سایر منابع:
سایر خبرها
همسران کروز و ترامپ نیز درگیر انتخابات شدند
نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دونالد ترامپ را به استفاده ابزاری از همسرانشان محکوم کرد. به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از شبکه فاکس نیوز، تد کروز، نامزد جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از اقدام دونالد ترامپ، رقیب هم حزبی خود در کشاندن پای همسرانشان به دنیای سیاست و آنچه وی اقدامی مشمئز کننده خواند به شدت انتقاد کرد. تد کروز گفت دونالد ...
باراک اوباما چقدر موفق بود؟
فرد و نقش مهم تر آن باور دارد. نظر شما دراین باره چیست؟ بله درست است. بااین حال، باید بگویم اکنون جناح مسلط در حزب دموکرات جناح لیبرال هوادار اوباما است. این شرایط در دوران ریاست جمهوری کلینتون وجود نداشت. در نتیجه، اوباما درحال حاضر نماینده تفکر اصلی حاکم بر حزب دموکرات است که سبب شده او در جناح چپ آن حزب از نظر طیف بندی سیاسی قرار گیرد. در دهه های اخیر، فقط دونالد ریگان و کلینتون ...
اندر حکایات نامزدی به نام دونالد ترامپ: این قسمت عقاب سر سفید + فیلم
به گزارش گروه بین الملل تیتریک ، بدون شرح! دونالد و عقاب امتی -تیتر یک
چاووشی: ماجرای عشقی خاصی نداشتم
به گزارش گروه فرهنگ رویکرد، این خواننده پاپ، در مصاحبه با نشریه تجربه پیرامون مسائل بسیاری از جمله سینما و سریال شهرزاد نیز سخن گفته است. بخش هایی از این مصاحبه را در ادامه می خوانید: روزهای سخت، استودیو گلابی ... تصمیم گرفتیم توی حیاط خانه رضا (احمدوند) یک استودیو خانگی و خیلی خیلی کوچک درست کنیم. سقفش را با چوب و برزنت ساختیم که باران روی سرمان نریزد و یکی هم مسوول این بود که ...
از شعار هنر برای هنر تا سرمایه گذاری در کارخانه اسلحه سازی
...> به گفته ارواند ، لوئیس بی.مایر ، متولد شده در خانواده ای روسی یهودی و رئیس کمپانی مترو گلدن مایر ، در کارخانجات اسلحه سازی اتریش و سودتنلند (مناطق غربی چکسلواکی که بیشتر محل سکونت اقلیت آلمانی تبارها بود) سرمایه گذاری عظیمی می کند. *ساخت فیلم ضد ایرانی بدون دخترم هرگز *راجر ایبرت: اگر هر فیلم دیگری به تندی و کینه توزی این فیلم در مورد هر گروه قومی دیگری در آمریکا ساخته می شد ...
جنگ افغانستان؛ تاریخی که برای افغان ها تکرار شد + تصاویر
به گزارش پایگاه خبری اجتماعی فارس عرب جنگ افغانستان در 15 مهر 1380 مصادف با 7 اکتبر 2001 میلادی توسط نیروهای ایالات متحده آمریکا با نام رسمی عملیات بلند مدت آزادی (Operation Enduring Freedom) در پی حمله القاعده به رهبری اسامه بن لادن به نیویورک و واشنگتن در 11 سپتامبر 2001 و هشدار جورج دبلیو بوش رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به گروه طالبان مبنی بر اخراج گروه تروریستی القاعده از افغانستان و رد ...
ارتباط نامزد جمهوری خواهان با 5 زن!/روایت سرافراز از ممنوع التصویرها/ قذافی به دنبال کشتن پادشاه عربستان ...
آمارهای رسمی اعلام شده رتبه زبان فارسی در ویکی پدیا تا فوریه 2013، هجدهمین کشور جهان بوده است . طی سال های گذشته تلاش های متعددی برای گسترش زبان فارسی در فضای مجازی صورت گرفته است با این حال تاکنون درصد سایت هایی که از زبان فارسی استفاده می کنند به 0٫9 درصد رسیده است . از سویی دیگر رتبه زبان فارسی در میان زبان های مورد استفاده قرار گرفته در سایت های وب، رتبه سیزدهم بوده و تعداد سهم مقالات زبان فارسی ...
هیچ گاه تسلیم نشدیم
خانوادگی و دعواهای خانگی بر اثر فقر داریم و این فیلم دارد تمام این واقعیت ها را نشان می دهد، به همین خاطر پایش ایستادیم، فیلم اکران شد و مورد توجه هم قرار گرفت. آن زمان به این تصمیم گیری ما اعتراض هم شد و حتی از من در مجلس سؤال هم کردند ولی در نهایت سؤال شان را پس گرفتند. نمونه هایی از این دست بسیار داشتیم که نامه می نوشتند فلان فیلم را پخش نکنید من هم یک بار به آنها اعلام کردم که ما بر اساس ...
جهان در اولین هفته فروردین 95
آوارگان ورودی به آلمان در سال گذشته در قیاس با سال 2014 از افزایشی 49 درصدی حکایت دارد. سازمان عفو بین الملل: صادرات سلاح به عربستان تحریم شود سازمان عفو بین الملل با اعلام اینکه انگلیس و آمریکا بزرگ ترین تجهیزکنندگان عربستان هستند، از شورای امنیت خواست صادرات تسلیحات به این کشور که می تواند در جنگ یمن مورد استفاده قرار گیرد را تحریم کند. طرح مشترک آمریکا و انگلیس ...
ارتباط نامزد جمهوری خواهان با 5 زن!/روایت سرافراز از ممنوع التصویرها/ قذافی به دنبال کشتن پادشاه عربستان ...
نشان می دهد که "جرد کوهن،" مدیر بخش "ایده های گوگل" و یکی از کارکنان سابق وزارت امور خارجه امریکا در نامه ای در سال 2012 به مسئولان دفتر هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا گفته است که شرکت گوگل قصد دارد نرم افزاری را برای پیگیری علنی اختلافات و شکافهای موجود داخل سوریه و بخشهای مختلف داخل ساختار نظام این کشور ایجاد کند. نگرانی آمریکا از طرح کانال آبی شمال به جنوب ایران ...
شرط ترامپ برای خرید نفت از عربستان
به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، دونالد ترامپ در گفت وگو با روزنامه نیویورک تایمز تصریح کرد که در صورت مشارکت نکردن ارتش عربستان در جنگ علیه داعش یا پرداخت نکردن هزینه آمریکا در تلاش هایش برای نبرد با این گروه ممکن است خرید و واردات نفت از عربستان را متوقف کند. وی این مطلب را در پاسخ به این سؤال که آیا در صورت انتخاب شدن قصد دارد که خرید نفت از کشورهای هم پیمان آمریکا را در صورت ...
از سربالایی رفتن آب و ابوعطا خواندن سعودی ها درباره مبارزه با تروریسم تا فروش اینترنتی بمب های داعش در ...
تقویت جایگاه خود، پیشنهاد جدیدی به کشورهای عضو ائتلاف اسلامی نظامی ارائه کرد. بیش از 7 هزار شهید نتیجه یک سال تجاوز نظامی به یمن بیش از هفت هزار یمنی از جمله 2600 زن و کودک در حملات وحشیانه سعودی ها شهید شدند. برنی سندرز: دونالد ترامپ فردی تفرقه افکن است نامزد حزب دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با حمله به کاندیدای جمهوری خواه، وی را به تفرقه افکنی ...
از سربالایی رفتن آب و ابوعطا خواندن سعودی ها درباره مبارزه با تروریسم تا فروش اینترنتی بمب های داعش در ...
برای تقویت جایگاه خود، پیشنهاد جدیدی به کشورهای عضو ائتلاف اسلامی نظامی ارائه کرد. بیش از 7 هزار شهید نتیجه یک سال تجاوز نظامی به یمن بیش از هفت هزار یمنی از جمله 2600 زن و کودک در حملات وحشیانه سعودی ها شهید شدند. برنی سندرز: دونالد ترامپ فردی تفرقه افکن است نامزد حزب دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با حمله به کاندیدای جمهوری خواه، وی را به تفرقه ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
از تتلو و شجریان تا حامد زمانی و سالار عقیلی/ سیاست وجه مشترک پرحاشیه های مشهور موسیقی/ رفتار روحانی و ...
تیتراژ پایانی سریال آسمان من بار دیگر به روی آنتن تلویزیون برود. اما با افزایش رقابت ها در مسابقه سه ستاره و جلب توجه عمومی جامعه به این برنامه تلویزیونی که بخشی از آن به رقابت بین خوانندگان تیتراژها تلویزیون اختصاص داشت و عدم انتخاب حامد زمانی در این بخش برای رقابت در کسب آرای مردمی، موجب شد او نامه اعتراض آمیزی منتشر کند و انتشار این نامه پرگلایه دوباره حامد زمانی را سر زبان ها انداخت و ...
بحران جامعه ی آمریکا در هنگام انتخابات ریاست جمهوری 2016
تقریبا تمام منطقه ی جنوب در طول ماه مارس رای می دهند و این یعنی فقیرترین مناطق آمریکا. تگزاس، اوکلاهاما، آرکانساس، تنیسی، آلاباما، جورجیا و ویرجینیا در 1 مارس انتخابات برگزار می کنند در حالی که کنتاکی و لوئیسیانا در 4 روز بعد و در اواخر ماه، می سی سی پی، فلوریدا و کارولینای شمالی گزینش را شروع می کنند. میلیاردر دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون (که خودش مولتی میلیاردری است که روابط نزدیکی با ...
نظر ترامپ درباره عربستان!
فرارو به نقل از بی بی سی نوشت: دونالد ترامپ، یکی از نامزدهای حزب جمهوریخواه آمریکا برای انتخابات ریاست جمهوری در مصاحبه ای با روزنامه نیویورک تایمز، دیدگاه های خود را در باره مسایل سیاست خارجی بیان کرده است. ترامپ در این مصاحبه مفصل گفته است که او دنباله رو سیاست انزواگرایی نیست اما نگران "سوء استفاده" شرکا و متحدان آمریکا از این کشور است. ترامپ گفته است آمریکا کشوری بدهکار ...
گقتگوی طنز با ظریف؛ پیشهادی برای درمان کمردرد!
مواضع ما و طرف مقابل نمی تواند باشد. حد وسط است. *آقای ظریف شما سی سال آمریکا زندگی کرده اید، در عرصه سیاسی ایران وقتی می خواهند یک ناسزای سیاسی بگویند، می گویند لیبرال خودفروخته. آنجا که قالب افراد لیبرال هستند از چه ناسزایی استفاده می کنند؟ البته آنجا هم لیبرال بودن برای یک گروهی توهین تلقی می شود. یعنی گروه های تندروی آمریکایی، لیبرال بودن را فحش تلقی می کنند. به هر کجا که ...
جلسه ی صبحانه، ناهار، شام رئیس دستگاه اطلاعاتی اردن برای براندای صدام!/ اطلاع ایران از شروع جنگ با عراق
. *شب شروع جنگ؟ -ما دو روز پیش ترش به ترکیه رسیدیم و قرار بود که صبح روز 19 مارس به کردستان عراق برگردیم. *جنگ چطور شروع شد؟ جورج تنت با جورج بوش دیدار کرده و به او گفته بود که اطلاعات قطعی ای دارد که صدام در مزرعه ای در منطقه ی الدورة بغداد است، ولی نوه هایش هم همراهش هستند. بوش هم روی این مسئله تأمل کرده بود و ترسیده بود که اگر آنجا را بمباران کنند چون ...
گفتگوی طنز با ظریف: دیپلمات های خارجی فسنجان ما را دوست دارند
دربرگیرنده مواضع ما و طرف مقابل نمی تواند باشد. حد وسط است. *آقای ظریف شما سی سال آمریکا زندگی کرده اید، در عرصه سیاسی ایران وقتی می خواهند یک ناسزای سیاسی بگویند، می گویند لیبرال خودفروخته. آنجا که قالب افراد لیبرال هستند از چه ناسزایی استفاده می کنند؟ البته آنجا هم لیبرال بودن برای یک گروهی توهین تلقی می شود. یعنی گروه های تندروی آمریکایی، لیبرال بودن را فحش تلقی می کنند. به ...
ادامه "دعوای ناموسی" نامزدهای انتخابات آمریکا
به گزارش شهدای ایران ، دونالد ترامپ و تد کروز دو نامزد رقیب جمهوری خواه در انتخابات درون حزبی که مقدمه ای برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است، هم اکنون در توییتر خود به رفاع از همسران خود روی آوردند. تنش جدید پس از آن آغاز شد که یک گروه سیاسی هوادار کروز، تبلیغی متعلق به همسر ترامپ را منتشر کردند که او را برهنه نشان می دهد. از این رو ترامپ تهدید کرد که آبروی همسر کروز را خواهد بود ...
اوباما: انگ زدن به مسلمانان به نفع افراطی هاست
تا برای اهداف نفرت انگیز خود نیرو های بیشتری را جذب کنند. در جریان حملات مرگبار به فرودگاه و مترو در بروکسل، پایتخت بلژیک، در روز سه شنبه دست کم 31 نفر کشته و بیش از 300 نفر زخمی شدند. گروه تروریستی داعش مسئولیت این حملات را برعهده گرفته و تهدید کرده است که حملات بیشتری را ترتیب خواهد داد. باراک اوباما همچنین گفته است: در حملات بروکسل دست کم 14 آمریکایی مجروح شدند. ما برای همه ...
انگلیس در سال 1394؛از انتخابات ماه 'می' تا بمباران سوریه و توافق با بروکسل(2)
داشته اند که تنها 800 نفرشان موفق به این کار شده اند. **28 دی ماه : نمایندگان مجلس عوام ترامپ را 'احمق'،'عوام فریب' و اندیشه اش را مسموم خواندند برخی از نمایندگان مجلس عوام در نشست کمیته فراحزبی تومارهای پارلمان که در مورد جلوگیری از ورود 'دونالد ترامپ' نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا به خاک انگلیس برگزار شد، از ترامپ به عنوان یک احمق و عوام فریب یاد کردند ...
درس هایی که از تبلیغات دیجیتال آموختیم
شما تطبیق داشته باشد. از لغت هایی مثل پیشنهاد استثنایی ، امکانات رایگان ، بهترین ... ، کامل ترین... و... اجتناب کنید. اینها صفت ها و ادعاهایی است که مخاطب باید با تحلیل خود در مورد آنها به نتیجه برسد. این نوع عنوان بندی به شکلی ساده لوح فرض کردن مخاطب است. 10) اگر محتوای ایمیل شما طولانی است، آن را عنوان بندی کنید و با استفاده از هایپرلینک، اجازه دهید که خواننده مستقیم و سریع سراغ قسمت ...
مهمترین عناوین خبری ایرنا از شامگاه شنبه تا صبح یکشنبه
روسیه قادر است تروریسم را ریشه کن کند. ** تهران- ایرنا- دونالد ترامپ نامزد جنجالی و پیشتاز حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه اگر عربستان از حمایت های آمریکا برخوردار نبود، گمان نمی کنم که امروز اصلا وجود می داشت، گفت که به ژاپن و کره جنوبی اجازه ساخت سلاح هسته ای را می دهد. ** تهران- ایرنا- هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه پیشین و نامزد پیشتاز حزب دموکرات آمریکا در ...
از کودتا در دربار سعودی تا ماجراجویی های "دو محمد"
امریکا از عراق و پس از آنکه واشنگتن اعلام کرد، سال 2014 از افغانستان خارج می شود، در بسیاری از محافل پژوهشی گفته شد، خاورمیانه دیگر اهمیت سابق را برای امریکا ندارد. بخصوص که امریکا دیگر به نفت عربستان نیاز ندارد و خودش با اکتشاف نفت شل (نفت صخره ای) بزودی به نخستین صادر کننده نفت جهان تبدیل می شود. استراتژی امریکا در خاورمیانه همواره دو پایه داشته یکی نفت و دیگری حفظ امنیت رژیم صهیونیستی. ...
فرصتی به نام هیئات و مجالس دینی
استفاده را بکنید. (2) ما نباید از این امر غافل بشویم که در صورت عدم استفاده بهینه از این موهبت الهی ؛قطعا این فرصت تبدیل به تهدید می شود.در ادامه برخی از این آسیب ها که در این موضوع نقش کاتالیزگر (3) در تبدیل نعمت به نقمت را دارند را متذکر می شویم: الف)نگاه بخشی و جزئی به مجموعه هیئات کلان نگری مساله ای است که با فراگیر شدن آن بسیاری از مشکلات حوزه هیئات را مرتفع ...
آیا باید از شکست دونالد ترامپ خوشحال باشیم؟
گفته اند که فقط باید آوارگان سوری مسیحی را بپذیریم. بن کارسون گفت یک مسلمان نباید رئیس جمهور شود حتی اگر دینش را هم انکار کند. رقبای ترامپ چگونه به این جملات نفرت آمیز وی واکنش نشان دادند. تد کروز درباره ممنوعیت ورود مسلمانان به ایالات متحده گفت: من با این پیشنهاد مخالفم. جب بوش گفت: دونالد ترامپ مشاعرش را از دست داده، پیشنهاد وی جدی نیست. مارکو روبیو گفت: من با پیشنهاد اخیر دونالد ترامپ مخالفم ...
من و تو و سال نو با صدای شهرام شکوهی + متن و آهنگ
به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ شهرام شکوهی خواننده، ترانه سرا، آهنگساز و نوازنده گیتار اهل ایران است که سه آلبوم مدارا، کوی عشق و تانفس از آثار وی است. سبک خوانندگی شهرام شکوهی با صدای موسیقی سنتی ایران است، وی که معتقد است به اندازه کافی این صداها شنیده شده، بنابراین سعی کرد نوع استفاده از آن را تغییر داده و با موسیقی برپایه گیتار اسپانیش تلفیق کند ...
شباهت ها و تفاوت های اوباما و ترامپ
گولدبرگ در مقاله اش به این نکته اشاره کرده است که با وجود اختلافاتی که میان دیدگاه های این دو وجود دارد، تشابهاتی هم دیده می شود. به طور مثال هر دو نفر چندان اعتقادی به متحدین سنتی آمریکا ندارند. هیچ کدام از آنها در رابطه با سیاست خارجی همانند سیاستمداران جناح اصلی فکر نمی کنند. هر دو دیدی مطلوب نسبت به سیاست خارجی واقع گرا و بدون خونریزی جورج بوش پدر دارند. اوباما از طرفداران برنت اسکوکرافت ...