود 40 درصد، بالاترین سهم را در صادرات غیرنفتی در اختیار دارد و باید در افزایش این سهم مشارکت بیشتری داشته باشیم. معاون وزیر نفت با بیان این که صنعت پتروشیمی در سال 94 وارد مرحله ای جدید از توسعه خود شد ...
غرضی:از کسانی که برایم جوک ساختند تشکر می کنم
شرایطی در اقتصاد سال های اخیر کشور افزایش یافته است که قانون هدفمندی یارانه ها در کشور با شیوه های اشتباهی اجرایی شده است و این موضوع تأثیر قابل توجهی بر نرخ تورم داشته و درنهایت نیز مشکلات رفاهی مردم بیش از گذشته افزایش یافته است. در کشورهایی که نرخ تورم افزایش پیدا می کند، دولت ها برای مقابله با آن مشکلات فراوانی دارند، اما راه حل آن زمان بر است و تا زمانی که بتوانند از طریق راهکار اصولی نرخ تورم ...
روایتی از حضور سعید قاسمی، سردار نقدی و آیت الله جنتی در جنگ بوسنی
کمتر داشت.” همان طور که Lauren Van Metre and Burchu Akan در گزارش خود برای انستیتوی صلح این موضوع را توصیف کرده اند. همان طور که اندرو گیون در "اصول جنگ جهانی سوم” یادآور شده است، زیرساخت هایی که "سپاه” ایجاد کرد برای حمایت های لجستیک و انتقال نیرو و "ورود داوطلبان با تابعیت های گوناگون مانند داوطلبان افغان، چچنی، یمنی و الجزایری” و سازمان دهی شان برای نبرد مورد استفاده قرار می گرفت. چنان ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
نقش جنبش دانشجویی در تحقق اقتصاد مقاومتی-بخش دوم
پایانی حضرت امام خمینی(ره) در بند م وصیت نامه سیاسی و الهی خود به نکته ای اشاره می کنند که امروز مهم ترین و اساسی ترین وظیفه جنبش های دانشجویی می باشد.ایشان در این بند می فرمایند: از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می باشند. و مردم و جوانان حزب اللهی اگر برخورد به یکی از امور ...
امام جمعه موقت تهران: فکر می کنند با برجام، فتح الفتوح صورت گرفته / آب نبات زیر دهانشان مزه کرده و به ...
را قبول ندارند. خطیب نماز جمعه تهران همچنین برخورد منطقی و استدلال را دیگر ویژگی گفتمان فاطمی دانست و گفت: ما باید نگاه جدیدی به خطبه فدک داشته باشیم تا ببینیم که چطور حضرت فاطمه (س) در این خطبه در اوج احساسات ذره ای از منطق عقب نشینی نکرده است. خاتمی در بخش دیگری از خطبه های نماز جمعه با اشاره به نامگذاری سال جدید از سوی رهبری به عنوان سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل اظهار ...
برای رشد اقتصاد فردی با مشخصات ظریف می خواهیم
نتوانیم چه اتفاقی می افتد؟ در حال حاضر، دنیا از نظر نفت و گاز اشباع شده است. در نتیجه نفت هم نمی تواند ما را نجات بدهد. باید این ساختار را بشناسیم و اصلاح کنیم، مانند قبل دیگر نمی توان به شیوه ایران خودرو، همه چیز را در داخل تولید کرد و فروخت، درحالی که اگر درهای کشور باز شود، ممکن است خودروسازان ما بسیاری از قطعات خود را از منابع دیگری تامین کنند و همزمان برخی از قطعه سازان بتوانند محصولات خود را ...
اقتصاد مقاومتی 6 سال است روی زمین مانده/چرا برخی کارها سریع انجام می شود؟
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم ، محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران و رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی ضمن قدردانی از بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری، فرمایشات و پیام نوروزی ایشان را بسیار مهم و تأمل برانگیز و لازم الاجرا دانست و گفت: جدای از موانعی که بر سر راه تحقق اقتصاد مقاومتی طی 6 سال گذشته وجود داشته یک ابهام و سوال بزرگی نیز در ذهن غالب مردم و حتی ...
فرصت های پیش روی توسعه مناسبات تجاری با پاکستان در صنعت دامپروری
سابقه ای 56 ساله است و از 10 سال قبل به شدت در حال رشد است و برآوردها نشان می دهد که جمعیت طیور در این کشور در سال گذشته میلادی حدود 7.5 درصد افزایش داشته است. او با بیان اینکه گزارش های بین المللی نشان می دهد در این کشور صنعت آبزیان نقش مهمی در اقتصاد ملی پاکستان دارد،خاطرنشان کرد:این صنعت با دارا بودن 1046 کیلومتر نوار ساحلی دارای منابع خوب پرورش ماهی مخصوصا در ایالت پنجاب است. در این ...
آبان 94 / تلگرام مسدود نشد
... اولا دامنه و دایره کاربری تلگرام بسیار گسترده و با زندگی همه مردم در طبقات و علایق متنوع و مختلف عجین شده و محدود به سیاست و خبررسانی هم نیست و به عرصه های آموزش و اقتصاد و سرگرمی هم سرایت کرده و مقابله با آن حساسیت و نارضایتی وسیعی ایجاد می کرد، ثانیا پروژه فیلترینگ به صرف اراده برخی نهادها و بدون همکاری های فنی وزارت ارتباطات قابل اجرا یا درصورت اجرا قابل دوام نبود، ...
تا زمانی که صدایم درآید، گزارش می کنم/ بدون فوتبال می میرم
...، متولد 27 آبان ماه سال 1345 در محله مصباح (کوچه شالچی) کرج است که در دبستان جیحون واقع در خیابان هاشمی تهران دوران تحصیلش را آغاز کرد ولی خیلی زود دوباره به زادگاهش بازگشت. خیابانی که در میان مردم بیشتر از دریچه گزارشگری شناخته شده و کمتر کسی از پیشینه علمی اش اطلاع کاملی دارد، اصلیتی آذربایجانی دارد و علاوه بر کارمند رسمی سازمان صداوسیما، در آموزش و پرورش هم فعالیت داشته است، تا 32 ...
خاطره ای تلخ از تفکرات اقتصادی اسحاق جهانگیری
جهانگیریِ 20 سال پیش برای افزایش واردات تعجب می کردید و نه عزم جناب ایشان و یاران تکنوکرات را برای اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی باور می کردید. در بند 8 سیاست های اقتصاد مقاومتی که بیش از 18 ماه از ابلاغ آن می گذرد، بر مدیریت واردات کالاهای مصرفی تأکید شده است: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و ...
چند توصیه به بیماران دیابتی در ایام نوروز
می شود این بیماران بیشتر از سبزیجات، سالاد و میوه در دید و بازدیدهای نوروزی استفاده کنند. رضوان مدنی با اشاره به اهمیت بالای ورزش برای بیماران دیابتی، از این بیماران خواست تا در ایام نوروز ورزش را کنار نگذارند و حتما روزانه نیم ساعت ورزش کنند. وی در خصوص مصرف به موقع دارو در ایام نوروز نیز هشدار داد و افزود: بیماران دیابتی باید همیشه و همه جا داروهای خود را به همراه داشته ...
- اقتصاد مقاومتی در اقدام و عمل از نگاه معاون اسبق بانک مرکزی
تمام خواهد شد و نه به خطر خواهد افتاد، به معنی واقعی این اقتصاد مقاومتی است و همانند یک مغز و هسته اصلی موجبات رشد و توسعه سایر فعالیتهای صنعتی و خدماتی را به صورت کارآ فراهم خواهد کرد و روز به روز قوی تر، بزرگتر و گسترده تر و مستحکم تر خواهد شد، مهمتر از همه پایدار و تجدید شونده است و به خلاف سایر منابع زیرزمینی محدود نیست . توصیه ام در خصوص ایران در این باره، در گام اول سرمایه گذاری برای ...
اقتصاد مقاومتی از جدل تا اقدام و عمل
همانند قدرت های اقتصادی فعلی که همگی یک نقطه آغازین داشته اند، باور کنیم، که ما نیز می توانیم، مشروط بر آن که واقعاً اراده کنیم و بخواهیم و این نکته را مورد توجه قرار دهیم که کشور ایران از جهات مختلف مادی و معنوی از جمله؛ در زمینه نیروی انسانی مستعد، متخصص و با انگیزه و نیز از نظر موقعیت ژئوپلتیکی و جغرافیایی، دارای ظرفیت های فراوان در بخش های گوناگون؛ تاریخی، فرهنگی، علمی، کشاورزی، صنعتی، گردشگری، ترانزیتی، ذخائر نفت و گاز، مواد معدنی، منابع دریایی و امثال آن بوده و در ردیف ثروتمندترین کشورهای بالقوه و بعضاً بالفعل جهان قرار دارد. ...
پیشرفت در کار را مدیون الگوی اقتصاد مقاومتی و تسهیلات بسیج سازندگی هستم
استفاده از منابع نفتی و رهایی از اتکای اقتصاد کشور به این منابع حرکت کرد و توجه داشت که اقتصاد مقاومتی در شرایطی معنا پیدا می کند که جنگی وجود داشته باشد و در برابر جنگ اقتصادی و همچنین جنگ نرم دشمن است که اقتصاد مقاومتی معنا پیدا می کند. به منظور معرفی اقدامات و چهره های موفق در اقتصاد مقاومتی به سراغ یکی از کارآفرینان این عرصه در استان رفتیم. محمود عسگری متولد سال 1353 از ...
عبدالملک الحوثی؛ فارغ التحصیل سیاست در آکادمی آتش و خون + تصاویر و فیلم
دارای شرایط خاص و صلاحیت های لازم باشد و در راه خدا قیام کند و مردم را به طاعت خداوند و امامت خود دعوت نماید، امام خواهد بود. از این رو در برخی منابع تاریخی، تا 110 امام هم برای زیدیه ذکر شده است. مضاف بر این که، بخش عمده زیدیه به مهدویت قایل نیستند و علت آن اعتقاد به استمرار امامان حاضر، و همچنین قایل به شناخته شده بودن امام برای عموم است. در منابع فقهی زیدیه، علاوه بر نسب بردن از امام حسن ...
رشد 6 درصدی تولید مس محتوی از معدن در سال 95
نیروی انسانی وجود داشته باشد و تولید اقتصادی شود. مجموعه این رفتارها باعث شده تا قیمت ها در شرکت ملی مس ایران نسبت به سال های گذشته منطقی شود، یعنی قیمت ها کاهش پیدا کرده و توانستیم با پایین ترین حد قیمت ها به حیات خود ادامه دهیم، حتی در برنامه های توسعه ای نیز با استفاده از منابع بانکی داخلی و خارج از کشور برنامه های توسعه ای خود را محقق کنیم. همچنین یکی از اقداماتی که در دوره مدیریت جدید اتفاق ...
راهبردها و راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی از دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی
این تفاسیر و در کشوری که انواع و اقسام مشکلات اقتصادی دارد برگزاری جشن های عقد و عروسی با 18 نوع غذا چه معنایی می تواند داشته باشد.[24] متأسفانه سرمایه های بسیاری از کشور هرساله هدر می رود که با اصلاح الگوی مصرف می توان کشور را به وضعیت مطلوب تری رساند.[25] در سال جدید با توجه به مشکلات اقتصادی زیاد در جامعه مردم هم باید در مسألۀ اقتصاد مقاومتی تشریفات را کمتر و زندگی ها را ...
نسخه فراری دادن لک و پیس
مانند انگور، انجیر، سیب و خرما برای کسانی که در مناطق کشت خرما زندگی می کنند . بیشتر غذاهای مصرفی انسان باید از این چهار نوع باشد و بقیه مواد غذایی را به صورت گهگاه و نه ثابت، مصرف کند. شیوه تغذیه هم در شکل ظاهری پوست نقش مهمی دارد. درواقع درست غذا خوردن می تواند صورت شما را از لک پاک کند. برای این کار باید غذا سر وقت و منظم خورده شده و خوب جویده شود. اگر گاهی ناهار می خورید و گاهی نه یا ساعت ...
حاتمی: مدیریت اتوبوسی راه تحقق اقتصاد مقاومتی نیست
اقتصاد مولد پیش رویم، مردم در اقتصادشان بیشتر از مصرف نقش داشته باشند. از سوی دیگر باید مصرف را مدیریت کنیم، اگر می خواهیم به خودکفایی برسیم باید مصرف را مدیریت کنیم، و بهتر از آن پرهیز از اسراف است، در این راستا می توان از تولیدات داخلی استفاده کرد و برای این منظور باید کیفیت تولیدات داخلی افزایش یابد و این مقدور نیست مگر اینکه دولت نظام اقتصادی و مالی خود را اصلاح کند چرا که با سود بالای ...
بررسی ایده اولیه برجام 2در گفت وگو با معماراقتصادی دولت
.... در واقع همه باید در این راه همدل و همزبان باشیم. در برجام یک نیز همین طور بود. اگر این توافق عمومی وجود نداشت به نتیجه مثبت دست پیدا نمی کردیم. این در حالی است که به غیر از معدودی از مخالفان که در دو سال گذشته از هیچ تلاشی برای کارشکنی در راه توافق کوتاهی نکردند، عامه مردم و تمام قوا درخصوص برجام یک توافق داشتند و از آن حمایت کردند. در برجام 2 نیز نیاز است که اتفاق نظر داشته باشیم و ...
بنزین گران می شود؟
تطبیق داد. جلیل جعفری نماینده مردم اردبیل و خلخال در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت:در شرایط فعلی اقتصاد، بیکاری جوانان و مشکلات خانواده ها افزایش قیمت بنزین مناسب نیست.
کلید حل مشکلات اقتصادی در نظر برخی در پاریس و لندن و واشنگتن است
هشدار نیوز -عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: نظریه پردازان می گویند اقتصاد در صورتی پیشرفت می کند که شکننده نباشد، وی تأکید کرد: اقتصاد مقاومتی مبنای کاملاً علمی دارد. به گزارش رجانیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو، حسن رحیم پور ازغدی ظهر امروز در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه مشهد مقدس در صحن جامع رضوی و در جمع زائران و مجاوران اظهار داشت:امسال به نام سال اقتصاد مقاومتی در عرصه اقدام و عمل نامیده شده و به همین مناسبت چند نکته در این باب عرض می ...
در دوران احمدی نژاد دو سه بار تذکر گرفتم/ وقتی فرماندار شدم در مبحث زیر ساختهای رشت خیلی عقب بودیم/ به ...
...> اردیبهشت ماه برای ما پر از خاطره ست و انتخابات هم داریم و امیدواریم که مردم گیلان و مردم رشت در مرحله دوم انتخابات مشارکت وسیع داشته باشند هر چه مشارکت بیشتر باشد ما انتخاب بهتری خواهند داشت ان شالله در مرحله دوم هم انتخاب بسیار خوب داشته باشیم. برای ادامه کار هم که مردم خوب و عزیزی که کار کشاورزی دارند آرزوی توفیق دارم که مثل سال گذشته بتوانند آبادانی داشته باشند ، به هر صورت برای همه آرزوی ...
بنزین تهران، همان بنزین لندن و پاریس است
می توانند بنزین را گرانتر عرضه کنند؟ اصلاح کیفیت پالایشگاه ها چقدر پول می خواهد؟ چه زمانی از واردات بنزین به طور کامل بی نیاز می شویم؟ چه شرکت هایی سهام بخشی از پالایشگاه های کشور را در اختیار دارند؟ موضع معاون وزیر نفت در برابر این سوال چیست؟ آیا در برخی جایگاه های سوخت، هوا به همراه بنزین وارد باک خودرو ها می شود؟ ، مصرف بنزین سال آینده چقدر خواهد شد؟ در تعطیلات نوروز می توان با فراغ بال درباره ...
خطبه های نماز جمعه دابودشت
این خطبه در مورد دیدار و سخنرانی نوروزی مقام عظمای ولایت در مشهد الرضا علیه آلاف تحیة و الثناء می باشد و حضرت آیت الله امام خامنه ای در بین اتماع بزرگ و همایش مردمی زائران حرم ثامن الحجج علی بن موسی الرضا با توجه نامگذاری سال جدید به تبیین شعار امسال یعنی اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل پرداختند و عنوان داشته اند انتخاب شعار سال 95، مبنای منطقی و استدلالی دقیق دارد، همه مردم بویژه جوانان را به تدبر و ...
بحران آب و اقتصاد آن چگونه قابل مدیرت است؟
انجام داد و آیا این کار با مخالفت شدید مردم روبرو نمی شود؟ شایسته است کمترین قیمت برای آب شهری و روستایی برابر با قیمت تمام شده باشد و واکنش مردم که مصرف زدگی جزیی از الگوی برتر رفتاری آنان شده است به بهای قبض های آب پنج هزار تومانی یا پانزده هزار تومانی به طور تقریبی هیچ است مگر اینکه قبض های آب دست کم به عددهای پنجاه هزار تومان تا صد و پنجاه هزار تومان یا بیشتر افزایش یابد که این قبض ...
راه شکوفایی علم و فناوری باز است
،گاز و زغال سنگ، بهینه سازی انرژی و محیط زیست و مواد و ساخت پیشرفته، در دولت یازدهم تشکیل شد و علاوه بر این به دلیل اهمیت موضوع فرهنگ سازی اقتصاد دانش بنیان، در سال 94 ستاد ویژه توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان نیز ایجاد شد. بر اساس گزارشهای ارسالی از ستادهای 15 گانه معاونت علمی، تعریف حدود825 طرح توسعه فناوری و تجاری سازی در حوزه های مرتبط با اولویت های نقشه جامع علمی کشور است ...