سایر خبرها
مردی که شاید روزی وزیر بهداشت ایران شود
. گفتم حتما می آیم. یادم نمی رود رفتم در مسجدی نماز مغربم را خواندم و رفتم. وقتی خواستم وارد خانه شوم دیدم همان بنده خدا منتظرم هست و می گوید چرا دیر کردی؟ من باز هم متوجه نشدم. فکر کرده بودند من مداح هستم. مراسم دانشگاه اداره کردن با مراسم مسجد و خانه تفاوت دارد. آنجا دکلمه است. من دیدم هم مراسم دیر شده و هم مضطربند چکار باید کنم؟ رفتم پشت میکروفون ولی دیدم بچه های بسیج دارند آماده می شوند ...
ماجرای یک عکس و پیغام تبریک حاج قاسم به نیروهای فاطمیون
بعد از پیروزی در عملیات آزادسازی سلدرین و فتح قله ای به ارتفاع 1840 متر سردار قاسم سلیمانی پیامی را از طریق یکی از مستشاران ایرانی به ما رساند که گفته بود از طرف من به بچه های فاطمیون خسته نباشید بگویید و اعلام کنید از دور دستشان را می بوسم. بلال از رزمندگان لشکر فاطمیون است که اولین آشناییش با شهید “علیرضا توسلی”(ابوحامد) فرمانده تیپ فاطمیون به سال 92 و اولین اعزامش به سوریه برمی گردد ...
گفت وگو با بدلکار فیلم جیمزباند
؟ من در ایران هر کاری می خواستم بکنم به من گفتند نه نه نمی تونی ، این کار مردانه است ، بچه برو خانه ات خیلی بچه بچه شنیدم. اولین باری که خواستم در ایران سقوط آزاد بپرم، همه به من می گفتند نمی توانی. همه گفتند لحظه آخر از هواپیما بیرون نمی آیی و با هواپیما به زمین خواهی نشست. من پریدم و در تاریخ سقوط آزاد ایران ثبت شدم. من اولین بیس جامپم را از یک پاور کرین 65 متری وسط خیابان پریدم. ...
به یاد مبتکر ساخت سکوی توپ های دوربرد در هور
... **عضویت در سپاه پاسداران در همان شیراز بود و در همان زمستان سال هزار و سیصد و شصت به عضویت سپاه درآمد و این اتفاق، آغاز فصل جدیدی از زندگی حبیب الله کریمی بود. حبیب الله تازه پا به بیست و پنج سالگی گذاشته بود که در بهار سال شصت و یک برای آموزش عمومی سپاه، رفت اهواز و بعد از آن، خدمتش را در تیپ تازه تأسیس امام حسن(ع) آغاز نمود. حبیب در آغاز ورودش به تیپ، که از بچه های ...
سخنرانی یک اصلاح طلب در اهواز لغو شد/ فناوری هسته ای در کرمان شهید و دفن شد/ پروژه سینمایی احمدی نژاد ...
، گفت وگو کرده است.وی در بخشی از گفته های خود اظهار داشت: الان شما با من صحبت می کنید من می توانم حرف اول و آخر و وسط شما را جدا کنم و منتشر کنم. می توانم با حرف های شما بازی کنم. ما گفتیم به مردان رأی بدهید، نه مردان زن صفت اینها آمدند گفتند این گفته به زن ها رأی ندهید. ... گفتم ما که مرد هستیم و در طول 24 ساعت 20 ساعت کار می کنیم باز هم کم می آوریم. اینها که زن هستند و باید از بچه های شان مراقبت ...
تقدیر سردار سلیمانی از رزمندگان لشکر 25 کربلا در سوریه+تصاویر
است و در مقابل داوطلب و مشتاق در بین مردم بسیار زیاد. به همین دلیل گزینش و اعزام با سختی صورت می گیرد. سیاسیون بدانند که جبهه انقلاب اسلامی اکنون در سوریه است حضور رزمندگان داوطلب، بخشی مستشاری و بخشی رزمی است. شهدا غالبا در صحنه نبرد شهید می شوند و خانواده ها برای نشر فرهنگ شهادت بهترین وظیفه را برعهده دارند. با خون پاک شهدا جامعه بصیر می شود و از مسئولین و سیاسیون که حاکم ...
همسر قاری شهید منا سکوتش را شکست/ 20 سال تلاش برای رسیدن به مقصود/ اشک هایی که همچنان جاریست
نداشت؟ ما همیشه با هم بودیم فقط در محیط کار یا زمانی که برای تمرین می رفت از هم دور می شدیم. محمدسعید حرفی خاصی نزد و بعد از اینکه به این سفر نورانی اعزام شد من لحظه شماری می کردم تا برگردد. او وقتی که داشت می رفت خانه و بچه ها را به من سپرد. اولین اتفاقی که در حج تمتع 1394 رخ داد سقوط جرثقیل بود؛ پس از این حادثه نگران سلامتی شهید سعیدی زاده نشدید؟ در سفر حج ما هر لحظه ...
عکس/شعری که روی سینه شهید 14 ساله نوشته شده بود
پور را دیده یا نه؟ برای توضیح بیشتر گفتم: روی سینه اش هم یک بیت شعر نوشته بود. تا این را گفتم، یکی جواب داد: آهان دیدمش برادر! او شهید شده... منتظر جوابی غیر از این نبودم. گفتم: الحمدالله... محمد هم رفت. دوباره پرسیدم: شهادت او چه طور بود؟ امدادگر گفت: تیر خورد روی همان بیتی که روی سینه اش نوشته بود. هم تعجب کردم و هم خیال ام راحت شد. محمد آن طور شهید شد که خودش دوست ...
نیروهای مسلح سرشار از صیاد شیرازی ها است/ سپاه بی اثر از صیاد نیست
... وی افزود: در جواب گفتم آن لحظه هیچ احساسی نداشتم به همین خاطر صیاد گفت بیا برای هم دعا کنیم تا شهید شویم که من گفتم دعا می کنم عاقبت به خیر شوید اما باز صیاد گفت که دعا می کند من شهید شوم. رفیق دوست تصریح کرد: بنابر این می توان گفت که این سپاه و ارتش بی اثر از صیاد نیستند زیرا سلوک، نشست و برخواست با صیاد و نیز راست گویی این شهید ارتش اسلام، اثر وضعی بر ارتش، سپاه، ناجا و عموم مردم به دنبال داشت که صحت این ادعا را می شد در تشییع باشکوه شهید صیاد، دید. ...
سرزمین شهدا میعادگاه حقیقت جویان(گزارش روز)
که در این مناطق پا می گذارند باید بروند و از خاطرات عملیات هایی که شهدا در این مناطق انجام داده اند مطالعه کنند؛ با خواندن این نوشته ها خیلی از مسائل برای افراد شفاف خواهد شد. وی ادامه می دهد: من داشتم قضیه ای از شهدا را می خواندم و به خودم می گفتم واقعا اگر مسئولان ما چنین همتی را داشتند دقیقا می توانستند آن چیزی که مقام معظم رهبری از آن به عنوان اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل یاد می کنند را در ...
فرهنگ در رسانه
فیلم اکتفا کردم که ابراهیم سکانس آخر را فکری برایش بکن و در چشمان ابراهیم اعتماد را حس کردم و مجوز را دادم. کاسه ساز ادامه داده است: هفته بعد بعضی از دوستان که فیلمنامه را خوانده بودند از بیرون از ارشاد به شدت مخالفت کردند و گفتند پوست تو را خواهیم کند؛ به فیلمنامه ای که جنگ مسلحانه علیه نظام است پروانه ساخت دادی. وی افزوده است: من هم گفتم به ابراهیم حاتمی کیا مجوز دادم و او بچه نظام و ولایت است و ...
صندلی داغ طرفداری؛ علی امیری فر، از بزرگ شدن پای تنها ترین قله جهان تا "هرگز به تنهایی گام بر نخواهی ...
دوازدهم فروردین و در ساعتی که ذکر کرد، رفت که بخوابد. از سطر بعد، ادامه حرف هایش را پس از 10 روز می خوانید. ) یازده و پنجاه و سه دقیقه بیست و دوم فروردین. عاشق صندلی داغم، باور کنید. چه چیزی بهتر؟ نوشتن رو خوب می دونم. شاید نسل قبل مارو نفهمن و نسل بعد سال ها بعد دوره ما رو به عنوان دوره ای که گند تکنولوژی رو در آوردیم بشناسن. اهمیت نمی دم.همه می نوشتند و انتشارشون با من بود و وقت داشتم ...
شعر/ تو ضامن شیر و پدرت ضامن آهوست
هدایت بنویسم آه! ای دهمین ذکر مجیبّ الدعواتم مضطرّم و بگذار که حاجت بنویسم حالا که نوشتند: "و کُنتم شفعایی" بگذار از اسباب شفاعت بنویسم از خون گلویی که به قنداقه نشسته از دست قلم گشته ی غیرت بنویسم من آمده ام نقطه سر خط بنویسم از مردمِ نامرد شکایت بنویسم از حمله ی بر خانه ات، از بام بگویم از بستنِ دستِ علویت بنویسم ...
طلبه ای که عاشق عبادت درکنار تربت شهدابود
تیربار دشمن با نارنجک تیربار دشمن بچه ها را هدف گرفته بود، اسلحه اش را زمین گذاشت و بلند شد، زیر چشمی دشمن را نگاه کرد. دندان هایش را محکم به هم فشار داد. ضامن نارنجک را کشید، دوید طرف تیربار، از چب و راستش گلوله می گذشت. نارنجک را پرت کرد و گفت: الله اکبر. صدای انفجار فضا را پرکرد و تیربار ساکت شد. شهید در نماز گریه می کرد، نمازش که تمام شد، رفتم کنارش و گفتم: چه قدر گریه می کنی ...
نیاز به انقلاب دوم فرهنگی داریم
مدیران ما به دنبال این هستند که مردم یا ادارات را تشویق کنند که یک تابلو هنری خریداری کنند. جریانی که مردم را به خوب دیدن و خوب شنیدن دعوت کند در جامعه وجود ندارد. به هر حال اگر قرار است جوانان فیلم خوب ببینند باید آنها را در این مسیر آموزش دهیم. ما این همه زباله های صوتی داریم که در رسانه ملی پخش می شود و دل اهل هنر موسیقی را خون کرده است اما کسی به فکر حل این معضلات نیست. جامعه نیاز دارد که ...
گفتگو با شهاب حسینی، سوپر استار مانای ایران
و به درستی از آن استفاده می کرد. حتی بازی ایشان در فیلم رابطه که نقش معلم را داشت. در این فیلم وقتی به پسر معلول می گوید تو چرا حرف نمی زنی؟ چرا غذا نمی خورید؟ چرا در اتاق را به روی خودت می بندی؟ واقعا در آن لحظه فراموش کرده بود که دوربینی وجود دارد و فیلمبرداری می شود. دغدغه اش شده بود آن بچه. به صدای خسرو شکیبایی اشاره کردید. خیلی ها بیشتر از بازی اش طرفدار صدایش بودند. شما چطور؟ نوار ...
بردار قهرمان قصه ما: جنگ تاریخ انقضاء ندارد
. می رسم به خودم آرزوهام توی چی خلاصه میشه ...؟ به کجا ختم میشه؟ -سوار موتور شدم. تمام نیرومو انداختم توی چشمام که علی اصغر رو ببینم صدای سینه زنی به گوش می رسید ، من را که رساندند خودشان موتور را سروته کردند که برگردند، گفتم کجا؟ هر دو با هم جواب دادند میریم آب بیاریم بچه ها می خواهند غسل شهادت بدهند. این را که گفتند تمام بدنم سرد شد با خودم گفتم این ها دنیا رو با چه دیدی تماشا می کنند که ...
تبیین نقشه راه فرهنگی و هنری/ نفوذی ها اعتقادات ارزشی ما را نشانه گرفته اند
اسلامی و محمدی دارد استفاده می کند. هنرمند بسیجی وظیفه بسیار سنگینی برعهده دارد کریمی اول با تاکید بر اینکه نقش ما به عنوان یک هنرمند بسیجی و ارزشی و دینی بسیار سنگین است، افزود: همه دنیای غرب با همه توانمندی اش بسیج شده تا ببیند ما از این جاده اسلام و ارزش ها و اعتقادات و خون بهترین شهیدان جدا شویم. وی خاطرنشان کرد: هنر اسلامی در این عرصه با توجه به تحولی که انقلاب ...
سیره مبارزاتی امام هادی(ع) در محاصره نظامی
حتی کیسه ها را باز هم نکرده است!! متوکل کیسه آخر را گشود، در آن چهارصد دینار بود. آن گاه دستور داد که کیسه ها را پیش کیسه های دیگر ببرند و با دینارهایی که در آن ها بود به علاوه شمشیر به امام هادی علیه السلام بازگردانند. وی می گوید: من کیسه ها را به همراه شمشیر دوباره بازگرداندم، از او خجالت می کشیدم، از این رو به او گفتم: سرورم! بر من گران بود بدون اجازه شما وارد خانه شما شوم ...
مبانی هنر انقلاب اسلامی هنگام تشییع پیکر شهید آوینی به وجود آمد/ ژن های معیوبی که فرهنگ ما را زمین گیر ...
این بزرگوار قرار داشت تا زمانی که به "روایت فتح" ورود کرد و دیگران گفتند او به قصد تطهیر خود وارد این حوزه شده است در صورتی که اصلا چنین نبود و کار به صورت عملی پیش می رفت که در نهایت به شهادت ختم شد. مبانی هنر انقلاب اسلامی هنگام تشییع پیکر شهید آوینی به وجود آمد تا روز تشییع جنازه شهید آوینی همچنان برخی از دوستان بر عقاید خود در مورد این شهید، باقی بودند و با نگاه چپ به او ...
شهیدی که خبر شهادتش را به خانواده داد
دار و به کسی نده. یک ماه از رفتن محمد می گذشت سه روز قبل از اینکه جنازه اش بیاید دلشوره عجیبی گرفته بودم و وقتی عکس را می دیدم بسیار مضطرب می شدم به بچه هایم گفتم تا بحال این عکس را می دیدم اما اکنون چرا طاقت دیدن عکس محمد را ندارم آنها هم دلداریم می دادند و می گفتند خیلی وقت است که به جبهه رفته حتما دلتنگش شده ای اما من دل آشوب بودم و دلیلش را هم نمی دانستم. وی در خصوص نحوه خبردار شدن ...
ناگفته های شهید صیاد شیرازی
که در این لحظه غم انگیز به من دادند. واقعا فرد خوبی را انتخاب کردند. و بلافاصله به اتاق رفت و دو رکعت نماز شکر خواند. پدرم سرباز واقعی و مطیع امر ولایت بود. ایشان در جلسات خصوصی یا عمومی شاید تنها کسی بود که از صحبت های حضرت آقا یادداشت بر می داشت و این موضوع به آن جلسه ختم نمی شد بلکه مجددا در خانه نیز صحبت های حضرت آقا را با دقت از تلویزیون مشاهده می کرد. زمانی هایی بود که به پدرم می ...
ناگفته های صالحی از جلسه سیمان مجلس/یک عده مسئولیتشان عصبانی کردن ما بود،ولی این عصبانیت به نفع ما تمام ...
گفت ابتدا شما صحبت کنید و بعد من. ضمن اینکه نه من و نه آقای ظریف نمی دانستیم این بار طبق مقررات فقط یک نفر می تواند صحبت کند. من وقتی صحبت هایم تمام شد و گفتم حالا آقای ظریف ادامه می دهند، آقای لاریجانی گفتند که خیر، فقط یک نفر می تواند سخنرانی کند. وسط همین بحث های شما با آقای ظریف بود که آقای حسینیان آمدن و آن صحبت ها را مطرح کردند؟ همینطور که ما با آقای ظریف صحبت می کردیم ...
حاتمی کیا: خودم را سرباز آقامرتضی می دانم
بینم چه پیش بینی خوبی! و چقدر دقیق! آری مرتضای شهید! حق با تو بود! زمان، ما را با خود برده است و تو مانده ای! اینجا تهران است! بیست و چند سال بعد از شهادت تو! حالا دیگر همه تو را می شناسند و همه می خواهند تو را از آن خود کنند و چنان بحث درباره ات گرم است که گویی آن چند قطره خون ریخته شده بر خاک پاک فکه قرار نیست دست از جوشش بردارد! عشق است حکومت خون! عشق است آن فتح را که تو راوی بودی ...
کمربندی که رفت بالا تا من قاری شوم + فیلم
نوبت من شد و آقای وطنی گفت که باید بخوانی و من در آن لحظه دوباره فلج شدم و حتی نتوانستم، بگویم، نمی توانم بخوانم و آقای وطنی همانجا کمربند خود را کشید؛ کمربند آقای وطنی که بالا رفت از سال 42 تا به امروز هنوز پایین نیامده است و فقط رفت بالا تا من قاری قرآن شوم. وی ادامه می دهد: در آن روز از ترس کمربند، شروع به تلاوت کردم و زمانی که اعوذبالله می گفتم تمام بدنم می لرزید و زمانی که بسم الله ...
رزمنده ای که تنها می جنگد!
فاش نیوز - ذوالفقار بابایی یکی از فرزندان این آب و خاک است که تفنگ را از سال های تهاجم عراق به ایران بر زمین نگذاشته و یک لحظه دست از دفاع برنداشته است. او که در سنین نوجوانی قدم به عرصه جهاد قدم به جبهه نهاد، همچنان دفاع را در حوزه های مختلف از جمله فرهنگی، رسانه و ... ادامه می دهد و بسیار فعال و باانگیزه است. جانباز قهرمانی که از جان و مال خود برای خدمت به خانواده همرزمان خود مایه می ...
استجابت دعای اللهم ارزقنا شهادة شهید حسونی زاده پس از 30 سال
به یاد شهید ناصر پیمان، ناصر گذاشتیم و اسم دخترمان زهرا را هر دو با هم انتخاب کردیم و اسم روح الله را خودش برای دیگر فرزندمان انتخاب کرد. همسر شهید حسونی زاده گفت: فرشاد اعتقاد دا شت که بچه ها باید زود ازدواج کنند. وی اهل مسافرت بود. یک بار ساعت 4 عصر بود که به او گفتم: حاجی دلم هوای امام رضا(ع) کرده. ساعت 6 آمد و گفت: روغن ماشین را عوض کرده ام که برویم. فردایش نماز ظهر را در حرم ...
مهر و وفا؛ طریقتی که از تحریر به عمل رسید
که دیده خبری بوده از جانب فیروز؛ که از این پس بعد از او، سوسن باید برای بچه ها هم پدر باشد و هم مادر. با وجود همه سختی هایی که همسر و فرزندان فیروز باید با آن دست و پنجه نرم کنند، ولی سوسن خوشحال است که همسرش در راهی به شهادت رسیده که رضای خدا و ائمه اطهار علیهم السلام در آن است و چه چیزی باارزش تر از اینکه فیروز خانواده خود را بعد از خدا به حضرت زینب سلام الله علیها و امام حسین علیه السلام سپرده ...
قدر اساتیدی مانند مجتهد زاده را تا هستند بدانیم/ آرزویم توفیق مؤذنی حرم امام رضا(ع) است
زیارت را به کام اعضای کاروان تلخ کرد. بله، البته تلخی حج امسال برای من فراتر از این ها بود، زیرا پیش از انتخاب برای اعزام به حج، پدرم را از دست دادم. ایشان برای موفقیت من در آزمون خیلی دعا می کرد و برای اعلام نتایج لحظه شماری می کرد، اما درست 2 هفته مانده به اعلام نتایج آزمون حج و در یکی از سحرهای ماه مبارک رمضان تلخ ترین حادثه زندگی برایم رقم خورد و پدر عزیزم ما را ترک کرد. حدود دو ...
برگزاری یادواره شهدای عملیات کربلای 8 در مشهد
از دست نرود، گفتم اشتباه می کنی، کسی ما را نمی بیند. عراقی اسلحه در دستش بود و حدود یک دقیقه بعد شروع به تیراندازی کرد. وی اظهار داشت: بدون آن که کلمه رمزی عنوان شود، درگیری ها شروع شد. با بیسیم خواستیم با قرارگاه تماس بگیریم که در همان وهله اول بیسیم سوخت و ارتباطمان به کلی قطع شد. در آن حوالی تانکی قرار داشت که با تیربار دوشکای خود بچه ها را می زد، یکی از نیروها رفت و با نارنجک او را خاموش ...