سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگو با دختر و همسر مرد جنایتکاری که پسرش را زیر شکنجه کشت
اتاق تنها گیر انداخت. مادرم پشت در بود کاری از دستش بر نمی آمد. پدر دست و پای محمدحسین را با بست پلاستیکی بست و به جانش افتاد. فاطمه که هنوز از یادآوری آن لحظات وحشت دارد، ادامه داد: وقتی دیدم پدرم محمدحسین را رها نمی کند و برادرم رمقی برایش نمانده جلو رفتم اما او مرا هم زد و چون جلوی دست و پایش بودم دست های مرا هم با پارچه بست و شاید سه تا چهار ساعت هر دویمان را کتک زد. این شکنجه ادامه داشت پدر ...
ناگفته های مذاکره کننده آمریکایی از توافق هسته ای
و مهمی برداشته شده است. حصول توافق هسته ای به خودی خود یک موفقیت بود، چراکه با وجود عدم اعتمادی که هنوز هم بخش اعظم آن پابرجاست، این توافق به دست آمد. او با اشاره به پیشینه برنامه هسته ای ایران پیش از انقلاب اسلامی، گفت در سال 1974 وقتی ایران متحد آمریکا به شمار می رفت، قرار بود این کشور ظرف 20 سال 23 نیروگاه هسته ای احداث کند. وی سپس به وقوع انقلاب اسلامی و تسخیر سفارت ...
رحیمی: طلای المپیک را می خواهم/ تیم ملی کشتی آزاد جوان است اما ضعیف نیست
گیر بازی برده را واگدار کردم. به علاوه این حریف گرجی، من رقبای بسیار خوبی نیز از روسیه، آمریکا، کوبا و کره شمالی دارم که همگی می توانند در برزیل برایم دردسرساز شوند. می دانم که در المپیک هیچ حریفی برای شکست نمی آید و همه امیدوار هستند که بتوانند به مدال دست یابند. وی افزود: من هم ناامید نیستم و با توجه به تمرینات بسیار سختی که در چند ماه گذشته سپری کردم و تمرینات پرفشاری که بعد از جام ...
کارگردانان نفت و رانت
. الان شما بروید و ببینید تحقیق وتفحص از اوقاف چه شد و چگونه منتفی شد. یا مورد دیگر تحقیق وتفحص از هلال احمر بود که من خودم پیگیر آن بودم. دو سال قبل، من و آقای هروی نامه آن را نوشتیم و مهم ترین مسئله ما هم اساسنامه هلال احمر بود که دستشان را برای خیلی از کارها باز می گذارد. یک سری ریخت وپاش هایی هم بود که باید جواب می دادند و می خواستیم دوره 12ساله منتهی به دو سال قبل را بررسی کنیم. هیأت ...
اگر شربت شیرین شهادت نصیبم نشد در زمره جانبازان حضور دارم/ حضرت عباس(ع) الگوی فداکاری است
به دفاع از ناموس، کشور و دینمان وارد جبهه نبرد شدم. انگیزه حضور در جبهه به قدری در من قوی بود که در دوران راهنمایی برای حضور در جبهه ثبت نام کردم چون قدم کوچک بود از شهر زابل من را عودت دادند ونپذیرفتند. بار دوم نیز به همراه دوستم محمود کیخا تا کرمان رفتیم و از پادگان امام حسین(ع) اجازه ورود بعلت کوتاهی قد را به من نداند، تا اینکه بعد از سه سال که در حوزه علمیه زاهدان مشغول به تحصیل بودم به اتفاق ...
شب های شعبان، شب های شماس شامی!
، رفتم به سراغ دوست سمسارم. درخواست کردم کتابی را که از آن حرف می زد به من نشان دهد. قبول کرد، اما به این شرط که کتاب را از مغازه خارج نکرده و در کنج همان مغازه مطالعه کنم. قبول کردم. چند ساعتی با کتاب کلنجار رفتم. کتاب به زبان لاتین نوشته شده بودم، نام کتاب را اتفاقات بین النهرین گذاشته بودند. دیدن ورقه های زرد و کهنه کتاب؛ نشت جوهرهای گونه گون بر کاغذها، ترکیب جملات، رنگارنگی جوهرها که ...
انتقام خونین دختر ایدزی از نامادری اش
...، که چند سالی از من کوچکتربود، فرق قایل می شد و گویی به راستی من تنها برده بی چون و چرای او و پسرش بودم. بارها از او به پدرم شکایت کردم، ولی چه فایده که هیچگاه راه به جایی نبرده و همواره درمی یافتم که پدررا هیچ گوش شنوایی نیست و او به تمامی افسار زندگیش را بدست نامادری سنگ دلم سپرده و دیگر چندن قادر به مدیریت کردن امورات خانواده خود، نیست. پس از متولّد شدن خواهرم مریم، پدرم دیگر غلام ...
قتل به خاطر پیشنهاد بی شرمانه
مردی که مأموران را خبر کرده بود بازجویی کردند. این مرد گفت با تماس مرد همسایه متوجه شده است جسدی در ساختمان نیمه کاره است. وقتی پلیس به سراغ مرد همسایه رفت، او گفت: در خانه بودم و همسرم پشت پنجره بود که یکباره وحشت زده به سمتم آمد و گفت یکی از کارگران ساختمان نیمه کاره در حال آویزان کردن جسد است. زنم خیلی ترسیده بود، او را آرام کردم و موضوع را به همسایه مان اطلاع دادم. او هم با صاحب ملک ...
روایتی از سرنوشت متفاوت دو خبرنگار بحران
به گونه ای از آنها تعریف کرده است که احساس می شود وی در این اثر بی طرفی ندارد و کمی طرفدار افغانستان بوده است. در ادامه محمدسرور رجایی گفت: سخن گفتن درباره جعفریان بسیار سخت است، چرا که وی را یک رسانه ای می دانم که در همه عرصه ها به وظیفه اش به درستی عمل کرده است. وی ادامه داد: در سال 73 روزنامه ای را خریداری کردم که شعر بلندی از جعفریان در آن چاپ شده بود و هر چه ابیات آن را ...
خدابخش برای ریاست فدراسیون جودو ثبت نام کرد
رشید خدابخش، سرپرست فعلی فدراسیون جودو کوراش، امروز پس از حضور در فدراسیون به دبیرخانه مجمع فدراسیون رفت و برای ریاست فدراسیون ثبت نام کرد. وی در این مورد گفت: اصلا تصمیمی برای ثبت نام نداشتم چون می خواستم جودو در آرامش باشد و به رغم اینکه طی دو سه هفته اخیر برخی ها خواستند آرامش جودو را بر هم بزنند بنده و همکارانم تلاش وافری کردیم تا چنین اتفاقی نیفتد. وی ادامه داد: من بر ...
رحمتی مسئول اتفاقات زشتی است که برای ژنرال افتاد
نویی هم جمعیت شانتاژ شد و اتفاقات زشتی که خودتان می دانید رخ داد. معاون سابق اجرایی باشگاه استقلال در ادامه خاطرنشان کرد: این حق قلعه نویی نبود. او برای استقلال افتخارات زیادی را به دست آورده است. به جای اینکه از او تجلیل و تقدیر کنند به او فحاشی کردند. من چهار سال معاون اجرایی، اقتصادی و بازرسی باشگاه استقلال بودم. همیشه تاکید می کردیم هر گاه مقابل تیمی بازی داریم که نفری از استقلال ...
برای عشق به کوهنوردی ماماشدم!+عکس
از آنکه دنبال درس باشم، دنبال کوه بودم. برای همین موقع انتخاب رشته هم، به دنبال تحصیل در شهری بودم که امکان کوهنوردی داشته باشد! برای همین رشته مامایی را در همدان انتخاب کردم. در سال 65 وارد دانشگاه همدان می شود و از همان موقع مامایی و کوهنوردی را به طور حرفه ای پی می گیرد. تولد و قله کوه اوج هستند خانم گرجی تصوری از رشته مامایی نداشته؛ اما کم کم به آن علاقه مند می شود؛ چرا که ...
کارگردانان نفت و رانت
که من خودم پیگیر آن بودم. دو سال قبل، من و آقای هروی نامه آن را نوشتیم و مهم ترین مسئله ما هم اساسنامه هلال احمر بود که دستشان را برای خیلی از کارها باز می گذارد. یک سری ریخت وپاش هایی هم بود که باید جواب می دادند و می خواستیم دوره 12ساله منتهی به دو سال قبل را بررسی کنیم. هیأت رئیسه که گفت پولی بابت این نداریم و جالب این است که هلال احمر آن قدر مطمئن بود ما نمی توانیم این تحقیق وتفحص را انجام دهیم ...
شاهدان مرگ
...، گفت: او همیشه خواب درخت ها را می دید... یک هفته پیش از آن خواب دیده بود توی هواپیمایی از کاغذ قلعی، از میان درختان بادام می گذرد، اما به شاخه ها گیر نمی کند... این آغاز گزارش یک مرگ گابریل گارسیا مارکز است. کمی پیش از آغاز نمایشگاه کتاب امسال، گزارش یک مرگ با ترجمه لیلی گلستان در نشر مرکز بازنشر شد و ظرف چند روز باز به چاپی دیگر رسید و در نمایشگاه عرضه شد. لیلی گلستان گزارش یک مرگ را سال ها پیش ...
رعشه نوشتن
یا بدت می آید. مثل روز برایم روشن است که نوشتار او میان پرده نیست. آن روز، در کی وست، اولش یکهو هوای مارگریت دوراس به سرم زد و بعد - به گمانم تا مگر رد صلاحیت شدن از دلم در بیاید - هوای یک عالم نویسنده به سرم زد که به همینگوی سرتر بودند. سال هاست شش دانگ حالی ام شده که خیلی ها از همینگوی سرتر بودند. در واقع، با گذشت چند ماه از نقل مکان به پاریس، از همینگوی خوانی دست کشیده بودم تا وقتم را وقف ...
فرزند فروغ بودن
علوم اجتماعی و جامعه شناسی بعد از آن هم خوشم نیامد و رفتم رشته نقاشی... . یعنی هیچ وقت روی یک رشته متمرکز نشدم. بی قرار بودم و چیزی راضی ام نمی کرد... برای همین در این سن و سال و اینقدر دیر تازه کمی به نتیجه رسیدم. خب از طرفی خوشحالم و از طرفی افسرده ام چون ناخودآگاه می بینم که مرگ نزدیک است و خیلی چیز ها برایم اهمیتش را از دست می دهد. قبلا صبح ها خیلی زود از خواب بیدار می شدم اما این روز ها ...
مصاحبه با خانم امیری کارشناس هنری و تربیتی مرکز توانبخشی معلولین و کم توان های ذهنی در هرمزگان+تصویر
9 سالگی دچار ضربه ی مغزی و معلولیت ذهنی شد، و از آن روز به بعد من هم با برادرم و وضعش روبرو بودم و از طرفی با ارزوهایی که در ذهنم داشتم برای باهم بزرگ شدنمون و اینکه دیگه نمیتونست این ارزوها به واقعیت منجر بشه مواجه بودم تا اینکه ب سنی رسیدم که احساس کردم اگر بین این بچه ها باشم قلبم اروم میشه و اینکه اینجور بچه ها هم انسان هستند احساس دارن ناراحت میشن و خوشحال میشن و من ...
از ایستادگی جانانه برادر تا دادن جواب سر بالا به صیاد شیرازی
پوشیدن لباس مقدس سربازی نصیبم شد و باز در 22 تیرماه سال 1365 یعنی مصادف با روز جمعه آن سال از سمت شیراز به منطقه عملیاتی برای رفتن به جبهه اعزام شدم و به خواسته پروردگار در روز 28 آبان سال 1366 و بازهم در روز جمعه به افتخار بزرگ مجروحیت دست یافتم. جانباز 70 درصد قطع نخاع گردنی با اشاره به دلایل رفتنش به میدان جبهه و جنگ یادآور شد: زمانی که فرمان حضرت امام خمینی(ره) صادر می شد هر فردی ...
مرد اسیدپاش از دختر قربانی خواستگاری کرد
گریه می کرد افزود: از مدت ها پیش پسری 25 ساله به نام جمشید با من آشنا شد، او ابراز علاقه شدیدی داشت حتی چند باری تا مرحله خواستگاری پیش آمد و همیشه وعده ازدواج می داد اما چون فهمیده بودم جوان سابقه داری است برای ازدواج با وی تردید داشتم. هر بار اختلاف پیدا می کردیم جمشید مرا به باد کتک می گرفت و ناسزاگویی می کرد. همیشه این تصور را داشتم که ازدواج با جمشید که من نیز به او علاقه مند هستم ...
مردم نمی آمدند، شکست می خوردیم
. شهرام نیا با بیان این که اصل تفاهم نامه قطعی شده است ، اظهار کرد: خوشبختانه اکثر خواسته های ما توسط شهرداری پذیرفته شده است. برای اختصاص رایگان شهر آفتاب به نمایشگاه کتاب حداقل 5 تا 10 سال مطرح شده، از سوی شهرداری به خواسته ما نزدیک شدند و ما همچنان سعی می کنیم که خواسته مان را تایید کنند. او در ادامه تصریح کرد: به احتمال خیلی زیاد همان 10 سال پذیرفته می شود. ماه های فروردین و ...
رونمایی از میزان درآمد روحانی/ تغییر در کابینه به زودی/ حسین فریدون غیب شد!
ولی ممکن است در یکسری از بخش ها تغییرات داشته باشیم. تیم ملی چند روز دیگر اردویش آغاز می شود و ما هنوز لباس و اردو نداریم.وی در پایان بدهی فدراسیون فوتبال را 13 میلیارد و 100 میلیون تومان دانست. سایه تحریم ها همچنان وجود دارد حجت الاسلام علی یونسی عصر دوشنبه در جلسه شورای ادارای شهرستان فهرج با اشاره به اصالت و غنای فرهنگی مردم جنوب استان کرمان گفت: این مردم اصیل ترین مردم ...
خوراک فکری مردم ما آدامس شده است
کتاب صوتی به شکل تخصصی فعالیت می کنند و آثار منتشر شده را به کمک گوینده و موسیقی ارائه می دهند. سپس با نشر نوین گویا وارد مذاکره شدم و در نهایت هم این اثر روانه بازار گشت. آدمی که در به لهجه سپیدار مخاطب شریک خلوتش می شود، دچار نوعی غربت ملموس است که با همه دوری اما برای مخاطب قابل لمس است و کارکترهایی نظیر داش آکل صادق هدایت را به یاد مخاطب می آورد. همان طور که خودتان به درستی اشاره ...
حیات و فضایل حضرت ابوالفضل العباس(ع)
گروهی از علمای نجف از جمله اینجانب به همراه ایشان به کربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس، علیه السلام، رفتیم. آن مرجع بزرگ برای بازدید به طرف سرداب مقدس رفت و ما نیز از پی او آمدیم، اما همین که چند پله پایین رفتند، دیدم نشستند و با صدای بسیار بلند که تا آن روز ندیده بودم، شروع به گریه کردند. همه شگفت زده و هراسان شدیم که چه شده است؟ من گردن کشیدم دیدم شگفتا منظره عجیبی است که مرا هم گریان ساخت ...
روایتی از حجاب زنان در حکومت طالبان و مجوز آموزش زبان انگلیسی و فرانسوی
شدم چرخیدن در کابل و دیدار با مسئولین حکومت طالبان نیاز به مجوزی از دفتر مطبوعات در وزارت خارجه دارد. این مسئله باعث تعجبم نشد چون در سفرم (بیست سال پیش از آن تاریخ) هم همین روند را طی کرده بودم، گذشته از آن، برخی از کشورها رسانه های خارجی را به انجام چنین ترتیباتی ملزم می کنند. می گفتند حکومت طالبان بعد از حمله ی هوایی [موشکی] آمریکایی ها به پادگانی که گفته می شد محل آموزش ...
کدامیک از شخصیت های مشهور آمریکایی از ترامپ اعلام حمایت کرده اند؟
از یهودیان؛ بلکه شخصیتش را دوست دارم . وی اخیرا اعلام کرده که از طرفداران سرسخت ترامپ است و طرفدارانش هم باید باشند. 10. ترل اوونس: وی که یکی از بهترین بازیکنان فوتبال آمریکایی است، در مورد دانلد ترامپ گفته است: باید ببینیم که چه چیز به صلاح کشور است. دانلد ترامپ، همان کسی است که فکرش به نفع امریکاست. او به خوبی می داند که چگونه امور را جلو ببرد و دولت را اداره کند و همانطور که تکه کلام ...
روایت شوخ طبعی های 2 مدافع حرم در برنامه خندوانه
...: ازدواج کاملا سنتی داشتیم خرداد سال 82 از طریق هیئتی که ایشان در آن فعالیت داشت با خانواده اش آشنا شدیم که به اتفاق خانواده بعد از ماه صفر به خواستگاری آمدند و چون معیارهایی که از همسر آینده داشتم را در ایشان دیدم، خیلی زود جواب دادم و قبول کردم. **همه معیارهایم را در شهید ترک دیدم وی درباره معیارهای ازدواجش با شهید ترک توضیح داد: ایشان یک صداقتی در گفتارشان داشتند و فوق ...
از دوم دبستان از کتاب خانه ی عمومی کتاب امانت می گرفتم
به گزارش حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از ستاد خبری بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران؛ بهروز بقایی گفت: من همیشه کتاب می خوانم و بیش تر کتاب هایی که می خوانم از چهره های نامداری چون فردوسی و حافظ و دیگر شعرای ادبیات کلاسیک هستند. البته به دیگران توصیه می کنم در حوزه های مختلف مطالعه داشته باشند. این روز ها مشغول خواندن کتاب تاریخ بیهقی هستم. این کتاب را قبلا هم در ...
مجتبی رحماندوست در قابی متفاوت/ همسرم جانباز شدنم را به من تبریک گفت
*چه سالی در جنگ مجروح شدید و آن زمان چند سال داشتید؟ در سال 62 در جبهه یک دست و یک پایم آسیب دید، آن زمان 29 سال داشتم. *آن موقع ازدواج کرده بودید؟ بله و دوتا پسر هم داشتم. *همسرتان نسبت به مجروحیت شما چه واکنشی نشان دادند؟ فکر می کنم همسرم از قبل آمادگی داشتند. من قبل از آن هم چند باری جبهه رفته بودم به علاوه از همان ابتدای ازدواجمان که من ...
با مینا وحید از دوران عاشقی تا شهرزاد+تصاویر
باشد انتخاب می شوی. همان شب دستیارشان سکانسی به من دادند که سخت ترین سکانس فیلم هم هست. فردای آن روز تست دادم و گفتند ایشان بیتای فیلم ما است. روز اول فیلمبردای بعد از ضبط اولین سکانس متوجه شدم خیال ایشان راحت شده. حتی گفتند: دختر تو یه چیزی می شی. نقش فرزند و پدر در سینما زیاد داشته ایم؛ اینجا چون قرار است رابطه پدر – دختر ببینیم قاعدتا کار شما سخت تر است و باید حس موجود را در دیالوگ ...
اصرار پسر اسیدپاش برای ازدواج با قربانی!
دیگر رابطه ما تمام است تصمیم گرفتم او را بسوزانم البته اول اسید را روی دست خودم امتحان کردم فقط تاول زد با خودم گفتم حتما شیرین هم دو هفته دچار سوختگی می شود و دوباره حالت عادی دارد. اصلا نمی خواستم او را به این وضع بیندازم. خیلی از کارم پشیمان هستم. هنوز درست یادم نمی آید چه کردم. جزییات را به خوبی نمی دانم. در نهایت پس از برگزاری جلسات دادگاه، چهاردهم مهرماه سال 92 حکم قصاص برای متهم ...