سایر منابع:
سایر خبرها
فرش گرم و نرم نمازخانه منتظر بود ولی بخت یارم نبود
سرویس سبک زندگی فردا؛ مهدی خلسه، خبرنگار سیاسی: فکر کنم سوم دبیرستان بودم، اوایل سال تحصیلی. اولین سالی بود که به خاطر اصرار پدر و مادر مجبور شدم برای بهتر درس خوندن به یک مدرسه ی غیرانتفاعی بروم، مدرسه ای که خیلی به اوضاع تحصیلی بچه ها حساس بودند. (حالا کار به نحوه تقلب در آزمون ورودی ندارم که خودم از خودم شرم می کنم) از جمله اتفاقات خاصی که افتاد این بود که مسئولان مدرسه تصمیم گرفتند ...
اظهارات خواندنی علیرضا جهانبخش در مصاحبه با سایت آلکمار
سایت آلکمار گفت: سال اولی است که اینجا آمدم و قصد دارم پیشرفت کنم و بهتر شوم و طبیعی بود در اوایل کمی از فرم خوب خود دور شوم. علاوه بر آن بعد از ورودم به آلکمار دچار مصدومیت شدم و ماه ها از ترکیب تیم دور بودم و به صورت انفرادی تمرین می کردم. خوشبختانه از رونی که در نیم فصل دوم در پیش گرفتیم خیلی خوشحال هستم. من در این مدت چیزهای زیادی یاد گرفتم و از عملکرد خودم راضی هستم و دوست دارم بهتر شوم ...
پرسپولیس روز آخر مثل آب خوردن قهرمان می شود
به گزارش علت ، علی کریمی روز سه شنبه با حضور در محل تمرین پرسپولیس اظهار داشت: برای اینکه آب و هوایی عوض کنم و برایم تجدید خاطرات شود، تصمیم گرفتم به تمرین پرسپولیس بروم و خوشحال شدم که در جمع اعضای تیم حضور پیدا کردم. البته با بعضی بچه ها که همبازی بودیم و افتخار داشتم که در کنار آقا کریم (باقری) بازی کنم. وی در جمع بازیکنان پرسپولیس نیز گفت: پس از شرایطی که در ابتدای فصل برای ...
در نظرسنجی برنامه نود تقلب شده است؟!
به گزارش ایسکانیوز، در نظرسنجی برنامه نود برای انتخاب موفق ترین مربی خارجی بعد از انقلاب در فوتبال ایران، کارلوس کی روش نزدیک 48 درصد رای آورد و رای برانکو 47/5 بود اما برخی هواداران پرسپولیس مشکوک هستند و می گویند این که فردوسی پور در یک ساعت و نیم ابتدایی برنامه اش آرای کی روش و برانکو را اعلام نمی کرد، احتمال دارد در نظرسنجی دست برده باشد. البته وقتی قرار شد مناظره سه جانبه گزینه ...
ترفند جالب فردوسی پور برای برتری کی روش بر برانکو و پروین!
پس از او در جایگاه دوم قرار بگیرد. اما چطور عادلی که نشان داده برای انتخاب دوستانش در این نظرسنجی ها، دست به هر کاری می زند – حتی عوض کردن پست اشکان دژاگه! - حاضر می شود این ریسک را قبول کند که کی روش پس از برانکو رتبه دوم را به خود اختصاص دهد؟ شنیده می شود عادل می داند برانکو و کی روش به عنوان نفرات اول و دوم به فینال نظرسنجی بهترین مربی پس از انقلاب راه پیدا می کنند و آنجا ...
قدیمی ترین معلم مهدیشهر: با یک شعر به معلمی علاقمند شدم
. نیزوا: چه زمانی بازنشسته شدید؟ بعد از یازده سال که در مهدیشهر معلمی کردم در سال 57 بیماری برایم ایجاد شد و چون آنقدر در کلاس درس با بچه ها سروکله زده بودم سیستم اعصاب من به هم ریخته بود و برای معالجه در بیمارستان رازی اقدام کردم وقتی که خوب شدم از طرف بیمارستان به من گواهی دادند که دیگر کلاس درس نروم و با همان گواهی بعد از 22 سال خدمت معلمی مرا بازنشست کردند. ...
آقای دادگر، روزت مبارک
مردم و هم در میان دانش آموزان از اعتبار و شأن اجتماعی خاصی برخوردار بود. همه خانواده ها در هر سن و سال و قد و قواره ای اگر از هیچ کس ترس و واهمه ای نداشتند، برای معلم، مدیر و ناظم مدرسه احترام ویژه ای قائل بودند که قابل وصف نیست. به سمت دفتر مدیر در حرکت بودم و قلبم از ترس در حال ایستادن بود. با ترس به دفتر مدیر وارد شدم. سلام کردم و انگشت اشاره ام را به نشانه اجازه بالا گرفتم. ...
رهبری فرد: پشیمانم که چرا آنموقع ها به فکر کار اقتصادی نبودم / نمی گویم بازیکن ها در دربی همدیگر را ...
دوست دارم در فوتبال باشم و کمک کنم. من نزدیک 14 سال پرسپولیس بودم و مربی های زیادی باهام کار کردن، چیزهایی یاد گرفتم که به جوون ها بگم ولی فکر می کنم فضای مسمومی داره مربیگری در کشورمون. همشون رو هم دوست دارم ولی برای تک تکشون می تونم براتون صحبت کنم که فضای مسمومی داره. چون من خودم یکی دو سال درگیر بودم؛ یک اتفاقاتی دیدم که اگه الان مربیگری نمی کنم و دور شدم بخاطر اینه که اون اتفاقات من رو زده کرد از مربیگری. ...
زندان، پایان بازی آنلاین مهندس جوان
جوانک حسابی گیج شده بود، او دو ماه بود که فقط مقدار کمی از حقوقش را برداشت کرده بود تا مبادا برای چک خرید خودرواش پول کم بیاورد و حالا متصدی بانک می گفت که کمتر از مبلغ چک موجودی دارد. او بلافاصله با حسابداری شرکتش تماس گرفت و خاطرجمع شد که حقوق واریز شده و سپس با پدرش تماس گرفت تا در صورتیکه می تواند کسری مبلغ را به حسابش واریز کند. پدرش به او اطمینان داد که تا ساعتی دیگر پول را به حسابش واریز می کند. این در حالی بود که فروشنده ماشین با او تماس گرفت و گفت که با توجه به این مشکل دیگر به ...
عزت الله رمضانی فر: انتظامی و مشایخی، زیرآبم را زدند!
...! دست روی دلم، نگذارید. حالا که دیگر گذاشتم! برای دوبله گاو ، رفته بودم اداره فرهنگ و هنر. از کنار اتاق مونتاژ، رد می شدم که دیدم انتظامی و مشایخی با مهرجویی، بگو مگو می کنند. بی توجه گذشتم و اهمیتی ندادم. فردای آن روز، یکی از نگهبان ها که می شناختمش، من را کنار کشید و گفت: دیروز که برای آقای مهرجویی و بازیگرها، ناهار گرفته بودم، درباره ی شما حرف می زدند. مشایخی و انتظامی به ...
مسافرکشی که به درجه علمی پروفسوری رسید+تصاویر
بعد به مرتبه استادی رسیدم که این کمترین مدتی است که یک استاد میتواند به بالاترین مرتبه علمی ارتقاء یابد. این نماینده مجلس به سابقه حضور در خود در جبهه های حق علیه باطل اشاره کرد و بیان داشت: از افتخارات زندگی من داشتن 18 ماه سابقه حضور داوطلبانه در جبهه است، من از سن 16 سالگی که کلاس دوم دبیرستان بودم تا زمان دیپلم دو بار به جبهه اعزام شدم و 3 بار نیز در زمان دانشجویی حضور یافتم. ...
لبریز از عشق، لبریز از مهربانی ...
بمباران میگرن گرفتم، همیشه سردرد داشتم و خیلی ضعیف شده بودم. سه شهید کوچک هم دادم –شرایط جنگی و فشار کار موجب شد ثریا سه بار دچار سقط جنین شود-؛ خواهش کردم که بازنشسته شوم که البته بر خلاف میل خودم بود اما چاره ای نداشتم. پس از یک سال تلاش با بازنشستگی من موافقت کردند و بازنشسته شدم. وقتی به خانه آمدم به خودم رسیدم و حالم بهتر شد اما ناراحت بودم که چرا بازنشسته شدم؛ پس از آن از فنی و حرفه ای ...
زنانی که با ادعای عاشقی، شکنجه مرگبار می شوند
حالش به هم خورد، به طوری که توان حرف زدن نداشت. او را به سمت بیمارستان بردم ولی مقابل بیمارستان با نگهبان دعوایم شد و بدون اینکه او را معالجه کنم، به خانه برگشتم. من او را به شدت دوست داشتم و به خاطر همین دوست داشتن زیاد، او را می زدم. حدود 24 ساعت همسرم را به صندلی بسته بودم و در این مدت حدود 11 ساعت او را شکنجه کردم. بعد از قتل، زخم های او را با جوراب پانسمان و لباسی مرتب تن او کردم سپس او را ...
جلالی : هیأت مدیره نقشی در برکناری من نداشت!/ تمام شد، به آرامش رسیدم!
مجید جلالی در گفت و گو با خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره برکناری از نیمکت مربی گری سایپا گفت: صبح امروز برای حضور در تمرین سایپا به باشگاه رفتم که نگهبان جلوی در باشگاه مانع از ورودم به محل تمرین شد و اعلام کرد که رضایی دستور منع حضورم در باشگاه را صادر کرده است. همان موقع فهمیدم که با وجود مصوبه دیروز هیئت مدیره مبنی بر ادامه همکاری من با سایپا تا پایان فصل ...
اخراج سرمربی، دو هفته قبل از پایان لیگ با چه توجیهی؟
گروه سایپا، نتیجه لازم را کسب نماید. جلالی همین امروز، زمانی که قصد ورود به باشگاه را داشت متوجه شده که قرار است اخراج شود. او در مصاحبه ای گفت: عصر روز گذشته (دوشنبه) پس از جلسه هیات مدیره با آقای رعیت صحبت کردم و او به من گفت که با آرامش به کارت ادامه بده تا دو بازی آینده هم سپری شود. پس از آن من تصمیم گرفتم با قدرت کارم را تیم ادامه دهم تا فصل به اتمام برسد. صبح امروز زمانی که قصد ...
راننده تاکسی ، شاهکار دنیرو و اسکورسیزی
، برنارد هرمن آهنگ ساز و بهترین فیلم. پل شریدر (فیلم نامه نویس): آن موقع درگیر یک رشته حال فروپاشی ها در زندگی ام بودم، داشتم طلاق می گرفتم، با AFI (انستیتو فیلم آمریکا) کشمکش داشتم و شغل نقدنویسی ام را از دست داده بودم. هیچ پولی در بساط نداشتم و آواره خیابان شده بودم، زندگی من کم وبیش داخل ماشینم می گذشت و کارم شده بود خیالبافی. سالن سینمایی در لس آنجلس بود که در تمام طول شب باز بود و من به ...
جلالی: رضایی با پیشنهاد سرمربیگری به نکونام تمرکز تیم را بر هم زد/ یک سال سخت را گذراندم
من یک سال در سایپا واقعا اذیت شدم. برای یک مربی سخت است از هفته اول جایگاه متزلزلی داشته باشد و هر روز در انتظار اخراج و یا برکناری باشد، اما به خاطر احترام زیادی که برای اعضای هیات مدیره قائل بودم سعی کردم صبوری کنم و صحبت هایم را فقط به اعضای هیات مدیره بگویم، اما بعد از باخت تیم مان برابر تراکتورسازی اتفاقاتی رخ داد که شرایط تغییر کرد. همه اتفاقات باعث شد به تیم لطمه وارد شود و دیگر کاری از ...
برگ برنده را با خود به جلسه آزمون ببرید
خوبی می آورم. حتی یادم هست به این فکر می کردم که رتبه ام خوب می شود و می آیند با من مصاحبه می کنند. وقتی دانشگاه تهران قبول شدم، بیشتر دانشجوها از دانشگاه های قوی آمده بودند. بین 15 نفر، فقط من بودم و یک نفر دیگر که از آزاد آماده بود. ولی بچه های پیام نور که در دانشگاه های خوب درس می خوانند، زیاد هستند. - چه طور به این نتیجه رسیدی که رتبه ات خوب می شود؟ من آن موقع در ...
مشق عشق خانم معلم با دستان خالی / و خدایی که در همین نزدیکی است در چشمان کودکان محتاج
روی سینه اش گذاشت و ادامه داد اگر می خواهی خدارو ببینی، خدا در دل های شکسته است! حرف پیرمرد دلم را لرزاند. او راست می گفت خدا در چشم های کودکان محتاج بود . وی درباره انگیزه خدمت به دانش آموزان مناطق محروم استان، این چنین بیان می کند: سال 92 دکترای زبان شناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان قبول شدم، چون در آن زمان معلم بودم از ناحیه یک شیراز به زاهدان منتقل شدم، دوسال در زاهدان تدریس کردم و ...
این داستان خانه شیشه ای
.... شروع به کشیدن کردم که با دست دست کردن پایپ نفهمیدم کی و چطور دو گرم شیشه تموم شد. دهنم خشک شد و حالت تهوع داشتم. مهشید کمی آب قند بهم داد وگفت بخور کوچولو، خیلی حالم گرفته شد هم از حرفش و هم از اینکه حالم چرا بد شد. دراز کشیدم و دیگه اونها رو ندیدم. فکرهای عجیب غریبی به سرم می زد. چیزهایی می دیدم که اصلاً تا به حال ندیده بودم. مدتی گذشت و حالم داشت بدتر می شد بلند شدم و خواستم از ...
خواستگار مجازی!
کمک خواسته بود خوشحال هم شدم بنابراین پس انداز خودم و مقداری هم طلا داشتم فروختم و آن مبلغ را به او دادم و چون به او کاملاً اعتماد داشتم هیچ ضمانتی از او دریافت نکردم. بعد از مدتی به بهروز مشکوک شدم چون رابطه او با من کمتر شده بود تا اینکه دیگر اصلا جواب پیام ها و تماسم را نمی داد آن موقع بود که فهمیدم هدف او کلاهبرداری بوده و از همان ابتدا هیچ علاقه ای به من نداشته است و پس از دستگیری ...
زندگی شگفت انگیز الهام بخش
که بایستی این گونه باشم زیرا در مدرسه، من تنها فرد غیرطبیعی بودم. و گاهی خودم را سر بار دیگران می دانستم سرانجام تصمیم گرفتم بروم، این بهترین کاری بود که می توانستم انجام بدهم. می خواستم به همه دردها و به زندگی ام در جوانی پایان دهم. اما دوباره شکرگزار والدین و خانواده ام هستم که همیشه به من آرامش و شجاعت داده اند خداوند شرح مصیبت های عیسی را در زندگی من نهاد تا از آن تجربیات برای ارشاد دیگران ...
آمدم مشهد که بازنشسته شوم
...، دورش کش انداخته بودم تا بتوانم با آن اخبار گوش کنم. گاهی بین ایستگاه های رادیویی می گشتم، ایستگاهی بود که نمی دانستم متعلق به کجاست، ولی برنامه هایش را دنبال می کردم. سال ها بعد و در سال 75 برای ساخت یک مستند راهی آلبانی شدم. در آلبانی درخواست دیدار با رییس جمهور این کشور را دادم، ولی مشکل زبان مطرح بود. من کمی به عربی مسلط بودم و آن ها زبان عربی نمی دانستند. بالأخره اطلاع دادند خانمی هست که ...
نخستین واکنش رانیری به قهرمانی لسترسیتی در لیگ انگلیس
کنید. تاتنهام نیمه اول را برد و مقداری حالم گرفته شده بود. زمانی که کهیل گل زد با خودم گفتم که ممکن است اتفاقی رخ دهد. گل آزار را من هم جشن گرفتم. به همه می گویم که همیشه تلاش کنید و بدانید که می توانید باور داشته باشید." 2031
درس این معلم بزرگ باور زندگی است
مرز نمی شناسد. طالب علی پور شریعه با بیان اینکه اولین فرزند خانواده هستم و برادر و دو خواهر دیگرم به بیماری من دچار نیستند گفت: نبود امکانات در محل تولدم باعث شد تا پدر و مادرم نتوانند به موقع من را به مرکز درمانی برسانند و به علت تب بالایی که داشتم دچار تشنج شدم که این موضوع بر جسمم تأثیر منفی گذاشت و وقتی یک ساله شدم پدر و مادرم فهمیدند نمی توانم مانند همسن و سالانم راه بروم. ...
خاطره ای از دوران مدرسه
. همینجوری یلخی وار یاد می گرفتم. بی نظم بودم ولی شلوغ و پر دردسر نبودم. یاد گرفته بودم پلاتین اتومبیل را تنظیم کنم. آنهم بخاطر اینکه مکانیک محله مان پیر شده بود و سوی چشم هایش اجازه ی تنظیم پلاتین را دیگر به او نمی داد. از مدرسه که می آمدم، سر راهم را می گرفت و می گفت: بیا چند تایی پلاتین تنظیم کن. چشم هایم دقیقا همان فاصله ای را که او می خواست، یعنی به فاصله ی یک اسکناس تا شده ی پنج تومانی ...
دوازدهم اردیبهشت روز شهادت علامه مطهری و روز معلم است
...، نجفی دینی و تعدادی دیگر که همراه ما بودند. پایان نمونه چند سال سابقه کار داشتید؟ چقدر حقوق می گرفتید؟ بیست سال سابقه خدمتم بود و دوازده هزار تومان حقوق می گرفتم. بعد از نمونه کجا رفتید؟ کارشناس مسئول آموزش ابتدایی به مدت یک سال بودم و بعد کارشناس مسئول ارزشیابی، بازرسی و رسیدگی به شکایات استان شدم. دوره بازرسی بیشتر با چه کسانی برخورد می کردید؟ در سطح ...
ندای عبدالباسط مرا به وادی قرآن آورد/ طرح خانواده قرآنی؛ از ازدواج تا تربیت فرزندان قرآن پژوه
کوچک بودم و برادر بزرگترم مرا روی شانه هایش می نشاند و به مجالس می برد و از آن زمان مجذوب قرآن شدم و از سال 1334 به مکتب خانه رفتم و در مکتب، شیخ عبدالله نیشابوری، به ما قرآن، سواد و خط آموزش می داد. کلاس های قرآن؛ قبل و بعد از انقلاب وی به کلاس های قرآنی خود اشاره کرد و گفت: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در هفته سه جلسه قرآن داشتم و بعد از انقلاب شمار این جلسات به 40 جلسه در هفته رسید که ...
واکنش مجید جلالی به قرارداد یک میلیاردی و 200 میلیونی اش با سایپا
. وی افزود: هر چند در آن صحبت ها روی سخن من بیشتر با مدیریت کلی فو تبا ل ایران بود، اما واقعیت این است که من یک سال در سایپا واقعا اذیت شدم. برای یک مربی سخت است از هفته اول جایگاه متزلزلی داشته باشد و هر روز در انتظار اخراج و یا برکناری باشد، اما به خاطر احترام زیادی که برای اعضای هیات مدیره قائل بودم سعی کردم صبوری کنم و صحبت هایم را فقط به اعضای هیات مدیره بگویم، اما بعد از باخت تیم مان ...
هدایت دانش آموزان امروزی به مراتب نسبت به گذشته سخت تر است
دوم) با ایما و اشاره به من فهماند که باید صحبت کند و من اجازه دادم. تا اجازه گرفت آهی بلندی کشید و گفت: خوب شدم خانم! من با تعجب از او پرسیدم: چی شده؟ گفت: خانم از بس حرف نزدیم حرفای رو دلمون انبار شده بود و دل درد خیلی شدیدی گرفتم؛ ولی الان خوب شدم. پرسیدم: مگه حرف زدن آدم به دلش ربط داره! و یک دفعه همه دانش آموزان با هم گفتند که: خانم، ما همیشه روزایی ...