سایر منابع:
سایر خبرها
شاه سعودی: با هیچ کس دشمن نیستیم!
اعراب هستند و همچنین به این معنا نیست که ما با دیگران دشمن باشیم و دشمنی کنیم، دین هر انسان به خودش و خدایش مربوط است . وی در تلاش برای منحرف کردن افکارعمومی از سیاست های ویرانگر رژیم آل سعود در منطقه و جهان که به گسترش ناامنی و بی ثباتی و کشتار مسلمانان بیگناه به دست تروریست های مزدور با افکار وهابی تکفیری منجر شده و همچنین هشدار صریح به شهروندان عربستان درباره عواقب خطرناک هرگونه ابراز ...
دو شعله گرمابخش روابط ایران و کانادا
منافع منطقه ای و مشکلات کنونی عامل قطع روابط شده است. بنابراین بهبود روابط با کانادا به ویژه با دولت جدید آن در سال جدید ممکن است. البته هر آنچه باقی می ماند به نوع رفتار ما، نقش آفرینی مجلس دهم و رویکرد آن باز می گردد. باوند با بیان اینکه پس از اجرایی شدن برجام، نوعی فشار از سوی صاحبان سرمایه به دولت های مختلف خارجی برای تامین امنیت سرمایه گذاری آنها در بازار ایران به وجود آمده است، گفت ...
باید از نقدینگی 900 هزار میلیارد تومانی کشور برای تحقق اقتصاد مقاومتی استفاده کرد
نشان دهیم، بلکه باید با آرامش، عقلانیت، استدلال و عدم مقابله به مثل، پاسخ منطقی دهیم و آرامش و آسایش کشور را حفظ کنیم. هاشمی رفسنجانی، امنیت، آرامش و ثبات ایران در منطقه را مثال زدنی توصیف کرد و گفت: در شرایطی که کشورهای منطقه هر روز جنگ، خونریزی و ترور را تجربه می کنند، ایران به لطف و پشتیبانی مردم خود امن است و ما نیز باید با حفظ وحدت و انسجام و پرهیز از تفرقه و نزاع به تداوم این ...
تحلیلی بر ریشه ها و بسترهای عملیات های تروریستی در ترکیه
به تاکتیک غرب در بازی راهبردی؛ در واقع، ترک ها سطح بازی با بحران سوریه را راهبردی تنظیم کرده اند و تصورشان بر این بود که همکاری غرب ازجمله آمریکا با ترکیه در این مورد، در سطح اتحاد راهبردی خواهد بود. این در حالی است که نگاه غرب به نقش آفرینی ترکیه در سوریه، نه راهبردی، بلکه تاکتیکی بود. غرب این پرونده را در سطح کلان تر از سطح ترکیه هدف گذاری کرده است. 6. متزلزل شدن نظم اخوانی در منطقه با ...
دوران گرگ های تنهای داعش به سر آمده است
انتظار داشت تروریست های داعش یا تروریست هایی که از آن ها الهام گرفته اند بار دیگر حملات تروریستی به اروپا خواهند کرد، اما به ویژه در فرانسه هدف آن ها تلفات شدید مردم است". وقوع دوباره حملات تروریستی در بلژیک نشان از چالش های های ضد تروریستی و ناتوانی سرویس های امنیتی از یافتن صالح عبدالسلام درست چند ماه پس از حملات نوامبر پاریس دارد. آخرین گزارش هماهنگ کننده ضد تروریسم اتحادیه اروپا نشان ...
ترامپ: از عربستان نفت نمی خرم
...، به "امکان" توقف خرید نفت از کشورهایی نظیر عربستان در صورت انجام ندادن آن یا نپرداختن هزینه مالی به آمریکا به خاطر نقش آفرینی این کشور در جنگ اشاره کرد. وی تصریح کرد: روابط نامتوازنی با هم پیمانانی مثل ژاپن و کره جنوبی و عربستان برقرار است. ترامپ گفت: احترام گذاشتن به ما کم شده است و مورد تمسخر و سوء استفاده چندین ساله از سوی کسانی که باهوش تر و حیله گر تر و استوارتر قرار گرفته ایم و درمقابل این وضعیت آمریکا در وهله قرار دارد. بله. از این به بعد دیگر اجازه سوء استفاده نخواهیم داد.با همه دوست خواهیم بود اما لقمه راحتی برای کسی نخواهیم بود. ...
روایتی از حضور سعید قاسمی، سردار نقدی و آیت الله جنتی در جنگ بوسنی
به گزارش شهدای ایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهید رسول حیدری با این حال به نظر می رسد عنوان گزارش متناسب با بحران فعلی لبنان و تحت تأثیر فشارهایی که از سوی کشورهای عربی خلیج فارس، حزب الله را نشانه رفته، انتخاب شده است. همچنان که سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان طی هفته های اخیر و در پاسخ به تبلیغات سنگینی که می کوشد مقاومت در لبنان را به دشمنی با منافع مسلمانان ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
مبلغ غرامت آمریکا از ایران به بیش از 21 میلیارد دلار افزایش یافت
القاعده داده تا آن، حملات 11 سبتامبر را در سال 2001 اجرا کند. الشرق الاوسط نوشت: در پرونده هاولیش، از جمله ادله و مدارکی که به آن استناد شده، سخنانی است که دو نفر از مسئولان سازمان سیا در 26 مارس سال 2010 در دادگاه منطقه جنوبی نیویورک بیان کرده اند. دو مسئولی که دیرزمانی است عضو سیا هستند و دادگاه آنان را دو شاهد کارشناس معرفی کرده است. الشرق الاوسط این دو را خانم کِلِر اِم. لوپز ...
روزنامه نگار مصری: عربستان بانی گسترش تروریسم در منطقه است
اعتراف نکردن به وجود اشکالی در مواجهه با بحران های داخلی و خارجی است. روزنامه نگار مصری کشورهای توطئه گر علیه منطقه را آمریکا و اسرائیل به عنوان دست پرورده آن دانست و گفت: ما کشورهای منطقه باید شیوه های جدیدی برای مقابله با توطئه ها و رشد ملت های منطقه بکارگیریم تا به پیشرفت، تمدن و رفع شکاف علمی و فناوری بین کشورهای منطقه با جهان دست یابیم. وی نهادینه شدن ارزش های دموکراسی ...
فرار به جلوی عربستان پس از گسترش تروریسم به اروپا
حمایت آل سعود از گروههای تروریستی در سوریه و ناکامی این گروهها در براندازی دولت بشار اسد و محقق نشدن اهداف ریاض از تجاوز نظامی به یمن در جهت دخالت مستقیم عربستان درکمک به تروریست ها درسوریه و کمک گرفتن از دیگر کشورها برای خارج شدن از باتلاق یمن ارزیابی شد . ضمن اینکه برخی تحلیلگران هم با اشاره به جنگ قدرت در عربستان این اقدام محمدبن سلمان را در راستای تقویت جایگاه وی برای کنار زدن محمدبن ...
روحانی درباره تنش در روابط ایران و عربستان چه گفت؟
اسلام باید از این تنش ها دور باشد. جهان اسلام به پیشرفت، رفاه و توسعه نیازمند است و این به دست نمیاد مگر در سایه صلح و امنیت. رئیس جمهوری ایران در ادامه بر وجود اختلاف نظر میان تهران و ریاض در خصوص سوریه تاکید کرد و افزود: متاسفانه، هیچ روابطی میان ایران و عربستان برای ایجاد فضای گفت وگو بر سر موضوعات مختلف وجود ندارد و ما معتقدیم که اختلافات در جهان اسلام باید از طریق گفت وگو حل شود. ...
دستاوردهای سعودی در جنگ یمن از نگاه شبکه خبری الجزیره؛ ائتلاف عربی با رهبری سعودی هیچ دستاوردی در یمن ...
ای در این کشور داشته اند. از زمان شروع جنگ سعودی ها، بیشتر کشور یمن تخریب و هزاران غیرنظامی در این کشور کشته شده اند. گروه تروریستی داعش از بی ثباتی ایجادشده توسط سعودی در یمن استفاده برده و به یک تهدید برای مردم یمن تبدیل شده است؛ چند روز پیش، چندین عملیات انتحاری توسط داعش در یمن انجام شد که به کشته شدن ده ها تن از مردم بی گناه این کشور انجامید. سازمان ملل درباره بحران ...
ملاحظات در تجهیز کتابخانه های کشور - از همه ناشران کتاب می خریم
سیب هم می خورید. * یعنی ما هنوز در نقطه پیش از صفر هستیم که باید به جامعه ثابت کنیم، نیازمند مطالعه کتاب است. این اتفاق قبلا افتاده است. معتقدم این اتفاق و اثبات نیازمندی در سال های ابتدایی انقلاب رخ داده و تیراژ کتاب به 50 هزار و 60 هزار نسخه رسید. برای این که مردم می دیدند رهبران انقلاب و شخصیت های اصلی این انقلاب مانند، مطهری، بهشتی، شریعتی، جلال آل احمد و ... همه اهل کتاب ...
پیامدهای حمایت کابل از ریاض در جنگ یمن/ بازگشت تروریسم سازمان یافته به افغانستان و نارضایتی همسایگان
بمباران های متوالی جنگنده های عربستان سعودی و هم پیمانانش منهدم شده، اما با این وجود مقاومت مردم، ریاض را به روزهای شکست نزدیک کرده است. این تحلیل گر صاحب نام افغانستان گفت که جنگ عربستان در یمن جنگی ضد جنبش عدالت خواهی مردم فلسطین و سایر ملت های مسلمان منطقه است و هرگونه همسویی با عربستان سعودی، همسویی با تروریسم، افراطیت و بدنام کردن دین اسلام است. وی افزود: متأسفانه ریاض در سال های گذشته ...
درسی که اردوغان، نتانیاهو و سلمان باید از رضا خان بیاموزند!
متحدان غربی خود قرار می گیرند که برای تأمین امنیت در خانه خود هم که شده، خواستار دامن زده شدن بیش از پیش به تنش ها در منطقه نیستند. به نظر می رسد این اختلاف رویکردها میان متحدان قدیمی، در آینده ای نه چندان دور اوضاع را بر خلاف میل اردوغان، سلمان و نتانیاهو به پیش خواهد برد و نشانه های این روند از هم اکنون نیز آشکار شده است. در مورد ترکیه، دولت رجب طیب اردوغان تا همین چند ماه پیش بر آن ...
سازمان ملل و راه حل امنیتی بحران عراق
کردها در اتاق عملیات اربیل ، فدا شد و هزاران نفر کُرد از بین رفت. و اعتبار و جایگاه رئیس سابق اقلیم کردستان عراق هم در مقابل نقدهای رسانه ای مخالفانش از بین رفت. محور ترکیه و قطر و عربستان نقش بسیار مخربی را در آشفتگی عراق بازی کردند. بقایای بعثی ها هم با کمک استخبارات عربستان و میت ترکیه ( MIT )، آنچه که در توان داشتند علیه حکومت مرکزی عراق انجام دادند و ترکیه هم توانست با استفاده از کارت های بازی ...
کسی که با نگاه چپ آمریکا می ترسد، چطور می تواند وکالت مظلومین داخلی و خارجی را برعهده بگیرد؟!
...> پدرانمان به ما گفتند به اهل تسنن توهین نکنید. اگر به پیشوای ناحق آنها توهین کنید، آنها هم به پیشوای حق شما توهین خواهند کرد. اختلافات علمی اهل تسنن و شیعه باید در مراکز علمی مورد بحث قرار گیرد نه در فضاهای عمومی. ما همگی باهم برادریم. اهل تسنن محب اهل بیت(ع) هستند. در راه انقلاب، اهل بیت(ع) و دفاع از حرم حضرت زینب(س) شهید داده اند. اختلاف افکنی از اهداف استعمار است. مداحان باید بصیرت داشته باشند و شعر ...
اهداف سعودی ها در یمن؛ تخریب و رونق به بازار تسلیحاتی غرب
میلیاردها دلار از پول کشورهای عربی در جنگی که پیروز آن شرکت های تسلیحاتی آمریکایی هزینه می شود. استفاده کننده اصلی از جنگ رژیم صهیونیستی که در کمال امنیت به سر می برد و کشورهای عربی درگیر بحران و جنگ هستند. دخالت نظامی سعودی در یمن بخشی از توطئه های صهیونیستی-آمریکایی برای کاستن توان کشورهای عربی از نظر انسانی و اقتصادی و نظامی است تا این توان علیه رژیم صهیونیستی به کار گرفته نشود ...
واکنش شدید نمایندگان عراق به توئیت سفیر عربستان درباره فلوجه
به گزارش دولت بهار، به نوشته پایگاه خبری عراقی "السومریه نیوز"، "قاسم الاعرجی" رئیس فراکسیون بدر در بیانیه ای در واکنش به یادداشت شخصی "ثامر السبهان" سفیر عربستان در بغداد در خصوص شهر فلوجه گفت: هدف از وجود سفیر عربستان در عراق ایجاد فتنه بوده و نه مسئولیت دیپلماتیک . وی سفیر عربستان در این کشور را به دفاع از تروریسم محکوم و از دولت عراق خواست که برای اختیارات او حد و حدود تعیین کنند ...
غرضی: آقای مصباح با طناب احمدی نژاد رای نیاورد/ مردم به عوامل حکومتی که پاسخگو نباشند پشت می کنند/ هاشمی ...
در مصاحبه هایم بیان کردم که هر چه به آقای هاشمی رفسنجانی فشار بیاورید؛ دو اتفاق روی خواهد داد؛ یکی محبوبیت و دیگری رأی او بالا خواهد رفت. هرگاه به وسیلة عامل فشار بر اشخاص، جریان خاصی را بر دیگران ترجیح دهید نتیجة عکس خواهد داد. دولت نهم و دهم با وضعی که ایجاد کرد باعث شکل گیری سونامی هفتم اسفند شد و مردم پای صندوق های رأی آمدند و به 46 نفر رأی دادند. این عکس العمل نسبت به دولت نهم و دهم ایجاد شد. امروز نیز به همین منوال است و هر چه ممنوع التصویر یا ممنوع الکار و ... کنیم و فشار بیاوریم به نفع طرف مقابل خواهد بود. ...
مروری بر پرونده تهاجم نظامی عربستان به یمن + آمار تلفات
محروم هستند؛ جنگ همچنان در سراسر کشور ادامه دارد و مردان، زنان و کودکانِ همه جوامع یمن را در معرض خطر قرار داده است . بر کسی پوشیده نیست که ادعای پاسخگویی به درخواست منصور هادی برای مقابله با تهاجم حوثی ها و نجات مردم یمن، حمایت از دولت مشروع و قانونی یمن، برقرار نمودن ثبات در منطقه و یا تجاوز انصارالله به خاک عربستان، بهانه های دروغینی برای حمله به یمن بیش نبوده است؛ چرا که اگر هدف از ...
آیا قاهره به خواسته های ریاض تن می دهد؟
ائتلاف اسلامی موسوم به مبارزه با تروریسم در عربستان سعودی شرکت کند. در این کنفرانس قرار است به بسیاری از پرونده های مربوط به افزایش سطوح همکاری های نظامی و امنیتی بین کشورهای اسلامی و در راس این مسائل جنگ با تروریسم و بررسی تحولات کنونی منطقه خاورمیانه و مسائل جهان اسلام مورد توجه قرار گیرد. اما اکنون از مصر خبر می رسد که به دلیل شرایط بسیار سخت اقتصادی که این کشور با آن روبه ...
سالی که نکوست از بهارش پیداست
را بر پیکره نظام و روحیه مضاعفی به مدیران بخشیدند. وی به ناامنی های منطقه اشاره کرد و گفت: امروز کانون امن منطقه، ایران است که باید قدردان نیروهای مسلح بود. معاون اول رئیس جمهور تاکید کرد: ایران اسلامی امروز به درجه ای از قدرت رسیده است که همه قدرتمندان جهان معتقدند برای امن شدن منطقه خاورمیانه، تنها ایران است که می توان نقش موثری را ایفا کند. جهانگیری گفت: اگر نیروهای مسلح ...
آزادی شهر باستانی"تدمر"
به محاصره در آمد و به دلیل طبیعت جغرافیایی تدمر نبردی بسیار دشوار از نظر تاکتیکی آغاز شد. به عبارت بهتر در محورهای ورودی به تدمر تا چشم کار می کند موانع طبیعی شامل تپه و صحرا دیده می شود و همین امر پیشروی یگان های پیاده نظام را دشوار کرده و از چشم افراد مسلح و کمین آنان پنهان نمی ماندند و حتی با پشتیبانی موشک ها نیز پیشروی دشوار بود در نتیجه گسترش دامنه آتش به طور همزمان در چند جبهه ...
توافق ایران و پاکستان برای تشکیل نیروی ویژه نظامی
...> تنش های مرزی قابل توجهی در مرزهای مشترک ایران و پاکستان وجود دارد و گروه های تندرو مستقر در پاکستان نیروهای امنیتی ایران را هدف می گیرند؛ از سوی دیگر رقابت عربستان و ایران در کنار این تنش ها به اختلافات فرقه ای دامن زده است. در سال های اخیر نیز حمله های متعددی علیه اقلیت شیعه در پاکستان انجام شده که مسئولیت این حملات با گروه های شبه نظامی تندرو بوده است. اخبار مرتبط پاکسازی ...
بحران جامعه ی آمریکا در هنگام انتخابات ریاست جمهوری 2016
ایجاد خمیدگی در بالا رفتن قیمت ها برای کالاهای ضروری مانند غذا، لوازم مربوط به تحصیلات و خدمات بهداشتی شد. فشار شدید اجتماعی و دیگر مسائل دست به دست هم داده اند تا اختلاف زیادی بین اجتماع پدید آید. دولت اوباما با سیاست های خود یک جریان نامحدود از پول نقد را به بانک ها و دیگر سیستم های تجاری تضمین کرده است تا آنها حداقل 1/0درصد از مردم را به دوران پیش از بحران برگردانند. تمام ایالات و ...
عربستان به هیچ یک از اهدافش در یمن نرسید
تلفات و مجروحین را ناشی از حملات هوایی به جای گذاشته است. به نوشته گاردین، عربستان سعودی پس از آن با مذاکرات صلح یمن موافقت کرد که متوجه شد ادامه جنگ فرسایشی در یمن مشکل را حل نکرده بلکه اوضاع را بدتر می کند. این روزنامه نوشت: شواحد حاکی است که به نظر نمی رسد جریان حوثی ها به این راحتی شکست پذیر باشد؛ در همین حال ایران نیز اخیرا برای حل بحران یمن اعلام آمادگی کرده است تا به طور ...
آیا بهار روابط بین تهران-آنکارا فرا رسیده است؟
داعش در منطقه شده است.از سوی دیگر ترکیه مدتی است که همگام با عربستان سعودی سیاست ایران هراسی در منطقه را دنبال می کند و می کوشد چهره ای مخدوش از ایران به نمایش بگذارد. با توجه به اختلافات عمیق ایران و ترکیه در مورد مسائل منطقه ای حال پرسش این است که دولت آنکارا چرا در شرایط کنونی به دنبال بهبود و ترمیم روابط با ایران است؟ در پاسخ باید گفت که عوامل اقتصادی و کردهای سوریه در ...
عبدالملک الحوثی؛ فارغ التحصیل سیاست در آکادمی آتش و خون + تصاویر و فیلم
.... از سوی دیگر، دولت عربستان با حمایت های مالی و ایدئولوژیک، وزن وهابی های یمن را که اقلیت هستند، در حکومت یمن بالا برد. خود عبدالله صالح هم به هوای نزدیکی به عربستان این امر را تسهیل کرد. در صورتی که بخش اصلی جمعیت یمن شافعی مذهب هستند که شبیه ترین شاخه اهل سنت به شیعه است. به هر حال، سرکوب شیعیان زیدی که متمایل به مذهب جعفری هستند، و جنبش انصارالله کانال اصلی ورود آن ها به مکتب ...