سایر منابع:
سایر خبرها
همسرم را با دست های خودم مهیای رفتن کردم
همیشه با خود می گفتم که اگر روز عاشورا و زمان امام حسین (ع) بودم ایشان را یاری می کردم. روزی که آقا محمد از رفتن صحبت کرد، روز امتحان من بود باید ثابت می کردم که چقدر به اعتقاداتم پایبندم. من همسرم را با جان و دل و با دست های خودم برای دفاع از اسلام و دفاع از عقیله بنی هاشم راهی سوریه کردم. محمد 15 دیماه سال 1394 راهی شد. روز رفتن شان را به خوبی یادتان است، از آخرین دیدارتان چه خاطره ای ...
دختری که دنبال ازدواج با یک اعدامی است
خاله اش اسیدپاشی کرده بود پیش از فرار، دستگیر شد. پرستو 28 ساله دختر جوانی است که پس از آشنایی با یکی از هم سلولی های برادرش که متهم به قتل است تصمیم به ازدواج با وی گرفته تا بتوانند پس از کمک و رهایی مرد مورد علاقه اش از زندان با هم زندگی کنند.پرستو دختر تحصیلکرده و آرامی است که نخستین بار وقتی به ملاقات برادرش می رود با جوان بی انگیزه و ناراحتی روبه رو می شود که در صحبت با مادرش اصرار ...
عروس جوان با چاقو به جان شوهرش افتاد
چرایی وقوع حادثه و نقاط ابهام این انتقامجویی با توجه به ادعاهای زن جوان آغاز شد.سمیرا 18 سال دارد. او در تحقیقات اولیه پرونده اظهار داشت: 16 ساله بودم که با مسعود آشنا شدم. سن او دو برابر سن من بود. به خواستگاری ام آمد. با اصرار من خانواده ام رضایت دادند به عقد هم در بیاییم.چندماهی از دوران عقدمان گذشت. به این نتیجه رسیدم که مال هم نیستیم. هر بار که به شوهرم می گفتم علاقه ای به او ندارم می گفت به ...
نمازهای اول وقت محمد را تا شهادت بالابرد
قبل بود. آن وقت هنوز موضوع سوریه اینطور جدی مطرح نبود. من به محمد گفتم ان شاءالله بازنشسته بشویم و برویم در روستا خانه ای بخریم و آنجا زندگی کنیم. محمد گفت خدا نکند من بازنشسته بشوم. دوست دارم قبل از اینکه بازنشسته بشوم در همین لباس سپاه به شهادت برسم. آرزوی شهادت در وجودش ریشه داشت. من هم در این وادی بودم و گاهی می گفتم تو زودتر شهید می شوی یا من؟ با هم شوخی می کردیم. اما محمد جدی جدی زودتر شهید ...
سفر به دهه 40 با یک کلکسیونر خوش ذوق
بقیه بکشد: اولین بار کلاس سوم دبستان بودم که پدرم این جرات را داد که پشت ماشین بنشینم و رانندگی کنم. منم چون از بچگی خیلی به رانندگی پدرم دقت می کردم بلد بودم. سوار وانت شدم یک دور با ماشین زدم اما نمی دانستم که همراه با ترمز باید کلاچ را فشار بدهم به همین خاطر ماشین خاموش کرد. از آن به بعد دیگر ترسم ریخت و وقتی پدرم خانه می آمد و می خوابید سریع کلید را بر می داشتم و یواشکی می رفتم. عاشق این بودم ...
- قافله سالار عشق - با آهنگسازی - مازیار شاهی - و خوانندگی - سالار عقیلی - منتشر شد
دل انگژیزش زندگی و هنر را آمیخته با عشق می نگریستم. قرار بود با این استاد بزرگوار کاری را شروع کنیم که اگر این چنین می شد، اتفاق بزرگی در زندگی هنری ام رقم می خورد؛ اما افسوس که روزگار امان نداد و دست های نازنین و هنرمندش را نشانه گرفت و دیگر آواز من با زخمه های ساز قلندوار استاد هم کلام نشد... تا اینکه با خبر شدم یکی از شاگردان و شیفتگان هنرش، مازیار شاهی، اثری در سوگ این استاد بزرگ در دست دارد ...
راهکارهایی برای حفظ رازداری در خانواده
به گزارش خلیج فارس به نقل از تابناک؛ حفظ اسرار خانوادگی و حل کردن مشکلات در چارچوب خانه و جلوگیری از باخبر شدن نزدیکان از مسائل و اسرار خانوادگی، از جمله صفات متعالی و زیبای یک خانواده است. معمولا برملا شدن اسرار خانواده در چند صورت رخ می دهد؛ سادگی و کم تجربه بودن افراد زوج های جوان در اوایل زندگی خانوادگی خود، ناخواسته و از روی غفلت یا ناپختگی مسائلی که مربوط به ...
نگاهی به سبک زندگی شهید شاه آبادی
بی حیا بودند و این کارها را می کردند و خواهر زاده اش هم همه چیز را گفته بود(الان خارج از کشور است و فرار کرده)که اعلامیه ای از او گرفته بودند و او هم گفته بود کنه از دایی گرفتم. مشکلات خانه در نبود شهید و همسر فداکار و صبور تنهایی بنده بعد از شهادت ایشان خیلی مسئلۀ مهمّی بود اما خدا کمک می کرد. خودم تعجب می کردم که چه روحیه ای داشتم، من قبل از شهادت ایشان از شدت نگرانی، خیلی ...
فرهنگ در رسانه
این سریال نشسته اند و با آن ارتباط برقرار کردند نکته خیلی مهمی بود و دیگر اینکه او با ساخت این سریال باعث شد کشورهایی که با تصویرسازی رابطه نداشتند به مهم بودن آن پی ببرند و بدانند با تصویر می توانیم پیام های دینی و معنوی خود را منتقل کنیم. همچنین نادر طالب زاده در این جلسه حاضر شد و عنوان کرد: برای من افتخاری است که با این مرد بزرگوار آشنا بودم. کار سلحشور قبل از درگذشتش در بین ...
یک قصه، یک زندگی؛ دختر آبادانی
، برایم عجیب بود که دختری 19-18 ساله آن همه معرفت داشته باشد. منی که در آستانه 23 سالگی بودم در خودم نمی دیدم به اندازه آن دختر پرستار از خودم بگذرم و فدای سلامتی و آسایش دیگران بشوم. روز و روزگار می گذشت و کم کم احساس کردم هر بار که با تعدادی مجروح به طرف بیمارستان شهر حرکت می کنم دلم لحظه شماری می کند برای زودتر رسیدن و دیدن آن دختر پرستار. انگار به دیدنش عادت کرده بودم، طوری که هر بار به ...
با یک آموزش ساده و هزینه اندک، درآمد مناسبی کسب کنید/ سراجی سنتی یک گام برای کمک به اقتصاد خانواده
بار آموزش این صنایع دستی در خوانسار شروع شد به صورت مقدماتی آموزش هایی را دریافت کردم و احساس کردم بیش از هر زمینه دیگری به آنعلاقه دارم. پیگیری زیادی برای آموزش دوره تکمیلی در شهرستان انجام دادم اما به دلیل عدم تکمیل ظرفیت کلاس آموزشی، دوره تکمیلی آن در خوانسار برگزار نشد، از همین رو مجبور شدم 3 روز در هفته به مدت 3 ماه به اصفهان بروم تا آموزش دوره تکمیلی سراجی سنتی را دریافت کنم. ...
جمشید مشایخی از سینما دور شده است (1)
. یک لحظه مکث کرد و گفت آهان این شد. با من دست داد و من از خواب پریدم. در تاریکی سیگار می کشیدم و می خواستم صبح فردا به خاطر خوابی که دیده بودم از نقش انصراف بدهم. گیتی از خواب بیدار شد و کل ماجرا را برایش تعریف کردم. اما همسرم گفت خب منظور استاد از نانوا، نقاش بوده و گفته که تو تا به حال نقاشی کردی که می خواهی نقش من را بازی کنی و می دانی نقاشی چیست؟ این تعبیر ایشان باعث شد که من به سراغ ...
نفوذ به مرحله ای رسیده که خواب را از چشم رهبرانقلاب ربوده/ اگر مطالبات رهبری از برجام نبود دولت خیلی ...
کارگزاران کلوپ های روتاری درایران منتشر شده بود، مقام معظم رهبری به آقای حسین شریعتمداری نکته ای به این مضمون فرموده بودند: که آیا می توان پای دولت های استعماری را که 100 تا 150 سال در این مملکت فعالیت داشته اند، با رفتن پهلوی ها از این سرزمین قطع شده فرض کرد؟ معظم له در ادامه این موضوع فرمودند: در زمان شاه مدتی به یکی از استان های کشور تبعید شده بودم؛ در آنجا با کسانی آشنا شدم که هنوز ...
پیش بینی این مصدومیت را می کردم!
دارد تشکر ویژه ای از او داشته باشم چون با اینکه این اتفاق در آخرین روز سال قبل رخ داد و دکتر قصد سفر داشت در ایران ماند و زانوی من را جراحی کرد. وی ادامه داد: همچنین از دکتر شهاب فیزیوتراپ تیم ملی که در ساختمان ایفمارک که دو هفته ای را برایم زحمت کشید تشکر می کنم ضمن اینکه باید به امکانات و تجهیزات خوب ایفمارک اشاره کنم که این روزها زیر نظر دکتر هراتیان به شکل خوبی مدیریت می شود. فکر ...
محاکمه مرد جوان به علت قتل مزاحم همسرش
روز نو : مرد جوان وقتی فهمید همسرش با یکی از مردان محل در ارتباط پیامکی است در یک قرار ملاقات مرد مزاحم را با ضربه چاقو به قتل رساند. ساعت 19 عصر شنبه 24 مرداد گذشته ماموران کلانتری چیتگر هنگام گشتزنی در پارک متوجه پسر جوانی شدند که غرق در خون روی زمین افتاده بود. با حضور تیم های پلیس آگاهی و اورژانس در محل مشخص شد پسر جوان به علت اصابت چاقو به گردنش جانش را از دست داده است. با اعلام ...
جنایت کشتی گیر مست در خانه نیمه کاره
به گزارش جام نیوز ، محمد 32 ساله عصر بیست و دوم خرداد 93 هنگامی که همراه پسرخاله اش مصطفی در یک خانه نیمه کاره در ورامین مشروب خورده و مست بود با او درگیری شد و او را با ضربه های سنگین مشت کشت. این مرد که خودش هم در درگیری مستانه چاقو خورده بود به بیمارستان رفت و پس از درمان تسلیم پلیس شد. محمد در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. وی در تشریح جزییات ...
متهم زن: اسید پاشیدن به مدرک و سواد نیست!
ظرف اسیدی را کشف کردند. مأموران در بازرسی بدنی از متهم مقدار زیادی دلار همراه گذرنامه و بلیت کانادا را کشف کردند که حکایت از آن داشت متهمه پس از اسیدپاشی قصد فرار به خارج از کشور را داشته است. متهمه صبح دیروز به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و از سوی قاضی مدیر روستا، بازپرس شعبه ششم ویژه قتل مورد بازجویی قرار گرفت. متهمه در بازجویی ها اسیدپاشی به صورت خاله اش را پذیرفت، اما درباره انگیزه اسیدپاشی ...
اگر مرا اعدام نکنید، خودکشی می کنم
به گزارش جام جم ، این مرد 30 ساله متهم است که به خاطر سوءظن به ارتباط همسر جوانش و مرد همسایه در محله خزانه، او را با ضربه های میله آهنی به قتل رسانده است. او روز گذشته زمانی که برای ادامه تحقیقات به شعبه ششم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد، گفت که به انگیزه دفاع از ناموس مرتکب جنایت شده است. متهم به قتل 30 ساله در اظهاراتش گفت: من برای دفاع از ناموسم این کار را انجام دادم ...
سیزده خاطره از شهید علی اکبر شیرودی
عقب راندیم ،درست یک ماه هیچ کس پیش ما نیامد ،یک ماه تنها در آنجا بودیم و من فرمانده تیپ بودم ،فرمانده تیپ ما در رفته بود چون یک زره ایمان در این مرد نبود ،که خوشبختانه الان در زندان است .خلاصه ما ماندیم و این سه لشگر را عقب زدیم و این خاک را گرفتیم و حفظ کردیم تا عزیزان پاسدار آمدند به یاری ما .تا بسیج آمد به یاری ما . * من علی اکبر شیرودی فرزند دهقان زاده شهسواری هستم . من روستا زاده ...
دستفروشی قهرمان ملی برای نان و درمان؛اینجا همه خوابند!
و پس از چند ماه بازی سال 77 بود که در مسابقات قهرمانی کشور در مشهد وقتی توپ را وارد سبد کردم، با کمر به زمین خوردم و دچار مصدومیت شدم. *بعد از مصدومیت چه اتفاقاتی افتاد؟ با وجود اینکه وضعیت خوبی را نداشتم مسئولان تیم فتح قرارداد را یک طرفه فسخ کردند و گفتند خانه ای که در اختیارتان است را هم باید تخلیه کنید. همان زمان پزشکان به من اعلام کردند که شاید با یک حرکت ساده هم دچار ...
خماری پای دیوار سنگی
...> **اعتیاد به جای رفتن به دبیرستان دختر 32 ساله دیگری در این پاتوق که به گفته خودش به دوا (هروئین) معتاد بوده ، بیش از سه ماه است که باردار است. هنگامی که دبیرستان می رفتم با پسری دوست شدم که نمی دانستم معتاد است، او به تدریج مرا معتاد کرد و اکنون 17 سال است که اعتیاد دارم. این زن می افزاید: یک بار تصمیم به ترک اعتیاد گرفتم اما فقط 12 روز پاک بودم و دوباره لغزش داشتم اما حالا به ...
نظر احمدی شاعر و نمایشنامه نویس کرمانی: تئاتر، بدون وجه نقادانه هیچ است
، ،شما جرات داری در این فضا یکی را نقد کن، ،در همین گروه از خانم نوجوانی که اکثر مطالبش را از اینترنت کپی کرده بوده و پازلی از جمله های نامانوس تشکیل داده بود خواستم عمیق تر نگاه کند، می دانید با چه روبرو شدم ؟با پذیرفتن و تشکر به خاطر وقتی که گذاشته بودم؟البته که خیربا دشنام مواجه شدم وصفت هایی چون حسود،بی سواد وناآگاه که به من نسبت داد، آن هم از طرف کسی که نصف سن من سن ندارد،احمد رضا احمدی نام ...
احسان کرمی :مرسی دستپخت همسر (عکس)
احسان کرمی متولد تیر ماه سال 1359 در محله قیطریه تهران است ، متاهل است ، کاردانی تشریفات خوانده ، دوره فیلم سازی را در انجمن فیلمسازی جوان گذرانده و بعد دوره بدن و بیان تئاتر را هم پیش میکائیل شهرستانی آموخته ،کارش را از سال85 با رادیو تهران شروع کرد. اما طی این مدت اخیر چه اتفاقی افتاده که احسان این طوری تغییر کرده و تجربه چند بار افزایش و کاهش وزن را داشته است؟ اولین بار ...
علی درستکار در قابی متفاوت/ به قدری دید و بازدید فامیلی داریم که از تفریحات مرسوم بی نیاز می شویم
ام می آموختم؛ چیزهایی که تا کنون نیز همراه من است و از سرمایه های تربیتی، شخصی و اجتماعی من به شمار می رود. در دوران تحصیل درس خوان بودید؟ هیچ وقت در دوران تحصیل درس خوان نبودم بلکه درس نخوان بودم؛ هنوز هم درس خوان نیستم اما به احتمال زیاد شنونده خوبی هستم، مطلبی را گوش می دهم، یاد می گیرم. چطور با همسرتان آشنا شدید و به چه وسیله ای ازدواجتان صورت گرفت؟ ...
دیکتاتورها اعتراف می کنند
.... به دریچه نزدیک می شود و می گوید: من از جای غریبی نیامده بودم. عراق سرشار از حاکمان مستبد بوده است. آنها تزلزل عراق و طمع همسایگانش را می دانستند. و اعتقاد داشتند که تنها قساوت اجزای آن را به هم پیوند می دهد. همه این ها جزئی از تاریخ شده اند. اعدامم کردند و روی جسدم رقصیدند. بله. من قاتل و گستاخ و مستبد بودم. حرف ها و مقالات مرا تنها مشکل جلوه دادند. و گفتند که صلح از جسد من متولد می ...
دسیسه زوج جوان در قتل مرد مزاحم
شده بودم جوانی مزاحم همسرم می شود و قصد اخاذی دارد. وقتی از همسرم درباره مزاحمت های او شنیدم، خون جلوی چشمانم را گرفت و تصمیم گرفتم به اخاذی های او پایان بدهم. با همدستی همسرم او را به خانه مان کشاندیم و بعد وی را غافلگیر کردم و به قتل رساندم. پس از آن نیز جسدش را با ماشین به اطراف زرندیه بردیم و در بیابان آتش زدیم. سرهنگ داوود کاظمی، رئیس پلیس شهرستان زرندیه با بیان این خبر گفت: پس از اعترافات زوج جنایتکار هر دوی آنها با قرار قانونی راهی زندان شدند. ...
مرگ دو نوزاد با خوراندن متادون توسط پدر
دنیا آمده و 12 روز در بیمارستان بستری بودند. دو روز قبل آنها مرخص و به خانه منتقل شده بودند. بعد از دو روز، پدر نوزادان آنها را به بیمارستان انتقال داده بود که پزشکان پس از معاینه متوجه مرگ آنها شدند. پدر دو نوزاد هم در تحقیقات گفت: صبح امروز متوجه شدم دو نوزاد بد حال هستند. آنها را سریع به بیمارستان رساندم اما پزشکان اعلام کردند، فوت کرده اند. نمی دانم بیماری نوزادانم چه بوده است. ...
قاتل شکاک: زودتر قصاصم کنید
مشکوک شدم تا اینکه روز حادثه داخل رم گوشی قبلی همسرم با صدای ضبط شده همسرم و حمید که در فروشگاهی در حال خرید لباس بودند، روبه رو شدم. روز حادثه همسر و دخترم شهرستان بودند که ساعت 9 شب حمید را جلوی خانه دیدم و با او درگیر شدم. ابتدا خواستم با او حرف بزنم، اما او مرا هل داد و زمین خوردم. پس از این میله آهنی که روی زمین بود، برداشتم و چند ضربه به سرش کوباندم و بعد با خودروی ...
گفت و گو با خانم دکتری که روی خاله اش اسید ریخت
تا سوار شوم که ماموران دستگیرم کردند. قصد فرار به کانادا را داشتی؟ بله، چند روز پیش نقشه این اسیدپاشی را طراحی کرده بودم. حتی از منطقه ناصرخسرو اسید را به مبلغ 5000 تومان خریدم. بلیتم برای شب بود، اما با هوشیاری پلیس، پیش از خروج از کشور دستگیر شدم. سومین اسیدپاشی سال اسیدپاشی خانم دکتر بر روی خاله اش، سومین اسیدپاشی سال 95 در تهران است. در اولین حادثه مردی روی دختر مورد علاقه اش در شرق تهران اسید ریخت. یک روز بعد هم دختر و پسری در غرب تهران روی همدیگر اسید ریختند. در آخرین حادثه هم عصر یکشنبه زن میانسالی روی خاله اش اسید ریخت. ...
می خواستم ببینم در سپاه حسین ع هستم یا نه!
این روزها رسم بر این است که به محض شنیدن خبر شهادت یکی از مدافعان حرم، اصحاب رسانه به سراغ خانواده شهید می روند و درباره ایشان گفت وگو می کنند اما این بار بخت با ما یار است و شهید زنده است و با پای خودش برگشته تا احوالاتش را بی واسطه از زبان خودش بشنویم. سراغ خانه کربلایی حبیب عبداللهی را می گیریم. در محله شان همه او را می شناسند و به اشاره ای، خانه را پیدا می کنیم. مادر خانواده با چادر سفید و صورت نورانی اش، همچون فرشته ای بال ...