محاکمه عاملان نزاع مرگبار در بریانک
سایر منابع:
سایر خبرها
این مرتبه چون علی اکبرِ امام حسین (ع) راهی ات می کنم
توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر وی مدت ها در منطقه بر جا ماند و بیست و هفتم مهر 1369، پس از تفحص در بهشت زهرای زادگاهش به خاک سپرده شد. حسن زینلی برادر شهید لطف الله زینلی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی حیات گفت: من سنم کم بود که برادرم به شهادت رسید. بعد از اینکه او شهید شد، 8 سال پیکرش مفقودالاثر بود. بعدها که سنم کمی بیشتر شد کتاب هایش را خودم به کتابخانه ...
اگر خطیر واقعا استقلالی است خودش باید برود
نخستین جلسه مشترک بین علی خطیر و جواد نکونام بعد از تنش های ابتدای فصل بین مدیرعامل و سرمربی استقلال اوایل مهرماه امسال با همت و در حضور برخی از پیشکسوتان این تیم از جمله شاهرخ بیانی برگزار شد. در این جلسه که کانال رسمی باشگاه استقلال از آن به عنوان جلسه هم اندیشی یاد کرد این دسته از پیشکسوتان استقلال از مدیرعامل و سرمربی آبی ها خواستند دوشادوش هم برای سربلندی استقلال و رضایت هوادار گام بردارند. ...
دورهمی شوم 5 دانشجو با قارچ های مخدر
دوستانش بد است و خواست خودم را به آنجا برسانم، اما از ماجرای قتل ها بی خبر هستم. بدین ترتیب بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت فهیمه، مادرش، دوست او و مرد املاکی را تا تکمیل تحقیقات و روشن شدن زوایای پنهان این جنایت صادر کرد. قارچ های عجیب فهیمه زمانی که مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت، از جزئیات حادثه ای گفت که باعث مرگ دو نفر از دوستانش و زخمی شدن یکی از ...
دختری که شهادتش را از شهید آرمان علی وردی گرفت
. احترام پدر و مادر را هم نگه دار. بعد هم رفت دانشگاه و ساعت 8 شب به سمت کرمان حرکت کرد و خودش را به گلزار رساند. یکی از دوستانش را سر مزار فائزه دیدم و از او خواستم که از روز حادثه برایم روایت کند. او گفت: وقتی به گلزار شهدا رسیدیم، جایی ایستادیم تا شربت بخوریم. فائزه به شوخی گفت: شربت شهادت است. بچه ها خندیدند، اما فائزه درست می گفت. بعد از نوشیدن شربت متوجه شدیم که دو تا از همکلاسی های ...
ترک سیگار شرط عجیب اولیای دم برای قاتل + جزییات باورنکردنی
...، اوایل بهار سال 92 در پایتخت گشوده شد. آن روز خبر قتل دختری در یکی از محله های جنوب تهران به تیم جنایی اعلام شد. دختر جوان از راه پله های خانه به پایین پرتاب شده و به قتل رسیده بود عامل این جنایت کسی جز برادر دختر جوان نبود. آنطور که خانواده مقتول می گفتند، پسرشان معتاد به مواد مخدر بود و مرتب از خواهرش برای خرید مواد پول می گرفت که شب حادثه بر سر این موضوع درگیر شده و برادر از ...
گفت وگوی صمیمانه با دکتر مجید کابلی جانباز 70 درصد و متخصص ژنتیک پزشکی و عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی
بود به عقب برگرداندیم. ابتدا رنگش کردیم تا ارتش نگوید مال ماست و بعد متوجه شدیم گلوله نداریم تا با آن شلیک کنیم. مجبور شدیم به نوعی بدون اجازه ارتش چند گلوله برداریم )بخاطر جثه ضعیفم، یکی از کارهایم این بود که از برادران ارتش دزدی می کردم و گلوله-106 را می آوردم (. صبح روز بعد جناب سرهنگ شمس از لشکر 21 حمزه آمد و شکایت کرد که بچه های شما می آیند و وسایل ما را برمی دارند ولی هرچقدر می گشت چیزی پیدا ...
سفره فروشی که سفره دار شد/ شهید نعمت الله آچک زهی؛ سرباز 15 ساله حاج قاسم + فیلم
گلزار می دود. خانواده فکر می کنند که او به سمت مزار حاج قاسم می رود. به همین خاطر راه شان را ادامه می دهند. همین جاست که انفجار دوم اتفاق می افتد و ما از نعمت الله بی خبر می شویم . خواهر شهید که در آن روز همراه نعمت الله بوده، درباره آن لحظات تعریف می کند: ما هفت نفر بودیم که داشتیم با همدیگر از گلزار شهدا خارج می شدیم. دست مان توی دست هم بود. اصلا معلوم نیست که چرا نعمت الله مسیرش را عوض ...
روایتی از شهید 4 ساله حادثه تروریستی کرمان
ست که در تمام این مدت کارش گریه بوده است. نمی دانم از کجا شروع کنم. آخر چه بگویم؟ چه بپرسم؟ چندباری سعی می کنم تسلیت بگویم و با کلمات ناقص ام تسلی شان دهم که نمی شود. نمی توانم. محمدامین و یثنا یک گوشه نشسته اند و لام تا کام حرف نمی زنند. نگاهی به خواهر و برادر نازنین فاطمه می کنم و می پرسم بچه ها هم آن روز گلزار شهدا بودند؟ مادر شهید جواب می دهد: بله. یسنا و محمدامین هم آن روز همراه فاطمه بودند. م ...
دیدار غیر منتظره اندیشمندان ازبکستان با اعضای انجمن ایرانی تاریخ
تاشکند شدم. همایشی درباره فرهنگ مشترک ایران و ازبکستان در حالی برگزاری بود. بعد از آنکه چند دانشمند از ازبکستان سخنرانی کردند، نوبت به من رسید. گفتم در این چند دقیقه حضورم در ازبکستان، متوجه شدم زمین و آسمان ما یکی است، چرا که این واژه ها در ایران و فارسی هم به کار می رود. وی ادامه داد: دو ملت چه چیزی برای پیوندهایشان می خواهند به جز زمین و آسمان؟ هر چه در آنجا زندگی کردم، عمق روابط ...
درگیری در افغانستان قتل در ایران!
قتل رسیده است. با تحقیق از همکاران وی در ساختمان نیمه کاره معلوم شد که مقتول مدتی بوده که در این ساختمان مشغول به کار شده و با کسی درگیری و اختلاف نداشته است. آن شب هم با شنیدن صدای دعوا و درگیری بیدار شده و مشاهده کردند دو مرد تبعه افغانستان همکارشان را به شدت زخمی کرده و با تهدید بقیه کارگران فرار کردند. آنها نمی دانستند که متهمان چرا این بلا را سر همکارشان آورده اند و کسی آن دو نفر ...
خواهرکشی فجیع در تهران
اعتراف کرد: به خاطر اعتیاد رفته بودم پول مواد را از خواهرم بگیرم، اما پول نداد و من عصبانی شدم، بعد هم او را هل دادم. نمی خواستم او را بکشم اما همان کار من باعث مرگ خواهرم شد. با توجه به مشخص بودن انگیزه و نحوه قتل تحقیقات زیاد طول نکشید و متهم به زندان رفت تا در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شود. در جلسه محاکمه پدر و مادر مقتول برای پسرشان صدور درخواست حکم قصاص کردند. پس از جلسه ...
نامزد حوزۀ شادگان در انتخابات، درگذشت
به گزارش اطلاع با ما به نقل از برترین ها، کریم شاوردیان نامزد حوزه انتخابیه شادگان صبح امروز دوشنبه 23 بهمن ماه و 18 روز مانده به انتخابات مجلس دوازدهم پس از دو روز در کما بودن درگذشت. برادر وی در گفت وگو با خبرنگار فارس گفته بود: برادرم ساعت 3:30 با شنیدن صداهای غیر عادی در حیات منزلش مشکوک میشود و به حیات میرود که چند نفر را می بیند و با آنها درگیر می شود. وی ادامه داد: بعد از اینکه همسایه ها متوجه شدند این اشخاص پا به فرار گذاشتند اما برادرم، همان جا از حال می رود و با کمک همسایه ها به بیمارستان منتقل می شود. ...
نزاع خونین برادران؛ قاتل اصلی کیست؟
داد بزند. کار به فحاشی کشید. بعد سعید و سینا دو برادر که از لات های محل بودند، دخالت کردند و به من گفتند چرا فحش دادی. دعوای ما بالا گرفت. به این دو برادر چند سیلی زدم و آنها را راهی کردم. یک ساعت بعد متوجه شدم دو برادر و یکی از دوستان شان دوباره به سمت خانه ما می آیند. آنها قمه و شمشیر داشتند. من و برادرم شروین و دوستم نیما از ترس حمله آنها شیشه نوشابه برداشتیم تا از خودمان دفاع کنیم. درگیر شدیم ...
متهم ردیف اول قتل بریانک: آن روز با زنم دعوایم شده بود و دو خشاب قرص خواب خورده بودم
عاملان درگیری شناسایی و دستگیر شدند. شهرام در بازجویی ها به مأموران گفت: روز حادثه من و برادرم شاهرخ با موتور در حال گذر از کوچه بودیم که متوجه شدیم مقتول و دو نفر دیگر جلوی خانه همسایه مان ایستاده اند و با یکی از همسایه ها دعوا می کنند. نمی دانستم دعوا سر چه بود فقط به او تذکر دادم و گفتم اینجا زن و بچه زندگی می کند صدایت را پایین بیاور و فحاشی نکن اما ناگهان همگی به سمت ما حمله کردند ...